Mehrbod نوشته: راستی شما با کسی رومیبوسید؟ من از روبوسی بیزارم و بجز خویشاوندانمنهم این فرهنگ رو بوسی را درک نمیکنم و خودم مگر مسئله ای پیش بیاید که بخواهم کسی را ببوسم.آنهم انقدر تصنعی و بی مهر که اگر نمیبوسیدم سنگین تر میبودم.
نزدیک و دوستِ دختر (یا اگر دیگری دختری زیبارو بود) با کسی هرگز رونمیبوسم.
این رفتار من همیشه برای دیگران آزارنده است, بدو بدو میایند روبوسی, من یک همانجاییکه
هستی بایست با دست نشان میدهم و میگویم: ببخش[ا]ید, من از روبوسی خوش ام نمیاید.
روشن میشود بیرون از اینجا هم مانند پارسیگوییِ فرا-اندازه ام, زابهایِ[١] آزارنده کم ندارم (:
iranbanoo نوشته: عید دیدنیه؟اون دوماه دیگست، این بعله برونه !!
Mehrbod نوشته: روشن میشود بیرون از اینجا هم مانند پارسیگوییِ فرا-اندازه ام, زابهایِ[١] آزارنده کم ندارم (:میدانم !!
Russell نوشته: اون دوماه دیگست، این بعله برونه !!ها!
iranbanoo نوشته: ها!این تیپ بزرگتر ِ دوماده !!
میگم شما چند وقته تیپ دومادی زدین:)
یه نفر نوشته: بوس بوس :-)
Russell نوشته: میدانم !!
ولی kino که بحثش در تاپیک بازی هم پیش کشیده شد بد که نیست هیچ، تازه مفید هم هست و باعث خوشی میشود. من بدم نمیآید، حتی همان ماچ و بوسههایِ کمی ترسناک بچگی را.
iranbanoo نوشته: منهم این فرهنگ رو بوسی را درک نمیکنم و خودم مگر مسئله ای پیش بیاید که بخواهم کسی را ببوسم.آنهم انقدر تصنعی و بی مهر که اگر نمیبوسیدم سنگین تر میبودم.
یادم می آید زمانی که خیلی کوچک بودم وقتی خانه ی مادربزرگم میرفتم همسایگان و آشنایان چون نوه های ارشد بودیم چنان مارا تنگ بغل میکردند و میبوسیدند که حس میکردم هر ان ممکن است مرا بخورند.هنوز یاد صورت های زبر مردان و صورت های خیس زنان می افتم میخواهم اوق بزنم.از این روست هنوزم که هنوز است اگر کسی که هیچ مهری به او ندارم مرا بخواهد ببوسد یا فرار میکنم یا انقدر سرد دست میدهم که متوجه بشود که اهل روبوسی نیستم:)
1.4.27Now, if we may relate a sentimental story, we [Note] are told that when Cyrus was going away and they were taking leave of one another, his kinsmen bade him good-bye, after the Persian custom, with a kiss upon his lips.
And that custom has survived, for so the Persians do even to this day. Now a certain Median gentleman, very noble, had for some considerable time been struck with Cyrus's beauty, and when he saw the boy's kinsmen kissing him, he hung back. But when the rest were gone, he came up to Cyrus and said: “Am I the only one of your kinsmen, Cyrus, whom you do not recognize as such?” “What,” said Cyrus, “do you mean to say that you, too, are a kinsman?”
“Certainly,” said he.
“That is the reason, then, it seems,” said Cyrus, “why you used to stare at me; for if I am not mistaken, I have often noticed you doing so.”
“Yes,” said he, “for though I was always desirous of coming to you, by the gods I was too bashful.”
“Well, you ought not to have been—at any rate, if you were my kinsman,” said Cyrus; and at the same time he went up and kissed him
.
1.4.28And when he had been given the kiss, the Mede asked: “Really, is it a custom in Persia to kiss one's kinsfolk?”
“Certainly,” said he; “at least, when they see one another after a time of separation, or when they part from one another.”
“It may be time, then, for you to kiss me once again,” said the Mede; “for, as you see, I am parting from you now.”
And so Cyrus kissed him good-bye again and went on his way. But they had not yet gone far, when the Mede came back with his horse in a lather. And when Cyrus saw him he said: “Why, how now? Did you forget something that you intended to say?”
“No, by Zeus,” said he, “but I have come back after a time of separation.”
“By Zeus, cousin,” said Cyrus, “a pretty short time.”
“Short, is it?” said the Mede; “don't you know, Cyrus,” said he, “that even the time it takes me to wink seems an eternity to me, because during that time I do not see you, who are so handsome?”
Then Cyrus laughed through his tears and bade him go and be of good cheer, for in a little while he would come back to them, so that he might soon look at him—without winking, if he chose
Mehrbod نوشته: یک چیزی من دربارهیِ بازی میدانم آنهم اینکه هر چه سردتر و ابرمنشتر[١] باشید, دختره بیشتر میکوشد بهتان پا بدهد.من البته کلی درباره پیر و کودک و نوجوان گفتم نه فقط دختر. آنهم درست است، البته حرفهایترین نوع آن گویا استفادهیِ کم ولی هدفمند برای شرطی کردن است !!