برابر پارسی واژگان بیگانه -
مزدك بامداد - 01-24-2014
homayoun نوشته: ratio
ratio== برخ
•
پارسیگر
برابر پارسی واژگان بیگانه -
homayoun - 01-24-2014
برای نمونه برخه مردان به زنان در ایران 103 به 100 است؟
پارسیگر
برابر پارسی واژگان بیگانه -
aradnamjoo - 01-24-2014
مزدك بامداد نوشته: نه، او چامه سرایانی داشت که درست کار سدا و سیما
و سازمان تبلیغات اسلامی امروز را میکردند و برای
ستایش اوچامه میسرودند
•
پارسیگر
سپاس از روشنگریت بزرگوار
برابر پارسی واژگان بیگانه -
Mehrbod - 01-24-2014
homayoun نوشته: برای نمونه برخه مردان به زنان در ایران 103 به 100 است؟
پارسیگر
دست ≠ دسته
برگ ≠ برگه
برخ ≠ برخه
پارسیگر
برابر پارسی واژگان بیگانه -
Mehrbod - 02-02-2014
مزدک جان این دو را روشن کنید:
هشتگاه, heštgâh
هشتار, heštâr
پارسیگر
برابر پارسی واژگان بیگانه -
مزدك بامداد - 02-02-2014
Mehrbod نوشته: مزدک جان این دو را روشن کنید:
هشتگاه, heštgâh
هشتار, heštâr
پارسیگر
گمان کنم یکی موضع است ( نام جایگاه در عربی) = هشتگاه
و یکی دیگر همان وضعیت است، = هشتار situation ( بسان ایستار = حالت)
•
برابر پارسی واژگان بیگانه -
Nevermore - 02-04-2014
دوستان من یک بنمایه آکادمیک برای ریشه ی واژه فرگشت می خواهم.خیلی از افراد به این پیشوند "فر" خرده می گیرند و می گویند که واژه ی فرگشت برابر درستی نیست.
بنمایه ای به غیر از آنکه در زیر می آورم:
رادیو زمانه | دانش و فناوری | چرا تکامل برابر درستی برای Evolution نیست؟
گویا نخستین بار این واژه توسط داریوش آشوری پیشنهاد شده است.اگر کسی دسترسی به متن این کتاب دارد ممنون می شوم که کمک کند:
داریوش آشوری.
فـرهـنــگ عـلــوم انـســـانـی (انگلیسی - فارسـی)). تهران، ۱۳۷۴.
برابر پارسی واژگان بیگانه -
Mehrbod - 02-04-2014
Nevermore نوشته: دوستان من یک بنمایه آکادمیک برای ریشه ی واژه فرگشت می خواهم.خیلی از افراد به این پیشوند "فر" خرده می گیرند و می گویند که
فر- پیشوند است, گشتن هم یک کارواژه, چسباندن این دو به مهر آکادمیک کسی یا جایی هم نمینیازد = دنبال نخود سیاه نگردید.
پارسیگر
برابر پارسی واژگان بیگانه -
Nevermore - 02-04-2014
Mehrbod نوشته: فر- پیشوند است, گشتن هم یک کارواژه, چسباندن این دو به مهر آکادمیک کسی یا جایی هم نمینیازد = دنبال نخود سیاه نگردید.
پارسیگر
مهربد جان،منظورم منبع برای معنی ِ "فر" بود.اینکه آیا فر به معنی به تدریج و به مرور هست یا خیر.
برابر پارسی واژگان بیگانه -
Mehrbod - 02-04-2014
Nevermore نوشته: مهربد جان،منظورم منبع برای معنی ِ "فر" بود.اینکه آیا فر به معنی به تدریج و به مرور هست یا خیر.
خب این هم بنمایه نمیخواهد. تا جاییکه من میدانم فر- چهرهیِ دگرستهیِ فرا- است که امروز بیشتر چم فراوانی میدهد و همتراز پُر است.
پُر = چنتادین
فَر = هوتادین
برای نمونه:
فر+سودن = فرسودن: فراوان سودن
پُر+خوردن = پُرخوردن: بسیار خوردن
فَر+گشتن = فرگشتن: فراوان گشتن
پُر+کردن = انباشتن, آکندن
واژههایِ دیگر:
هوده = حق
بیهوده = ناحق
فرهوده —> فرهود = حقیقت
فر+هُنودن —> فرنودن: آنچه فراوان میهُناید, استدلال
...
بیشتر:
پارسیگر