کافه دومگو -
Mehrbod - 12-12-2012
mamad1 نوشته: تنها خوابی که به نظر من صحت داره تعبیرش خواب جیش کردن هست.....!
+ گرسنگی، تشنگی، ...
اینها نیاز به تفسیر ندارند
کافه دومگو -
mamad1 - 12-12-2012
Mehrbod نوشته: + گرسنگی، تشنگی، ...
اینها نیاز به تفسیر ندارند
اونها کمتر
اون جیش لعنتی همزمان که داری خوابشو می بینی تعبیر میشه و ابرو و حیثیتو لباسو زندگیو همه چی رو به گا میده
کافه دومگو -
Alice - 12-12-2012
mamad1 نوشته: تنها خوابی که به نظر من صحت داره تعبیرش خواب جیش کردن هست.....!
آنقدر بلند خندیدم که گمان می رود مادرم از خواب بیدار شده باشد
!
کافه دومگو -
mamad1 - 12-12-2012
اخه من نمیدونم این چه فشاریه که شما به خودتون میدید واسه این کتابی حرف زدن
ادم حس میکنه یه خار ماهی تو گلتون گیر کرده
راحت باشید
کافه دومگو -
Mehrbod - 12-12-2012
mamad1 نوشته: راستی بحث خواب شد
من یادم اومد یک بار یک خوابی دیدم که خیلی ترسوندم
خواب دیدم
یک سگی پشت دستمو دندون گرفت
بیدار که شدم همون لحظه جای دندونا درد میکرد
عجیب ترسیدما
Alice نوشته: من یک بار در خواب عاشق شده بودم !
صبح که بیدار شدم عین کسانی که شکست عشقی خورده اند همش به خوابم می اندیشیدم !
براستی که ما هموندان دفترچه از عجایب روزگاریم ؛
در پیِ ترانویسی چامههای خیام اینجا:
رباعیات «خیام» - صفحه 2
چند شبی بود چامههای ترانوشته شده را خواب میدیدم و روی هم رفته خیاموار در خواب چامهسرایی میکردم.
یک جای خواب هم یک سدای زمزمهگری در گوشم میگفت:
Kâri ce koni ke bâ ajal bâšad joft ... Barxiz ke bezire xâk mibâyad xoft
یکجای دیگر هم میگفت:
Kâri ce koni bâ ajal bâšad joft ... Barxizo be jâm bâde kon azm dorost
روی هم رفته آمایش درهم برهمی از چامهها بود ...
کافه دومگو -
undead_knight - 12-12-2012
mamad1 نوشته: اخه من نمیدونم این چه فشاریه که شما به خودتون میدید واسه این کتابی حرف زدن
ادم حس میکنه یه خار ماهی تو گلتون گیر کرده
راحت باشید
البته همیشه فشار نیست،گاهی تغییر دادن حتی سخت تره وقتی عادت کنی
مثلا فکر کن توی محیط کاری یه دوست صمیمی داری همش به فامیلیش صدا میزنیش،بیرون که میری صدا زدن اسم کوچیکش نیاز داره یکم این عادت رو بشکنی:)
خار ماهی رو خوب اومدی :))
کافه دومگو -
mamad1 - 12-12-2012
Mehrbod نوشته: Kâri ce koni ke bâ ajal bâšad joft ... Barxiz ke bezire xâk mibâyad xoft
یکجای دیگر هم میگفت:
Kâri ce koni bâ ajal bâšad joft ... Barxizo be jâm bâde kon azm dorost
مهربد غلط کردم
همون پارسی سره خوبه
کافه دومگو -
Alice - 12-12-2012
mamad1 نوشته: اخه من نمیدونم این چه فشاریه که شما به خودتون میدید واسه این کتابی حرف زدن
ادم حس میکنه یه خار ماهی تو گلتون گیر کرده
راحت باشید
من که تا جاییکه می توانم سره نویسی نمیکنم تا همگان پُست هایم را
دریابند
؛ ولی این لفظ قلم را نمی توانی از من بگیری
!
Mehrbod نوشته: چند شبی بود چامههای ترانوشته شده را خواب میدیدم و روی هم رفته خیاموار در خواب چامهسرایی میکردم.
من هم چون همیشه آخر شب به دفترچه می آیم
؛ گاهی خواب های
پراکنده و گنگی از تو و ممد و بقیه می بینم
!
undead_knight نوشته: خار ماهی رو خوب اومدی :))
:)))))))))
کافه دومگو -
mamad1 - 12-13-2012
Alice نوشته: من هم چون همیشه آخر شب به دفترچه می آیم ؛ گاهی خواب های
پراکنده و گنگی از تو و ممد و بقیه می بینم !
من چه شکلیم تو خوابت؟
کافه دومگو -
mamad1 - 12-13-2012
Alice نوشته: بیشتر خواب همین دنیای مجازی را می بینیم ! یکی دوبار
تنها مهربُد و آنارشی را در خواب دیده بودم ؛
ولی از تو تصویر ذهنی یک جوانی را در ذهنم دارم !
تو بگو چه تصویری از من داری تا من هم بگویم !
:e314:
من که خوابتو ندید بابا الیس که بگم چه شکلی هستی
اما من تصویر ذهنی جالبی ازت دارم و از اونجایی که به علم روانشناسی علاقه دارم
تقریبا میدونم چه مدل دختری هستی و چه روحیاتی داری
اگر کنجکاو شدی هم نپرس که من داده خودینه نمیدم