مشاعره -
meysam73 - 12-30-2011
[SIZE=3]با سلام
از دوستان درخواست مي شود در ارسال مشاعره ها نكات زير را به جهت كمك به ما در انجام خدمت مطلوب تر لحاظ نمايند [/SIZE][SIZE=2][SIZE=4]:
1_ هر كاربر فقط مجاز به ارسال يك مشاعره در روز مي باشد .
2_ ارسال ها بايد حداقل دو بيت باشند .
3_اشعار ارسالي تكراري نباشند .
4_ اشعار ارسالي همراه با نام شاعر آن باشد .
[/SIZE][/SIZE]
[SIZE=4]مهر افزون
[/SIZE]
آسمان رقصید و بارانی شدیم
موج زد دریا و طوفانی شدیم
بغض چندین ساله ی ما باز شد
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
- دکتر محمود اکرامی فر -
مشاعره -
قلم - 12-30-2011
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون
روی سوی خانه خمار دارد پیر ما
حافظ
مشاعره -
meysam73 - 12-31-2011
اي که در کوچه معشوقه ما ميگذري
بر حذر باش که سر ميشکند ديوارش
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدايا به سلامت دارش
صحبت عافيتت گر چه خوش افتاد اي دل
جانب عشق عزيز است فرومگذارش
صوفي سرخوش از اين دست که کج کرد کلاه
به دو جام دگر آشفته شود دستارش
دل حافظ که به ديدار تو خوگر شده بود
نازپرورد وصال است مجو آزارش
(حافظ)
مشاعره -
قلم - 12-31-2011
شادی به روزگار گدایان کوی
دوست
بر خاک ره نشسته بامید کوی
دوست
گفتم به گوشه ای بنشینم ولی دلم
ننشیند از کشیدن خاطر به سوی
دوست
صبرم ز روی
دوست میسر نمی شود
دانی طریق چیست تحمل ز خوی
دوست
خاطر به باغ می رودم روز نوبهار
تا با درخت گل بنشینم به بوی
دوست
سعدی
مشاعره -
meysam73 - 01-01-2012
ترسم که صرفه ای نبرد روز بازخواست
حافظ زدیده دانه ی اشکی همی فشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
(حافظ)
مشاعره -
قلم - 01-01-2012
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار
ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار
نکته روح فزا از دهن دوست بگو
نامه خوش خبر از عالم اسرار بیار
تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
شمه ای از نفحات نفس یار بیار
حافظ
مشاعره -
meysam73 - 01-04-2012
روز مردن سويم از رحمت نگاهي کرد و رفت
وقت رفتن به حسرت طرفه آهي کرد و رفت
دل حديث شوق خود در بزم جانان گفت و مرد
دادخواهي عرض حالش را به شاهي کرد و رفت
تا نظر بر عارضش کردم، خط مشکين دميد
تا به حشرم صاحب روز سياهي کرد و رفت
ترک چشم او ز مژگان بر سرم لشکر کشيد
غارت ملک دلم باز از سپاهي کرد و رفت
يارب آسيبي مباد آن کرکس مستانه را
زان که تا محشر مدام است ار نگاهي کرد و رفت
هم سفالين ساغرم بشکست و هم مسکين دلم
شحنهي شهر امشب از سنگي گناهي کرد و رفت
ماهي از شوخي دلي پيش فروغي ديد و برد
شاهي از رحمت نظر بر دادخواهي کرد و رفت
(فروغي بسطامي)
مشاعره -
کافر_مقدس - 04-24-2012
تا که احمق باقی است اندر جهان / مرد مفلس کی شود محتاج نان؟!
(مولوی)
مشاعره -
negar - 08-09-2012
نفرین به زندگی که تو ماهی من آدمم
نفرین به من که پیش فراوانی ات کمم
نفرین به آنکه فرق نهاده است بین ما
تا تو بهشت پاکی تا من جهنمم
نفرین به خلقتی که مرا عرضه کرده است
من که تمام رنجم، من که فقط غمم
"سید رضا محمدی"
مشاعره -
Mehrbod - 08-09-2012
مهمان عزیزی که پی دیدن رویش - همسایه همه سرکشد از بام و در اینجاست
ساز خوش و آواز خوش و باده دلکش - آی بیخبر آخر چه نشستی خبر اینجاست
شهریار
به فروم دفترچه خوش آمدید گرامی