اصلاح شخصیت -
Anarchy - 09-28-2012
Ouroboros نوشته: درست است که تعریف نرمال شدنی نیست و اگرهم باشد نادرست خواهد بود، اما اگر شما چیزی را درخود نمیپسندید و نقص شخصیت میپندارید باید که بیدشواری بتوانید آنرا تغییر بدهید. اینکه چرا عادات بد با ما میمانند و باعث رنج دیدن ما در سراسر دوران زندگی میشوند و حتی در پرتگاه نابودی دست از آنها برنمیداریم چیزیست که باید پیرامون آن به گفتگویی جدیتر بپردازیم. فرهشت نغزی را برگزیدهاید!
امیرجان بدبختانه حتی نمیشه مطمئن بود چیزی که من نمیپسندم اصلا ایراد هست یا نه!! به عبارت دیگه، من هستم که خصوصیات و باورهام رو کنترل و سازماندهی میکنم یا بر عکس؟
اصلاح شخصیت -
Ouroboros - 09-28-2012
Anarchy نوشته: امیرجان بدبختانه حتی نمیشه مطمئن بود چیزی که من نمیپسندم اصلا ایراد هست یا نه!! به عبارت دیگه، من هستم که خصوصیات و باورهام رو کنترل و سازماندهی میکنم یا بر عکس؟
البته سنجههای پرشماری برای داوری به این پدیدهها هست، برای مثال کارکرد اجتماعی. پرخوری و چاقی، یا سیگار کشیدن اعمالی هستند که بطور فوری یا در بلند مدت میزان بازده اجتماعی فرد را کاهش میدهند. سقوط این بازده هرچند در ظاهر تضادی بنیادین با فردیت نداشته باشد، و شاید حتی برخی بدلیل ذات سرکوبگر جوامع فعلی آنرا نکتهای مثبت تلقی بکنند، در نهایت منجر به دسترسی کمتر فرد به منابع، امکانات و موقعیتها میشود و برای خود او هم خوب نیست ..
شاخص رضایتمندی هم تا جایی که با عینیت سرشاخ نشده عنصریست کلیدی و مهم: اگر شما مبتلا به سندروم وسواسی-روانی نیستید، و شماری از رفتارهای خود را نمیپسندید یعنی که آنها باید دگرگون بشوند، منشاء این نپسندیدن هرچه میخواهد باشد.
جلب رضایت دیگران هم انگیزهی دیگریست برای تغییر کردن. گاهی شما رفتاری را میپسندید و به آن خو کردهاید و ناراحتی هم از آن ندارید، این عادت لطمهای را هم به کسی نمیزند. اما شخصی که در زندگی شما نقشی اساسی ایفا میکند با آن مشکل دارد، و شما با سنجیدن و سبکسنگین کردن منافع راضی نگه داشتن آن شخص یا پافشاری بر آن رفتار، تصمیم میگیرید که دست به «اصلاح شخصیت» بزنید.
و ...
به زعم من بهتر است پیش از جلوتر رفتن گفتگو، مشخص بکنیم که آیا قصد ما برسی راهها و «چگونگی» اصلاح شخصیت است یا دلایل و بایستگیهای آن؟ یا کمی از هر دو؟
اصلاح شخصیت -
Alice - 09-28-2012
خب یه کمی هم به مشکل من بپردازید... :e058:
الان پاییز شدهــ... و مشکلمـــ... چنیدن برابر...
!
اصلاح شخصیت -
Anarchy - 09-28-2012
Ouroboros نوشته: به زعم من بهتر است پیش از جلوتر رفتن گفتگو، مشخص بکنیم که آیا قصد ما برسی راهها و «چگونگی» اصلاح شخصیت است یا دلایل و بایستگیهای آن؟ یا کمی از هر دو؟
به نظرم حالا که این بحث شروع شد کمی سیستماتیک تر پیش بریم بهتره...ابتدا دلایل و بایستگی بعد راه ها و چگونگی!! هیچ کدام از اینها به تنهایی مفید نیست.
اصلاح شخصیت -
Mehrbod - 09-28-2012
Alice نوشته: خب یه کمی هم به مشکل من بپردازید... :e058:
الان پاییز شدهــ... و مشکلمـــ... چنیدن برابر... !
در افسرده شدن از هوای ابری پس با دوستمان sonixax هنبازید!
برای احساساتی نشدن باید چندین گام را رفت:
1- شناخت احساس و کارکرد آن
2- درآوردن زمانهایی که احساساتی میشوید (اندیشدین یا reflect کردن روی خود)
3- درآوردن رویکردهایی که بجای احساسی شدن میتوانید بکار ببرید.
4- آزمودن رویکردها و اگر نیاز بود برگشت به 2
احساس روی هم رفته چیز خوبی است، گفتیم همان «اندیشه پیشپرداخته» یا از پیش پردازش شده احساس است که به فرایند فرگزینی (تصمیمگیری) بسی تندا میدهد.
احساساتی شدن نیز کارکردهای بسیار دارد و باید میان خرد و احساس یک همسنگی (توازن) خوب پابرجا کرد.
اصلاح شخصیت -
Alice - 09-28-2012
Mehrbod نوشته: در افسرده شدن از هوای ابری پس با دوستمان sonixax هنبازید!
چه عجب بالاخره یه آدم احساساتی هم اینجا پیدا شد...
!
فکر می کردم همه اینجا مثل ربات میمونن که فقط مغزشون بیش از اندازه سازماندهی شدهــــ...
:) جسارت نشه
اصلاح شخصیت -
Reactor - 09-29-2012
Mehrbod نوشته: بدید من بالیدن بخود و سرافرازی (=غرور) یکی از زابهای بسیار پسندیده است و در
فرهنگ ما هم همواره خودخواهی و خویشتنداری بهتر از بندگی و چاپلوسی به شمار رفتهاند
به نظر من احساس غرور یکی از مضر ترین و بی جا ترین و بدردنخور ترین احساساتی هست که در وجود تمام انسان ها به نحوی وجود دارد و انسانی که قصد پیشرفت دارد باید به هر نحوی غرور خود رو خفه کند!
اصلاح شخصیت -
Reactor - 09-29-2012
Ouroboros نوشته: ابرمرد را هنگامی که بیش از آنچه به راستی برازندهاش بود منممنم کرد با تیپا انداختند بیرون، و حتی شفیقترین رفیقش(مزدک)حاضر نشد همراه او برود و پس از پایان اخراج یک هفتهای به گفتمان بازگشت
بزنم به تخته :e405: حافظه ی بسیار خوبی دارید. قدرش را بدانید. من رو یاد هارددیسک کامپیوتر انداختید
اصلاح شخصیت -
Reactor - 09-29-2012
Alice نوشته: میگم بچه ها به نظرتون آدم چیکار باید بکنه که احساساتی نباشهـــ... ؟
این یکی از مشکلاتیه که خیلی اذیتم می کنهـــ... !
چطور کنترلشون کنیمــــ... ؟
باید سعی کنید منطقی فکر کنید. البته بنا به ذات صفات هورمون استروژن این برای جنس شما فکر میکنم کمی سخت باشه ولی سر و کله زدن در محیط های کاری با مردها به نظرم خیلی به رشد منطق در خانم ها کمک میکنه.
باید سعی کنید در دنیای واقعی و رئال زندگی کنید.
اصلاح شخصیت -
shirin - 09-29-2012
ببخشید من نمیتونم نقل قول کنم ولی در جواب دوستی که گفته تعریف نرمان بودن سخته باید بگم اتفاقا نرمال بودن تعریف بسیار ساده ای داره. شخصی که معمولا در آرامش به سر میبره یه آدم نرمال هست. کسی که به هر مساله ای به اندازه ای باید بها میده نه بیشتر نه کمتر. زندگی رو نه اونقدر سخت میگیره که در عذاب بیفته خودش یا اینقدر بیخیال هست که دیگران رو به عذاب بندازه.