دفترچه
پرسش و پاسخ‌های فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد - نسخه قابل چاپ

+- دفترچه (https://daftarche.com)
+-- انجمن: دانش (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4)
+--- انجمن: دانش و فندآوری (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D9%88-%D9%81%D9%86%D8%AF%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C)
+--- موضوع: پرسش و پاسخ‌های فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد (/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DB%8C%DA%A9-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B2%D8%AF%DA%A9-%D8%A8%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AF--431)

صفحات 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23


پرسش و پاسخ‌های فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد - مزدك بامداد - 02-09-2014

m@hdi نوشته: نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
na, nemishavad. dejavu yek irang e viri ast, barxâste az kâsti e karkarde maghz. rooyâ hây e râstin ham peyrow e dargiri hâye viri e zamân e bidâri az yeksoo, vaz sooy e digar, dorost darâmadane baxtaki o âmâri ânhâst
متوجه نشدم میشود به فارسی بگویید؟
پارسی بود خب، با دبیره ی لاتین:

translitaration =
نه ، نمیشود. دژاوو، یک ایرنگ ویری است ، برخاسته از کاستی کارکرد مغز.
خوابهای راستین هم پیرو درگیری های ویریِ زمان بیداری از یکسو، وز سوی
دیگر، درست درآمدن بختکی و آماری آنهاست:
برای نمونه، دایی شما بیمار است و هر دم بیم آن میرود که بمیرد. خب، شما شب
خواب مردن او را میتوانید ببینید و اگر فردایش او مـُرد، گمان میکنید که این آگاهی از
آسمان به شما فرستاده شده است! اگر هم نمرد ، بخود میگویید که لابد شام سنگین خوردید!


پارسیگر


پرسش و پاسخ‌های فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد - مزدك بامداد - 02-09-2014

Theodor Herzl نوشته: مزدک گرامی‌ شما از کجا انقدر ایران دوست و علاقمند به پارسی‌ شدید؟ من هرچه مارکسیست - لنینیست دیدم جهان وطن بوده است!
نه همچه چیزی نیست، جهان میهنی با میهن دوستی هیچ ستیزی ندارد
و برای نمونه، کمبونیستهای شوروی در جنگ جهانی دوم، بیش از اینکه
از کموینسم پدافند میکردند، از میهن خود پدافند میکردند. این داستان
میهن پرستی نیست، داستان ملی گرایی ( ناسیونالیسم) و خودبهتر شماری
است که در کمونیسم نگوهیده است و برای همین دم از انترناسیونایسم
زده میشود که برابر جهان-میهنی نیست. در کمونیسم میگویند که مردم جهان
با هم سزامندی های یکسان دارند، از هر ملتی که باشند، و ستیز هومن،
در تراز ملی و میان ملت ها نیست، میان رده های بهره کش و بهره ده است
و اینکه کارگران جهان، جدای اینکه از چه ملتی هستند، باید باهم همبسته
باشند و این همبستگی فراملیتی ( international solidarity ) است
که میتواند همه ی هومن را از بدبختی به گاری بسته شدن رهایی بخشد.
ترفند سرمایه داران برای جدا کردن کارگران جهان هم همین است که میگویند
تو کارگر آریایی هستی و از عرب یا یهود و .. بهتری، یادر آلمان میگویند این کارگران
ترک جای شما را در" بازار کار" (!) گرفته اند و گناه بیکاری شما آنها هستند و نه
سازوکار سرمایه داری و ترفند های انگل های مفت خور همبودین. اینجوری، با
پیروی از زبانزد رومی divide et impera ( جدایی بیفکن و فرمان بران )، میکوشند
با کژسود جستن از ناآگاهی کارگران، جنگ میان ملت ها، برکشیدن " فراتنی ملی "،
و ... خود را که دشمن مهادین همه هومنی در همه ی زمانه های تاریخی بوده اند،
به فراموشی سپرده و به زیر فرش جاروب کنند. ولی میهن پرستی، پدافند از خانه
و کاشانه، و فرهنگ و زبان، یک سرشت زادی و یک کار پسندیده است و هرچند
که مادران دیگران خوشگلتر باشند، شما مادر خود را بیشتر دوست دارید چون
هستی شما از آن سرچشمه میکیرد. پس کمونیست بودن، برابر یکدست شدن همه ی
فرهنگها و زبان ها و آیین ها و خوی ها و .. نیست و کمونیست های ایرانی میتوانند
همچنان آبگوشت بخورند و کمونیستهای امریکا، هات داگ و کمونیست های روس،
بورشچ نوش جان کنند. شور بختانه از انجا که مردم ایران بیشتر بیسواد و خنگ بار
امده اند، نمیتوانند فرایافت های باریک را از هم بازشناسند، ملی گرایی/میهندوستی
را یکی و یکسان می انگارند و همبستگی اینترناسیونال را برابر یکنواخت و همگون
شدن همه و کنار رفتن همه فرهنگ های بومی در برابر یک فرهنگ چیره میشمارند.
کسانی مانند احسان طبری با همه ی کمونیست بودن، ایراندوست و میهن دوست هم
بودند (یکی از انگیزه های من برای گراییدن بسوی ادبسار و زبان پارسی هم همین کس
بوده است.) و کارهایی که حزب توده ی ایران در راستای کمونیسم کرده، همزمان یک جور
میهن پرستی هم بوده است، چرا که میهن ما/شما در یک بافتار جهانی هم گرفتار است.
بیشتر چپول ها یا چپ های ایران هم بیشتر همین برداشت کج را داشتند و به انگیزه ی
سستی زبان "فارسی " ، patriotism را برابر nationalism یا شوونیسم شمرده و
internationalism را برابر بی میهنی یا جهان میهنی . از سوی دیگر گرچه جهان
میهن همگان است ولی هر گلی (یا گوهی!) ،جای خود را در این باغ دارد! پرسمان
بر سر این است که همه رنجبران، با همه ی دگرسانی های خود، دست بدست هم بدهند
که جهان را به یاری هم از انگل ها پاک کنند و نه اینکه به بهانه های پوچ و سرمایه‌دار‌ساخته،
توی سر همدیگر بزنند و بزرگترین ترس سرمایه داران از همینست!


پارسیگر


پرسش و پاسخ‌های فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد - m@hdi - 02-16-2014

آیا فیزیک کوانتوم ناقض علیت است؟ اگر بله به چه شکل؟


پرسش و پاسخ‌های فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد - Aria Farbud - 02-24-2014

درود بر مزدک فرزانه

واژگشت چیست؟
چراییِ واژگشتِ 57 چه بود؟

پارسیگر


پرسش و پاسخ‌های فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد - m@hdi - 02-25-2014

آیا شما امکان زندگی دوباره را از نقطه نظر علمی ممکن میدانید؟ (مثلا تکرار انفجار بزرگ)



پرسش و پاسخ‌های فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد - shahin - 01-01-2015

پرسشی از شما دارم مزدک گرامی، هنگامی که داشتم با خودم حرف میزدم، این پرسش برام پیش اومد که من دارم با کی حرف میزنم ؟ آیا تنها ویر و اندیشه مان ما را کنترل میکند یا چیزدیگری درمیان هست ؟ من کیست؟ پیشاپیش سپاس.