پاتوق شب نشینی -
undead_knight - 11-11-2014
Mehrbod نوشته: دلقکی که بود و نبود خودش, نزدیکانش یکسان است و آینده را هر چه آید خوش آید میبیند, به چه درد میخورد؟
نمونهیِ شما را هم میتوان آنجا گنجاند که روی اینترنت پرسه میزنید و با
شوالیهگری و خندیدن به دیگران میکوشد آن رانهیِ "توانخواهی" یا power process خودتان را ارضا کنید.
از اونجایی که این سیستم اندیشه "به درد خوردن" خیلی ریشه دار و گسترده هست تعجب نمیکنم که تو این رو بگی ولی از دید منطقی احتمال نابودی ما تقریبا یکسان هست(ما یعنی نه فقط من و نزدیکانم و اکثریت انسان های فعلی که قطعا خواهیم مرد بلکه آینده بشر که عمر طولانی تری میتونند داشته باشند) پس در هر حال اینکه بود و نبود ما برام یکسان باشه یا نباشه "تغییری" در این حقیقت ایجاد نمیکنه،بنابراین در هر حال هیچکس به هیچ دردی نمیخوره.
اگر هم برای خودم بخوام بگم که قطعا به درد میخوره،چون به درد خوردن در سیستم ارزشی من معادل "لذت بردن" هست و من به اندازه کافی دارم از زندگیم لذت میبرم که حس به درد بخور بودنم ارضا بشه:))
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 11-11-2014
undead_knight نوشته: از اونجایی که این سیستم اندیشه "به درد خوردن" خیلی ریشه دار و گسترده هست تعجب نمیکنم
درد = تکنولوژی, از دست رفتن آزادی و کنترل, بدل شدن آدمی به یاختههایِ سیستم فندین, ...
پس کسی اینجا به این "درد" میخورد که توانایی ستیز و ایستادگی
را داشته باشد, نه اینکه تنها هدفش در زندگی خندیدن و لذت بردن از دم باشد.
Anarchy نوشته: در نتیجه خیلی جدی نمیگیرم این مدل حرفا رو ... یعنی چه الان چه قبلا ، خیلی همه چیزو جدی گرفته بودین !! مثلا الان فکر میکنی اثبات اینکه ما کنترلی رو زندگی و سرنوشتمون نداریم ، چه سودی داره ؟ گیرم که همه فهمیدن ... فایدش چیه ؟
چیزی که در پاسخی پیشین جاماند, خاستگاه همهیِ کنشهای من از روز نخست اینجا یکی بوده:
08-16-2013
Mehrbod نوشته: Anarchy نوشته: آقا قبول نیست ، اگه میدونستم میخواد تبدیل بشه به یک پست دانشیک تر حرف میزدم !! من هدفم از حرف زدن با تو این هست که برگردی به جمعمون در همین دفترچه و اگر قرار هست از فورم نویسی کناره گیری کنیم چون کار بیهوده ای هست ، همه ما رو مجاب کنی !! دسته جمعی کلا فورم رو رها میکنیم بره پی کار خودش
آنارشی جان چنانکه نیچه میگوید:
Wer sich selber nicht glaubt, lügt immer." — Nietzsche
«کسیکه خویشْ خود را نِباورد, بِدروغد همواره» — نیچه
زمانیکه خود من میتوانم خِردانه دریابم که تنها راهِ درستْ و اخلاقی ستیز با تکنولوژی و از میان بردن آن است, ولی نمیتوانم این را خود ام براستی بباورم و بپذیرم, چگونه میتوانم بیایم به دیگران بباورانم و بپذیرانم؟
پس زمانیکه به این فرجام رسیدم و باوریدم که آری, باید با یک انقلاب (خوانده شود: کازینسکی - "revolution is no dinner party")) به ستیز با تکنولوژی برخاست, چشم, میکوشم اینجا آمده و شما را هم مجاب! کنم.
...
پس میبینید همچنانکه قول داده بودم, در گذر این یک سال و چند ماه من همهیِ آنچه خوانده بودم را با
دقتی دوچندان بازخوانده, بیشمار نوشتارهایِ افزون و مرتبط دیگر را خوانده و کوشیدم پاسخ
به این پرسمان سترگ, که رویکرد درست دربرابر افسارگریختگی تکنولوژی کدام است را بیایبم.
اگر به تاریخ آغاز این جُستار
پیشرفت روزافزون فندآوری: به کجا میرویم؟ هم بنگرید میبینید به اندازهیِ خود این سخنگاه کهنه است و
من از نخستین بار که گذرا و اتفاقی نوشتهای در این باره خوانده بودم, که به سالها پیش بازمیگردد, پیوسته و بی امان دربارهیِ آن
اندیشیدهام, تنها یکباری زمانیکه همینجا فعّال بودم بود که توانستم خودفریبی پیشین ام را زنده کرده و پرسمان
فندآوری را بفراموشی بسپارم,
ولی سرانجام روز, از آنجاییکه براستی رانهیِ خودفریبی بسیار کمتری در من نسبت به دیگران هست,
این پرسمان راهش را در ذهن من گشوده و مرا وادار به این اندیشهها و واکاویهایِ بسیار ژرفتر و زمانبَرتر نمود.
--
پس همچنانکه آنجا گفته بودم, اینجا نیز میگویم, دربرابر تکنولوژیِ افسارگریخته یک راهکار
بیشتر در دست نیست و آنهم ستیز یکسره و نابودی یکسرهیِ همهیِ فندآوریهایِ
مدرن میباشد; این گزینه کار میکند, بویژه بخشی از اینرو که ویراندن بارها بار آسانتر از ساختن است
همچنین, من این گزینهیِ سهمگین را اکنون بیش از چند سال مستمر
میشود که با دقت و باریکبینی بررسیده و اندیشیدهام (بویژه سال گذشته که
اندیشهیِ مرا یکسره به خود گرفته بوده) و کوشیدهام راهکار دیگری بجای آن بیابم.
در این زمینه من کوچکترین ترس و ابایی نیز از فانتزی نداشتهام و هر
راهکاری, چه شگفت چه پیش پا افتاده, چه تخیلی, چه نه, ولی همگی خردپذیر را بررسیدهام.
باید بیافزایم آری, یک چندتایی راهکارهایی "جادویی" آنجا هستند که با شانس
یک در چند هزارمیلیون و کمتر
شاید کار بکنند, ولی اینها خود بفراخور نیاز
به اندازهیِ بالایی از خودفریبی دارند که بخواهیم به آنها دلگرم باشیم (بماند
که قمار با سرنوشت بشریت نیز کار درستی نمینماید.)
--
اکنون آماج من اینجا به راهاندازی یک جنبش انقلابی نیست, چه که همچو چیزی بشوخی میماند
زمانیکه من نه هیچکدام شما را یکبار دیدهام و نیز نه انقلاب کردن چنانکه کازینسکی میگوید, مهمانی
شبانه است که بخواهیم با خنده و تخمه شکستن در محفلی دوستانه! به دنبال انجام آن باشیم.
هر آینه, نخست در راستای قول خود در مجاب نمودن شما, دوم در راستای اینکه چه من خودم
انقلاب بکنم یا نه, یافتههایِ من که سخت بدست آمدهاند — بیاندیشید چه اندازه از این زمان
شگرف را من میتوانستهام بجای خواندن نوشتههایِ دشوار آنهم به چند زبان, به سرگرمی و تفریح
و دوستان و دختر و پول. .. بپردازم — میتوانند یک نقطهیِ آغازی برای دیگران باشند و از اینرو, من آنها را اینجا برای شما نوشتهام.
میبینید که تراز پارسیگویی را هم بسیار پایین آوردهام که نوشتهها برای همه دریافتنی باشند.
پاتوق شب نشینی -
sonixax - 11-11-2014
Mehrbod نوشته: پیشبینیهایِ آورده در آیندهیِ تکنولوژی در گروه یکم میروند, نه دوم.
یعنی شما میتوانید قطعن بگویید آینده ی تکنولوژی تیره و تار است ؟!
در مورد بخت آزمایی اینکه حتمن یک برنده ای دارد دگر نامش پیش بینی نیست! پس بینیست چرا که از ابتدا بر اساس فرمول و قوانین بخت آزمایی و ... برنده شده یک شخصی آورده شده.
در عین حال از نظر شما هم اکنون وضعیت بد است! از دید من خیلی هم خوب است و همه روزه بهتر هم میشود!
به طور مثال دسترسی به تکنولوژیهایی جهت تولید انرژی پاک یکی از بزرگ ترین دستاوردهای بشر است! همه گیر شدن استفاده از آنها هم چشم اندازی بسیار روشن دارد چرا که این نوع از منابع انرژی در هر گوشه ای از هستی در دسترس هستند.
100 سال پیش ما حتا دسترسی و توانایی عملی برای استفاده از مثلن انرژی خورشیدی و نوری و ... را نداشتیم ! امروز میتوان انرژی تمام یک شهر را از این راه تامین کنیم که 100% راهیست پاک. پس این از نظر من نه تنها بد نیست خیلی هم خوب است.
در هر زمینه دیگری که مثال بیاورید (حتا سلاح های کشتار جمعی) این بهبودی وضعیت دیده میشود، مگر مشکلاتی که به راستی تازه هستند.
پاتوق شب نشینی -
undead_knight - 11-11-2014
مهربد امیدوارم متوجه باشی که این تعاریفی که داری میگی به دلیل شخصی بودن فاقد اعتبار عینی هستند،مثل این هست که بگی عوضی فلان معنا رو میده و انتظار داشته باشی همه قبول کنند کسی که از نظر تو عوضی هست پس از نظر خودشون هم عوضیه:))
پاتوق شب نشینی -
Anarchy - 11-13-2014
مزدك بامداد نوشته: خب، چند دهه پیش میگفتند بابا اینهمه نفت و ذغال نسوزانید، اتمسفر ریده میشود
و بنگالادش و هلند و دانمارک و نیویورک میروند زیر اب! کسی گوشش بدهکار نبود!
اکنون که همه هوش کردن این گروه اندک چه میگفتند، سودش این است که اوباما
هم این را هوش کرده و میکوشند که نیویورک زیر اب نرود!
همواره از این دست کوشش ها از سوی اندک آگاهان پدید میاید که نخست کسی
گوش نمیکند، مانند اینکه "فرکینک" نفت زیستبوم و آب آشامیدنی و .. را گند میزند
و از بهزیستی مردم میکاهد ولی خب، سرمایه داران چون پول میبرند گوششان بدهکار
نیست و نمیگذراند که همه این نکته را دریابند ولی زمانی که این گروه سبز به کوشش
خود دنباله بدهد و از رو نرود و همه این را هوش کنند، سودش این میشود که فرزندان
و ایندگان خودشان زهرآلود و بیمار نمیشوند!
پس میبینید که هوش کردن (فهمیدن) همه , سود ( فایده) دارد!
جناب مزدک ... با شما کاملا موافقم . تنها روی صحبتم با مهربد بود که باز به شکل غیر منطقی به دنبال مبارزه با تکنولوژی هست !! گفتم اگر همه ما در نهایت قربانی تکنولوژی و زیر مجموعه هاش میشیم ، دیگه این همه زور زدن برای آگاهی دیگران چه فایده ای داره ؟
پاتوق شب نشینی -
Dariush - 11-15-2014
[MENTION=256]مزدک[/MENTION] بامداد
اینجا که بازگشتید، گرم ِ گفتگو با مهربد شدید، ما از یادمان رفت که احوالی از
شما استاد فرزانهمان بگیریم! حال و احوالتان خوب است؟ من از اینکه شما
را همچون همیشه جوشان میبینم، خیلی خوشحال میشوم. گویا که قرار
است دود حالا حالاها از کنده برخیزد و ما همچنان از شما بیاموزیم
.
پاتوق شب نشینی -
مزدك بامداد - 11-16-2014
Dariush نوشته: @مزدک بامداد
اینجا که بازگشتید، گرم ِ گفتگو با مهربد شدید، ما از یادمان رفت که احوالی از
شما استاد فرزانهمان بگیریم! حال و احوالتان خوب است؟ من از اینکه شما
را همچون همیشه جوشان میبینم، خیلی خوشحال میشوم. گویا که قرار
است دود حالا حالاها از کنده برخیزد و ما همچنان از شما بیاموزیم.
سپاس فراوان از مهر شما. ولی به گمان بالا، پس از پایان گرفتن نگرستیزی ام با مهربد ،
باردیگر از اینجا خواهم رفت چون مشتری و خواننده ندارد و بیشتر به کل کل میپردازند
تا گفتمان جدی و کارشناسیک . من اکنون بیشتر در فیسبوک و سخنگاه های (فاروم های)
زبان بیگانه کارگر میباشم که خوانندگان و بـُرد بیشتری دارد.
•
پاتوق شب نشینی -
Anarchy - 11-16-2014
مزدك بامداد نوشته: سپاس فراوان از مهر شما. ولی به گمان بالا، پس از پایان گرفتن نگرستیزی ام با مهربد ، باردیگر از اینجا خواهم رفت چون مشتری و خواننده ندارد و بیشتر به کل کل میپردازند تا گفتمان جدی و کارشناسیک . من اکنون بیشتر در فیسبوک و سخنگاه های (فاروم های) زبان بیگانه کارگر میباشم که خوانندگان و بـُرد بیشتری دارد. •
خب جاهایی که فعال هستید جز فیس بوک رو معرفی کنید شاید ما هم سری زدیم .
پاتوق شب نشینی -
Crusader - 11-17-2014
مهربد شما همواره از درد کمبود کاربران این فروم نالان بودهاید، اکنون آنطور که گفتید همیشه در فیسبوک فعالیت میکنید نه چون «مخاطبان» زیادی دارد، چون «زبان در اندیشهورزی تاثیر میگذارد». فرض بگیرید که شمار کاربران این سایت با فیسبوک برابری میکند، باز هم شما هیچ فعالیتی نخواهید داشت و «تکنولوژی مضر خواهد بود»؟
پاتوق شب نشینی -
مزدك بامداد - 11-17-2014
Anarchy نوشته: خب جاهایی که فعال هستید جز فیس بوک رو معرفی کنید شاید ما هم سری زدیم .
من تنها میتوانم بگویم که گرداننده ی این دو تاربرگ فیسبوکی زیر میباشم:
http://www.facebook.com/pure.persian
http://www.facebook.com/groups/278781458965232