پاتوق شب نشینی -
مزدك بامداد - 12-02-2013
sonixax نوشته: ماشینش بعد از تصادف آتش گرفته + اون طوری شده !!!
پورشه برای سرعت بالا ساخته شده یعنی میبایستی پیش بینی تصادف در سرعت بالا برایش بشود + آتش گرفتنش پس از تصادف .
دهن VW صاف است .
مرگ حق است، پورشه فقط وسیله است!
[SIZE=3]•[/SIZE]
[SIZE=3][/SIZE]
[SIZE=3][/SIZE]
پاتوق شب نشینی -
sonixax - 12-02-2013
مزدك بامداد نوشته: مرگ حق است، پورشه فقط وسیله است!
ماشینهای VW در آلمان به بی کیفیتی و در پیتی بودن معروف هستند . به خصوص همانهایی که با برند VW بیرون می آیند .
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 12-02-2013
مزدك بامداد نوشته: همچنان که یک خودرو هم روی راه هموار، کمتر دچار فرسایش[٣]
میشود که در یک راه چاله و چوله ای کوهستانی یا اتوبان قم.
•
Ich wage Sie! (:
میپذیرم به خودرو از هرگونه تنش و فرسایشی آسیب میرسد, ولی من روی گسترش این پندارهیِ پادشکنندگی پیشتر کوشیده بودم:
پادشکنندگی - Antifragility
دربارهیِ همین تنش که گفتید, من گمان نمیکنم هیچ خودرویی از فرسایش بهتر شود, بجایش ولی
پیکر و تن هومنی با ورزش که چیزی بجز همان تنش ماهیچهها نیست ورزیده و سرزنده میشود, در فرجام میگمانم
اندکی ورتش و گاه دگرسانی در برنامه و روال زندگی هم بسیار سودمند باشد, کمی
بیخوابی اینجا, کمی بیبرنامگی آنجا و بگذاریم این تنشهای همیشگی تن و روان را زنده و پویا نگهدارند!
همانجور که گفتم این نگرش شما برای من پادستیزی ژرفی دربر دارد, از سویی دربارهیِ آموزههایِ سختکوشی و زاهدی (being ascetic) و همین دیسیپلین
و روالمندی و خوبیهایشان بسیار خواندهام, از سویی این با نگرهیِ پادشکنندگی چندان همنمیخواند و همین ورزش تن یا برزش مغز نمونههایِ روشنِ ستیزگر اش هستند ...
پارسیگر
پاتوق شب نشینی -
sonixax - 12-02-2013
Mehrbod نوشته: دربارهیِ همین تنش که گفتید, من گمان نمیکنم هیچ خودرویی از فرسایش بهتر شود
این سخن در مورد پیکان صدق نمیکند
پاتوق شب نشینی -
undead_knight - 12-02-2013
Mehrbod نوشته: دادینهیِ خودینه!!
با اسم و مکان های مستعار بگید:))))
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 12-02-2013
undead_knight نوشته: با اسم و مکان های مستعار بگید:))))
اندیشهیِ بدی نیست خودت بگو.
برای من بازگویی یادمان آنرا بیشتر زمانها بیارزش یا دستکم کمارزش
میکند, برخی چیزها باید پیش خود آمد بماند و با کسی نهنبازید.
پارسیگر
پاتوق شب نشینی -
kourosh_bikhoda - 12-02-2013
sonixax نوشته: ماشینهای VW در آلمان به بی کیفیتی و در پیتی بودن معروف هستند . به خصوص همانهایی که با برند VW بیرون می آیند .
خب این VW قرار بوده خودروی همه مردم باشه دیگه. ارزون و بی کیفیت.
ولی جالبه که موتورهای بعضی از این فولکس قورباغه ای ها هنوز هم باز نشده. ماشین مثل سگ داره 50 سال کار میکنه.
اینطور نیست که بی کیفیت باشند. به نظر من مغز طراحان فولکس از آغاز بسیار پیشرفته تر از بقیه خودروسازها عمل کرده. به خصوص حضرت آقای پورشه که میدونید طراح فولکس بوده.
پاتوق شب نشینی -
undead_knight - 12-02-2013
Alice نوشته: اصلا از خودم میاغازم, هرچند پیشتر یک بار هم در فاروم گفتم ولی چون زیادی بانمک
است یک بار دیگر هم میگویم.
--
مدتها پیش با چندین تن از دوستانم در ایستگاه BRT ایستاده بودیم که یکی از دوستانم
یه من زد و گفت آن طرف (طرف مردانه را) ببین!! من هم نگاه کردم دیدم یک مرد شکم گنده
شلوارش را پایین کشیده و رو به طرف خانمها کرده و هر و هر میخندند و لذت میبرد!
بندهی اسپاگتی چنان شور و شعف در چهرهی میانسالش موج میزد که گویی تاکنون این
همه خوشی نبرده است, دیگران هم میدیدند ولی بقول دوستمان داریوش ملت بیبخار
همیشه در صحنه همینجور ناظر بودند. یکی از آقایان نبود به این بندهی اسپاگتی بگوید مرد
حسابی زشته در ملا عام میکشی پایین و به این و آن نشان میدهی!
یعنی این صحنه هنوز هم که در ذهنم نقش میبندد با آن حرکات افسونگر این مردک خیکی
که با فلانچیزش بازی میکرد حالت تهوع روانی/ذهنی بمن دست میدهد.
exhibitionism?!
:)))
Mehrbod نوشته: اندیشهیِ بدی نیست خودت بگو.
برای من بازگویی یادمان آنرا بیشتر زمانها بیارزش یا دستکم کمارزش
میکند, برخی چیزها باید پیش خود آمد بماند و با کسی نهنبازید.
پارسیگر
کلا من از نوستالوژی خوشم نمیاد،در راه زدودنش هم یه کارهایی کردم که جنون آمیزه:))
پاتوق شب نشینی -
مزدك بامداد - 12-02-2013
Mehrbod نوشته: Ich wage Sie! (:
میپذیرم به خودرو از هرگونه تنش و فرسایشی آسیب میرسد, ولی من روی گسترش این پندارهیِ پادشکنندگی پیشتر کوشیده بودم: پادشکنندگی - Antifragility
دربارهیِ همین تنش که گفتید, من گمان نمیکنم هیچ خودرویی از فرسایش بهتر شود, بجایش ولی
پیکر و تن هومنی با ورزش که چیزی بجز همان تنش ماهیچهها نیست ورزیده و سرزنده میشود, در فرجام میگمانم
اندکی ورتش و گاه دگرسانی در برنامه و روال زندگی هم بسیار سودمند باشد, کمی
بیخوابی اینجا, کمی بیبرنامگی آنجا و بگذاریم این تنشهای همیشگی تن و روان را زنده و پویا نگهدارند!
همانجور که گفتم این نگرش شما برای من پادستیزی ژرفی دربر دارد, از سویی دربارهیِ آموزههایِ سختکوشی و زاهدی (being ascetic) و همین دیسیپلین
و روالمندی و خوبیهایشان بسیار خواندهام, از سویی این با نگرهیِ پادشکنندگی چندان همنمیخواند و همین ورزش تن یا برزش مغز نمونههایِ روشنِ ستیزگر اش هستند ...
پارسیگر
خب دوست گرامی،
ژن ما تا اندازه ی بالایی پادشکننده است ولی
پیکر ما شکننده
است : خود من یکبار که سخت زمین بخورم لگنم میشکند . ورزش هم تا اندازه ای
باید کرد که طبیعت برای ما فرمان داده و نه اینکه همه جای مان تاب بردارد !
کار سخت و کارگری کانی ها و ساختمانی و .. میدانید که همه ی اسکلت و بند های
میان استخوان ها و .. را بدجور میفرساید و آنها دیگرهرگز بازسازی نمیشوند.
بویژه عصب که میدانید که دیگر، مانند پوست و استخوان، بازسازی نمیشود.
از کار هایی هم که طبیعت و فرگشت آگاهی نداشته و ژن ما آروین نکرده هم
باید دوری جست، مگر اینکه هزاران تن انجام داده باشند و آمار، نشان بدهد
که چیزی شان نشده. مانند چتربازی که نخست، بر پاد سرشت و آروین ژن است
که ما خودمان را از جایی پرت کنیم پایین. پس باید به راهی رفت که پیشتر
شناخته شده باشد: زبانزد لـُری:
ره برو ، بیره مرو، هرچن که ره دورس!
...
در نگاه کلان، اگر شما تنها نیازین ترین و بایسته ترین کارها و جنبش ها را
انجام دهید و انرژی دریافتی تان (خوراک) هم به اندازه ی همان انرژی باشد
که برای جنبش و زندگی میگسارید، کمترین شمار یاخته های شما میمیرند
و بیشترین بازه ی جوانی را خواهید داشت.
برای نمونه بهترین ورزش، چیزی که پزشک به من گفته، شنا است، چون هیچ فشاری
به بند های میان استخوانها نمی اید و فرسایش زانو و لگن و .. ندارید و تنها ماهیچه ها
اندکی انرژی می گسارند که تنبل نشوند. ولی دویدن و چه میدانم وزنه برداری = خودکشی!
سامانه هایی که دارای تراز کمترین انرژی هستند نیز همواره دیرنده ترند
و تنش و بیم نا استواری کمتری را در بر دارند.
پس برزش ما هم باید در تراز نیازین باشد مگر اینکه ناچار باشید که کشتی گیر بشوید!
همیگونه است نگه داشتن
ریتم و اهنگی که زیستبوم شما به شما پیشنهاد
میکند و ژن ما خود را با ان همساز کرده: شب خوابیدن، بهتر از شب زنده داری
و بی خوابی است و در یک تسوی ویژه ، خوراک گرفتن، بهتر از اینکه گاهی
نیمه شب و گاهی بامداد و گاهی ساندویچ را بدو بدو گاز بزیم که به اتوبوسمان
برسیم. اینها همه استرس نایسته و کاهنده ی دیرای* زندگانی هستند.
اکنون اگر با "رایکال ها " هم که ماده هایی هستند که یاخته های مارا میکشند،
با کاربرد پیاز و لیمو و .. نبرد کنید، در این رهگذر هم یاخته های کمتری میمیرند.
•
*
دیرا= طول در زمان
درازا = طول در مکان
پارسیگر
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 12-02-2013
Alice نوشته: راستی نامُرده؛ تو که فارسی درست و درمان صحبت نمیکنی لااقل انگلیسی را شهید نکن. ???What i am looking for
خودخواسته هم میتواند باشد:
دنبال چه میگردم؟ = ?What am I looking for
دنبال آنچه میگردم؟ = ?what I'm looking for