ادیان - پر از ظواهر! -
kourosh_iran - 12-11-2014
یکی از چیزایی که باعث میشه من از ادیان بدم بیاد اینه که پر از ظواهر و نمادهای ظاهری هستن!
من در زندگیم متوجه شدم که ظواهر عملا کمترین ارزش و آخرین اولویت رو دارن. اکثرا در حد هیچی! بخاطر همین ادیان عریض و طویل که بخش قابل توجهی از اونا از همین ظواهر تشکیل شده بنظر من واقعا احمقانه و شک بر انگیز میان!
البته شاید یک دلیل اینکه در ادیان اینقدر ظواهر زیاده این باشه که در گذشته ها اومدن که اون زمان مثل الان آزادی بیان و دموکراسی و حقوق بشر و آزادی دین و عقیده و اینطور مسائل شناخته شده نبوده و علم و فناوری و اقتصاد مسائل پایه نبودن در زندگی بشر بلکه این ادیان بودن که همه چیز رو بر عهده داشتن و کنترل میکردن و مرکزی بودن، به همین خاطر ادیان پر از ظواهر هستن بخاطر تبلیغات و مقابله با ایدئولوژی های رقیب و دشمنان. یعنی این بخشی از یک جنگ و نبرد قدرت اجتماعیه. مثلا الان دیگه این ظواهر عملا در دنیا اهمیت و تاثیرشون خیلی کاهش پیدا کرده. مثلا تظاهرات کردن، یا اینکه یک پرچم بزنی درب خانه ات، نماز جمعه و غیره، اینا درسته هنوز هم شاید از نظر سیاسی و اینها مقداری تاثیر و اهمیت داشته باشن ولی فکر نمیکنم به هیچ وجه دیگه به این سادگی اینا بتونن مسائل سرنوشت سازی در دنیای امروز باشن، چون دنیای امروز بسیار گسترده تر و پیچیده تر شده و این مسائل کلیشه ای و روشهای بدوی دیگه کارایی و قدرت چندانی ندارن و مردم عملا در بقیهء ابعاد زندگی اونقدر بهم نزدیک نیستن و با هم اتحاد ندارن و حتی اگر داشته باشن هم دیگه جمعیت به تنهایی نیست که قدرت برتری در دنیای امروز محسوب میشه بلکه علم و فناوری و اقتصاد و اندیشه های برتر و پیشرو هستن که بیشتر مسائل رو در نهایت تعیین میکنن. تفاوت ها در قدرت بخاطر علم و فناوری و اقتصاد و اندیشه ها بیشتر هست تا جمعیت و قدرت بدن هایی که تحت تاثیر ایدئولوژی های باستانی به حرکت درمیان. مثلا یک کسی که سلاح و فناوری برتر داره میتونه با جمعیتی چندین برابر جمعیت خودش بجنگه و پیروز بشه. یک بمب اتمی میتونه میلیون ها نفر رو در زمان کوتاهی بکشه! در چنین دنیایی دیگه جمعیت و قدرت بدن نیست که حرف اول رو میزنه. ولی حساب کنی در گذشته ها خب این جمعیت و قدرت بدن ها یک پارامتر مهم و قدرت سیاسی برتری بوده.
ادیان - پر از ظواهر! -
kourosh_iran - 12-11-2014
شاید یک دلیل دیگر از این همه ظواهر و مناسک و دستورالعمل انجام کارهای ظاهری بخاطر پر کردن محتویات ادیان بوده و اینکه اونا رو حجیم و پیچیده نشون بدن و بنابراین اینطور وانمود بشه که حتما ظواهر زندگی و دستورالعمل های ادیان در این خصوص چیز مهم و پیچیده و ارزشمندی است! یجور مثل پهلوان پوشالی که توی یه چیزی رو پر از پوشال میکنن که باد کنه و بزرگ و مهم و جذاب بنظر برسه و توی چشم بیاد. طبیعتا تولید آداب ظاهری از هر چیزی ساده تر و کم هزینه تره!
ادیان - پر از ظواهر! -
kourosh_iran - 12-11-2014
اسلام پر از ظواهر است. حتی برای کارهای روتین و اعمالی که بصورت عادی و طبیعی هم انسانها خودشون انجام میدن اومده و شکل و مناسک خاصی وضع کرده.
بطور مثال غسل کردن حتما با شکل و آداب خاص باید باشه بعد از هر بار جلق زدن، جماع کردن، احتلام (خواب دیدن و منی برون دادن متعاقب آن!)، ...
من همیشه مشکل داشتم با این فقره چون با کوچکترین نشت منی باید میرفتی حموم و به اون شکل خاص غسل میکردی. این وسط من بخاطر اسراف در مصرف آب هم ناراحت بودم چون کلا از اسراف بدم میاد! البته بعدها که نماز رو هم بطور کل گذاشتم کنار، یکیش بخاطر همین که زرت و زرت باید بخاطر نماز غسل میکردم (تقریبا هر روز) که برام شده بود اعمال شاقه، و دیگه از شر این غسل کردن هم به مرور راحت شدم و دیگه هرگز غسل نکردم!
الان هیچ مشکلی هم ندارم خیلی هم خوشحالم خیلی هم سالمم و اینا
ادیان - پر از ظواهر! -
kourosh_iran - 12-11-2014
من نمیدونم زندگی امروزه اینقدر پر مشغله است و آدما مسائل عملی و باطنی رو رعایت نمیکنن، حالا یا مقید نیستن، یا نمیدونن احمق و جاهل هستن، یا نمیتونن سخته و غیره، بعد ادیان این همه ظواهر دارن آخه به چه دردی میخوره چه خاصیتی داره منکه در زندگی عملا کاربرد و خاصیت خاصی از این ظواهر ندیدم بلکه وقت و انرژی آدم رو بیشتر تلف میکنن و یکسری هم شاید به ریا دامن میزنن و موجب سطحی نگری و ظاهربین شدن مردم میشن.
ادیان - پر از ظواهر! -
kourosh_iran - 12-11-2014
این ظواهر منجر به تولید خرافات هم میشن. بطور مثال همین غسل کردن و این حرفا چون میگن آدمی که غسل جنابت خودش رو انجام نداده مثلا نباید بره توی مسجد و اینها، حالا این شده که مردم فکر میکنن هرکس غسل نکنه هرجا بره مشکل ایجاد میشه و مثلا تاحالا من چند بار از کارفرماهای مختلف شنیدم، و حتی یه مدت باشگاه رزمی میرفتم استاد رزمی بهمون گفت، که حتما غسل کنید چون کسی که غسل بهش واجب باشه ولی غسل نکنه بدیمنی میاره و نمیدونم روزی رو میبره و از این حرفا! حالا جالب اینکه مثلا کارفرماهای من خودشون هرکار میخواستن میکردن (زنا، عرق خوردن، تریاک کشیدن، استثمار زیردستان، قضاوت و ارزش دهی درمورد مردم با پول و مقام اجتماعی ...) بعد فقط از دین و معنویت همین ظواهر و خرافات رو بلد هستن که آره طرف اگر غسل نکنه برکت و روزی میره و این حرفا! من واقعا با دیدن این همه سطحی بودن و ظاهربینی مردم و خرافات خندم میگیره. البته حتی خودمم اوایل یجورایی همینطور خرافات رو داشتم، ولی به مرور با تحلیل و عقل و منطق و همچنین تجربه، روز به روز بیشتر مطمئن شدم که این حرفا بی پایه است و اگر هم تاثیری داشته باشه در اصل اون موارد دیگر و باطنی تاثیرشون خیلی بیشتر و تصمیم گیرنده تره تا اینکه آدم غسل کرده یا نه!
احتمالا ادیان خودشون به این سطحی نگری ها و ظاهربینی احمقانه دامن زدن بخاطر اینکه پر از ظواهر هستن و خیلی هم روی اهمیت و دقت در شکل و انجام این ظواهر تاکید میشه!
ادیان - پر از ظواهر! -
mbk - 12-11-2014
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ ﴿۲۹﴾كَذَلِكَ أَرْسَلْنَاكَ فِی أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهَا أُمَمٌ لِّتَتْلُوَ عَلَیْهِمُ الَّذِیَ أَوْحَیْنَا إِلَیْكَ وَهُمْ یَكْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّی لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَابِ ﴿۳۰﴾"
"کسانی که باورکردند هم انجام دادند سارنده ها خیلی پاکیزه تا آنها را است هم نیکو سوی گشته ای29 جور این فرستیمت در دسته ای که پیش بجاگذاشته شد از پیشترشان دسته هایی تا می خوانی برایشان چیزی که نشانه دهیم سویت هم آنها رو می پوشند به مهرگستر بگو او پرورنده من است نباشد خدایی جز او برش تکیه گر شدم هم سویش پشیمان گشته ام30"
kourosh_iran نوشته: با این فقره چون با کوچکترین نشت منی باید میرفتی حموم
خداوندا پاس تو از آشکار ها ظواهر آیینت از جامانده پشتشان
هر آبی که در بره تخم منی نیست که بروند شستشوی حموم تازه نماز خواندن بهترین کناره گیری از کار است که یاد خداوند می افتی هم شستن دست هم روی هم کشیدن دست به سر هم شستن پا آدمی را همسو با دمای پیرامون می کند که پاکیزگی همراه دارد یا در زمان نداری آب تیمم کردن کشیدن دست برروی چیز سخت پاکیزه هم کشیدن آن روی روی هم دست نشان از آسانگیری خداوند است نماز آدینه نامش پیداست نماز است که باهم است هفته ای یکبار بهترین روش برای دیدار تازه کردن باورمندان است من از خداوند می خواهم که سر نماز چاشت پول انبار ها بانکها یا دیگر کار سازمانها را ببندند یا کمش نمازخانه ای آنجاها برپا کنند
خداوندا همانا با یادت آرامش می پذیرد دلهای باورمندان
ادیان - پر از ظواهر! -
kourosh_iran - 12-12-2014
mbk نوشته: هر آبی که در بره تخم منی نیست که بروند شستشوی حموم
واسه من بیشتر وقتا منیه :e057:
نقل قول:تازه نماز خواندن بهترین کناره گیری از کار است که یاد خداوند می افتی
واسه منکه اینطور نبود.
من هر وقت نماز میخوندم وسط کار یاد این می افتادم که این جهان و شرایط سخت رو همون خدایی ایجاد کرده که الان میخوام واسش نماز بخونم و مجیزش رو بگم! تازه میدونستم که بعدش هم کارفرما میخواد این زمان و کار عقب افتاده رو ازم به زور بیرون بکشه. بهرحال هم که آدم کاری اگر داشته باشه که باید انجام بده خب این تاخیر رو باید بعدا با کار سخت تر جبران میکردم و مثلا بجاش از استراحت خودم میزدم و فشار زیادتری به خودم میاوردم. البته بعدها فهمیدم که اصولا نباید کسی رو آدم به تخمش حساب کنه و تعهد و خوشبینی زیادی هم لیاقتش در اکثر افراد موجود نیست و آدم باید خودش از حقوق خودش دفاع و شرایط مناسب رو خود به زور هم که شده برای خودش تعیین کنه. کاری که من الان یاد گرفتم و البته نیاز به قربانی کردن یکسری چیزهای دیگه هم داره و اینکه آدم اینقدر ساده لوح و خوشبین نباشه که فکر کنه آره خدا و دنیا گل و بلبل آفریدن و همه چیز خودش یا با نمازی چیزی درست میشه!
نقل قول:هم شستن دست هم روی هم کشیدن دست به سر هم شستن پا آدمی را همسو با دمای پیرامون می کند که پاکیزگی همراه دارد
هان؟! میشه بیشتر توضیح بدی پروفسور؟
من تاجاییکه تجربه کردم و یادمه اثر معجزه آسایی ازش ندیدم. بیشتر رنج و بدبختیش یادمه، بخصوص که ضعیف و نحیف بودم. تازه شاید بعضی وقتا باعث سرما خوردنم هم میشد.
بعکس از ورزش کردن اثر معجزه آسا دیدم که با تشخیص و انگیزهء شخصی خودم دنبالش رفتم.
نقل قول:نشان از آسانگیری خداوند است
خیلی لطف کرده تا این حد آسانگیر بوده الان دیگه همه چیز آسون و حل شد :e057:
نقل قول:نماز آدینه نامش پیداست نماز است که باهم است هفته ای یکبار بهترین روش برای دیدار تازه کردن باورمندان است
کاش این باورمندان قدرتی واقعی هم داشتن میتونستن عملا مشکلات همدیگر رو حل کنن. ما که بیشتر تنگی جا و بوی عرق و جوراب یادمونه از این تجربیات!! و البته یکسری آدم که احتمالا از خودمون ضعیف تر و بدبخت تر بودن!
ادیان - پر از ظواهر! -
mbk - 12-12-2014
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
" الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى (32) أَفَرَأَیْتَ الَّذِی تَوَلَّى (33) وَأَعْطَى قَلِیلًا وَأَكْدَى (34) أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَرَى (35) أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى (36)وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى (37)أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى (38) وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى (39)وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى (40)ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى (41) وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى (42)وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى(43) وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا (44) وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى (45) مِنْ نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى (46)وَأَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى (47) وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى (48) وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى (49) وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَى (50)وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى (51)"
"کسانی دوری میگزینند بزرگ شده گناه هم زشتکاری ها جز ناچیزها را چون پروردگارت گشاینده آمرزشگر است او داناتر به شماست گداری پدید آوردتان در زمین هم گداری شما پنهان هایی در شکمهای مادرانتانید باز نباشد پاکیزه دانید تنتان را او داناتر به کسی که بیم دارد است 32آیا باز بینی کسی رو کج می کند 33 هم ببخشد کمی هم رهایش کند 34آیا نزدش دانش پنهان است باز او می بیند 35 یا نبوده آگاه می شود به چه در برگه های موسی بود 36 هم ابراهیم که پایان برد 37 آیا نباشد بار بر می دارد باربری باری دیگری 38 هم که نیست برای آدمی جز چه کوشید 39 هم که چون کوشش اش زود دیده می شود 40 پس مزد می دهدش مزد بس 41 هم که چون سوی پروردگارت پایان گشته است 42 هم که چون او خنداند هم گریاند 43 هم که چون او میراند هم زنده کند 44 هم که چون او آفرید دو جفت نر هم ماده 45 از تخمی گداری می رسد 46 هم که چون بر او پدیدارکردن دیگر است 47هم که چون او دارا کند هم سرمایه دارکند 47 هم که چون او پروردگار دو ستاره شعری است 49هم که چون او نابود کرد عادی {سرکش گری} پیشتر 50 هم ثمود باز چه بجا گذاشت 51"
kourosh_iran نوشته: ما که بیشتر تنگی جا و بوی عرق و جوراب یادمونه از این تجربیات!! و البته یکسری آدم که احتمالا از خودمون ضعیف تر و بدبخت تر بودن!
هر چه بدتان بیاید از آیین یا نازک نارنجی هستید که درست نیست ,سراسر من مردمانی بیچاره تر را بیشتر دوست دارم چون آیینم به این سفارش دارد کسانی که زودتر با آدمی دوست می شوند هم دل پاکتر دارند هر چند ندار فلج بدبو یا هرچند وابسته به مواد اما ساده تر اند هم آدمهایی که چیزکی آموختند بزرگی می فروشند ارزش چندانی ندارند که برتر بدانیمشان زودی خودشان را گیرند تازه به دیدم وضو گرفتن را دوست دارم هم کودک خرد را آموختم از من درخواست می کند که خانم بگوید درد اسخون فلان فلان پی گفته اش نمی روم که همون نازک نارنجی می شوند
خداوندا مرا از زود پس زنان هم رها کنان نیمه راه مکن که دیدم پایان بردن سودش هم مزه اش بیشتر است
ادیان - پر از ظواهر! -
kourosh_iran - 12-12-2014
mbk نوشته: من مردمانی بیچاره تر را بیشتر دوست دارم چون آیینم به این سفارش دارد کسانی که زودتر با آدمی دوست می شوند هم دل پاکتر دارند هر چند ندار فلج بدبو یا هرچند وابسته به مواد اما ساده تر اند
البته اگر همه از این بیچاره ها بودن خوب بود چون آزارشون به کسی نمیرسه (شایدم بعضیاشون بخاطر اینکه توان/عرضه اش را ندارند!؟). ولی در زندگی با خیلی ها یا حتی اکثریتی که سر و کار داری این بیچاره ها نیستن (حالا شاید محیط و شرایط تو غیر از اینه ولی واسه من اینطور نبوده و نیست) و بنابراین دلخوش بودن به یکی دو ساعتی با این بیچاره ها بودن برات فایده ای نداره، بلکه من دنبال قدرت و راهکارهای واقعی برای زندگی واقعی بوده و هستم. قدرتی که باهاش بتونی از پس گرگ ها بربیای. خودت گرگی باشی، ولی گرگ خوبی باشی! میدونی، گرگ با گرگ فرق میکنه. منظور از گرگ اکثرا انسانهای درنده و خبیث هست (بخصوص وقتی توسط دیگران استعمال میشه)، ولی منظور من گاهی یک موجود مستقل و شجاع و قوی و باهوش است که از پس اون گرگ ها هم برمیاد.
بقیش هم که باز یه مشت اراجیف شخصی در کردی از خودت و ارزش خوندن و جواب دادن نداره!
فقط بگم که من بچه بودم ضعیف بودم از نظر بدنی که شاید بخاطر فقر خانواده و سوء تغذیه هم بود. اسلام و نماز و وضو هم هیچ به دردم نخوردن. ولی عاقبت خودم با خشم و اراده و تشخیص خودم و ورزش کردن تونستم خودم رو قوی تر کنم.
ادیان - پر از ظواهر! -
Agnostic - 12-13-2014
درود
من یاد نوچوفسکو با لوبیا خوردن مردم برره افتادم.
پیمان قاسمخانی در سریال برره خیلی قشنگ تعصبات مسلمانان را مسخره کرده بود.
برای کسانیکه برره را ندیده اند بگویم برره ای ها آداب و رسومی داشتند که اگر رعایت نمیشد سر میبریدند.
مثلا اگر کسی نچفسکو را با لوبیا می خورد با عربده وکتک پدرش را در می اوردند: خاک بچوم نچفسکو با لوبیا خورده؟ باید سرش را ببریم.
حالا در قیاس این رسوم ظاهری مسلمانان من را به یاد برره و رسومش می اندازه.