نقش فرگشت در روابط انسانی و اخلاق -
Theodor Herzl - 09-14-2011
[B]فرگشت در روابط انسانی و قوانین بین انسانها نقشی داشته است؟ مثلا در برههای بوده است که آدم خواری در زمین مرسوم بوده باشد؟ یا احساساتی مثل عشق ، عصبی شدن ، تنفر داشتن ، دروغ گوی بودن ، فحش دادن و اینها ، آیا فرگشت عاملی در ایجاد اینها بوده است؟ چه خصوصیات مشخصاتی از حیوانات دیگر به صورت مستقیم هنوز در ما هست؟
[/B]
نقش فرگشت در روابط انسانی و اخلاق -
Mehrbod - 09-14-2011
آدمخواری هماکنون هم در جاهای ناپیدایی مرسوم است!
فرگشت اما تنها یک سیستم ساده است که ارجحیت آن «کار کردن» و نه «بهینه بودن» است.
روی فرگشت سیستم دیگری به نام «فرهنگ» درست میشود (یک لایه بالاتر) که خود با
فرگشت «زد و بازخورد» دارد و با دگرگونی رویکرد فرگشت و به نوبه آن رویکرد خود، پیش میرود.
از همینرو، تقریبا همه رفتارها و هنجارهای آدم امروز یا از فرهنگ برآمدهاند (که خود از فرگشت میآید) و یا سرراست، از فرگشت گرفته شدهاند.
همه احساسات گفته شده «ترس، عشق، نفرت، وفاداری، ...» در دیگر جانداران دیده میشود و حتی پروسههای بسیار پیچیدهتر مانند «خودآگاهی» نیز منحصر به آدم نیست.
نقش فرگشت در روابط انسانی و اخلاق -
Theodor Herzl - 09-15-2011
هر احساس انسانی نتیجه یک فعالیت بیولوژیکی درون بدن انسان است ، مثلا اگر فرگشت به گونه دیگری پیش میرفت امکان آن بود که احساساتی تولید میشد که اکنون وجود ندارند ، مثلا با کتک خوردن خنده میکردیم و یا با پیروزی عصبانی میگشتیم و یا از خوابیدن وحشت داشتیم ، یک چیزی به این صورت که اکنون نیست.
نقش فرگشت در روابط انسانی و اخلاق -
Russell - 09-15-2011
خوبه به اینا هم یه نگاهی بکنید.
http://en.wikipedia.org/wiki/Evolutionary_psychology#Emotion_and_motivation
این Steven Pinker هم از افراد معروف در این زمینه هست.هر چند ویدئو طولانیه و یه جاهایی نامربوط ولی ارزش یک ساعت دیدن رو داره.
[video=youtube;yIMReUsxTt4]http://www.youtube.com/watch?v=yIMReUsxTt4[/video] [h=1][/h]
نقش فرگشت در روابط انسانی و اخلاق -
Russell - 09-15-2011
از حدود دقیقه 6 ویدئو اول در مورد همین مساله اخلاق و داروینیسم میشه.
[video=youtube;8maJwoh81eU]http://www.youtube.com/watch?v=8maJwoh81eU&feature=BFa&list=PL467E296591C 354B3&lf=results_main[/video]
[video=youtube;xbHcMJk8juc]http://www.youtube.com/watch?v=xbHcMJk8juc&feature=BFa&list=PL467E296591C 354B3&lf=results_main[/video]
[video=youtube;gZ1sEHHXVRY]http://www.youtube.com/watch?v=gZ1sEHHXVRY&feature=BFa&list=PL467E296591C 354B3&lf=results_main[/video]
[video=youtube;bDiLCvcQEto]http://www.youtube.com/watch?v=bDiLCvcQEto&feature=BFa&list=PL467E296591C 354B3&lf=results_main[/video]
نقش فرگشت در روابط انسانی و اخلاق -
Anarchy - 11-04-2011
من یه سوالی برام پیش اومده.این اخلاق فرگشتی رو میشه خیلی خلاصه دوستان برام توضیح بدن؟یعنی اخلاق دقیقا از طریق ژن ها به ما منتقل شده؟اگه این طوری باشه پس انسان تو عمل اخلاقی که انجام میده اختیاری از خودش داره اصلا؟ و اینکه اگه از طریق ژن هست پس چرا شاهد این هستیم که عده ای رفتار های غیر اخلاقی انجام میدن؟!
نقش فرگشت در روابط انسانی و اخلاق -
sonixax - 11-04-2011
Havadar_e_Democracy نوشته: من یه سوالی برام پیش اومده.این اخلاق فرگشتی رو میشه خیلی خلاصه دوستان برام توضیح بدن؟یعنی اخلاق دقیقا از طریق ژن ها به ما منتقل شده؟اگه این طوری باشه پس انسان تو عمل اخلاقی که انجام میده اختیاری از خودش داره اصلا؟ و اینکه اگه از طریق ژن هست پس چرا شاهد این هستیم که عده ای رفتار های غیر اخلاقی انجام میدن؟!
ما در فرگشت یک چیزی داریم به نام انتخاب طبیعی - توی این داستان هر گونه ای که ایراد داشته باشه خود به خود از بین میره .
آدمکشی یک عمل غیر اخلاقیست - حالا اخلاقیات فرگشتی در این مورد معنیش این میشه که به مرور زمان افرادی که آدم میکشند از جامعه ترد میشند و شانس تکثیر گونه ی خودشون رو از دست میدند در نتیجه طی چند سال (شاید میلیونها سال) دیگه انسانی وجود نخواهد داشت که به آدمکشی تمایل ذاتی داشته .
نقش فرگشت در روابط انسانی و اخلاق -
Anarchy - 11-04-2011
sonixax نوشته: ما در فرگشت یک چیزی داریم به نام انتخاب طبیعی - توی این داستان هر گونه ای که ایراد داشته باشه خود به خود از بین میره .
آدمکشی یک عمل غیر اخلاقیست - حالا اخلاقیات فرگشتی در این مورد معنیش این میشه که به مرور زمان افرادی که آدم میکشند از جامعه ترد میشند و شانس تکثیر گونه ی خودشون رو از دست میدند در نتیجه طی چند سال (شاید میلیونها سال) دیگه انسانی وجود نخواهد داشت که به آدمکشی تمایل ذاتی داشته .
میلاد جان بحث انتحاب طبیعی رو میدونم و اینکه از بین میره رو هم همین طور!!! اما میگم یعنی اخلاق هم یه خصوصیت ناشی از ژن هست؟ یعنی داشتن یا نداشتن یه صفت اخلاقی یه نوع فتوتیپ محسوب میشه و این تنوع که یکی ممکنه عمل اخلاقی انجام نده ناشی از جهش های ژنی هست؟ این جوری کلا فرد هر رفتار اخلاقی داشته باشه اختیارش دیگه دست خودش نیست!!!
نقش فرگشت در روابط انسانی و اخلاق -
sonixax - 11-04-2011
Havadar_e_Democracy نوشته: میلاد جان بحث انتحاب طبیعی رو میدونم و اینکه از بین میره رو هم همین طور!!! اما میگم یعنی اخلاق هم یه خصوصیت ناشی از ژن هست؟ یعنی داشتن یا نداشتن یه صفت اخلاقی یه نوع فتوتیپ محسوب میشه و این تنوع که یکی ممکنه عمل اخلاقی انجام نده ناشی از جهش های ژنی هست؟ این جوری کلا فرد هر رفتار اخلاقی داشته باشه اختیارش دیگه دست خودش نیست!!!
تا جایی که من میدونم پایه های اخلاقی هر شخصی میتونه از ژنتیکش باشه ولی خیلی موارد رو هم از جامعه و محیط میگیره .
ولی به طور کلی من در مورد ژنتیک و پزشکی و این جور چیزها خیلی نمیدونم و در حد همین اطلاعات عمومی هستش شاید هم من چرند بگم
و به طور تجربی خودم دیدم که فرزندان یک زوج حتا اگر در اون خانواده بزرگ نشده باشند اخلاق و علایق و رفتارهای مشابهی نسبت به والدینشون دارند .
نقش فرگشت در روابط انسانی و اخلاق -
Russell - 11-04-2011
Havadar_e_Democracy نوشته: من یه سوالی برام پیش اومده.این اخلاق فرگشتی رو میشه خیلی خلاصه دوستان برام توضیح بدن؟یعنی اخلاق دقیقا از طریق ژن ها به ما منتقل شده؟اگه این طوری باشه پس انسان تو عمل اخلاقی که انجام میده اختیاری از خودش داره اصلا؟ و اینکه اگه از طریق ژن هست پس چرا شاهد این هستیم که عده ای رفتار های غیر اخلاقی انجام میدن؟!
دکتر جان اینجا دو شاخه داریم.
یکی اینه که طبیعت قضاوت چی هست؟
مثلاً یک عده میگند که قضاوت ما از خوب و بد یک اجبار فرهنگی جامعه هست(نسبیت فرهنگی).در همین زمینه فرگشت میتونه در چیستی تصمیمات انسانها یک نظر باشه،اینکه انسان اینطور تکامل پیدا کرده که تمایل داره اینطور تصمیم بگیره.مثلاً بچه ها خودشون میدونند که آسیب زدن به یه بچه دیگه کار بدیه و ژن در اون موثر هست.اونهایی هم که این رو نمیفهمند از بچگی فاقد حس همدردی نسبت به بقیه انسانها هستند و یکسری ژنها رو ندارند.حالا این بحث اختیار هم در بحث اخلاق مطرح هست،ولی لازم نیست حتماً قصد انسانها ناشی از اراده آزاد باشه تا اخلاقی باشه یا نباشه.(ایراد بیخودی که خداباوران معمولاً میگند).
یک شاخه دیگه هم اینه که چطور بدونیم درست چیه.در این زمینه فرگشت کاری نداره مستقیم،ولی موثر میتونه باشه غیر مستقیمتر،مثلاً اگر بدونیم عمل خوب اینه که آسایش انسانها رو تامین کنه،اینکه انسان چطور فرگشت پیدا کرده در اینکه چی میخواد و چطور خوشحالتره موثره.این معنیش اینه که هر چی طبیعی هست لازم نیست خوب هم باشه.مثلاً انسانها یکسری چیزها درشون هست که دیگه لازمشون نداره که هیچ مضر هم هستند مثل خشونت بالا که با اینکه میدونیم داره کم میشه ولی هنوز خوب نیست برای انسانها.یا اگر انسان بخواد طبیعی رفتار کنه و همینجور هرکی 9 تا بچه داشته باشه (با بالا رفتن سلامت) و بخواد تو 40 سالگی هم بمیره خیلی براش جالب نیست .فرگشت بیشتر نگران تولید مثل موفق هست تا راحتی انسانها.