ابطال پذیری - نسخه قابل چاپ
+- دفترچه (
https://daftarche.com)
+-- انجمن: تالارهای ویژه (
https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87)
+--- انجمن: فلسفه و منطق (
https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82)
+--- موضوع: ابطال پذیری (
/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D8%A7%D9%84-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%DB%8C)
ابطال پذیری -
undead_knight - 02-28-2013
Ouroboros نوشته: من نمیدانم کجای آنچه گفتم با اینها تضادی داشته؟
همهی قوها سفید هستند > اگر قوی سیاهی وجود داشته باشد همهی قوها سفید نخواهند بود > قوی سیاهی وجود ندارد = همهی قوها سفید هستند. به این میگویند ابطالپذیری، نه اینکه بخشی از فرضیهی مطرح شده را فقط «رد» بکنید. ما شرایطی را تصور میکنیم که در آن تئوری مطرح شده حقیقت نمیداشت، سپس اشتباه بودن تصور مذکور را نشان میدهیم. مثلا اینکه زنانی وجود داشتهاند در گوشه و کنار تاریخ که وضعیت بهتری از مردان همدوران خود داشتهاند میشود نافی تئوری مردسالاری، نه نشان دهندهی ابطالپذیری آن. وانگهی از آنجاکه این تئوری تخیلیست نه علمی، همهی آنچه میتواند به نقض کردن آن بیانجامد را میتوان تحت آن توضیح داد، چنانکه خود شما کشته شدن میلیونی مردها در جنگ را ربط دادید به اعمال سلطه، یا برعهده گرفتن مسئولیت اجتماعی زنان را یک امتیاز برای مردان جلوه دادید، یا نداشتن حقی بر زندگی خود را دلیل کافی جهت تبرئه از اتهام ظالمی ندانستید و .... یعنی هر نقیضی که در تاریخ برای این تئوری بیابیم، یا اصل وجود آنرا انکار میکنید، یا شاخ و برگش را برای جا شدن در آن جدا میکنید و به قول قدیمیها آنها را بهم «میخورانید».
به این قبیل تئوریها میگویند ابطالناپذیر.
ای بابا،خب باز هم دارم میگم،اینی که داری میگه اثبات درستی یک فرض پوچش پذیره،ربطی به پوچش
باز هم به یک حریف اشتباه داری حمله میکنی:))
Ad hoc hypothesis - Wikipedia, the free encyclopedia ؟! :)
اگر یک تئوری جنرال و عمومی باشه حرفت درسته ولی وقتی من میگم جامعه میتونه منبع باشه نه همه جوامع در همه زمان ها،اون وقت عدم وجود مردسالاری در یک جامعه به معنای رد شدن مردسالاری در جوامع دیگه نیست(و اگر درجوامع دیگه وجود داشت به معنای وجودش در همه جامعه ها نیست)
میتواند در هر جامعه ای باشد،میتواند در هیچ جامعه ای نباشد(و طبیعتا رد میشه).
حالا اگر فکر میکنی محدود کردن مردسالاری به جوامع و نه جهان شمول بودنش یک فرض اضافی برای پوچش ناپذیر کردنشه کمی اشتباه میکنی چون با این فرض،جهان شمول بودنش از بین میره و ما با یک فرض پوچش پذیر طرف هستیم نه اینکه فرضی که فرض قبلی رو پوچش ناپدیر کنه:)
نکته اینجاست مثلا دلیلی که پوپر برای پوچش ناپذیری مارکسیسم میاره اینه که مارکسیسم در ابتدا تئوری های پوچش پذیر داشته و بعد با فرض های اضافی متاخران اون فرض های اولیه پوچش ناپذیر شدند:)پس اگر فرضی با اضافه شدن فرض های دیگه بعضی بخش هاش(مثلا جهان شمول بودن) حذف بشند همچنان پوچش پذیره چون ما با اضافه کردن فرض خود جهان شمول بودن رو حفظ نکردیم.