صندلی داغ - Russell -
Dariush - 12-21-2013
اینهم از سری آخرِ پرسشهای من راسل جان
:
وقتی با مواردِ زیر مواجه میشوی چه حالی بهت دست میدهد؟
اذان
دانشجوی روشنفکرِ پیروی شریعتی
گشت ارشاد
گدای مترو
اصرار دوستی برای شرکت در کنسرتِ حمید عسگری
قهرمانِ جهان شدنِ تیم فوتبالِ ایران در جام جهانی !!!
مسلمانانی که دین خویش را به مسحیت یا زرتشتی تغییر دادهاند و بر عکس
وقتی کابوس میبینی
احمدینژاد
فروشندههایی که سعی میکنند تا دسته بیاندازند؟
اعدام در ملاء عام
پیرمرد بارکش
سربازِ سر چهارراه
کتک خوردن کودکی از والدیناش
حسن عباسی
به نظرت در ایران چرا تا این اندازه صوفیگری و عرفان رواج دارد؟
فرض کن یکی از دوستانِ نزدیکات که دچار بحران فلسفی شده به این نتیجه رسیده است که بهتر است خودکشی کند و این راز را تنها با تو در میان میگذارد. چه میکنی؟ سعی میکنی نظرش را تغییر دهی؟کمکش میکنی راه خوبی برای خودکشی پیدا کند؟ یا اینکه اصلا دخالت نمیکنی؟
به نظرت چند درصد از مردمِ ایران همچنان به حضور جمهوری اسلامی راضی هستند؟
چه شغلی را بیش از همه دوست میداری؟
در مواقع گرفتاریهای روحی و بنبستهای عاطفی معمولا چگونه خود را تسکین میدهی؟
از چه سبک فیلمهایی بیشتر خوشت میآید؟ دو سه فیلمی که بیش از همه پسندیدی را هم گر بگویی کفایت میکند.
فکر میکنی چند درصد از انحطاطهای اخلاقی ایرانیان ناشی از ج.ا است؟
و یک پرسش طلائی: ایران را دوست داری؟
+به خاطر داشته باش راسل جان که اکنون فرصت خوبیست برای اینکه اگر بخواهی در پاسخهایی که قبلا به پرسشهای استاندارد دادی بازنگری کنی.
:e303:
صندلی داغ - Russell -
یه نفر - 12-21-2013
تا حالا شده از ته دل گریه کنی؟ واسه چی بوده؟
صندلی داغ - Russell -
Russell - 12-21-2013
Dariush نوشته: اینهم از سری آخرِ پرسشهای من راسل جان:
نقل قول:وقتی با مواردِ زیر مواجه میشوی چه حالی بهت دست میدهد؟
نقل قول:اذان
لذت(نه بیش از یک ملودی زیبا)، از اذان و قرآن اگر زوری نباشد و با صدای زیاد مجبور نباشی گوش کنی چندان بدم نمیآید (البته در مقایسه با موسیقی خوب حرفی برای گفتن ندارد) ولی از آنجا که از معدود مجاری ابراز هنر مردمان بوده خواندن اذان و قرآن و اینها خودش شده یک هنر.
نقل قول: دانشجوی روشنفکرِ پیروی شریعتی
تهوع، من با دیدن اینها مطمئن شدهام مسلمان روشنفکر/آزادیخواه مانند معادل آن در غرب الاهیات آزادی بخش است، تنها تناقض در عبارات
نقل قول: گشت ارشاد
نفرت
نقل قول: گدای مترو
کمی ترحم
نقل قول: اصرار دوستی برای شرکت در کنسرتِ حمید عسگری
بستگی دارد، بسته به نوع رابطه و میزان دوستی میشود میان در رودربایسی و انزجار و تهوع درگرگون باشد، البته تازه حمید عسگری از خوبهایشان هست و چمیدانم بنسبت بنیامین اینها در چشم من سالاریست !!
نقل قول: قهرمانِ جهان شدنِ تیم فوتبالِ ایران در جام جهانی !!!
سکته !!
نقل قول: مسلمانانی که دین خویش را به مسحیت یا زرتشتی تغییر دادهاند و بر عکس
نمیدانم واقعا، ندیدهام تابحال.البته از میزان حماقت برخی غربیها که مسلمان میشوند متعجب هستم.
نقل قول: وقتی کابوس میبینی
ترس !!
نقل قول: احمدینژاد
نقل قول: فروشندههایی که سعی میکنند تا دسته بیاندازند؟
بیزاری
نقل قول: اعدام در ملاء عام
ترس از ناگهانی از مردمی که در کنارم راه میروند
نقل قول: پیرمرد بارکش
دلسوزی، احساس مسئولیت برای کمک، احساس گناه
نقل قول: سربازِ سر چهارراه
دلسوزی
نقل قول:کتک خوردن کودکی از والدیناش
خشم و تاسف
نقل قول:حسن عباسی
احساس نابغه بودن خودم
نقل قول: به نظرت در ایران چرا تا این اندازه صوفیگری و عرفان رواج دارد؟
در ایران اکثرا صوفی گری که من دیدهام حقیقتا بعنوان افیون استفاده میشود. من با اینکه خودم نداشتن حرص بیخود و احمقانه و زرنگ بازی و اینها را دوست ندارم و ظاهرا در ایران آلترناتیو آن عرفان است هیچگاه از آن خوشم نیامده که پیش از خروج کامل از اسلام و چه پس از آن.
نقل قول:فرض کن یکی از دوستانِ نزدیکات که دچار بحران فلسفی شده به این نتیجه رسیده است که بهتر است خودکشی کند و این راز را تنها با تو در میان میگذارد. چه میکنی؟ سعی میکنی نظرش را تغییر دهی؟کمکش میکنی راه خوبی برای خودکشی پیدا کند؟ یا اینکه اصلا دخالت نمیکنی؟
بستگی به شرایط او دارد، اگر من هم قانع شوم بهترین راه همین است احتمالا به او کمک کنم (فرض من این است اینجا که شرایط او همواره دخیل است و مساله تنها تئوریک نیست) ولی اگر نه سعی میکنم غیر مستقیم منصرفش کنم/متوجه اشتباهش بکنم تا دیر نشده.
نقل قول: به نظرت چند درصد از مردمِ ایران همچنان به حضور جمهوری اسلامی راضی هستند؟
البته این یکمقدار پیچیده است با توجه به اینکه ماهیت ج.ا را چه بدانیم.از خامنهای که بگمانم کمتر از 15% راضی باشند.از وجود ولی فقیه و مخالفت با یک نظام تنها مبتنی بر انتخابات، شاید 30%، از بودن قدرت دست مسلمین و چوب کردن در آستین شیطان پرستان و کفار و... و جلوگیری از شیوع سکولاریسم و حداقل خواستار نوعی دموکراسی با حفظ ارزشهایِ اسلامی و علی شریعتی بازی و ... بودن، بالای 50%
نقل قول: چه شغلی را بیش از همه دوست میداری؟
من اصولا دوست ندارم و با این تمایز بین شغل و تفریح مخالفم. ولی نویسندگی به هر نوعی حتی ژورنالیستی را دوست دارم.
نقل قول:در مواقع گرفتاریهای روحی و بنبستهای عاطفی معمولا چگونه خود را تسکین میدهی؟
بستگی دارد، ولی تنها راهش منحرف کردن توجه است، جدا از روشهایی که بالاتر گفتم، مثل زدن به یک طرفی؛ خواندن یا تماشای ممتد یک رمان یا سریال بلند خوب بد نیست.
نقل قول:از چه سبک فیلمهایی بیشتر خوشت میآید؟ دو سه فیلمی که بیش از همه پسندیدی را هم گر بگویی کفایت میکند.
دارم سعی میکنم با هنر سینما آشنا شوم و پیشتر فیلم هالیودی و اینها تقریبا میدیم که الان بنظرم بیخود میآیند.ولی در مجموع فیلمهایِ شدیدا واقعگرایانه یا تخیلی (و علمی تخیلی) را بیشتر دوست دارم و از میانه خوشم نمیآید.کمدی خوب هم دوست دارم مخصوصا Monty Python، ولی فیلم آنچنان شاخصی مد نظرم نیست در کل ولی از آثار استنلی کوبریک و مارتین اسکورسیزی بیشتر خوشم میآمد.
نقل قول:فکر میکنی چند درصد از انحطاطهای اخلاقی ایرانیان ناشی از ج.ا است؟
60% البته ج.ا هم تا حدی ربط دارد به ایرادات و سهل انگاریها و... قبلی مردم ایران
نقل قول:و یک پرسش طلائی: ایران را دوست داری؟
سوال سختیست، بگمانم انسان تا تجربهیِ زندگی چندین ساله در جای دیگر را نداشته باشد نمیتواند نظر بدهد.دلبستگی و خاطره و چه میدانم دوست داشتن بوی کوچه و خیابانش را خب آری، ولی جدا از این احساسات ناشی از عادت ،ولی حس ناسیونالیستی چندانی ندارم، موافقت با افکار و اندیشهیِ ایرانی مخصوصا در مقابل روشنگری و آنچه اندیشهیِ غربی مینامند باز هم نه چندان.بگمانم در کل جواب آری باشد، دوست میدارم ولی این علاقه زیاد نیست و هر روز رو به نزول.
نقل قول: +به خاطر داشته باش راسل جان که اکنون فرصت خوبیست برای اینکه اگر بخواهی در پاسخهایی که قبلا به پرسشهای استاندارد دادی بازنگری کنی.
با اینکه با نظرات قبلیام اکنون مخالفم داریوش جان ولی الان بیش از هر زمان دیگری احساس شک میکنم و آن نظرات پرشور لازم را در اکثر موارد ندارم.بگمانم دوستان سوال مد نظرشان را بپرسند بهتر باشد، پاسخ مبسوط به آن پرسشها را (که پاسخ به آنها لازم هم هست،حداقل برای خودم) بگذاریم برای آینده.
صندلی داغ - Russell -
Alice - 12-21-2013
Dariush نوشته: دانشجوی روشنفکرِ پیروی شریعتی
عالی بود عالی
صندلی داغ - Russell -
Russell - 12-21-2013
یه نفر نوشته: تا حالا شده از ته دل گریه کنی؟ واسه چی بوده؟
آره، آخرینش را که یادم هست همانطور که بالا گفتم چندین سال پیش بود هنگام مرگ عزیزی.
صندلی داغ - Russell -
Russell - 12-21-2013
Nevermore نوشته: از میان کاربران گفتگو سه تن از دوست داشتنی ترین و باسواد ترین ها را نام ببرید که اکنون عضو دفترچه نیستند؟
من صندلی داغ کسری را میخواندم یادم افتاد اینرا اضافه کنم (تعجب میکنم چطور حا افتاد)، بهروز قطعا از دوست داشتنیترین و باسوادترین اعضای گفتگو بود.جا دارد اینجا یادی از او بکنیم، خبری هم از او در وبلاگش نیست.
صندلی داغ - Russell -
Dariush - 12-21-2013
این را هم برای آزمون حافظهات میپرسم راسل جان:
به نظرت نامِ کاربریِ من در گفتگو چه بوده؟
صندلی داغ - Russell -
Russell - 12-21-2013
Dariush نوشته: این را هم برای آزمون حافظهات میپرسم راسل جان:
به نظرت نامِ کاربریِ من در گفتگو چه بوده؟
نام کاربری دوستانی که با آنها گفتگوی مستقیم در گفتگو نداشتم اصلا خاطرم نیست داریوش جان، حدس من این است که یک ارتباطی با نیچه باید میداشته.
حافظهام در مورد گفتگو بسیارکمتر از حد انتظار است و برای خودم هم عجیب است، خودم احتمال میدهم آن موقع که من آنجا فعال بودم چون بیشتر بحثهای مذهبی را دنبال میکردم و تازه کار بودم احتمالا برخورد آنچنانی با مطالب دوستان نداشتهام وگرنه باید بهتر از اینها خاطرم میماند.
صندلی داغ - Russell -
Theodor Herzl - 12-21-2013
ما هم شدیم عین پیرمردها که هی از زمان شاه یاد و خاطره تعریف میکنند ، ما هم از گفتگو صحبت میکنیم
صندلی داغ - Russell -
Alice - 12-21-2013
Theodor Herzl نوشته: ما هم شدیم عین پیرمردها که هی از زمان شاه یاد و خاطره تعریف میکنند ، ما هم از گفتگو صحبت میکنیم
آفرین. یک چیزی بگویید به زمانهی ما هم برسد! این گفتگو اصلا مال چند سال پیش است؟