پاتوق شب نشینی -
MEHDI - 01-20-2014
Alice نوشته: من پیشنهادم را پس گرفتم!
خب شما احتمالا مورد دارید! :) اما همینکه زندگی را به هر قیمتی مرجح میکنید هم
نشانگر تمایل ذاتی و غریزی شما به بقاست، یعنی هیچ تناقضی در اصل ماجرا وجود ندارد.
البته من گزارهی دوستمان مهدی را از «خوشی و درد» به عبارت «غریزه» تصحیح میکنم.
حالا پارسیک ننویس ولی دیگه مرجح کردن ضایع است. :)
توی حوزه علمیه که درس نخوندی.
من فکر می کنم هرکسی تحت درد مداوم و بی وقفه در یک سلول تاریک قرار بگیرد و فقط در حد زنده ماندن بهش غذا بدهند تا به قصد درد کشیدن زنده بماند، آرزوی مرگ می کند. فقط بسته میزان درد دیر و زود دارد. اصلا رنج کشیدن خودش زندگی آدم را کوتاه می کند. بیماری های روحی مگر به جسم آسیب نمی زند و تولید مرض و سرطان نمی کند؟
حالا من خوشی و درد را زیر مجموعه غرایز قرار میدم.
فکر کنم من هم مورد دارم چون یه مدت به سرم زده عمدا چیزی را که کمتر دوست دارم یا بدم میامد انتخاب کنم. می خواستم این احساس را به چالش بکشم. مثلا غذایی که دوست ندارم سفارش می دهم یا آگاهانه افکاری را که آزارم میدهد انتخاب می کنم ولی انگار حتی آنکار را هم برای سرکشی و قدرت طلبی، متفاوت بودن و به چالش کشیدن محدودیت ها انجام میدم که خود به قصد لذت است. مثلا ممکن است یک بخشنده افراطی شویم چون پدر و مادر خسیسی داشته ایم یعنی حتی اینجا بخشندگی برای فرار از خاطرات بد رفتارهای پدر است که با خود قرار گذاشتیم خسیس نباشیم. در نگاه اول این شخص دست و دل باز دارد به خودش رنج می دهد ولی اگر عمیق شویم می فهمیم ریشه اش در دوران کودکی و فرار از آن چیزی است که پدرش بوده. انگار همه چیز بر پایه این قانون است فقط بعضی وقتها باید ریشه یابی کنیم تا دلیل اصلی رفتار را بفهمیم. همواره نیازی را ارضا می کند که تولید لذت یا دوری از رنج می کند. شاید جمله های من زیاد دقیق نیستند ولی برای همین است که این موضوع را پیش کشیدم تا ببینم شما از چه زاویه ای و چقدر دقیق تر بهش نگاه می کنید.
پاتوق شب نشینی -
Alice - 01-20-2014
MEHDI نوشته: من فکر می کنم هرکسی تحت درد مداوم و بی وقفه در یک سلول تاریک قرار بگیرد و فقط در حد زنده ماندن بهش غذا بدهند تا به قصد درد کشیدن زنده بماند، آرزوی مرگ می کند. فقط بسته میزان درد دیر و زود دارد. اصلا رنج کشیدن خودش زندگی آدم را کوتاه می کند. بیماری های روحی مگر به جسم آسیب نمی زند و تولید مرض و سرطان نمی کند؟
در شرایط خاصی اگر فرد زیر شکنجه و ستم فراوان بسر کند شاید به مرگ بیاندیشد، همین هم پیرو غرایز آدمیست. (اصل دوری از درد)
اگر هم شما تعمدا خودآزاری میکنید تا خود را به چالش بکشید و احساس برتری و سروری کنید از غریزهی برتریجویی
حکایت میکند. همین که من پارسی نمینویسم و آنرا بیخود و بیجهت یافتهام، زیرا تلاش بیهوده برای مغز ملالآورست!
به نظرم باید شالودهی زندگی بشری را در «تمایلات غریزی» خلاصه کرد. تمام قریب به مطلق انسانها یک مشت دهان
هستند که یک مشت روده به دنبال آن آویخته و منتهی به آلت تناسلیشان شده است. همین!
پاتوق شب نشینی -
یه نفر - 01-20-2014
MEHDI نوشته: یک سوال: آیا قبول دارید همه هدف های انسان برای لذت بردن و دوری از رنج است؟ همه اعمال و رفتارهای ما بر این پایه بنا شده؟ و ما دنبال رسیدن به لذت و دوری از رنج هستیم؟
نمیشه گفت همه هدف های انسان! مثلا من هدفهایی دارم که اتفاقا به لذت و راحتی ختم نمیشه. اصلا آخرش ناپیداست :-)
پاتوق شب نشینی -
یه نفر - 01-20-2014
Theodor Herzl نوشته: یک وبلاگ تازگی پیدا کردم از یک زوج استرالیایی که به ایران سفر کردن و سفرشون رو در وبلاگ نوشتن ، خیلی جالب بود برای من که ۱۴ سال هست تقریبا ایران نبودم! ببینید جالب هست!
این قسمتش جالب بود
Do all women wear black chadors with a tiny hole to see through? Hell no...these are govt imposed restrictions on tight clothing and head scarfs but other than that Iranians are extremely fashionable people. Dare I say it but they are actually more fashionable than the majority of Australians.
پاتوق شب نشینی -
یه نفر - 01-20-2014
به نظرتون بهترین سایت واسه آپلود عکس در سرورهای ایرانی ( یا خارجی فیلتر نشده) چیه؟
همه عکس های وبلاگم پاک شده. میخوام یه جای مطمئن آپلود کنم تا دیگه پاک نشه ...
پاتوق شب نشینی -
kourosh_bikhoda - 01-20-2014
Mehrbod نوشته: به نگر من اینجور نیست, دستْکم در خودم همواره چیزی بیشتر از گرایش به خوشی و پرهیز از دردِ تنها میبینم.
فکر میکنم شما اشتباه میکنید. یک مثال نقض بزنید روشن میشه.
پاتوق شب نشینی -
undead_knight - 01-20-2014
Russell نوشته: [MENTION=307]undead_knight[/MENTION]
بابا ما هنوز اینجا در توافق بر سر یکسری قوانین ساده موفق نبودهایم، گَنگ و گُنگ کجا بود؟!!
اینکه ما را گنگ میبینی و اینکه یکتنه پاسخگوی همهیِ ما شدهای بخاطر همان دائم الپریود المغزی بودنت است :e407:
راهکار برایت بنظر من این است که بخیال بخش شوالیهیِ نامت بشوی !!
دقیت نکردی به حرف من،گفتم در "زن خوارگی"! مگرنه واضح و مبرهن هست که اینجا کاربران و مدیران در اختلافات تعارف ندارند و گاهی کار به یقه گیری مجازی! هم میرسه! :))
ولی در مورد آنتی فمنیسم کاملا همبستگی یک گنگ رو دارید،نگفتم بده که:))
thanks but no thanks :))
پاتوق شب نشینی -
Russell - 01-20-2014
undead_knight نوشته: دقیت نکردی به حرف من،گفتم در "زن خوارگی"! مگرنه واضح و مبرهن هست که اینجا کاربران و مدیران در اختلافات تعارف ندارند و گاهی کار به یقه گیری مجازی! هم میرسه! :))
ولی در مورد آنتی فمنیسم کاملا همبستگی یک گنگ رو دارید،نگفتم بده که:))
thanks but no thanks :))
چرا اتفاقا دقیقا متوجه هستم که چی میگی، و شدیدا مخالف هسنم و البته نسبت به چنین مسالهای که به صداقت و عینیت من مربوط میشه بسیار حساس هستم.
در اینجا همین رو در مورد اسلامستیزی هم داشتیم. در مورد پدافند از حقوق مردان و زنخوارگی اتفاقا تفاوتهایی که من میبینم حتی بیشتر هست (حتی از ابتدا اتحاد چندانی هم وجود نداشت و من خود من بسیاری جاها منتقد بودهام)، اینکه اختلافات شاید کمتر بیان یا دیده میشه هم به علت ستیز و پروپاگاندای شدیدی هست که علیه ما هست (من میگم حتی بیشتر از اسلامستیزی). مشخصهیِ اصلی گنگ هم دفاع بدون شرط از اعضای گنگ هست، اشتراک نظر هست ولی اختلاف اتفاقا بسیار شدید هست و تنوع و پراکندگی بسیار زیاد، همانطور که در کل manosphere هم اینطور هست. علتش هم همانطور که امیر بدرستی خیلی وقت پیش گفت این هست که جنبش حقوق مردان (و نه فمینیسم !!) یک جنبش واکنشی و البته بسیار جوان هست.
این هست که هر لایکی در فیس بوک و هر سپاسی رو اینجا بحساب موافقت نیست بلکه خیلی وقتها تنها تشکر هست نه موافقت تمام با نظرات همدیگر و خیلی وقتها همون لایک و سپاس هم جتی نیست.
خلاصه در این اختلاف اساسی هر طرف دلایل روانشناسی برای علت عقاید طرف مقابل داره، که البته موجه هم هست و البته دلایل دو طرف همزمان نمیتونند درست باشند، من دارم میگم همین گتگ دیدم ما هم یکی ار اشتباهات دوستان هست!
پاتوق شب نشینی -
iranbanoo - 01-20-2014
Alice نوشته: کی نیست بگه این مسخره بازیهارو جمع کنید! من اگه مراقب امتحانات بودم میذاشتم همه بچهها تقلب کنن.
ترم پیش یکی از استادام موقع امتحان کلاسی بالای سرم اومد و گفت چرا اونارو ننوشتی؟ توی جزوه نوشته نگاه کن بنویس خب! من هم همه رو عین جزوه نوشتم و مثلا استاد خودشو به اون راه زد که نمیدونم داری تقلب میکنی! موقع امتحان ترم هم کلی بهم رسوند. خیلی ازش خوشم اومد، واقعا استاد فهمیده ای بود!
ولی بعضی ها خیلی عقده این. مسخرشو دراوردن. روی اعصاب ادم پیاده روی میکنن... دلم میخواد همشون رو خفه کنم.
وقتی نمیتونی تقلب کنی حد اقل سعی کن مراقب رو آزار روحی بدی:))
مشکوک باش بذارش سرکار.....
البته جدای از تفریحش ممکنه بفهمه سرکاره یکم بیخیالت بشه به تقلبت برسی!
پاتوق شب نشینی -
Alice - 01-20-2014
undead_knight نوشته: در مورد آنتی فمنیسم کاملا همبستگی یک گنگ رو دارید،نگفتم بده که:))
p
حالا خوبه بارها گفتن مردها اتحاد و همبستگی لازم رو برای هماهنگی ندارن و بطور «ژنتیکی»! طراحی شدن تا فقط به مشکلات و مصائب خانمها ارجحیت بدن! :)