بایگانی: پاسخ به جفنگیات سایت قرآنولوژی -
Mehrbod - 12-20-2012
Archive: goftegu.com - پاسخ به جفنگیات سایت قرآنولوژی - #30
***
raypoz
07-10-2008
پیک 262
کاش فقط بحث صحبت کردن مورچه ها با هم بود.جالبه
که سلیمان بعد از شنیدن گفتگوی مورچه ها در آیه 19 (نمل)اینطور شروع می
کنه:سلیمان از گفتار مور بخندید و گفت...... --- یعنی سلیمان هم زبان موران
را علاوه بر آن می دانسته. وهمچنین در آیه 22 هدهد هم با سلیمان صحبت می کند:
پس از اندکی هدهد حاضر شد وگفت: من به چیزی که تو از آن در جهان آگاه نشده ای
خبر یافتم و از ملک سبا بطور یقین تو را خبری مهم آورده ام.--- یعنی هدهد هم
کاملا" موجود باشعوری در آنزمان بوده که با سلیمان با جزئیات کامل سخن می
گفته است که مثلا" تو چیزهایی را خبر نداری و من رفتم گشتم و چند تا خبر داغ
از اقصی نقاط جهان جمع آوری کردم .
***
Mazdak Bamdad
07-10-2008
پیک 263
kamran333 نوشته:
مـورچـه ....................... (
نمل 18 ) .................... « تا اینکه وقتی (سلیمان و سپاهیان وی)
به دره مورچه ها رسیدند مورچه ای گفت: مورچه ها! داخل خانه های خود
شوید تا سلیمان و سپاه وی شما را خرد نکنند؛ آنها خرد شدن شما را احساس
نمی کنند»........................................ .. نکات آیه:1ـ
مورچه ها با هم صحبت می کنند: مورچه ها از جمله با مواد بودار شیمیائی
با هم صحبت می کنند.2ـ مورچه ها زیر فشار خرد میشوند: علت اینکه آیه
واژه خرد شدن بکار برده اینست که بدن مورچه به اندازه زیادی از مواد
شیشه ای تشکیل میشود. به این خاطر هنگامی که زیر فشار قرار میگیرد خرد
میشود........................................
......
اینكه مورچه خورد میشود روشن بوده
و این كه از سیلیس
درست شده را
این سایت به این ایات ! بسته است.
اینكه مورچه با بوها با
هم دیگر داد
و ستد آگاهی میكنند، نشان میدهد كه
آنها زبان سلیمان را
زمانی میتوانسته اند
دریابند كه سلیمان از خود بو داده باشد !
پس
اینجا هم شارالاتانیسم جوك مانندی بود!
•
***
[b]kamran333
07-10-2008
[color=#DDA0DD]پیک 264
با سپاس از مزدک گرامی ....................
زنـبـور عـسـل ( نحل 68 - 69 ) ....................................... «و
خدا به زنبورعسل وحی نمود کـه: از کوهها، درختان و از کندوهائی که مردم درست
می کنند برای خود آشیانه بگیر. بعد ازهر ثمری بخور و بعد (در بازگشت) مسیرهای
مشخص شده پروردگار خود را دنبال کن (یا مسیرهای ساده شده پروردگار خود را
دنبال کن). از شکمهای آن نوشیدنی با رنگهای گوناگون در می آید و در آن
مداوائی برای مردم وجود دارد. در این رابطه برای افراد اندیشمند نشانه ای
وجود دارد».............................. («ذللاً» جمع ذلـول است و از جمله
به معنی: ساده، آسان، رام، بی درد سر و بی زحـمت است. اگـر در آیه «حال»
بـرای «نحـل (زنبور)» باشد، معـنی جمله آن این می شود که: زنبور از مسیری
پیروی کند که برای وی مـشـخـص شـده. و اگر «ذللاً» حـال بـرای سُـبُـل باشـد،
در آنصورت جمله به این معنی می شود که: مـسـیـر بـازگـشـت زنـبـور آسان و بی
زحمت شـده است. و هـر دو حالـت آن درست
است)..................................... نکات آیه: 1ـــ مسیر بازگشت زنبور
عسل رُند و بی درد سر است. 2ــ از شکم زنبور عسل نوشیدنی در می آید. 3ــ عسل
شفا بخش است.1ـــ مسـیـر بازگشت زنبور عسل رند و بی درد سر است:زنبور عسل با
اشعه فوق بنفش می بیند. وقتی مسیری را می رود مـغـز آن زاویه هـای نـور
خورشید را ضبط می کند. در بازگشت بر اساس همان اطلاعات برمی گردد. وقتی هوا
ابری باشد نیز خورشید را با تحلیل نور می تواند از پشت ابرهـا ببیند. جهات
مغناطیسی شمال و جنوب نیز بکار می گیرد. و کندوی خود را هم از بوی آن می
شناسد................................... به این ترتیب زنبور عسل در ردیابی
و مسـیـرشناسی هـیـچ مشکلی ندارد. و چنانکه آیه گفته: زنبور پس از اینکه ثمر
پیدا می کند و می خورد، در بازگشت از مـسـیـری کـه برای وی تعیین شده پیروی
می کند، و یا مسیر بازگشت وی آسـان و بی دردسر است، (بـسـته به ایـنکـه
جـمـلـه آن را چطوری تجزیه و تحلـیـل کـنیم). ...........................
2ــ از شکم زنبور عسل نوشیدنی در می آید:عسلی که زنبور در شکم خود درست می
کند و در خـانه های کندو می ریزد 80 درصد آن آب است. یعـنی هـمـانـطـور که
قرآن می گوید: «آنچه از شکم آن در می آید در واقع نوشیدنی» است. بـعـد
کارکـنان کـنـدو روی آن کار می کنند تا درصـد آب آن به 18 درصد می رسد و عسل
سفـت می شود و هـمـیـنـطـور از آن نان درست می کنند.
........................... 3ــ عسل شفا بخش است:چیزیکه فعلاً انسان از خواص
طبی عسل می داند موارد زیر است:.............. ــــ درصورت مالیدن عسلِ صاف
به زخم، زیـچه ها (مـیکـروبها) را می کشد ومانع ازدیاد آنهـا می شود وزخم
زودتر بهبودی پیدا می کند. ــــ برای دستگاه هاضمه شـفـابخش است.ــــ دردهای
روماتیزم را تخـفـیـف می دهد. ــــ به کودک کمک می کند که کـلسیم خود را
حـفـظ کـند تا استخوان و دندانهای آن رشد کند. (توصیه شده به کودکان زیر یک
سال عسل داده نشود).ــــ شفائی دور مدت برای برخی بیماریهای مزمن دارد. ــــ
برای التهاب حلق خوب است. ــــ برای مفاصل خوب است.....................
***
freeman625277
07-12-2008
پیک 265
جفنگ است . در همان عصر هم انسان میدانسته بسیاری
از حیوانات راه منزل خود را دوباره میابند : پرستو ، گربه ، اسب، گاو
........ پس دیدن اینكه زنبور بعد از كار روزانه به كندوی خود باز میگردد كار
چندان دشواری نبوده . در مورد خواص پزشكی آن نیز جفنگ گفته اند . یك فسیل 100
میلیون ساله زنبور عسل در شمال میانمار به همراه شیره یك گیاه كشف شده و این
نشان از قدمت این حشره دارد . مصرف عسل شاید قدمتی به درازای حیات انسان
داشته باشد كه بدرستی معلوم نیست اما قدیمی ترین پاپیروسهای پزشکی با قدمت
حدود 3500 سال قبل از میلاد که در مصر کشف شده نشان می دهند که عسل برای
درمان زخمهای گوارشی، کلیه، چشم و دیگر اندامها استفاده می شده است.
ارسطو فیلسوف بزرگ یونانی در کتابش موسوم به(افتاب باستانی پرورش زنبور
عسل)عقیده داردعسل دارای خواص ویزه ای است که اثر استثنایی روی تن ادمی دارد
وهمچنین دموکریت فیلسوف مشهور یونانی که بیش از صد سال عمر کرد با غذا عسل می
خورد. وقتی از او سوال شد چگونه می توان سلامتی را حفظ کرد در پاسخ گفت:عسل
بخورید وبدن را با روغن ماساژ دهید.
جالینوس حکیم معتقد بود که عسل در
درمان بعضی از بیماری ها اعجاز می کند او برای درمان مسمومیت ها امراض معده.
سرطان. جوف دهان از عسل استفاده می نمود.
فیثاغورس و پیروان او که
گیاهخوار بودند عسل را جز طعام روزانه خود قرار داده بودند. بقراط 107 سال
عمر کرد.او 2500سال پیش می زیست و پیوسته عسل میخورد ودر درمان اکثر بیماری
ها مخصوصا زخم ها عسل تجویز می نمود.
قدیمی ترین اثر تاریخی که به برداشت
عسل توسط انسان تعبیر شده است مربوط به هفت هزار سال قبل از میلاد است که در
اسپانیا مشاهده گردیده است . این اثر شامل قیافه حک شده یک انسان بر سنگ است
که نرد بانی را برای رسیدن به محلی کلنی به کاربرده و ظرفی برای قراردادن شان
های پر از عسل به کمر دارد . در حالی که زنبورداران عسل کارگر در اطراف سر او
به پرواز در آمده اند . یک اثر نقاشی که از روزگاری بعد از مورد بالا حکایت
دارد ، از آفریقا بدست آمده و نشان می دهد که فردی همان عمل را انجام می دهد
، با این تفاوت که او برای دور کردن زنبورداران از دود استفاده می کند .
باستان شناسها حکایت می کنند که قبایل بدوی با جمع آوری عسل آشنا بوده
اند . عده ای در برداشت عسل از وسایل دود کننده استفاده می کرده اند و عده ای
برای داشتن عسل از لانه هایی که در صخره های تیز و مرتفع سنگی و در دره های
عمیق قرار گرفته اند جان خود را به خطر انداخته اند . در بعضی از قبایل
افرادی به طور منظم تنه تو خالی درختان را بررسی و برای برداشت عسل علامت
گذاری می کردند . به نظر می رسد که این نشانه گذاری بیانگر این مطلب بوده است
که این درختان مالکیت عام نداشته و همه نمی توانستند از آن استفاده کنند .
عسل در زندگی روحانی ، اجتماعی و اقتصادی مصریان باستان نقش مهمی بازی می
کرده است . از حکاکیهای بجا مانده در پرستشگاه ها و دخمه های مردگان چنین بر
می آید که عسل در آن روزگار اهمیت ملی زیاد داشته است ، در پاپیروس ها به
اهمیت دارویی عسل اشاره شده است و در بیشتر داروها مقداری شیر و عسل به کار
می رفته است ، مصریان قدیم از نوعی کوشاب که از جو ، عسل و گندم تهیه می شده
است به مقدار زیاد استفاده می کردند ، زیرا الکل در دسترس آنها نبود . کتاب
مذهبی یهودیان از سرزمین موعود چنین یاد می کند که در آن نهرهایی از عسل و
شیر جاری است . در کتاب انجیل مسیحیان از عسل به عنوان مظهر فراوانی و نعمت
یاد شده و در طومار بحرالمیت نیز از عسل نام برده شده ولی از زنبور داری اثری
نیست .
در یونان باستان نیز عسل یکی از هدایای گرانبهای طبیعت انگاشته می
شد . یونانیان تصور می کردند که خدایان چون خوراک بهشتی می خورند فناناپذیر و
ابدی گشته اند . آنها تصور می کردند عسل یکی از اجزای مهم این خوراک بهشتی
است .
پس محمد اینجا هم چندان معجزه ای نكرده است !!!!!!!!
***
Mazdak Bamdad
07-14-2008
پیک 266
kamran333 نوشته:
با سپاس از مزدک گرامی
.................... زنـبـور عـسـل ( نحل 68 - 69 )
....................................... «و خدا به زنبورعسل وحی نمود
کـه: از کوهها، درختان و از کندوهائی که مردم درست می کنند برای خود
آشیانه بگیر. بعد ازهر ثمری بخور و بعد (در بازگشت) مسیرهای مشخص شده
پروردگار خود را دنبال کن (یا مسیرهای ساده شده پروردگار خود را دنبال
کن). از شکمهای آن نوشیدنی با رنگهای گوناگون در می آید و در آن
مداوائی برای مردم وجود دارد. در این رابطه برای افراد اندیشمند نشانه
ای وجود دارد».............................. («ذللاً» جمع ذلـول است و
از جمله به معنی: ساده، آسان، رام، بی درد سر و بی زحـمت است. اگـر در
آیه «حال» بـرای «نحـل (زنبور)» باشد، معـنی جمله آن این می شود که:
زنبور از مسیری پیروی کند که برای وی مـشـخـص شـده. و اگر «ذللاً» حـال
بـرای سُـبُـل باشـد، در آنصورت جمله به این معنی می شود که: مـسـیـر
بـازگـشـت زنـبـور آسان و بی زحمت شـده است. و هـر دو حالـت آن درست
است)..................................... نکات آیه: 1ـــ مسیر بازگشت
زنبور عسل رُند و بی درد سر است. 2ــ از شکم زنبور عسل نوشیدنی در می
آید. 3ــ عسل شفا بخش است.1ـــ مسـیـر بازگشت زنبور عسل رند و بی درد
سر است:زنبور عسل با اشعه فوق بنفش می بیند. وقتی مسیری را می رود
مـغـز آن زاویه هـای نـور خورشید را ضبط می کند. در بازگشت بر اساس
همان اطلاعات برمی گردد. وقتی هوا ابری باشد نیز خورشید را با تحلیل
نور می تواند از پشت ابرهـا ببیند. جهات مغناطیسی شمال و جنوب نیز بکار
می گیرد. و کندوی خود را هم از بوی آن می
شناسد................................... به این ترتیب زنبور عسل در
ردیابی و مسـیـرشناسی هـیـچ مشکلی ندارد. و چنانکه آیه گفته: زنبور پس
از اینکه ثمر پیدا می کند و می خورد، در بازگشت از مـسـیـری کـه برای
وی تعیین شده پیروی می کند، و یا مسیر بازگشت وی آسـان و بی دردسر است،
(بـسـته به ایـنکـه جـمـلـه آن را چطوری تجزیه و تحلـیـل کـنیم).
........................... 2ــ از شکم زنبور عسل نوشیدنی در می
آید:عسلی که زنبور در شکم خود درست می کند و در خـانه های کندو می ریزد
80 درصد آن آب است. یعـنی هـمـانـطـور که قرآن می گوید: «آنچه از شکم
آن در می آید در واقع نوشیدنی» است. بـعـد کارکـنان کـنـدو روی آن کار
می کنند تا درصـد آب آن به 18 درصد می رسد و عسل سفـت می شود و
هـمـیـنـطـور از آن نان درست می کنند. ........................... 3ــ
عسل شفا بخش است:چیزیکه فعلاً انسان از خواص طبی عسل می داند موارد زیر
است:.............. ــــ درصورت مالیدن عسلِ صاف به زخم، زیـچه ها
(مـیکـروبها) را می کشد ومانع ازدیاد آنهـا می شود وزخم زودتر بهبودی
پیدا می کند. ــــ برای دستگاه هاضمه شـفـابخش است.ــــ دردهای
روماتیزم را تخـفـیـف می دهد. ــــ به کودک کمک می کند که کـلسیم خود
را حـفـظ کـند تا استخوان و دندانهای آن رشد کند. (توصیه شده به کودکان
زیر یک سال عسل داده نشود).ــــ شفائی دور مدت برای برخی بیماریهای
مزمن دارد. ــــ برای التهاب حلق خوب است. ــــ برای مفاصل خوب
است.....................
تفسیر
المیزان
http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j12/alm12032.htm#link282
و
پروردگارت به زنبور عسل الهام كرد كه در كوهها و درختان و بناها كه بالا مى
برند خانه كن .
آنگاه از همه میوه ها بخور و با اطاعت در طریقتهاى
پروردگارت راه سپر باش . از شكمهاى آنها شرابى با رنگهاى مختلف برون مى شود
كه شفاى مردم در آن است كه در این براى گروهى كه اندیشه كنند عبرتى است
.
سایت قران شناسی:
از کوهها، درختان و از کندوهائی که مردم
درست می کنند برای خود آشیانه بگیر. بعد ازهر ثمری بخور و
بعد (در بازگشت) مسیرهای مشخص شده
پروردگار خود را دنبال کن (یا مسیرهای ساده
شده پروردگار خود را دنبال کن). از شکمهای آن نوشیدنی با رنگهای
گوناگون در می آید و در آن مداوائی برای مردم وجود دارد. در این رابطه برای
افراد اندیشمند نشانه ای وجود دارد.
تفسیر المیزان
[url=http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j12/alm12033.htm][size=1]http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j12/alm12033.htm
[FONT
size=4]خداى تعالى جمله :
[size=1]((
فاسلكى
سبل ربك ذللا)) را با فاء تفریع
متفرع بر امر به خوردن نموده ، و این تفریع مؤ ید این است كه مراد از خوردن ،
برداشتن و به منزل بردن است ، تا عسلى را كه از ثمرات گرفته به خانه ها برده
ذخیره نمایند، و اضافه [FONT
size=1]((سبل ))[FONT
size=4] به كلمه [/quote]
(([/size]
رب [FONT
size=1]))[/size]
در جمله ((ربك ))[/size]
براى این است كه دلالت كند بر اینكه تمامى كارها و رفت و آمدهاى
زنبور عسل با الهام انجام مى گیرد.
میبینیم كه در سایت قران شناسی مانند بارهای فراوان
دیگر،
در بازگردان دستكاری و تقلب شده است كه چیزی را كه قران
ننوشته و
الله نمیدانسته است، بجای اصل به مردمی كه عربی
نمیدانند قالب كنند! پس
اشعه ماوراء بنفش !! همان الهام خداوندی نیست و ربطی به قران و الله هم
ندارد !!
نكته مهم تر اینكه، انگبین ، یا عسل، در شكم زنبور
درست
نمیشود بلكه شكم زنبور تنها كیسه ای برای
ترابری شیره ی گلها تا كندوست.
در كندو ست كه
با سیستم هوارسانی زنبوران، آب شیره گلها، كم
كم به هوا
رفته و بخار میشود و و با آمیخته شدن
موادی از پیكر زنبوران به آن در پی
جابجایی هایی
چند باره ی انگبین در كندو، انگبین (عسل) رسیده شده و
پدید میاید. البته الله گویا این را نمیدانسته و
گمان میكرده است كه عسل
در شكم زنبور عمل میاید!!
•
***
kamran333
07-14-2008
پیک 267
با سپاس از مزدک فروهنده ی فروهیده و به امید
نابودی آخوند لچر که با ناسوت(سرشت) ایرانی ناهمگون است................همه
چیز روند میرائی دارد............. (قصص 88 ) .............................
« همه چیز در روند و فرایند فرسودگی و پیری است»!
................................ نکـتـه آیه: همه چیز در روند و فرایند
پیری، فرسودگی و میرائی است! ....................... قـانون آنتروپی (دومین
اصل ترمودینامیک) می گوید: هـمـه چـیـز یـعـنی: هـمـه ماده مـوجـود در
جـهـان، رو بـه کـهـولـت، فرسودگی، پیری و میرائی است. این آیه اصلی از اصول
مسلم علمی امروز است.............................
***
samcrx
07-14-2008
پیک 268
freeman625277 نوشته:
جفنگ است . در همان عصر هم انسان
میدانسته بسیاری از حیوانات راه منزل خود را دوباره میابند : پرستو ،
گربه ، اسب، گاو ........ پس دیدن اینكه زنبور بعد از كار روزانه به
كندوی خود باز میگردد كار چندان دشواری نبوده . در مورد خواص پزشكی آن
نیز جفنگ گفته اند . یك فسیل 100 میلیون ساله زنبور عسل در شمال
میانمار به همراه شیره یك گیاه كشف شده و این نشان از قدمت این حشره
دارد . مصرف عسل شاید قدمتی به درازای حیات انسان داشته باشد كه بدرستی
معلوم نیست اما قدیمی ترین پاپیروسهای پزشکی با قدمت حدود 3500 سال قبل
از میلاد که در مصر کشف شده نشان می دهند که عسل برای درمان زخمهای
گوارشی، کلیه، چشم و دیگر اندامها استفاده می شده است.
ارسطو
فیلسوف بزرگ یونانی در کتابش موسوم به(افتاب باستانی پرورش زنبور
عسل)عقیده داردعسل دارای خواص ویزه ای است که اثر استثنایی روی تن ادمی
دارد وهمچنین دموکریت فیلسوف مشهور یونانی که بیش از صد سال عمر کرد با
غذا عسل می خورد. وقتی از او سوال شد چگونه می توان سلامتی را حفظ کرد
در پاسخ گفت:عسل بخورید وبدن را با روغن ماساژ دهید.
جالینوس حکیم
معتقد بود که عسل در درمان بعضی از بیماری ها اعجاز می کند او برای
درمان مسمومیت ها امراض معده. سرطان. جوف دهان از عسل استفاده می
نمود.
فیثاغورس و پیروان او که گیاهخوار بودند عسل را جز طعام
روزانه خود قرار داده بودند. بقراط 107 سال عمر کرد.او 2500سال پیش می
زیست و پیوسته عسل میخورد ودر درمان اکثر بیماری ها مخصوصا زخم ها عسل
تجویز می نمود.
قدیمی ترین اثر تاریخی که به برداشت عسل توسط انسان
تعبیر شده است مربوط به هفت هزار سال قبل از میلاد است که در اسپانیا
مشاهده گردیده است . این اثر شامل قیافه حک شده یک انسان بر سنگ است که
نرد بانی را برای رسیدن به محلی کلنی به کاربرده و ظرفی برای قراردادن
شان های پر از عسل به کمر دارد . در حالی که زنبورداران عسل کارگر در
اطراف سر او به پرواز در آمده اند . یک اثر نقاشی که از روزگاری بعد از
مورد بالا حکایت دارد ، از آفریقا بدست آمده و نشان می دهد که فردی
همان عمل را انجام می دهد ، با این تفاوت که او برای دور کردن
زنبورداران از دود استفاده می کند .
باستان شناسها حکایت می کنند
که قبایل بدوی با جمع آوری عسل آشنا بوده اند . عده ای در برداشت عسل
از وسایل دود کننده استفاده می کرده اند و عده ای برای داشتن عسل از
لانه هایی که در صخره های تیز و مرتفع سنگی و در دره های عمیق قرار
گرفته اند جان خود را به خطر انداخته اند . در بعضی از قبایل افرادی به
طور منظم تنه تو خالی درختان را بررسی و برای برداشت عسل علامت گذاری
می کردند . به نظر می رسد که این نشانه گذاری بیانگر این مطلب بوده است
که این درختان مالکیت عام نداشته و همه نمی توانستند از آن استفاده
کنند .
عسل در زندگی روحانی ، اجتماعی و اقتصادی مصریان باستان نقش
مهمی بازی می کرده است . از حکاکیهای بجا مانده در پرستشگاه ها و دخمه
های مردگان چنین بر می آید که عسل در آن روزگار اهمیت ملی زیاد داشته
است ، در پاپیروس ها به اهمیت دارویی عسل اشاره شده است و در بیشتر
داروها مقداری شیر و عسل به کار می رفته است ، مصریان قدیم از نوعی
کوشاب که از جو ، عسل و گندم تهیه می شده است به مقدار زیاد استفاده می
کردند ، زیرا الکل در دسترس آنها نبود . کتاب مذهبی یهودیان از سرزمین
موعود چنین یاد می کند که در آن نهرهایی از عسل و شیر جاری است . در
کتاب انجیل مسیحیان از عسل به عنوان مظهر فراوانی و نعمت یاد شده و در
طومار بحرالمیت نیز از عسل نام برده شده ولی از زنبور داری اثری نیست .
در یونان باستان نیز عسل یکی از هدایای گرانبهای طبیعت انگاشته می
شد . یونانیان تصور می کردند که خدایان چون خوراک بهشتی می خورند
فناناپذیر و ابدی گشته اند . آنها تصور می کردند عسل یکی از اجزای مهم
این خوراک بهشتی است .
پس محمد اینجا هم چندان معجزه ای نكرده است
!!!!!!!!
با عرض سلام
اصلا یمنیها از
قبل از اسلام میدونستند كه عسل خیلى از بیماریها را شفاء میده حتى در یمن بیش
از 20 نمونه عسل یافت میشه با با رنگهاى متفاوت كه هر كدام مخصوص یك بیمارى
هست
***
Mazdak Bamdad
07-15-2008
پیک 269
kamran333 نوشته:
با سپاس از مزدک فروهنده ی فروهیده و
به امید نابودی آخوند لچر که با ناسوت(سرشت) ایرانی ناهمگون
است................همه چیز روند میرائی دارد............. (قصص 88 )
............................. « همه چیز در روند و فرایند فرسودگی و
پیری است»! ................................ نکـتـه آیه: همه چیز در
روند و فرایند پیری، فرسودگی و میرائی است! .......................
قـانون آنتروپی (دومین اصل ترمودینامیک) می گوید: هـمـه چـیـز یـعـنی:
هـمـه ماده مـوجـود در جـهـان، رو بـه کـهـولـت، فرسودگی، پیری و
میرائی است. این آیه اصلی از اصول مسلم علمی امروز
است.............................
اینهم بیخود است، چون ماده/انرژی هرگز از میان نمیرود
و
میرایی ندارد و تنها چینش ذرات مادی در دگرگونی
میباشد و از هر چینشی،
چینشی تازه و دیگر پدید
میاید . اصولا ً مهاد ترمودینامیكی با این ایه، دو
چیزگوناگون است و نویسنده ی آن سایت سواد فیزیك ندارد.
***
kamran333
07-15-2008
پیک 270
چیزی در هستی از بین نمی رود
....................... ( نمل 75 ) ....................... «ذره ای از یک
مثقال نیز از نظر خدا ناپدید نمی شود نه در سیارات و نه در زمین، و هیچ چیز
کوچکتر یا بزرگتر از آن نیز نیست مگر اینکه در هستی همچنان باقی می ماند».
«هیچ چیز ناپدید شده ای در فضا و زمین نیست مگر اینکه در جهان عینی همچنان
وجود دارد». ..................... نکـتـه آیات: چیزی در هستی نابود نمی
شود!اصل اول ترمودینامیک اصـل ثبات و بـقای انرژی است. این اصل می گوید: در
هستی چیزی از بین نمی رود بـلـکه ماده و انرژی تغییر شکل می دهند. آیات مزبور
از اصول مسلم علمی امروز هستند...............................
بایگانی: پاسخ به جفنگیات سایت قرآنولوژی -
Mehrbod - 12-20-2012
Archive: goftegu.com - پاسخ به جفنگیات سایت قرآنولوژی - #31
***
Mazdak Bamdad
07-15-2008
پیک 271
بازگردان درست این است:
از تفسیر
المیزان:
http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j15/miza_143.htm#link370
وَ
مَا مِنْ غَائبَةٍ فى السمَاءِ وَ الاَرْضِ إِلا فى كِتَبٍ
مُّبِینٍ(75)
هیچ نهفته اى در آسمانها و زمین نیست مگر در نامه هاى
آشكار است (75)
بر این پایه باز هم این شیادان ماست مالی كرده و
آیه
بدرد نخور قران را جوری بازگردان كرده اند
كه به مهاد نخست ترمودینامیك
بخورد!
البته اگر این نادان ها مهاد نخست ترمودینامیك
را میدانستند و
میپذیرفتند، میدانستند كه بایستگی
این مهاد، یعنی مهاد پایایی ماده/انرژی،
به چم نبود آفریننده و رد بر وجود خداست!!
***
Satan
07-15-2008
پیک 272
همانگونه که جناب مزدک بامداد اشاره فرمودند، حقه
بازی این مسلمان شارلاتان در تغییر ترجمه های آیات تازینامه به حدی تابلوست
که حتی با مراجعه به دیگر ترجمه ها کاملا مشخص می شود که سایت قرانولوژی صرفا
با
تقیه و
جعل که کار تخصصی ماله کشان اسلامی است، کار خود را
پیش برده!
نمل 75: و ما من غائبة فی السّماء و الأرض إلاّ فی
كتاب مبین.
ترجمه سایت قرانولوژی:
هیچ
چیز ناپدید شده ای در فضا و زمین نیست مگر اینکه در
جهان
عینی همچنان وجود دارد!
در حالیکه ترجمه عبارت
فی
کتاب مبین : «در
کتاب آشکار»
است.
حالا باید از صاحب حقه باز و دروغ پراکن سایت مذکور پرسش شود که
جهان عینی را از کجای تازینامه استخراج کرده؟!!
***
kamran333
07-15-2008
پیک 273
با تشکر از شیطان عزیز که یاری می کنند. امید است
ایران از دست آخوند دژآهنگ(بد اندیش) آزاد شود. هر چیز را که آخوند شید
نهاد(حیله گر) سپنتا (مقدس) نشان داد ایرانی را به سوی ژاژ گوئی (پرت گویی) و
ژاژه پرستی(خرافه پرستی) کشاند. پس مزدک و شما و دیگران کمک کنید تا این کشور
شهلیده (از هم پاشیده ) آزاد گردد.
بایگانی: پاسخ به جفنگیات سایت قرآنولوژی -
Rouzbeh - 09-16-2014
همانگونه که سرور مزدک روشنگری کردند، کار آین قرانولوژیستها همانا دستکاری در سخنان الله شان است.
براستی بیشتر بازگردانهای قرآن هم بفارسی به همین روش (بکم و بیش) انجام شده است. و هر آینه پرانتزهای فراوانی باز کرده اند تا باشد که به آیهها ای که گنگ و نارسا هستند معنا بار بکنند. در آین میان بازگردان مکار المکارین الشیرازی گوی پیشی را از همگان ربوده است.