دفترچه
ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - نسخه قابل چاپ

+- دفترچه (https://daftarche.com)
+-- انجمن: تالارهای همگانی (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C)
+--- انجمن: هماندیشی (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C)
+--- موضوع: ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! (/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B1%DA%AF)

صفحات 1 2 3 4 5 6 7


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - sonixax - 07-02-2012

همونی که کسرا گفت 4


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Theodor Herzl - 07-03-2012

من فکر می‌کنم اگر خدای وجود داشته باشه بعد مرگ اون باید به ما پاسخ بده که این چه دنیای مزخرفی هست که آفریده و اینجوری اداره کرده! پس از اون لحاظ من ترسی‌ هم ندارم اگه خدا وجود داشته باشه ، بیشتر علاقه مند هستم با دیوید هیوم و نیچه در جهنم باشم تا با عیسی ، موسی در بهشت!


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Russell - 07-03-2012

David Hume نوشته: من فکر می‌کنم اگر خدای وجود داشته باشه بعد مرگ اون باید به ما پاسخ بده که این چه دنیای مزخرفی هست که آفریده و اینجوری اداره کرده! پس از اون لحاظ من ترسی‌ هم ندارم اگه خدا وجود داشته باشه ، بیشتر علاقه مند هستم با دیوید هیوم و نیچه در جهنم باشم تا با عیسی ، موسی در بهشت!
یک دوست خداباوری بود بشوخی میگفت خدا رو ببینم اول یمقدار درباب مزایای دموکراسی براش توضیح میدم،توضیح میدم بهش که سیستمش خیلی استبدادیه !!


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Mehrbod - 07-03-2012

Anarchy نوشته: در نگاه کلی تر همه ما میدونیم دیر یا زود میمیریم (البته شاید در آینده بشه جلوی مرگ رو گرفت)...خب به نظر شما چطور باید به قضیه نگاه کرد؟

باید تا پای مرگ در برابر مرگ ایستاد!


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Mehrbod - 07-04-2012

Russell نوشته: خیر لزوم جبرگرایی پیشبینی پذیر بودن است،حتی اگر یک پدیده غیر قابل پیشبینی نشان داده شود که شده ادعای شما باطل است.در فیزیک کوانتوم بر اساس اصل عدم فطعیت هایزنبرگ ثابت میشود که یکسری پدیده های پیشبینی پذیر نیستند (در آینده هم قابل پیشبینی نخواهد بود).


اصل نبود قطعیت هایزنبرگ تنها میگوید که ما در جایگاه نپاهشگر (ناظر)، نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم، نه اینکه آینده رندم باشد.


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Russell - 07-04-2012

مهربد نوشته: اصل نبود قطعیت هایزنبرگ تنها میگوید که ما در جایگاه نپاهشگر (ناظر)، نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم، نه اینکه آینده رندم باشد.
خوب منهم گفتم که پیشبینی پذیر نیست دیگه،البته این کلن این نظرات من یمقدار قدیمی هست و عوض شده 4


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Mehrbod - 07-04-2012

Russell نوشته: خوب منهم گفتم که پیشبینی پذیر نیست دیگه،

لغزش من بود. آینده پیشگویی‌پذیر نیست، پیشبینی‌پذیر هست!



Russell نوشته: البته این کلن این نظرات من یمقدار قدیمی هست و عوض شده 4

جبرگرا شدی؟ 4


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Russell - 07-04-2012

مهربد نوشته: لغزش من بود. آینده پیشگویی‌پذیر نیست، پیشبینی‌پذیر هست!
خوب پیشگویی پذیر نباشد نمیتوانیم بدانیم(با آزمایش) که پیشبینی پذیر هم هست یا نه دیگه



مهربد نوشته: جبرگرا شدی؟
نه هنوز 4
علاقمند شدم بیشتر به همسازگاری و تعریفی بهتر از اختیار


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Mehrbod - 07-04-2012

Russell نوشته: خوب پیشگویی پذیر نباشد نمیتوانیم بدانیم(با آزمایش) که پیشبینی پذیر هم هست یا نه دیگه

این درست است که:
ولی تا اینجا میبینیم که ما میتوانیم همه چیز را پیشبینی کنیم، ولی پیشگویی نه. پس کفه ترازوی منطق به سوی قانونمندی (جبر) میرود.


برای همین هم گفتیم که بار اثبات ادعای بودش اراده آزاد بر دوش مدعی آن میرود. چرا که همه
چیزهایی که تاکنون دیده‌ایم قانونمند بوده‌اند و همه استدلال‌ها به سوی جبر میگِرایند و نه واژگون!


ایمان به خدا در رویارویی با مرگ! - Russell - 07-04-2012

مهربد نوشته: این درست است که:
  • ‌ هیچ اثباتی بر بودن یا نبودن رندم/جبر در دست نداریم.

ولی تا اینجا میبینیم که ما میتوانیم همه چیز را پیشبینی کنیم، ولی پیشگویی نه. پس کفه ترازوی منطق به سوی قانونمندی (جبر) میرود.


برای همین هم گفتیم که بار اثبات ادعای بودش اراده آزاد بر دوش مدعی آن میرود. چرا که همه
چیزهایی که تاکنون دیده‌ایم قانونمند بوده‌اند و همه استدلال‌ها به سوی جبر میگِرایند و نه واژگون!

بنظر من اصلن خود اختیار سوای این مساله هست.
در مورد تعلل مساله کاملن فیزیکیه،مساله درباره دنیای کوانتوم اینه که دنیایی کاملن ناشنا برای ماست و یک تئوری بسیار عجیب برای ذهن ما داره اونجا جواب میده،از این جهت ما هرچقدر هم در دنیای ابعاد خودمون مثال داشته باشیم برای تعلل،میشه استقرا از اون برای دنیای ذرات ریز جواب نده.
نکته مهم این هست که اون تعریف قدیمی (اونهایی که تعلل رو در تضاد با اختیار میدونند و معتقدند این اختیاره که وجود داره و تعلل وجود نداره) که" آیا میتوانستیم طور دیگری عمل کنیم ؟"ربطی به وجود رندم یا عدم وجودش نداره.
در این تعریف تعلل+رندم ،اختیار مورد نظر اونها رو نمیده در هر صورت.
بنظر من (تا اونجایی که درک کردم) سوال اصلی یک تعریف توصیفی درست از این اختیار هست بر اساس کارکرد مغز،الان بنظر میرسه این درگیری منجمد بین جبر و احتیار یک نکونهایی خورده با پیشرفتهای علمی چند دهه اخیر،و جواب آخر رو هم علم و نرو ساینس شاید در آینده بده.ولی تا اون موقع خیلی چیز مهمی نیست اگر ما تفکر خودمون رو بر اساس اختیار یا عدم وجودش نسازیم،مشکل اصلی با اختیار در تنبیه و اخلاق بوده که بنظر من اصلن نیازی به اختیار در اخلاق نیست.حتی میشه از مفهوم مسئولیت (در حالی که وجود خارجی نداره) و سایر ذهنیات قبلی و common sense استفاده کرد و نگهش داشت در عمل،بدون اینکه مجبور باشیم خیلی جدیش بگیریم از نظر مبنای اخلاق.