گفتگو پیرامون فمینیسم -
iranbanoo - 11-15-2013
Mehrbod نوشته: بهره که بهره است, اگر به کراننمایی[1] مارکس هم بخواهیم بگوییم, برای نمونه زن میخواهد
یک چیزی برای پوشیدن داشته باشد (پوشاک = کالا, دربردارندهیِ ارزش گُسارشیگ[2] / gebrauchswert), این را
را یا خود زن در در بدست آوردن اش کوشیده (رفته سر کار), یا در نمونهیِ ما, با شوهر کردن به مرد سپرده = بهرهکشی
چه قدر خنده آور!!
با شوهر کردن ؟:))))
حتی اگر بخواهیم مارکسیستی هم نگاه کنیم زن وفرزندان جزو مالکیت مرد اند و تمامیت وجودی زن و بچه در اختیار اوست و کسی که بهره کش است همان مالک و صاحب امتیاز و قدرت (مرد) است.
Mehrbod نوشته: درسته, ولی با پیشرفت فندآوری[3] هزینهیِ زایمان و بچهداری و سکس به 0 رسیدهاند, ولی هزینهیِ کار
و کوشش مردان نه تنها کمتر نشده, بساکه افزایش هم یافته و از همینرو میگوییم زنان همیشه بهرهکش نبودهاند:
از همین روست که میگویم زنان میتوانند در گذر زمان از وجود مردان بی نیاز شوند و آنان به دور بیندازند!
پس همان به که مردان زنان را در خانه محصور کنند و از فعالیت در اجتماع باز دارند تا حس دستمال دور انداختنی به انان دست ندهد.
اینها همه پیش فرض بود.در برابر کسی که ارزش کار را در واحد فرد در نظر نمیگیرد.یعنی یک انسان(زن)تمامیت وجودی خود را صرف تیمار کردن و تر و خشک کردن 24 ساعته مرد و بچه ها کند و از واقعیت هویتی خود بیگانه شود میشود بهره کش و فردی که بیرون از خانه کار میکند و تلاش میکند برای پیشرفت خود و اجتماعش که کاری کاملا طبیعی است و هیچ غر غری نمیتوان در آن را پذیرفت میشود انسان رنج دیده و بد بخت و فلک زده!
بعد می آیید دو عکس کار در فراز آسمانها و شرایط سخت را با یک آشپزخانه تمیز و بهداشتی کنار هم میگذارید تا به مخاطبتان برسانید که بله زنان تنها کارشان استشمام بوی گل و آسوده زیستن است و مردان خوش گذران و دست به جیب و صاحب امتیاز و قدرت بدبختان رنج دیده ای بیش نیستند!!!
Mehrbod نوشته: دخترها از آنجاییکه در ایران هزینهیِ خانه گرانه و بیشتر پسرها آروین[4] زندگی تنها و خانهیِ خودشان را ندارند این را توانستهاند بدروغ[5] جابیاندازند که کار خانه به اندازهیِ کار بیرون سخت و دشوار است,
هنگامیکه ب.ن.[6] خود من از ١٧ سالگی تنها زندگی کردهام و خانهداری را آن اندازه آسان میبینم که بسختی میتوانم کار به شمار ببرم, تازه بیشتر زمانها به ابزارهایی که کمابیش همهیِ زنان
در دسترس دارند هم دسترسی نداشتهام (برای نمونه رختشوی و خشکشوی نداشتهام و جامهها را باید برای ١ ساعت هر هفته بیرون میبردهام و ...), ولی خب کدام اینها براستی "کار" به شمار میروند؟
شما به دروغ برای زنان از مشکلات کاری مردان میگویید و طوری جلوه میدهید که کار بیرون بسی جانکاه و نخواستنی است.
منهم به مانند شما هم تنها زندگی کرده ام و هم مخارج زندگی خود را خودم عهده داشته ام .بنابراین هم میدانم خانه یعنی چه و هم میدانم کار بیرون یعنی چه.کار بیرون هر چند سخت اما جزوی از هویت فرد است و از همین روی بوده که همواره برای زنان خانه دار افسوس خورده ام که به خاطر خانه داریشان از چه شرایطی دریغ شده اند.
مردی که در روز از 8 ساعت سه ساعت هم کار مفید نمیکند و در نهایت پول به جیب میزند و در خانه پایش را دراز میکند تا زن خانه به برو بالینش شرفیاب شود و 24 ساعته در خدمتش باشد چه میفهمد که کار خانه یعنی چه؟
من خود خانه داری را به هیچ وجه تایید نمیکنم و فکر نمیکنم در شان یک انسان باشد که خود را خانه دار بنامد اما وقتی به واقعیت خانه داری و اینکه یک زن در خانه چه میکند تا خانواده چه شود فکر میکنم میبینم حرفهای شما بیش از اندازه بی انصافانه و یکطرفه است.
Mehrbod نوشته: این تنها سخن من هم نیست, نمونهوار از بانویِ نویسنده هم فرگردی[7] در همین زمینهیِ خانهداری ترزبانده[8] بودم: مردان فریب خورده - برگ 2
از این دست بانوان خایه مال زیاد داریم
گفتگو پیرامون فمینیسم -
Reactor - 11-15-2013
من فکر نمیکنم اصلا کار بیرون با کار داخل خانه قابل قیاس باشد.
کار خانه, خاله بازیست و قابل قیاس با کار بیرون نیست.
خانه را که با جاروبرقی جارو میکشند. اگر بکشند....
لباس ها هم که ماشین لباس شویی میشوید.
سفره ای را هم که پهن یا جمع نمیکنند. همه چیز روی میز اوپن سِرو میشود.
غذا هم هفته ای هشت بار از بیرون سفارش داده میشود.
ظرف ها را هم اگر زور بزنند بشورند. وگرنه شوهر باید ماشین ظرف شویی تهیه کند.
راه پله و در و دیوار هم که مُد شد به گردن شرکت های خدماتی می اندازند.
امروزه که همه زوج های تازه مزدوج به یکی و نهایتا دوتا بچه اکتفا میکنند.
بچه ای اگر داشته باشند هم که شوهر جان دَندَش نرم پول میدهد معلم خصوصی برای درس های بچه ها میگیرد.
چه کاری در خانه میکنند؟ چه نگهداری از بچه میکنند؟
من خانه ی هر کس رفتم, زن های خانه دار 24 ساعته پای تلفن وِر وِر میکردند.
این ها اگر کار داشتند که اینقدر با تلفن فَک نمیزدند.
حالا شما این را مقایسه کنید با کار بیرون از منزل مردها که سراسر استرس و خرحمالی و مشغولیت فکری است.
گفتگو پیرامون فمینیسم -
iranbanoo - 11-15-2013
Reactor نوشته: من فکر نمیکنم اصلا کار بیرون با کار داخل خانه قابل قیاس باشد.
کار خانه, خاله بازیست و قابل قیاس با کار بیرون نیست.
خانه را که با جاروبرقی جارو میکشند. اگر بکشند....
لباس ها هم که ماشین لباس شویی میشوید.
سفره ای را هم که پهن یا جمع نمیکنند. همه چیز روی میز اوپن سِرو میشود.
غذا هم هفته ای هشت بار از بیرون سفارش داده میشود.
ظرف ها را هم اگر زور بزنند بشورند. وگرنه شوهر باید ماشین ظرف شویی تهیه کند.
راه پله و در و دیوار هم که مُد شد به گردن شرکت های خدماتی می اندازند.
امروزه که همه زوج های تازه مزدوج به یکی و نهایتا دوتا بچه اکتفا میکنند.
بچه ای اگر داشته باشند هم که شوهر جان دَندَش نرم پول میدهد معلم خصوصی برای درس های بچه ها میگیرد.
چه کاری در خانه میکنند؟ چه نگهداری از بچه میکنند؟
من خانه ی هر کس رفتم, زن های خانه دار 24 ساعته پای تلفن وِر وِر میکردند.
این ها اگر کار داشتند که اینقدر با تلفن فَک نمیزدند.
حالا شما این را مقایسه کنید با کار بیرون از منزل مردها که سراسر استرس و خرحمالی و مشغولیت فکری است.
بله خوب پسران مامانی که لب تر میکنند همه چیز حی و حاضر برایشان مهیاست معلوم است که خانه داری را خاله بازی میدانند.
با این استدلال ها اگر اینطور است دو سه ساعت ولچرخ زدن و با همکاران در مورد فوتبال و این زن و آن زدن چزند و پرند گفتن کار نیست که.
گفتگو پیرامون فمینیسم -
sara - 11-15-2013
Reactor نوشته: من فکر نمیکنم اصلا کار بیرون با کار داخل خانه قابل قیاس باشد.
کار خانه, خاله بازیست و قابل قیاس با کار بیرون نیست.
خانه را که با جاروبرقی جارو میکشند. اگر بکشند....
لباس ها هم که ماشین لباس شویی میشوید.
سفره ای را هم که پهن یا جمع نمیکنند. همه چیز روی میز اوپن سِرو میشود.
غذا هم هفته ای هشت بار از بیرون سفارش داده میشود.
ظرف ها را هم اگر زور بزنند بشورند. وگرنه شوهر باید ماشین ظرف شویی تهیه کند.
راه پله و در و دیوار هم که مُد شد به گردن شرکت های خدماتی می اندازند.
امروزه که همه زوج های تازه مزدوج به یکی و نهایتا دوتا بچه اکتفا میکنند.
بچه ای اگر داشته باشند هم که شوهر جان دَندَش نرم پول میدهد معلم خصوصی برای درس های بچه ها میگیرد.
چه کاری در خانه میکنند؟ چه نگهداری از بچه میکنند؟
من خانه ی هر کس رفتم, زن های خانه دار 24 ساعته پای تلفن وِر وِر میکردند.
این ها اگر کار داشتند که اینقدر با تلفن فَک نمیزدند.
حالا شما این را مقایسه کنید با کار بیرون از منزل مردها که سراسر استرس و خرحمالی و مشغولیت فکری است.
شگفتا
با این شیوه ی تفکر میخواهید از حقوق مردان دفاع کنید ؟؟؟؟
به گمانم تمام تلاش فمینیست پیش از زیاده روی و جریان افراطی ، مبارزه با این طرز تفکر بوده است .
آن چیزی که شما مردان نمیبینید در پس کارهای روزمره و خانه داری ، فرسایش روحی زنان است .
گفتگو پیرامون فمینیسم -
Reactor - 11-15-2013
یا اسپاگتیا! حمله شروع شد...
خودت به ما رحم کن ای اسپاگتی پرنده
من فقط نظرم را گفتم
چرا اینقدر دانستن حقیقت برای شما دخترها سخت است.
من واقعا نمیتوانم بیرون از اینجا این حرف را به دخترها بزنم.
اصلا به آدم اجازه ی حرف زدن نمیدهند و 20 نفری مثل وروره جادو آدم را دوره میکنند و تا کماندویی از دستشان فرار نکنم آسوده نمیشوم.
ولی اینجا که نمیتوانید در حرفم بپرید به شما میگویم که کمی انصاف داشته باشید.
کار بخور و بخواب خانه ابدا با کار پر از استرس و تنش بیرون متفاوت است.
کار در خانه کار روتینی است اما کار بیرون کار فکری است و مرد باید پیوسته در موقعیت های مختلف از مغزش راهکار بطلبد.
این ها از آدم نیرو و توان میگیرد.
گفتگو پیرامون فمینیسم -
Mehrbod - 11-16-2013
sara نوشته: آن چیزی که شما مردان نمیبینید در پس کارهای روزمره و خانه داری ، فرسایش روحی زنان است .
گلدان آب دادن و چایی درست کردن هم شد کار فرسایشیگ؟ :e405:
گفتگو پیرامون فمینیسم -
Nevermore - 11-16-2013
دوباره این شوی متعفن کار ِ خانه آغاز شد.
امن ترین محیط کاری جهان،زندگی با دوست داشتنی ترین موجودات جهان(از دید پدر و مادر) که همان فرزندان می باشند،بهره بردن از انواع و اقسام ماشین ها که ساخته ی دستان همین مردان حمال هستند،فارغ از هرگونه استرس،بی نیاز به هر گونه خلاقیت و هوش واستعداد.این ها همه نشانگر ناچیز بودن کار ِ خانه است.
جالب اینجاست که زمانی که همین "کار ِ خانه" تخصصی می شود و مردم حاضرند برای این کار پول بپردازند،مانند آشپزی و خیاطی و شستن فرش و دیگر موارد،باز هم این مردان فلک زده اند که قبول مسئولیت می کنند.بنگرید به آشپز های حرفه ای و ببینید چند زن را پیدا می کنید.
البته همین کار در خانه هم زمانی که تعداد فرزندان 10،15 تا باشد سخت می شود، نه اینکه هر خانواده ای یک یا دو فرزند داشته باشد و یا هیچ فرزندی نداشته باشد و یک جنس در خانه باسن اش را روی مبل بگذارد و لم بدهد و دیگری باسن اش در بیرون از خانه جر بخورد.بخش ناچیزی از ارزش کار اش را دریافت کند.مجبور باشد با صد ها نفر در روز سر و کله بزند،زخمی بشود،کشته بشود تا نان همین زنان خرفت و تنبل را جور کند.زنان در همان اروپا و آمریکا هم نخستین اولویت های شان برای گزینش شغل همچنان نزدیکی به خانه،پاره وقت بودن،علاقه ی فردی و اینها است(شما بخوانید تنبلی و ...)
گفتگو پیرامون فمینیسم -
homayoun - 11-16-2013
من نگرم پیرامون پررویی زنان نگر خوبی است. دیرهنگامی است پسران نگاه سگ هم به دختران نمیاندازند.
چند سال دیگه است که دختران به زندگی بازگردند!
نگشتند هم نگشتند. ما که تو ایران زن نمیگیریم!
شما هم نگیرید!
پارسیگر
گفتگو پیرامون فمینیسم -
Mehrbod - 11-16-2013
iranbanoo نوشته: چه قدر خنده آور!!
با شوهر کردن ؟:))))
حتی اگر بخواهیم مارکسیستی هم نگاه کنیم زن وفرزندان جزو مالکیت مرد اند و تمامیت وجودی زن و بچه در اختیار اوست و کسی که بهره کش است همان مالک و صاحب امتیاز و قدرت (مرد) است.
اگر بهرهیِ یک کاری همه اش به خودتان برگردد که دیگر بهرهکشی نشده ایرانبانو, خانهداری و پاک و خواستنی
نگه داشتن خانه برای زن خانهداری که بیشتر زمان اش را در همان خانه میگذراند بیشترین بهرهاش به چه کسی برمیگردد؟ خود زن.
پختوپز, شستوشوی, همخوابی (سکس), بچهداری و ... هم همگی بیشترین سود اشان به خود زن برمیگردد و درسته, یک
اندازهای هم به مردی که ١٠ ساعتی کار میکند (با به شمار آوردن راهبندان و ...) و بگوییم ٦ ساعت اش را
هم میخوابد, به اندازهیِ ٤ ساعتی هم بهره خواهت داشت, ولی ٢٠ ساعت دیگر آن به خود زن میرسد.
ولی از کار مرد چه؟ نمونهوار مردیکه کارگریِ ساختمانی میکند چگونه از کار اش بیشترین بهره را میبرد, زمانیکه باید ٨٠%
و بیشتر آنرا به زن بدهد که هزینهیِ پوشش, خوراک, آسایش و بزرگ شدن بچهها و کرایهخانه (همگی هزینههایی مشترک) را هم داده باشد؟
پس میبینید با افمارش سادهیِ مزدائیک هم زنان بارها بار بیشتر از مردان بهرهمیبرند —> بهرهکشی
iranbanoo نوشته: از همین روست که میگویم زنان میتوانند در گذر زمان از وجود مردان بی نیاز شوند و آنان به دور بیندازند!
پس همان به که مردان زنان را در خانه محصور کنند و از فعالیت در اجتماع باز دارند تا حس دستمال دور انداختنی به انان دست ندهد.
اینها همه پیش فرض بود.در برابر کسی که ارزش کار را در واحد فرد در نظر نمیگیرد.یعنی یک انسان(زن)تمامیت وجودی خود را صرف تیمار کردن و تر و خشک کردن 24 ساعته مرد و بچه ها کند و از واقعیت هویتی خود بیگانه شود میشود بهره کش و فردی که بیرون از خانه کار میکند و تلاش میکند برای پیشرفت خود و اجتماعش که کاری کاملا طبیعی است و هیچ غر غری نمیتوان در آن را پذیرفت میشود انسان رنج دیده و بد بخت و فلک زده!
بعد می آیید دو عکس کار در فراز آسمانها و شرایط سخت را با یک آشپزخانه تمیز و بهداشتی کنار هم میگذارید تا به مخاطبتان برسانید که بله زنان تنها کارشان استشمام بوی گل و آسوده زیستن است و مردان خوش گذران و دست به جیب و صاحب امتیاز و قدرت بدبختان رنج دیده ای بیش نیستند!!!
اینها هم سخنانه کینهتوزانه و بیرون از گفتگو بودند.
iranbanoo نوشته: شما به دروغ برای زنان از مشکلات کاری مردان میگویید و طوری جلوه میدهید که کار بیرون بسی جانکاه و نخواستنی است.
منهم به مانند شما هم تنها زندگی کرده ام و هم مخارج زندگی خود را خودم عهده داشته ام .بنابراین هم میدانم خانه یعنی چه و هم میدانم کار بیرون یعنی چه.کار بیرون هر چند سخت اما جزوی از هویت فرد است و از همین روی بوده که همواره برای زنان خانه دار افسوس خورده ام که به خاطر خانه داریشان از چه شرایطی دریغ شده اند.
مردی که در روز از 8 ساعت سه ساعت هم کار مفید نمیکند و در نهایت پول به جیب میزند و در خانه پایش را دراز میکند تا زن خانه به برو بالینش شرفیاب شود و 24 ساعته در خدمتش باشد چه میفهمد که کار خانه یعنی چه؟
من خود خانه داری را به هیچ وجه تایید نمیکنم و فکر نمیکنم در شان یک انسان باشد که خود را خانه دار بنامد اما وقتی به واقعیت خانه داری و اینکه یک زن در خانه چه میکند تا خانواده چه شود فکر میکنم میبینم حرفهای شما بیش از اندازه بی انصافانه و یکطرفه است.
اینکه دروغ نیست, سرکار Reactor هم توضیح دادند, کار بیرون هزارجور است, کار خانهداری یکجور بیشتر نیست; پس درسته, برخی از مردان هم نمونهوار در شرکت کار میکنند
و زمان برای "بازی" دارند, ولی هتّا بهترین و آسانترین کارِ بیرون هم به پایِ خانهداری نمیرسد, زیرا همان کارمندی که زمان را به نوشیدن چایی و تلفتن و ... میگذراند بایستی همهیِ زمانْ
کت و شلوار پوشیده باشد و کفش به پا و پشت میز سخت بنشیند, هنگامیکه همان زن خانهدار در همان زمان روی کاناپه لمیده و دارد مانند همیشه با دوست اش تلفنی میکند و همزمان تلویزیون هم نگاه میکند.
پس اینجا هم دروغ را شما میگویید, نه ما.
پارسیگر
گفتگو پیرامون فمینیسم -
mosafer - 11-16-2013
Mehrbod نوشته: ولی از کار مرد چه؟ نمونهوار مردیکه کارگریِ ساختمانی میکند چگونه از کار اش بیشترین بهره را میبرد, زمانیکه باید ٨٠%
و بیشتر آنرا به زن بدهد که هزینهیِ پوشش, خوراک, آسایش و بزرگ شدن بچهها و کرایهخانه (همگی هزینههایی مشترک) را هم داده باشد؟
پس میبینید با افمارش سادهیِ مزدائیک هم زنان بارها بار بیشتر از مردان بهرهمیبرند —> بهرهکشی
چه اصراری دارند این مردان ازدواج کنند که نیم بیشتری از حقوق خود را خرج زن بکنند و بعد منت، بر سرش بگذارند؟
زن از نظرتان موجودی خرفت و تنبل هست؟درست،سمتشان نروید و به همسری انتخابشان نکنید
اگر مدافع حقوق آن مردان بدبخت و بیچاره ای هستید که نمیتوانند از حقشان دفاع کنند کاری بس بیهوده هست آنها اگر خود، عرضه داشتند اسیر چنگال زنان نمی شدند:))
+
بحث ،پیرامون فمینیسم مزحکترین مباحث در هر فرومی هست نه خاص اینجا،چون کوچکترین دفاع از حقوق یک زن برابر ست با فمینیسم بودن او.
فمینیسمی که از نظر مردان جز حقارت برای زنان نیست