پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 03-17-2014
Persepolis نوشته: شما وجودت برای این فروم شیرینیه آلیس جان
آلیس چه تعداد واژه رو پشتیبانی میکنه؟
ویرایش واژهها برای بیشتر هموندان باز (مزدک, ... *) است, به [MENTION=286]Alice[/MENTION] هم من دسترسی دادهام ولی دخترها در این جهان تنها گُسارنده
هستند و نمیخواهند هیچ سودی به دیگران برسانند, برای همین هم در پاسخ فراخوانْ یک چیزی در مایههایِ "برو بابا" به من گفته بود (;
* [MENTION=446]Aria Farbud[/MENTION] شما هم دسترسی دارید انگار؟
پارسیگر
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 03-17-2014
undead_knight نوشته: اخه بعد از این همه ترول کردنام؟!من هم فکر میکردم بیشتر تجربه گرا باشی:))
هِـه, برتریدهیِ سُهش به فرنودسار نزد من از بَـزههایِ نابخشودنیست.
پارسیگر
پاتوق شب نشینی -
undead_knight - 03-17-2014
Mehrbod نوشته: هِـه, برتریدهیِ سُهش به فرنودسار نزد من از بَـزههایِ نابخشودنیست.
پارسیگر
اولا که من نگفتم تجربه گفتم تجربه گرایی
دوما سر عقل گرایی محض بود که ارسطو میگفت زنا دندوناشون کمتره دیگه:))
سوما یه بنده اسپاگتی سر اینکه احساس لزوما غیر منطقی نیست یه زمانی نطق میکرد
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 03-17-2014
undead_knight نوشته: اولا که من نگفتم تجربه گفتم تجربه گرایی
دوما سر عقل گرایی محض بود که ارسطو میگفت زنا دندوناشون کمتره دیگه:))
سوما یه بنده اسپاگتی سر اینکه احساس لزوما غیر منطقی نیست یه زمانی نطق میکرد
سُهشها راهنما و نشال هستند, ولی در پایان روز این فرنودساره که مهر درستی میزند, در اینکه سخنی نیست؟
نمونهیِ تو هم نمونهیِ خوب سُهشگرایی ئه, فرمان را از قلب ات میگیری, نه مغز ات آرَش!
پارسیگر
پاتوق شب نشینی -
undead_knight - 03-17-2014
Mehrbod نوشته: سُهشها راهنما و نشال هستند, ولی در پایان روز این فرنودساره که مهر درستی میزند, در اینکه سخنی نیست؟
نمونهیِ تو هم نمونهیِ خوب سُهشگرایی ئه, فرمان را از قلب ات میگیری, نه مغز ات آرَش!
پارسیگر
البته که لزومی نمیبینم برای چیزهای کوچیک منطقی باشم.
+البته گاهی هم از سایر اندام ها میگیرم فرمان رو،یا درست تر بگم اون ها فرمان رو میگیرند و ول نمیکنند:)))
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 03-17-2014
undead_knight نوشته: البته که لزومی نمیبینم برای چیزهای کوچیک منطقی باشم.
زبان, چیز کوچیک!؟ دست مریزاد!
undead_knight نوشته: +البته گاهی هم از سایر اندام ها میگیرم فررمان روفیا درست تر بگم اون ها فرمان رو میگیرند و ول نمیکنند:)))
بیایید دیگر, اکنون که بازار گرمه دستکم یک دستآوری داشته باشیم یک جنبش پارسیگوییای چیزی راه
انداخته باشیم, همه اش آرزو به دل نمانیم. من هر بار به اینجا میاندیشم مرا اندوه میگیرد که هیچ کار بزرگی نکردهایم ...
پاتوق شب نشینی -
undead_knight - 03-17-2014
Mehrbod نوشته: زبان, چیز کوچیک!؟ دست مریزاد!
بیایید دیگر, اکنون که بازار گرمه دستکم یک دستآوری داشته باشیم یک جنبش پارسیگوییای چیزی راه
انداخته باشیم, همه اش آرزو به دل نمانیم. من هر بار به اینجا میاندیشم مرا اندوه میگیرد که هیچ کار بزرگی نکردهایم ...
زبان چیز کوچیکی نیست،ولی یک واژه آره،کوچیکه.
:e108:کل اگر طبیب بودی...من در پروژه های شخصی و عمومی که خودم استارت زدم موندم،نسبت به اونها باید ادای دین! کنم که البته با این وضع فعلیم دور از دسترسه:))
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 03-17-2014
undead_knight نوشته: زبان چیز کوچیکی نیست،ولی یک واژه آره،کوچیکه.
یک واژه؟! من دربارهیِ یک
روش بهت گفتم: آوردن وامواژهها به دستور زبان پارسیک.
این برای یک واژه نیست, ما میتوانیم بهمین روش هر وامواژهای را در دستور زبان خود امان بگواریم. بجای اینکه بگوییم "اوپرات کردن" یا "اوپراسیون", مانند
فرانسوی یا آلمانی یا هر زبان دیگری ریشه را وامگرفته و از آن کارواژه بسازیم:
An Etymological Dictionary of Astronomy and Astrophysics - English-French-Persian
این روش درست و استانداردی است که زبانهایِ همخانوادهیِ ما هم در پیشگرفتهاند, این ما هستیم هنوز میلنگیم و میگوییم "عربیزه کردن"!
undead_knight نوشته: :e108:کل اگر طبیب بودی...من در پروژه های شخصی و عمومی که خودم استارت زدم موندم،نسبت به اونها باید ادای دین! کنم که البته با این وضع فعلیم دور از دسترسه:))
خب دربارهیِ کارهای خودینه نگفتم, دربارهیِ کار گروهی که پتانسیل آن هم هست گفتم. اینجا این همه
پارسیگو و هوادار و ابزار گوناگون داریم, دستکم این را میشود تا یک جای پذیرفته و خوبی پیشبرد, نمیشود؟
پارسیگر
پاتوق شب نشینی -
iranbanoo - 03-17-2014
ای بابا من اینهمه انرژیو کجا خالی کنم؟
لطفا مسئولین رسیدگی کنن....
اینجا که قربونش برم 24ی هیشکی نیست
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 03-18-2014
iranbanoo نوشته: ای بابا من اینهمه انرژیو کجا خالی کنم؟
لطفا مسئولین رسیدگی کنن....
اینجا که قربونش برم 24ی هیشکی نیست
من هم ده ساعت یکبار میایم که یکباره رُفت همهیِ پیکها را بدهم, ولی باز هم زمان روی دست ام میماند. مسئولان رسیگی کنند! (: