دین و فرگشت -
Russell - 04-04-2013
آیا دین و فرگشت متناقض هستند یا دو حوزه مجزا و نامتناقض هستند (یقول جی گولد two non-operlapping magisretia) یا حتی دین نتیجه و تطابقیست حاصل فرگشت (در این جستار در اینباره اندکی بحث شد:
دین از دید فرگشت )
منتظر نظرات دوستان هستیم
دین و فرگشت -
Russell - 04-04-2013
این پست من در سایت دیگری درباره نظر بیولوژیستهایِ فرگشتی خبره در 23 کشور مهم است که هر چند تعیین کننده نیست ولی دانستنش جالب است:
zehnezemestani نوشته: طبق نظرسنجی گالوپ حدود 40 درصد از دانشمندان امریکایی تکامل را به اراده خداوند میدانند:
Objections to evolution - Wikipedia, the free encyclopedia
خوب خوب،درود بر برادر زمستانی
باز هم که اینجا بحث عشق بازی خدا و داروین !!
خوب چطور وقتی 55 درصد در همان دار خلاف گفته شما را میگویند این میشود آمار در دفاع گفته شما !!
وقتی صحبت از بیولوژی فرگشتی مطرح میشود مشخص است که نظر دانشمندان همان رشته از همه مهمتر و معنیدارتر است،البته در دانشگاه کرنل در سال 2004 چنین نظرسنجی از اعضای آکادمی ِ ملی علم که رشته آنها بیولوژی فرگشتی بود انجام شده آنهم در 23 کشور مهم دنیا:
سوال اول این بوده که این نخبگان بیولوژیست خودشان را در بین طبیعتگرا تئیست (خدای دین) و دئیست (خدای غیر دینی) در کجای نمودار زیر قرار میدهند،این هم پاسخ خدمت عزیزان:
در این تصویر عشق بازی خدا و داروین آنقدر زیاد است که بنظر من +18 است !!
تنها 4.7% اعتقاد به خدای ادیان داشته اند،78% هم طبیعتگرای خالص بودهاند !!
حالا قسمت دوم،سوال شده از همین عزیزان که رابطه فرگشت و دین را چطور میبینند.
الف)دو حوزه مجزا و بدون تناقض (نظر استیون جی گولد)
ب)حاصل تطابق اجتماعی تحت سوشوبیولوژی (بعبارت ساده انسان خدا را خلق کرده نه خدا انسان را)
ج)دو حوزه که نمیتوان بینشان پلی زد (رای ریچارد داوکینز)
د)دارای هارمُنی کامل و فرگشت راهیست برای اثبات خدا (سخن جناب ذهن زمستانی در عشق بازی داروین و خدا و الله)
همانطور که مشاهده میکنید 73% دین را بخشی از فرگشت دانستهاند ،
بعد از آن هم حدود 10% فرگشت و دین را دارای شکافی غیرقابل فهم دانستهاند
8% هم آندو را دو حوزه مجزا و بدون تناقض داستهاند
و 3% هم فرگشت و دین را دارای هامونی و هماهنگی دانستهاند !!
این هم لینک تحقیق:
https://www.americanscientist.org/issues/issue.aspx?id=3747&y=0&no=&content=true&page=2&css=print
من الله توفیق !!
دین و فرگشت -
undead_knight - 04-04-2013
البته اینکه محصول جانبی فرگشت(فرهنگ)هست که مشخصه ولی در این مورد که آیا دلایل فرگشتیک مشخص داره یک مقاله دیده بودم که به زودی تلخیصش رو میزارم به نطرم دیدگاهش بد نبود:)
راستی پستت توی هم میهن کجاست ندیدمش الان کلی خندیدم:))
دین و فرگشت -
meaning - 07-18-2013
بسیار سودمند بود سپاس بسیار
. من نیز در کتاب جهان های موازی از قول دکتر میچو خواندم که داروین آخر عمر به دوست خود گفته است که در امر دین کاملاً گیج شده است ؛ به برداشت من ندانم گرا بوده است ، به هر روی پر واضح است که برخی از دین ها مانند اسلام که تاکید بسیاری بر خلق آدم و حوا از گل بدبو دارند در تقابل کامل با دین هستند و برخی دیگر مانند بودائیسم و در مجموع ادیان غیر ابراهیمی می توان هم خداباور بود و هم فرگشت را پذیرفت به باور من فرگشت قدرت این را ندارد که صد درد صد خدا را کنار بزند چه که دیده ایم غالباً فرگشت را روش خدا می دانند ولی در نیست و نابود کردن بسیاری از عقاید خرافی ادیان سامی قدرت بزرگی دارد.
دین و فرگشت -
kourosh_bikhoda - 07-18-2013
به نظر من پرسش خیلی مبهمه و همینطور خالی از اشکال نیست. شاید اصلن طرح چنین پرسشی کمکی به فهم بشر نکنه. چرا که بجای دین میشه هر چیز دیگه ای رو که حاصل فکر بشره قرار داد:
رابطه فرگشت و خودرو رو چطور میبینید؟
رابطه فرگشت و قانون را چطور میبینید؟
رابطه فرگشت و آبیاری قطره ای رو چطور میبینید؟
همه این پرسش ها از نظر دستوری و منطقی صحیح هستند ولی این دلیل نمیشه که لزومن معنادار باشند و بشه ازشون نتیجه ای استخراج کرد. چرا که روشنه مصنوعات و تفکرات بشر همه به مدد مغزی پدید آمدند که خودش حاصل فرآیند فرگشته.
دین و فرگشت -
Anarchy - 12-22-2013
undead_knight نوشته: البته اینکه محصول جانبی فرگشت(فرهنگ)هست که مشخصه ولی در این مورد که آیا دلایل فرگشتیک مشخص داره یک مقاله دیده بودم که به زودی تلخیصش رو میزارم به نطرم دیدگاهش بد نبود:)
آندد جان پس این تلخیص چی شد :e059: ؟
دین و فرگشت -
undead_knight - 12-22-2013
Anarchy نوشته: آندد جان پس این تلخیص چی شد :e059: ؟
خوش قولی جز صفات برجسته من نیست:)))
دین و فرگشت -
مزدك بامداد - 12-23-2013
Russell نوشته: آیا دین و فرگشت متناقض هستند یا دو حوزه مجزا و نامتناقض هستند (یقول جی گولد two non-operlapping magisretia) یا حتی دین نتیجه و تطابقیست حاصل فرگشت (در این جستار در اینباره اندکی بحث شد: دین از دید فرگشت )
منتظر نظرات دوستان هستیم
نه، دین و فرگشت با هم در پیوند یکراست هستند.
دین چسبی بود که کم کم جایگزین خون شد برای
یکپارچه نگاه داشتن یک گروه بزرگتر با دین
شدنی بود و نه با خون ( پیوند دودمانی ) و
اینگونه چندین دودمان ( که پـُرگاه نخست
هم خون هم بوده اند) به هم میچسبیدند و از
این یگانگی، نیروی جنگی و برتری بر دیگر
دودمان های پراکنده می یافتند و آدمیان چون
دید که این چسب خوبی است، هرگروه و دسته و
کشور (= نهاد های سیاسی) دینی برای خودش
ساخت. هر جدایی سیاسی به دینی نوین یا شاخه ی
دینی نوین میانجامید، مانند جدایی شاهزادگان آلمانی
از رُم که نمیخواستند پول به پاپ بدهند، به پیدایش
دین انجیلی (= پروتستان) انجامید و یا آرزوی
خودگردانی و جدایی ایرانیان از عرن و ترکان عثمانی،
به پیدایش شیعه ی فرمانروائیک صفویان انجامید.
دین ها نخست میسیونری (تبلیغی) نبود ولی از انجا
که فرمانروایان دریافتند که با گسترش دین، مرز
فرامانروایی و چیرگی آسان آنها هم افزایش می یابد،
میسیونری هم پیدا شد که بیشتر با شمشیر ( مانند
اسلام در سده های آغازینش و مسیحیت پس از سده ی
چهارم زایشی) و دیرتر با فرستادن پزشک و کارهای
نیکوکارانه کشیش ها و راهنه ها در آفریکا و ...
پیگیری سد و دو دین بزرگ جهانی کنونی را به اینجا
رسانید. اکنون ولی آهسته آهسته، ستاره دین ها رو
به خاموسی است، چون چسب های توانمند تر دیگری
و جهان بینی های هومنی تری در راه پیدایش هستند:
پیوند رده ای ( کارگران در برابر سرمایه داران) و پیوند
هومنی ( ازادی خواهان در برابر خودکامگان/ روشنویران
در برابر نادان پروران و ..)
اکنون میبینیم که در همبود های پیشرفته ی جهان، دین
رُل سیاسی چندانی ندارد ولی نبرد رده ای و بخش کردن
فراورده ها و نبرد بر سر بنمایه های فراورشی میان
بهره دهان و بهره کشان، رُل بزرگتری دارد و تنها در
میان همبود های واپسمانده است که دین هنوز ابزار
سیاسی است، مانند خاور میانه.
----
ناگفته نماند که خود فرگشت روندی است همسوی افزایش
انتروپی و "سرد" تر شدن جهان = کمتر شدن بنمایه های انرژی
که نبرد بر سر ان را سخت تر, و هماوردان را به هوشمندی بیشتر
و کارشناسی بیشتر و پیچیدگی بیشتر سامانه هایشان فرا میخواند
•
پارسیگر
دین و فرگشت -
bilche - 09-22-2014
با سلام به اساتید محترم
میدانیم که همواره ادیان مذهبی در طول تاریخ سعی میکنند به ماله کشی بر روی داستان های ارائه شده در کتب خود بپردازند .
تا آن را مطابق با علم شاخ و برگ دهند . در مورد فرگشت داشتم در گوگول سرچ میکردم که به این ها رسیدم . حال
سوال من اینه که آیا این موارد درست هست ؟
در واقع من به زبان عربی تسلت ندارم .
قرآن کریم تکامل را تایید می کند. نویسنده: رامین - ۱۳٩٢/۱۱/٢٤
امروز مصادف با ۱۲ فوریه روز تولد چارلز داروین است مردی که منجر به ارائه نظریه تکامل در مورد منشا انسان شد.در نظریه تکامل یا فرگشت انتخاب طبیعی و تغیرات ژنتیکی در نسل ها باعث پیدایش صفات یا موجودات جدید می شود.این نظریه اعلام کرد که موجودات در طول زمان بصورت ثابت نبوده اند و در نسل های مختلف تغیر کرده اند.و در نتیجه تغیر در اندام ها موجودات جدید پدید می آیند.
این نظریه در مورد پدید آمدن انسان می گوید که در ابتدا ماهی ها در آب پدید آمدند و سپس ماهی ها کم کم به خشکی نزدیک شدند و تبدیل به دوزیستان شدند و بعد از دوزیستان پستانداران پدید آمدند و از میمون ها انسانها پدید آمدند یا میمون و انسان دارای نیایی مشترک هستند.
نظریه تکامل مورد مخالفت شدید دین مسیحیت قرار گرفت اما علمای اسلامی مخالفت شدیدی با این نظریه نکرده اند.در دین اسلام نیز هیچ مخالفت شدیدی با این نظریه نشده است ولی عده ای چون این نظریه را در تقابل با نظریه آدم و حوا که در قرآن ذکر شده است می بینند سعی در مخالفت با آن می نمایند.در حالی که در ادامه نشان خواهیم داد نظریه آدم و حوا و تکامل هیچ تناقضی با هم ندارند.
حال به برسی آیات قرآن در باره تکامل می پردازیم:
در سوره
انبیا آیه 30نوشته شده است
هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم
در
آیه 45 سوره نور نوشته شده است:
و خداست که هر جنبندهاى را [ابتدا] از آبى آفرید پس پارهاى از آنها بر روى شکم راه مىروند و پارهاى از آنها بر روى دو پا و بعضى از آنها بر روى چهار [پا] راه مىروند خدا هر چه بخواهد مىآفریند در حقیقتخدا بر هر چیزى تواناست
این دو آیه نیز به موضوع در امدن جانداران از آب اشاره می کند که یکی از مراحل تکامل است و
در این مطلب بطور مفصل به آن پرداخته ایم.
در سوره
زمر آیه 6 نوشته شده است:
(خدا) هشت جفت (4 نوع) از دامهارا برای شما پائین آورد.
این آیه دقیقا به تغیر در اندازه حیوانات در اثر انتخاب طبیعی می پردازد.که داروین نخستین بار به آن پرداخت.و در این پست به طور مفصل به آن پرداخته ایم.
حال آیه اصلی که مد نظر این پست است می پردازیم
در آیه ۱۳۳سوره النعام نوشته شده است که :
وَرَبُّکَ الْغَنِیُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَسْتَخْلِفْ مِن بَعْدِکُم مَّا یَشَاء کَمَآ أَنشَأَکُم مِّن ذُرِّیَّةِ قَوْمٍ آخَرِینَ ﴿۱۳۳﴾و پروردگار تو بىنیاز و رحمتگر است اگر بخواهد شما را مىبرد و پس از شما هر که را بخواهد جانشین [شما] مىکند همچنانکه شما را از نسل گروهى دیگر پدید آورده است
این آیه دقیقا به موضوع اصلی پست که پدید آمدن انسان از میمون است می پردازد.دانشمندان می ګویند تکامل میمون به انسان از ۸۵ تا ۵۵ میلیون سال قبل صورت گرفته است و تغیراتی که در میمون ها پدید آمد از جمله راه رفتن روی دوپا استفاده از دستان و استفاده از ابزار منجر به پیدایش انسانهای نخستین و سپس انسان امروزی شده است که د
ر این لینک می توانید بطور مفصل در باره آن مطالعه فرمایید.و این آیه نیز بطور مستقیم اشاره می کند که خدا شما را از نسل گروهی دیگر پدید آورد.
در آیات ۶۰ تا ۶۲ سوره الواقعه نیز قرآن کریم وجود انسان های اولیه یا نئاندرتال ها را تایید کرده است:
عَلَى أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَالَکُمْ وَنُنشِئَکُمْ فِی مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۶۱﴾وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذکَّرُونَ ﴿۶۲﴾ [و مىتوانیم] امثال شما را به جاى شما قرار دهیم و شما را [به صورت] آنچه نمىدانید پدیدار گردانیم ﴿۶۱﴾ و قطعا پدیدار شدن نخستین خود را شناختید پس چرا سر عبرت گرفتن ندارید.
﴿۶۲﴾
در آیه ۶۱ نیز به مساله جایگزینی اشاره کرده است این نقطه نیز قابل ذکر است که انسان امروزی نیز در حال تغیرات و جهش ژنتیکی است و نسل به نسل تغیر می کند.در آیه ﴿۶۲﴾ نیز خداوند به پدیدار نخستین اشاره می کند که بی شک به این مساله به گونه انسان های اولیه و نئاندرتال مرتبط می شود.که با میمون ها و انسان های نخستین متفاوت بوده اند.که در باره نئاندرتالها می توانید در
این لینک مطالعه کنید.
همچنین حضرت علی نیز از موجودی بنام نسناس نام می برد که به انسان شبیه بوده است و قبل از انسان بروی زمین می زیسته است این مساله نیز ممکن است به موضوع انسان های نئاندرتال که نیاکان انسان های امروزی بوده اند ولی هم اکنون وجود ندارند اشاره نماید.
حال به موضوع آدم و حوا می پردازیم.
بنا به اکثر روایات اسلام و یهود و حدیثی از امام جعفر صادق (ع)[
منبع] بهشت آدم و حوا یکی از باغهای زمینی بوده است و بروی زمین بوده است چون اگر در آسمان بود امکان اخراج انسانها از بیشت وجود نداشت.شیطان نیز که در قرآن به صراحت از آن بعنوان جن یاد شده یکی از احالی زمین بوده است.و آدم و حوا از یک بهشت زمینی اخراج شده اند که از آن بعنوان باغ عدن یاد شده است و هبوطی از آسمان به زمین در کار نبوده است.این باغ بنا به عقیده بسیاری در منطقه ای از ایران یا خلیج فارس کنونی بوده است که بعد از اخراج آدم و حوا از آن بهشت در زیر آب مدفون شده است.
حال اگر بر طبق روایات آدم و حوا روی زمین بوده باشند می توان پذیرفت که آدم و حوا می توانستند نخستین انسان هایی باشند که از میمون ها یا نئاندرتال ها به انسان تکامل پیدا کرده باشند و این داستان نیز هیچ تناقضی با علم و داستان آفرینش ندارند
فرگشت در قرآن - معجزات علمی قرآن
دین و فرگشت -
bilche - 09-22-2014
نقل قول:وَرَبُّکَ الْغَنِیُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَسْتَخْلِفْ مِن بَعْدِکُم مَّا یَشَاء کَمَآ أَنشَأَکُم مِّن ذُرِّیَّةِ قَوْمٍ آخَرِینَ
﴿۱۳۳﴾
و پروردگار تو بىنیاز و رحمتگر است اگر بخواهد شما را مىبرد و پس از شما هر که را بخواهد جانشین [شما] مىکند همچنانکه شما را از نسل گروهى دیگر پدید آورده است
البته این قسمتش که بی معنی هست . میدونم .
چرا خدا مستقیما به میمون اشاره نکرده ؟