دفترچه
گزین‌گویه‌ها - نسخه قابل چاپ

+- دفترچه (https://daftarche.com)
+-- انجمن: تالارهای همگانی (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C)
+--- انجمن: هماندیشی (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C)
+--- موضوع: گزین‌گویه‌ها (/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%DA%AF%D9%88%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7)



گزین‌گویه‌ها - کافر_مقدس - 11-15-2013

[SIZE="2"]نمی خاهم برای احتیاجات کثیف این زندگی که مطابق آرزوی دزدها و قاچاقچیها و مادرقحبه ها و موجودات زرپرست احمق درست و اداره شده است شخصیت خودم را از دست بدهم[/SIZE]

صادق هدایت تاریکخانه

[عکس: 40.jpg]


گزین‌گویه‌ها - کافر_مقدس - 11-15-2013

[SIZE="2"]دیشب که نمی دانستم برای کدام یک از دردهایم گریه کنم کلی خندیدم...! [/SIZE]

صادق هدایت

[عکس: 42.jpg]


گزین‌گویه‌ها - MEHDI - 11-27-2013

برای انسانی که نمی خواهد جزء توده باشد، کافی است خودش را دست کم نگیرد و در عوض وجدان پاک خود را دنبال کند که به او نهیب می زند: "خودت باش! همه آنچه اکنون می کنی، می اندیشی، می طلبی، از آن خودت نیست." نیچه



گزین‌گویه‌ها - MEHDI - 12-04-2013

زمان هیچ‌گاه دردی را درمان نکرده، این ما هستیم که به مرور به درد‌ها عادت می‌کنیم! گابریل گارسیا مارکز




گزین‌گویه‌ها - Anarchy - 12-05-2013

دیوید هیوم (۱۷۱۱ -۱۷۷۶) فیلسوف اهل اسکاتلند، تاریخنگار، اقتصاددان و مقاله‌نویس بود.

دارای منبع




گزین‌گویه‌ها - Alice - 12-05-2013

کافر_مقدس نوشته: نمی خاهم برای احتیاجات کثیف این زندگی که مطابق آرزوی دزدها و قاچاقچیها و مادرقحبه ها و موجودات زرپرست احمق درست و اداره شده است شخصیت خودم را از دست بدهم

صادق هدایت تاریکخانه

دوست گرامی بمهر اینها را نخوانید؛ من واقعا توصیه نمی‌کنم. تاریکخانه زیادی بدآموزی دارد، ردّ پای
سیاه مرگ جای‌جای آن نفس می‌کشد.
هدایت در مورد این اثر می‌گوید (نقل به مضمون): بین کثافتکاری‌هایی که نوشته‌ام می‌دانم کدامش
می‌ارزد، تاریکخانه میارزد، اوریجینال است. ولی اگر همین تاریکخانه را برنارد شاو یا سامرست نوشته
بودند کرور کرور قیمتش بود؛ مسئله اینجاست که "چه کسی" می‌نویسد.

[ATTACH=CONFIG]3090[/ATTACH]


گزین‌گویه‌ها - undead_knight - 12-05-2013

Alice نوشته: دوست گرامی بمهر اینها را نخوانید؛ من واقعا توصیه نمی‌کنم. تاریکخانه زیادی بدآموزی دارد، ردّ پای
سیاه مرگ جای‌جای آن نفس می‌کشد.
هدایت در مورد این اثر می‌گوید (نقل به مضمون): بین کثافتکاری‌هایی که نوشته‌ام می‌دانم کدامش
می‌ارزد، تاریکخانه میارزد، اوریجینال است. ولی اگر همین تاریکخانه را برنارد شاو یا سامرست نوشته
بودند کرور کرور قیمتش بود؛ مسئله اینجاست که "چه کسی" می‌نویسد.

[ATTACH=CONFIG]3090[/ATTACH]
خب کاری نداره که،مگر نویسندگان که انگلیسی زبان یا اصلا اروپایی نیستند به خاطر ترجمه آثارشون معروف نشدند؟!اگر ترجمه های خوبی از آثارش هست که هیچی،در غیر این صورت باید دید بعد از ترجمه درست! آثارش به شهرت کافی میرسه یا نه:))


گزین‌گویه‌ها - Alice - 12-05-2013

undead_knight نوشته: خب کاری نداره که،مگر نویسندگان که انگلیسی زبان یا اصلا اروپایی نیستند به خاطر ترجمه آثارشون معروف نشدند؟!اگر ترجمه های خوبی از آثارش هست که هیچی،در غیر این صورت باید دید بعد از ترجمه درست! آثارش به شهرت کافی میرسه یا نه:))

اینهم بیجاست. چراکه آثار هدایت پس از مرگ او پرآوازه شدند و زمانیکه هدایت اینرا می‌گفت کسی
تره هم برای آثار او خورد نمی‌کرد. همین بدبختی باعث شد به هندوستان برود و "بوف کور" را بصورت
مانیفست و پلی کپی چاپ کند تا از تیغ فاشیسم و سانسور در امان باشد. همین بوف کور هم که
پس از مرگ او، تازه استادان داستانپردازی فهمیدند نه بابا عجب کتاب خارق‌العاده‌ای بوده و چرا گمنام
مانده بود؟؟! ولی دیگر سودی نداشت و هدایت مدت‌ها پیش با گاز خانگی به استقبال مرگ رفته بود.
راستی تا یادم نرفته، نسخه‌ی ترجمه‌ای که آندره بروتون استاد سورئالیسم جهان از بوف کور خوانده
بود و مات و حیران به و به و چه و چه میزد مفت نمی‌ارزید و چرندی بیش نبود؛بخوانید تا آخر ماجرا را.


گزین‌گویه‌ها - undead_knight - 12-05-2013

Alice نوشته: اینهم بیجاست. چراکه آثار هدایت پس از مرگ او پرآوازه شدند و زمانیکه هدایت اینرا می‌گفت کسی
تره هم برای آثار او خورد نمی‌کرد. همین بدبختی باعث شد به هندوستان برود و "بوف کور" را بصورت
مانیفست و پلی کپی چاپ کند تا از تیغ فاشیسم و سانسور در امان باشد. همین بوف کور هم که
پس از مرگ او، تازه استادان داستانپردازی فهمیدند نه بابا عجب کتاب خارق‌العاده‌ای بوده و چرا گمنام
مانده بود؟؟! ولی دیگر سودی نداشت و هدایت مدت‌ها پیش با گاز خانگی به استقبال مرگ رفته بود.
راستی تا یادم نرفته، نسخه‌ی ترجمه‌ای که آندره بروتون استاد سورئالیسم جهان از بوف کور خوانده
بود و مات و حیران به و به و چه و چه میزد مفت نمی‌ارزید و چرندی بیش نبود؛بخوانید تا آخر ماجرا را.
ببینم چطور اینقد مطمئنی که نسخه که برتون خونده چرندی بیش نبوده؟!:))


گزین‌گویه‌ها - Alice - 12-05-2013

undead_knight نوشته: ببینم چطور اینقد مطمئنی که نسخه که برتون خونده چرندی بیش نبوده؟!:))

اینرا مصطفی فرزانه در کتاب آشنایی با صادق هدایت می‌گوید.
فرزانه از شاگردان هدایت بود که با او بسیار حشر و نشر داشت و هدایت پیش از
خودکشی خود از او پولی می‌گیرد تا برای کفن و دفنش محتاج به "رجّاله‌ها" نباشد.
این واپسین یادداشت هدایت در شب خودکشی بوده است:

[ATTACH=CONFIG]3092[/ATTACH]

دیدار به قیامت
ما رفتیم و دل شما را شکستیم. همین. E411