دفترچه
چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟ - نسخه قابل چاپ

+- دفترچه (https://daftarche.com)
+-- انجمن: تالارهای همگانی (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C)
+--- انجمن: هماندیشی (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C)
+--- موضوع: چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟ (/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%88-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%9F)

صفحات 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27


چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟ - kourosh_iran - 04-09-2015

Mehrbod نوشته: Wired 8.04: Why the future doesn't need us.
من همین صفحه اول و دومش رو سطحی نگاه کردم، مثلا اومده گفته بشر آنتی بیوتیک ساخته و حالا میکروبهای مقاوم در برابر آنتی بیوتیک بوجود آمدن!
آخه این چجور استدلالی هست میخواد ازش چی نتیجه بگیره من نمیدونم!!
انگار که مثلا حالا اون موقع که مردم فله ای از طاعون و بیماریهای دیگر میمردن بهتر بود از اینکه الان میکروبهای مقاوم به آنتی بیوتیک داشته باشیم!!
بهرحال ما نهایتش میرسیم به همون وضع گذشته از این نظر، دیگه بدتر که نمیشه! میشه؟
تازه هیچوقت هم فکر نمیکنم به اون شکل بشه. ناسلامتی ما الان حداقل میدونیم میکروب چیه و چطور کار میکنه. آنتی بیوتیک نشد آینده احتمالش زیاده درمانهای دیگری بوجود بیان. حداقل میدونیم چطور اینا رو کنترل کنیم و مثلا از سرایت و همه گیری چطور جلوگیری کنیم و موارد بهداشتی و این حرفا.

بنظر من این افراد یجورایی چون متوجه شدن که آینده اونقدر که فکر میکنن تحت کنترل و قابل پیشبینی نیست، ولی از قبل روی این فرض بودن و بهش دلخوش بودن، حالا دچار یجور فروپاشی و واپس زنی از نظر روانی میشن یا بهرصورت خودشون رو میبازن و میزنن توی اون وادی. وگرنه این مسائل اونقدرها هم جدی و سیاه و شوم نیست!


چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟ - sonixax - 04-09-2015

kourosh_iran نوشته: ولی sonixax جان من فکر میکنم احتمال وقوع یک جنگ جهانی و استفاده گسترده از سلاح های کشتار جمعی بیشتر از این حرفها باشه. یعنی از یک در میلیون خیلی بیشتره. هر آن ممکنه اتفاقی بیفته در کوتاه مدت و نهایت میان مدت شرایط چنان پیچیده بشه که جنگ جهانی و تهاجم اتمی (بهش میکروبی و شیمیایی رو هم اضافه کن) رخ بده.

ابرقدرتهای اتمی دنیا چند تا هستند ؟!
آره اگر ایران و طالبان و داعش و ... هم دسترسی به بمب اتمی داشته باشند ممکنه. ولی شرایط فعلی خیلی پایدار تر از اونی هست که بخواد یک جنگ هسته ای درش راه بیوفته.
کره شمالی هم درسته که بمب اتمی داره، ولی بمبهاش به قدری گندست که فقط به درد آزمایش وسط بیابون میخوره نه سوار کردن روی موشک و هواپیما و ...

kourosh_iran نوشته: اصلا چرا همه این سلاحها رو دو دستی چسبیدن و ول نمیکنن؟ اگر در عمل امکان استفاده از اونا ناچیزه پس چرا اینقدر هزینه و آپگرید و ریسک مسائل دیگر مثل تروریسم؟ چرا نمیان با هم توافق و همکاری کنن در این زمینه؟ اینکه اونایی که دارن میخوان حفظ کنن و بقیه هم دنبالش هستن نشون میده که امکان استفاده از این سلاحها رو در عمل بقدر کافی میبینن و این اجازه رو برای خودشون تحت شرایط مختلفی متصور میدونن.

قدرت بازدارندگی!!!
وقتی فرانسه بمب اتمی داره خیالش از بابت حمله اتمی یک کشور اتمی دیگه راحته چون اون کشور میدونه که پاسخ اتمی دریافت خواهد کرد. برای همین هیچ وقت دو تا کشور اتمی با سلاح اتمی به جون هم نمیوفتند مگر اینکه مثل داعش باشند.
دلیل اینکه همین کشورها انقدر زور میزنند که بقیه اتمی نشند هم همینه! وقتی سلاح هسته ای همه جا فق و فراوون بشه احتمال اینکه به دست امثال داعش هم بیوفته بیشتر میشه و در نتیجه احتمال استفاده ازش.
البته این رو هم نباید فراموش کرد که قدرتهای هسته ای حتا اگر خطر گروه های تندرو و دیوانگان هم نبود دوست ندارند که برتری نظامی خودشون رو از دست بدند.

بعد بمب اتمی در مقابل سلاح هایی که میشه با دانش فعلی درست کرد مثل بمبهای نتورونی اسباب بازی بیش نیست.


چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟ - Russell - 04-11-2015

Mehrbod نوشته: این دو بستگی یکراست به این دارند که ما چه اندازه زمان داشته باشیم. شوربختانه, کسانیکه در فند و
دانش های عملی آگاهی چندان ندارند میپندارند که ما اگر نه هزاران سال, دستکم چند سده‌ای
زمان در دست داریم که بخواهیم آرام آرام و موشکافانه در انگیختار‌ها و علت‌ها فروبرویم,
ولی واقعیت امر اینچنین نیست و به همان وضعیت دزد چاقوکش بسیار نزدیکتر میباشد.

در دست دیگر, این گفتمان‌ها امروز آغاز نشده‌اند, بساکه اندیشمندان بسیاری در این گفتمان همراه و همباز بوده‌اند و
دورترین آنها به دائو و تائوگرایی به هزاران سال پیش سر میکشد و تا ژان ژاک روسو و ژاک الول و سرانجام نزدیکترین
آن تئودور کازینسکی از خود دنباله دارد. پس, ما در جایگاه بشریت هزاران سال و از آغاز همان تمدن میشود
درباره‌یِ همه اینها بنیکی اندیشیده‌ایم و ستیز با تمدن و اهرم پیشراننده‌یِ آن, تکنولوژی, پرسمان تازه‌ای به شمار نمیرود.

من البته اعتراف میکنم، با اینکه نسبت به تکنولوژی های نوین تا حدی آگاه بودم
ولی باز با خواندن درباره‌اش متوجه‌ام به غریب الوقوع بودن آن جلب شد.
بنظر میرسد این راهی که جامعه‌یِ امروز میرود قابل ادامه نیست و از هر نظر در
حال سقوط است. تنها مشخص نیست که کدام اول اتفاق میافتد. البته برایم
جالب است بدانم که امروز تخمین زده می‌شود که چه موقع به نقطه‌یِ بحرانی میرسیم؟


Mehrbod نوشته: بی‌کنشی و نظریه‌پردازی محض و بیهوده در جهان امروز خودگواه است. دانشمندان بسیاری هستند که
دارند همین امروز بروشنی هر چه بیشتر میگویند ما داریم خود بدست خود خودمان را نابود میسازیم, ولی
بجای آنکه در برابر دیدگاه خودشان راهکاری عملی داشته باشند, به فانتزی,
نویسندگی, خودفریبی و در یک جمله, به سرگرم شدگی و پذیرفتن شرایط تن میدهند.

برای نمونه, Bill Joy بنیادگذار Sun Microsystems, یکی از بزرگترین ابرشرکت‌هایِ رایانه‌ای در این
نوشتار خود بروشنی هر چه تابانتر به اینکه با روند کنونی آینده‌ای برای ما آدمها در کار نیست میپردازد:

Wired 8.04: Why the future doesn't need us.

و سپس در پایان همین نوشتار راهکاری آبکی, خام, سست و سراپا فانتزی‌‌گونه میدهد که
همه‌یِ دانشمندان بیایند مانند پزشکان که سوگند سقراط میخورند, اینها هم در سرتاسر! جهان
سوگند دانشیک بخورند و از رفتن به سوی میلیون‌ها راه نابودی خودداری نمایند.

خودفریبی مرزی نمیشناسد. در اینجا همین اندیشمند برجسته نمیتواند ببیند که همین سوگندنامه‌یِ
سقراط در همین یک پیشه‌یِ پزشکی تاکنون نتوانسته کوچکترین سودمندی عملی از خود داشته باشد و آنگاه
این, چگونه قرار است با گستراندگی اش به همه‌یِ رشته‌ها و پیشه‌ها و رسته‌هایِ دانش, به ناگاه سودمند و بازدارنده واقع شود؟

بنظر من مقاله‌یِ بیل جوی جالب بود و از به نگاه معمول اهل تکنولوژی اتفاقا بسیار
پخته‌تر بود. درباره‌یِ مسائل دنیای امروز تنها راهکار یافت شده بنظر میرسه دعوت به تغییر
دموکراتیک هست، که اگر هر کس مثلا بنزین استفاده نکنه جنگل‌هایِ کانادا از بین نمیرند
و از این قبیل. من اتفاقا بنظرم میرسه روی نکته‌یِ درستی دست گذاشته شده و بیخود نیست
کسی مثل نیکلاس طالب هم که مخالف تکنولوژی هست توجهش به مطالعه‌یِ گذشته هست.
البته درست میگی، این مطلب تازه مساله رو مشخص کرده و نه راه حل که امروز پزشکی هم
بازار شده و وقتی وجدان و احسان تعلق به مردم نباشد سوگند هم میشود باد هوا.


چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟ - Russell - 04-11-2015

Mehrbod نوشته: این تقارن پیوندی به شکست یا پیروزی در چهره‌یِ کلان کارها ندارد. برای نمونه تفنگ در برابر نیزه ابزاری بسیار
شکننده به شمار میرود, ولی این شکنندگی آن اندازه نیست که هرگز مایه‌یِ شکست تفنگ‌دار در برابر نیزه‌دار باشد.

در جنگ نیز همینگونه است, شما درست میبینید که جنگ پارتیزانی کمابیش همیشه پیروز است, ولی باید به
این نکته هم بنگرید که پارتیزانان در اینجا تنها زمانی پیروز‌ میدان اند که گروه کوچکتر, ناتوانتر و از بازی
بزرگتر بیرون افتاده باشند; درست از نقطه‌ای که پارتیزان میکوشد به چیزهای پیشرفته‌تر و برتر
دست یابد و میآغازد به "سنگین‌" شدن و "پیشرفته" شدن, همه‌یِ مزیت خود را از دست میدهد.

پس به سخن دیگر, پارتیزان را میتوانید همچون ویروس سرماخوردگی ببینید که هیچ جوره از میان رفتنی نیست و
تنومندترین و تندرست‌ترین آدم را نیز هر از چندی قربانی خود میکند, ولی, در سرانجام کار این یک سرماخوردگی,
یک آزردگی کوچک بیشتر هم نیست و در برابر سیستم شکننده‌ ولی پیشرفته تن, در چهره‌یِ کلان, همواره بازنده خواهد بود.
Mehrbod نوشته: در سوی دیگر, نابودی این سیستم از راه این بی‌تقارنی شدنی‌ست, زیرا
پیشرفتگی و بزرگ شدن پیوندی کمابیش همیشگی و همروند با شکنندگی دارد.
گونه‌هایِ جانوری پیشرفته بآسانی انقراض‌پذیر‌ اند. پستانداران و جانداران بزرگتر و پیشرفته‌تر
همچون فیل, شیر و اسب و هتّا خود آدمی را میتوان بسیار آسانتر ریشه‌کن و منقرض نمود, تا
هنگامیکه با جانداران بسیار ساده‌تری مانند موش و مور و باز ریزتر, باکتری‌‌ها (عملا ناممکن) دست به سنجش زده میشود.

ازینرو درست همانگونه که یک آدم را میتوان با یک ضربه بجا به گیجگاه (آسیبگاه) ناکار نمود, در برابر سیستم
پیشرفته‌یِ تکنولوژیک نیز شدنی است که از این شکنندگی کژبهره جسته و با ضربه‌ای کاری و مهلک, آنرا از پا درآورد.
در مورد قضاوت درباره‌یِ «آزردگی کوچک» بودن ویروس سرماخوردگی بنظرم
هنوز برای قضاوت زود باشد ولی، بنظر من می‌رسد که اینجا هم شما این تقابل
سیستم‌ها را بصورت چرخه‌ای دائمی میبینی و این اتفاقا بسیار منطبق است
با دیدن تاریخ انسان بصورت یک چرخه.
البته بنظرم میرسد که این شکنندگی سیستم‌هایِ پیچیده تا حد زیادی هم وابستگی
به متمرکز بودنشان دارد. در فیلمی مثل ترمیناتور هم همین عدم تمرکز است که بعنوان
مشکل اصلی نشان داده می‌شود.
بنظر میرسد «سیستمی» که از آن صحبت میکنیم بیشتر از اینکه شبیه به یک انسان
با سیستم عصبی متمرکز باشد، شبیه به نوعی حشره است که بصورت یک ابرارگانیسم
درآمده.


Mehrbod نوشته: اکنون اگر همه‌یِ اینها کنار یکدیگر چیده و سنجیده شوند, درست کردن سیستم از راه این بی‌تقارنی شدنی
نیست, زیرا, راستادهی سیستم نیاز به سیستمی پیشرفته‌تر از خود آن دارد; درست همانجور که پند و
اندرز را کسی میتواند بدهد که از دیگری خردمندتر, کارآزموده‌تر و سرد و گرم روزگار چشیده‌تر
باشد, بهمینسان نیز راستادهی سیستم تکنولوژیک را تنها سیستمی میتواند انجام دهد که
از او بزرگتر, هوشمندتر و دوراندیشتر باشد, که همچون سیستمی در دست نیست.

این البته درست است ولی اینرا هم باید در نظر داشت که این چند و اندرز
فقط به پیچیدگی فرد سخنگو مربوط نمیشود. تمدن بشری یعنی انتقال دانش.
این‌ست که توصیه یک پزشک یا مهندس را هم اگر در نظر بگیریم تنها تجربیات
خود او نیست که تجربیات نسل‌ها تجربه و آزمایش است.
ولی این هم درست است که کنترل نیاز به پیشبینی دارد من هم اینرا با فرض
نوعی محدودیت تکنولوژیک گفتن و ما اگر به عصر حجر هم برگردیم باز تکنولوژی را
محدود کرده‌ایم و به عقب رانده‌ایم نه اینکه از آن رها شده باشیم.


چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟ - m@hdi - 04-11-2015

andishmand نوشته: 9. اما در مورد حذف پست و اخراج شدن در سایت گفتگوی دینی مسئله متفاوت است. باری اینطور که من دیده ام، تا وقتی کاربر دگراندیش توهین نمی کند فقط پست ارسال می کند، نه حذفی هست و نه اخراجی مگر وقتی که کاربر به تکرار مباحث و ارسالهای کیلویی اقدام کند که خب چنین مواردی در اینجا و گفتگوداتکام هم اخراج داشته و دارد، مثل منصور و فاتح که از گفتگوداتکام اخراج دائمی شدند. مسلم است که وقتی کاربری کارش بشود گند زدن به بحث، وجودش هم در هیچ سایتی تحمل نمی شود. حال گاهی هم دگراندیش بعد از یک دوره بحث حوصله اش سر می رود شروع می کند به توهین به مقدسات اسلامی، مثل دوستتان m@hdi دیگر نمیشود انتظار داشت که با ایشان برخورد جدی صورت نگیرد. در سایت گفتگوی دینی و اسک قرآن مسلمانها هم حق فحاشی به شما و وحشی خطاب کردنتان را ندارند و من به عینه شاهد برخوردهای شدید تا سر حد اخراج با مسلمانهایی که به دگراندیش توهین کنند بوده ام، در حالی در گفتگوداتکام و اینجا ما را میتوانستید و میتوانید وحشی و نفهم و کودن خطاب کنید و طرف مسلنان حتی حق برگرداندن حرفتان به خودتان را هم ندارد. یادتان هست که دوستتان satan شکلکهایی سبزرنگ می ساخت و در آنها به ما توهین می کرد؟(آن هم وسط بحثهای جدی) یادتان هست روز شهادت حضرت فاطمه، آمد تبریک گفت و چه تعابیر زشتی را در مورد ایشان به کار برد؟ آیا این رفتارها صحیح است؟ بد نیست بدانید دوستتان satan در یکی از نمایشگاهها به دیدن مدیر وقت سایتکانون گفتمان قرآن رفته بود و گفته بود من بلواسکای هستم! در حالی که هم ما مبدانستیم که صاحب آیدی بلواسکای کیست و هم خود ایشون میدونست که ما می شناسیمش. حالا وقتی فرد فحاش و بی چاک دهنی مثل ایشون با مدیر اون زمان سایت ملاقات میکنه و کسی باهاش برخوردی نمیکنه، باید در مورد وحشی انگاشتن تمامی مسلمین قدری تجدید نظر کنید.
و صدالبته آنچه در گفتگوداتکام به سر من آمد امری متفاوت بود زیرا حذفها در یک بحث جاری و عادی رخ نداد بلکه وقتی یکی دو ماه من در سایتشان غیر فعال شدم، چیزی در حدود صد پست از من رو از تاپیکهای مختلف حذف کردن.

مشغول گشت و گذار در اینجا بودم که آیدیم رو دیدم و بحثی که جناب andishmand کرد. آیدی من در گفتگوی دینی همین m@hdi بود ولی این اولین آیدی من نبود و همچنین آخریش. نمیدانم شما چند وقت در اسک دین فعالیت کردید ولی من از پاییز 91 تا کنون 100 ها پست زده ام نه پست های چند کلمه ای بلکه پست های چند خطی یا چند بندی. اکثر این پست ها در جواب به کسانی بوده که حرفم رو زیر سوال برده بودند.

به بنده انگ توهین زدند چون گفتم فلان استدلال احمقانه است فلان حکم وحشی گریست یا مثلا محمد و علی را به اسم اصلی خودشان صدا میزدم بدون پیشوند و پسوند. این حرف ها کجایش توهین آمیز است؟! شما خودت بشین تلویزیون ببین یا رادیو گوش کن یا روزنامه و مجله مطالعه کن ببین که اگر این حرف ها توهین باشد عملا باید همه رسانه ها جمع شود! چرا فعالان حقوق بشر میگویند رسانه ها باید آزاد باشند؟ خود آقای ازغدی پور میگوید اسلام گفته فردی رو در حالی که نیست و نمیتونه از خودش دفاع کنه محکوم نکنید بعد خودش 2 دقیقه دیگه شروع میکنه همه حکام جهان رو مثل اوباما محکوم میکنه به این دلیل و اون دلیل!

من در آنجا اگر هم توهینی میکردم توهینی کنایه آمیز و سبک بود و در حد توهینی که طرف مقابلم کرده نه توهینی سنگین مثل فحاشی و اگر پست ها و تاپیک های پاک شده من رو برگردونند خواهید دید من لفظی که به کار میبردم از لحاظ ادب در همه مواقع از ادب کاربران مسلمان بیشتر بود و در شرایطی که لحن نامناسب میشد من به کارشناس هشدار میدادم ولی کارشناس توجهی نمیکرد و من صرفا توهینی به همان شکلی که طرف مقابلم کرد به او میکردم (شاید کمتر عمرا بیشتر) ولی مدیران پست های من را پاک میکردند و در بعضی موارد که اصلا خودم احساس میکردم طرف مقابلم حرفی برای گفتن نداره تاپیک را قفل میکردند تا بیشتر گندش درنیاد! که این مربوط میشه به تاپیک هایی که در نقد ولایت مطلقه فقیه نوشتم و نشان دادم که اسلامی نیست که نتیجتا تهدید هم شدم اون هم از سوی مدیر اصلی سایت.

در مورد نقد شخص خامنه ای هم که یادمه با لحنی بسار لطیف و صرفا با گفتن اینکه ایشان اشتباه کرده (نه اینکه غرضی که داره رو بهش بچسبونم) و نامش را هم آیت الله خامنه ای مینوشتم مثل آیت الله خمینی ولی این پست ها در اسک دین واکنش خیلی شدیدی به همراه داره یعنی حذف سریع پست و اگر تاپیک باشد حذف سریع تاپیک و اخطار جدی! یادمه در یک تاپیک راجع به ایرادات خامنه ای حرف زدم و کاربران ارزشی هم در بحث شرکت کردند و حتی به من توهین کردند ولی من بدون در نظر گرفتن توهینها ادامه دادم و بعد از چند صفحه تاپیکی که دنبال کننده فراوانی داشت و زمانی که بحث باز و روشن شده بود و مشخص شده بود که خامنه ای اشتباه کرده تاپیک حذف شد! آیدی من هم به جرم توهین به رهبری (خب رهبری معصوم هستند و انتقاد از ایشان یعنی توهین به ایشان!) 6 ماه بن شدم!

شما خودت نگاه کن یک کتاب در نقد شیعه پیدا نمیکنی چه برسه به نقد اسلام! مثلا کتاب 23 سال با نهایت احترام در مورد محمد سخن میگوید و فقط واقعیات زندگی محمد براساس قرآن و سنت را میگوید. آیا اجازه انتشار پیدا میکند؟ بر این کتاب چند ردیه نوشته شده پس دیگه دلیلی بر عدم نشرش وجود نداره اما چرا باز هم چاپ نمیشه؟ چون میدانند پاسخ مناسب به حرف های آن کتاب را ندارند و کسی با خواندن حرف های ردیه اسلامی که رها کرده را دوباره در آغوش نمیگیرد همانطور که جوابی برای حرف های من نبود و بهم توهین کردند و پست ها و تاپیک هایم پاک شد و خودم هم با تهدید بن شدم.

پس لطفا الکی طرفداری این سایت را نکنید.


چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟ - undead_knight - 04-12-2015

اینکه انسان بدون تکنولوژی "آزادتر" از وقتی هست که تکنولوژی داره، توهم هست. بله ممکن هست روزی برسه که انسان توسط تکنولوژی کاملا نابود بشه، یا به اسارت تکنولوژی در بیاد ولی آیا انسان در وضع "طبیعی" آزادتر هست؟!
انسان در وضع طبیعی فاقد ابزارهایی کارا در مواجه با طبیعت هست، اگر اتفاقی در طبیعت بیافته که پتانسیل منقرض کردن یا نابودی بخش اعظم انسان ها رو داشته باشه نمیتونیم بدون تکنولوژی باهاش مقابله کنیم، وابستگی و کنترل شدن ما در طبیعت فرقی با وابستگی و کنترل شدن توسط ساخته های خود ما نداره.
یا ما ابزاری نیرومند برای کنترل طبیعت داریم، پس اون ابزار میتونه ما رو هم کنترل کنه یا اینکه ما ابزاری نداریم و توسط طبیعت کنترل میشیم.

تاریخ هم همونطور که بعضی دوستان اشاره کردند بیشتر "چرخه" مانند هست و این باعث میشه الزاما "پایان" خاصی رو نشه برای تاریخ متصور شد،یعنی لزوما پیشرفت تکنولوژی ما رو به نقطه بی بازگشت نمیرسونه و یا بازگشت به سنت هم پایانی بر میل به تغییر و پیشرفت در انسان ها نخواهد بود.

در هر حال به نظر من تصور گذشته های خوب/ آینده های خوب دو روی سکه یک توهم هستند و ناشی از نداشتن تجربه دست اول هستند که ما با "تصورات" خودمون اونها رو جایگزین میکنیم.


چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟ - kourosh_iran - 04-14-2015

sonixax نوشته: کره شمالی هم درسته که بمب اتمی داره، ولی بمبهاش به قدری گندست که فقط به درد آزمایش وسط بیابون میخوره نه سوار کردن روی موشک و هواپیما و ...
خب این وضعیت چطور میشه تضمین کرد تا چند سال دیگه همینطور بمونه؟
بعد اون مواد اتمی و فناوریش ممکن نیست از طریق کرهء شمالی دست دیگر کشورها یا تروریست ها بیفته؟

نقل قول:بعد بمب اتمی در مقابل سلاح هایی که میشه با دانش فعلی درست کرد مثل بمبهای نتورونی اسباب بازی بیش نیست.
باز از اون حرفا زدیا!
من ویکیپدیا و مقالات علمی و فناوری درمورد همه چیز زیاد میخونم.
بمب نوترونی هم چیزی نیست جز یک نوع خاص از بمب اتمی! مزایا و معایب و محدودیت های خودش رو داره. تاجاییکه میدونم و یادم میاد نوشته بود که در بمب نوترونی به بخش بزرگی از نوترون هایی که در فرایند واکنش زنجیره ای تولید میشن بجای اینکه اونا رو در محیط واکنش محدود و متمرکز و منعکس بکنن (که باعث تشدید واکنش میشن در اون حالت) اجازه داده میشه که فرار کنن، و خب این نوترون ها در حجم و شدت بالایی که یک انفجار اتمی تولید میکنه تا یک فاصله ای (مثلا چند صد متر یا شاید بیشتر بسته به قدرت بمب) کاملا کشنده هستن. ولی از اون طرف فرار این نوترون ها باعث کاهش شدت انفجار و خسارت فیزیکی اون میشه. پس بمب نوترونی شدت انفجار و تخریب فیزیکی کمتری داره، اما در مقابل موجودات زنده رو تا یک فاصله ای براحتی میکشه. البته احتمالا این مسئله در خیلی جاها یه مزیته چون هدف خیلی وقتا همون کشتار انسانها و موجودات زنده است نه تخریب فیزیکی مثلا ساختمانها و غیره. اصلا ممکنه برای همون مقدار کشتار توسط تخریب فیزیکی، نیاز به قدرت انفجاری خیلی بیشتری باشه، چون ساختمانهای محکم و موانع فیزیکی میتونن تا حد زیادی جلوی اثر فیزیکی انفجار رو بگیرن (بخصوص در فواصلی که بقدر کافی دور از مرکز انفجار باشن).
ولی بهرحال اینکه شما اینقدر گندش کردی نمیدونم تعریفت از بمب نوترونی چی بوده از کجا آوردی!!

بمب هیدروژنی هم که میدونی یک نوع بمب اتمی است که از بمب های شکافت هسته ای قدرت به مراتب بیشتری داره و از همجوشی هسته ای اتم های هیدروژن استفاده میکنه. بمب های اتمی شکافتی معمولی که نسل اول بودن از شکافت هسته ای اورانیوم یا پلوتونیوم و این حرفا استفاده میکنن. در بمب هیدروژنی هم البته درواقع یک بمب شکافت هسته ای هست اول که مرحلهء اول رو شروع میکنه و فشار و دمای بسیار بالایی که برای اتفاق افتادن همجوشی هسته ای نیازه توسط انفجار اولیهء شکافت هسته ای ایجاد میشه (این چاشنی از نوع شکافت هسته ای میتونه خیلی کم قدرت تر از قدرت کلی بمب و همجوشی هسته ای باشه). حالا البته یکسری فرعیات و جزییات و داستانهای دیگه هم داره که بگذریم ازش (اگر خواستی بگو بگم).

تاحالا هم هیچ سلاحی قویتر و مخوف تر از بمب اتمی نیامده. قوی ترین نوعش هم بمب هیدروژنیه (بمب همجوشی که از نوع thermonuclear هستن).


چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟ - kourosh_iran - 04-14-2015

راستی فکر کنم جایی در مورد این صحبت کردی که انسان امروز هم اگر بخواد میتونه بره در طبیعت زندگی کنه.
باید بگم بله شدنی هست ولی نه به راحتی و گستردگی زمانهای قدیم.
الان من مثلا توی جنگل هم که برم بعد بزنم یه خرسی پلنگی چیزی رو بکشم ممکنه منو دستگیر کنن بندازن زندان بگن گه خوردی حیوانات رو بدون مجوز شکار کردی اونم حیوانات اینقدر مهم و حفاظت شده و در معرض خطر انقراض! ولی در گذشته کی این مسائل بوده؟
بعدم الان غنای طبیعت و میزان حیوانات و شکارها و بطور کلی منابع طبیعی موجود فکر میکنم قاعدتا کاهش چشمگیری پیدا کرده. چون مکانهای زیست اونا محدود شده، شکار شدن و میشن، جمعیت آدمها زیاد شده، دخالت و آلودگی در محیط زیست زیاد شده و غیره.
خلاصه به این راحتیا هم که میگی نیست. مگر شاید در بعضی نقاط دنیا هنوز اونقدر بکر و کاملا وحشی و غنی باشه طبیعت مثل گذشته، مثلا در جنگلهای آمازون! ولی من حالا نمیخوام برم آمازون نه پولش رو دارم نه قصدش رو بعدم نمیخوام مالاریا بگیرم تازه پشه و حشره هم زیاد و خفن داره میگن پدر آدمو درمیارن :e057: ترجیح میدادم یه جنگلهایی مثل جنگل های اروپا اینا باشه. از مرداب ها هم خوشم میاد. نمیدونم شایدم رفتیم آمازون و تونستیم اونجا وفق بدیم خودمونو :e057:
البته من نمیگم که میخوام این کار رو بکنم. فقط خواستم از محدودیت هایی که افزایش جمعیت و تمدن ایجاد کرده و آزادیهایی که از ما گرفته مثال بزنم. بنظر من خیلی خوب میبود اگر میتونستیم طبیعت رو بیشتر حفظ کنیم و این امکان ها رو اینطور راحت نذاریم از بین برن. یعنی بنظر من زندگی یه ترکیبی باشه از طبیعت و فناوری مدرن من اینطوری حال میکنم بنظرم خیلی بهتره! هرچند شاید خب شدنی نباشه. ولی توی فیلمها میبینیم خیلی از مردم دنیا جاهای باحالی زندگی میکنن مثلا این دهات های اروپا میبینی برق داره آب داره تلفن داره اینترنت و کامپیوتر و فناوری پیشرفته هم داره ولی در عین حال در طبیعت زیبا و نسبتا غنی هم زندگی میکنن مرغ و گوسفند و گاو و این حرفا هم دارن!


چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟ - sonixax - 04-14-2015

kourosh_iran نوشته: خب این وضعیت چطور میشه تضمین کرد تا چند سال دیگه همینطور بمونه؟
بعد اون مواد اتمی و فناوریش ممکن نیست از طریق کرهء شمالی دست دیگر کشورها یا تروریست ها بیفته؟

دست کشور دیگه بیوفته که اصولن خطری نداره مگر اینکه یه جایی باشه مثل افغانستان!
دست تروریستها هم به این راحتی ها نیست.
بعد هیچ تضمینی برای هیچی هیچ وقت نیست!!! (این نظر همیشگی منه) چه تضمینی وجود داره بلایی که سر دایناسورها اومد سر انسانها نیاد ؟! برای همین هیچ وقت نباید به فکر تضمین کردن چیزی بود باید به فکر استفاده از امکانات موجود بود.


kourosh_iran نوشته: باز از اون حرفا زدیا!
من ویکیپدیا و مقالات علمی و فناوری درمورد همه چیز زیاد میخونم.
بمب نوترونی هم چیزی نیست جز یک نوع خاص از بمب اتمی! مزایا و معایب و محدودیت های خودش رو داره. تاجاییکه میدونم و یادم میاد نوشته بود که در بمب نوترونی به بخش بزرگی از نوترون هایی که در فرایند واکنش زنجیره ای تولید میشن بجای اینکه اونا رو در محیط واکنش محدود و متمرکز و منعکس بکنن (که باعث تشدید واکنش میشن در اون حالت) اجازه داده میشه که فرار کنن، و خب این نوترون ها در حجم و شدت بالایی که یک انفجار اتمی تولید میکنه تا یک فاصله ای (مثلا چند صد متر یا شاید بیشتر بسته به قدرت بمب) کاملا کشنده هستن. ولی از اون طرف فرار این نوترون ها باعث کاهش شدت انفجار و خسارت فیزیکی اون میشه. پس بمب نوترونی شدت انفجار و تخریب فیزیکی کمتری داره، اما در مقابل موجودات زنده رو تا یک فاصله ای براحتی میکشه. البته احتمالا این مسئله در خیلی جاها یه مزیته چون هدف خیلی وقتا همون کشتار انسانها و موجودات زنده است نه تخریب فیزیکی مثلا ساختمانها و غیره. اصلا ممکنه برای همون مقدار کشتار توسط تخریب فیزیکی، نیاز به قدرت انفجاری خیلی بیشتری باشه، چون ساختمانهای محکم و موانع فیزیکی میتونن تا حد زیادی جلوی اثر فیزیکی انفجار رو بگیرن (بخصوص در فواصلی که بقدر کافی دور از مرکز انفجار باشن).
ولی بهرحال اینکه شما اینقدر گندش کردی نمیدونم تعریفت از بمب نوترونی چی بوده از کجا آوردی!!

بمب هیدروژنی هم که میدونی یک نوع بمب اتمی است که از بمب های شکافت هسته ای قدرت به مراتب بیشتری داره و از همجوشی هسته ای اتم های هیدروژن استفاده میکنه. بمب های اتمی شکافتی معمولی که نسل اول بودن از شکافت هسته ای اورانیوم یا پلوتونیوم و این حرفا استفاده میکنن. در بمب هیدروژنی هم البته درواقع یک بمب شکافت هسته ای هست اول که مرحلهء اول رو شروع میکنه و فشار و دمای بسیار بالایی که برای اتفاق افتادن همجوشی هسته ای نیازه توسط انفجار اولیهء شکافت هسته ای ایجاد میشه (این چاشنی از نوع شکافت هسته ای میتونه خیلی کم قدرت تر از قدرت کلی بمب و همجوشی هسته ای باشه). حالا البته یکسری فرعیات و جزییات و داستانهای دیگه هم داره که بگذریم ازش (اگر خواستی بگو بگم).

تاحالا هم هیچ سلاحی قویتر و مخوف تر از بمب اتمی نیامده. قوی ترین نوعش هم بمب هیدروژنیه (بمب همجوشی که از نوع thermonuclear هستن).

بمب نوترونی فقط یک مثال بود!!! انواع سلاح های وحشتناک دیگه ای هم هست مثل هارپ! (که البته کاربرد نظامی هم میتونه داشته باشه)
بمب اتمی مخوف ترین سلاح ساخت بشر بود دیگه نیست ولی قطعن یکی از مخوف ترینهاست! در این شکی نیست. الان سلاحهای بیولوژیکی میتونند اثر مخرب تری داشته باشند! قابل حمل تر هستند. هزینه نگهداری کمتری دارند، قابل کنترل هستند و البته مخرب تر!!!! فرض کنی کشوری مثل آمریکا با دانش فوق العاده خودش با تغییرات ژنتیکی یک سلاح بیولوژیکی از ابولا درست کنه!!! میتونه توی چند ماه کل جمعیت یک کشور رو از زمین محو کنه بدون اینکه کسی بفمه کار کی بوده!!!!
خلاصه اینکه سلاح اتمی آنچنان هم چیز مخوفی در مقابل سلاح های غیر متعارف مدرن امروزی نیست به خصوص که رسوندن سلاح هسته ای به نقطه انفجار و برخورد خودش کلی داستان داره!!!


چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟ - kourosh_iran - 04-15-2015

sonixax نوشته: انواع سلاح های وحشتناک دیگه ای هم هست مثل هارپ! (که البته کاربرد نظامی هم میتونه داشته باشه)
هارپ تاحالا تئوری توطئه بود حالا شد سلاح وحشتناک؟ E40d