viviyan نوشته: انتظار داشتن
نقل قول:بیوسیدن . [ ب َ دَ ] (مص ) (از: بیوس + َیدن مصدری ) امید داشتن . (برهان ) (ناظم الاطباء). انتظار بردن . انتظار. چشم داشتن . چشمداشت . توقع. ترصد. امید داشتن . أمل . تأمیل . (یادداشت مؤلف ). تأمیل . (مجمل اللغة) :
که بیوسد ز زهر طعم شکر
نکند میل بی هنر به هنر ۞ .
Bibak نوشته: دوستان واژه های خوبی پیشنهاد دادند. در مورد "ولی" من جایی خونده بودم که فارسیه و "اما" عربیه! البته مال خیلی وقت پیشه شاید اشتباه کنم.
undead_knight نوشته: مشکل من سر همین مفهوم زمان هست،گفتم آیا عدم زمان رو میتونیم زمان در نطر بگیریم؟!آیا میتونیم بگیم تکینی(تسلیم، پارسیش رو استفاده میکنم:)) ) n^10 سال در جایی بوده؟!به نطر من ناشدنیه.
نقل قول:کمانه کردن . [ ک َ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بازگشتن گلوله پس از خوردن به نشانه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). برخوردن تیر و گلوله و چیزهای سریعالسیر به مانع و بازگشت کردن یا تغییر مسیر دادن آن . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ).
Kamânegidan = Kamâne kardan
Kamânegeš = Bounce
Big Bounce = Mehkamânegeš
Mehrbod نوشته: ولی چرا تکینی؟در یک منبع پارسی دیده بودمش،اصراری به استفاده ازش ندارم:))
تک = solo, uni, monad, single
تکین (زاب) = monadic
تکینه (نام) = singular
تکینگی (زاب) = singularity
به نگرم واژه کم داریم اینجا, همان تکینه را برای singular برداریم بهتره: تکینگی - WiKi
viviyan نوشته: لهجه
بعضی
صحبت
دلیل
عصبانی
مسخره کردن
ولی
انتظار داشتن
هم نظر
نقل قول:پ.ن.خود بونس که معانی مختلفی داره ولی با خوندن توصیفاتی که در موردش شده به نطرم مه جست هم اشکالی نداره:)
مِهجُست هم برای big bounce خوب میزند, تنها ولی این واژهیِ bounce گمان نمیکنم بشود جستن, بیشتر به خوردن و "کمانه کردن" میگویند bounce:
he reached the door in a single bounce: BOUND, leap, jump, spring, hop, skip.
the pitch's uneven bounce: SPRINGINESS, resilience, elasticity,
Russell نوشته: هنوز درباره فرگشتیک بودن آن و سازکار فرگشتش بحث است،ولی شدیدا جهانیست و تصور فرگشتیک نبودن آن شدیدا سخت است،یک نگره این است که این محصول جانبی توانایی تحلیل و مرتب کردن صدا در انسان است.
undead_knight نوشته: خود بونس که معانی مختلفی داره ولی با خوندن توصیفاتی که در موردش شده به نطرم مه جست هم اشکالی نداره:)
دلیل اینکه به بیگ بنگ و بیگ کرانچ متوالی بییگ بونس میگن همین فرایندن جستن هست. اگر میخواستن کمانه کردن رو برسونند باید از کلمات مشابه مثل REBOUND استفاده میکردند:)
در واقع ما هم به چیزی که کمانه میکنه جستن رو نسبت میدیم هم به چیزی که ناگهانی جهش داره.
he reached the door in a single bounce: BOUND, leap, jump, spring, hop, skip.
the pitch's uneven bounce: SPRINGINESS, resilience, elasticity,
Mehrbod نوشته: بد نیست این را هم بدانیم که خود واژهیِ «جهان» در پارسیک از "جستن"* آمده:این ملاقات زمینی ها یا تکنولوژی های پیشرفته در گذشته حسابی جز ژانر علمی تخیلی و دانش نما هست:))
جستن —> جه+ان
و اگر نگرهیِ مهجست درست باشد میتوانیم بگوییم که پیشینیان ما
یک چند هزار سالی از دانشمندان چندایین (quantum) پیشروتر بودهاند! ((:
فضانوردان باستان - WiKi
* https://www.facebook.com/Paarsipaak/posts/401064336657331?comment_id=2343670¬if_t=feed_comment
undead_knight نوشته: این ملاقات زمینی ها یا تکنولوژی های پیشرفته در گذشته حسابی جز ژانر علمی تخیلی و دانش نما هست:))
bahman نوشته: مهربد گرامی،جهان بر پایه ریشه شناسی داستان های گوناگونی گزارش شده است.الف:می گویندجهان بر گرفته از جستن است که جستن بیشتر به چم جنبش(حرکت) است نه جهش و پرش.از آن جاییکه مردم دگرگونی های پیرامونشان در چهار واره را، با همه تن و جانشان می سهیدند،به اینجا می رسند که در جای یا اسپاشی که زندگی می کنند در دگرگونی پیوسته است از همین روی پیرامونشان را جهان نام دادند(پدیده ای که پیوسته در جنبش است).ب:برخی بر این باورند که جهان بر گرفته از گیهان است.چونکه در زبان پارسی "گ"به "ج"دگرگون شود پیشینه دارد مانند gyaan در پهلوی به جان پارسی دگرگون شد.از نگر من "الف"جهان در پهلوی پیشینه ندارد و از همین روی یک کمی دور از خرد است ولی من "ب"را بیشتر می پسندم که جهان دگرگشته ی گیهان است.بهمن
نقل قول:راستی این عکسه که گذاشتی چه ربطی به تاپیک داره!؟:))
Mehrbod نوشته: من «آ» را بیشتر پسندیدم, خب دستکم جنبش اَزَلی و مادّیِ ماده را در واژهیِ «جهان» داریم!برای همین مه جست هم هرچند تیری توی تاریکی بود ولی فعلا واژه بهتری پیدا نکردم:)
شوخی بود, از این conspiracy theoryها که یک مشت پرت و بلا نشان را بزور بهم میپیوندانند, سرانجام هم یک !Coincidence? You decide به آدم میدهند ((: