دفترچه
برابر پارسی واژگان بیگانه - نسخه قابل چاپ

+- دفترچه (https://daftarche.com)
+-- انجمن: تالارهای ویژه (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87)
+--- انجمن: ادبسار (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%D8%B3%D8%A7%D8%B1)
+--- موضوع: برابر پارسی واژگان بیگانه (/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%88%D8%A7%DA%98%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A8%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87)

صفحات 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30


برابر پارسی واژگان بیگانه - Mehrbod - 12-25-2013

نزدیکترین برابر این دو/سه واژه را بمهر بگویید:
فراسو = beyond/jenseits؟
فروسو = ؟
برسو = ؟



برابر پارسی واژگان بیگانه - Mehrbod - 12-25-2013

Aria Farbud نوشته: پارسی providential چه می شود؟

providence = pišguyih
providential = pišguyig / pišguyik / pišguyin | pišguyâne


برابر پارسی واژگان بیگانه - مزدك بامداد - 12-25-2013

Mehrbod نوشته: فراسو = beyond/jenseits؟
فروسو = ؟
برسو = ؟
اگر فراسوی، همان jenseits باشد( = on the other side of .. )
ناچار فروسوی همان diesseits
(= from this world or from this side ) است که همزمان، چم پستی این جهانی را در بر دارد (فرو). همچنان
که دنیا از واژه ی دون (پایین) تازی میاید.
و برسوی همان فراسوی ولی بیشتر در راستای آسمان و والایی است . فراسوی چم دست نیافتنی بودن و بیرون بودن را دارد. مانند:
"این کار، فراسوی توانایی های هومنی است" ==> هومن نمیتواند اینکار را انجام دهد.
ولی برسوی میتواند چم دست یافتنی بودن، با کمی کار و کوشش را دربر داشته باشد.= upside/topside/top surface یا همان Oberseite
که رویه بالایی هر چیزی را هم میتواند برساند. ( برای نمونه در انگلیسی به وارونه یا کله پا میگویند upside down )
نمونه= او سرانجام توانست به برسوی وامی که گرفته بود برسد= schuldenfreiheit erlangen



برابر پارسی واژگان بیگانه - Anarchy - 12-25-2013

دوستان به مهر برابر این واژگان رو بگن E404 :

مشمئز کننده ، تحمیق


برابر پارسی واژگان بیگانه - Mehrbod - 12-26-2013

Anarchy نوشته: دوستان به مهر برابر این واژگان رو بگن E404 :

مشمئز کننده ، تحمیق

مشمئزکننده = چندشآور, بیزارنده


تحمیق" در واژه میشود "احمق خواندن", ولی امروزه برای "کودن ساختن" به کار میرود:
کودنسازی = تحمیق

برخی میکوشند با کودنسازی توده, راه خودشان را پیش ببرند.

اگر سَره‌تر و کوتاهتر خواستیم:
کودنیدن = to dull, to fool
کودنش = تحمیق = dulling, fooling

برخی با کودنش توده, در پی دستیابی به آماج خود میباشند.



برابر پارسی واژگان بیگانه - homayoun - 12-26-2013

مهربد و مزدک جان
واژه ی تازی یعنی خیلی پرکاربرد است و فراوان کارگرفته شده است.
برابر پارسی هم یا همان فرمول ندارد.
برای نمونه نمیتوانیم بگویم. .... یعنی ....
باید بگوییم .... چم .... میدهد.
در کردی از واتا کارمیگیرند.
ما هم شاید بتوانیم از این کاربگیریم؟ آره؟
اگرنه باید یک کارواژه برای آن جایگزینیم.
برای نمونه از گفتن
قورباغه یعنی چی؟ >>>قورباغه چی میگه؟
هرچند کارواژه گفتن مناسب نیست.

پرسش دیگر
برابر پارسی دقیقا یا exactly چه میشود؟
چون این برابرها به کارم نیامد. دقیقا: با ژرف نگری - با ریز بینی - موشکافانه - به درستی

''دقیقا چه میخواهی؟ '' اینجا دقیقا چه میشود؟
سپاس

پارسیگر


برابر پارسی واژگان بیگانه - Mehrbod - 12-27-2013

homayoun نوشته: مهربد و مزدک جان
واژه ی تازی یعنی خیلی پرکاربرد است و فراوان کارگرفته شده است.
برابر پارسی هم یا همان فرمول ندارد.
برای نمونه نمیتوانیم بگویم. .... یعنی ....
باید بگوییم .... چم .... میدهد.

درسته در اینجا نیاز به کارواژه است و از آنجاییکه کارواژه‌یِ «چَمیدن - چمیدن | لغت نامه دهخدا » پیشتر گرفته شده, چند راه پیش روی ما ست.

١. ساخت کارواژه با چِم (بجای چَم که جا افتاده): cem+idan
٢. کاربرد همان چَمیدن و افزودن آرِشِ نو
٣. برساختن کارواژه‌یِ نو با پسوند -یختن: cam+ixtan —> چمیختن (چمیزیدن)
٤. ...



homayoun نوشته: پرسش دیگر
برابر پارسی دقیقا یا exactly چه میشود؟

bârik = minute, exact
bebârikih / bârikâne = exactly

برای واژه‌یِ باریکتر ازین هم باید هنوز گشت.


پارسیگر


برابر پارسی واژگان بیگانه - Alice - 12-27-2013

homayoun نوشته: پرسش دیگر
برابر پارسی دقیقا یا exactly چه میشود؟
چون این برابرها به کارم نیامد. دقیقا: با ژرف نگری - با ریز بینی - موشکافانه - به درستی

''دقیقا چه میخواهی؟ '' اینجا دقیقا چه میشود؟

"دقیق" از ریشه عربی د ق ق با نشانه‌ی تنوین نصب عربی آمده است و در پارسی
با همان ریشه‌ی باریک می توانید واژه سازی کنید.
ببینید برای تنوین عربی می‌توانید از فزونواژه های (حرف اضافه های) از، در، به و ..
سود بجویید.
دقیقاً = به باریکی
واقعاً = در فربود
لطفاً = به مهر
...

"یعنی" هم فعل عربی است و در پارسی فرمول ویژه ای برای آن نداریم:
این یعنی چی؟ = این چه چمی دارد؟


برابر پارسی واژگان بیگانه - Spehr - 12-28-2013

Alice نوشته: دقیق" از ریشه عربی د ق ق با نشانه‌ی تنوین نصب عربی آمده است و در پارسی
با همان ریشه‌ی باریک می توانید واژه سازی کنید.
درود
زبان عربی بر وارون آنکه میگویند بسیار پر از راز و ژرف است ، ولی خیلی هم اینجوری نیست.
مثلاً همین دقیق در عربی در اصل یعنی "آرد" که با آن کیک و نان میپزند!


برابر پارسی واژگان بیگانه - Alice - 12-28-2013

Spehr نوشته: زبان عربی بر وارون آنکه میگویند بسیار پر از راز و ژرف است ، ولی خیلی هم اینجوری نیست.

درود
هر زبانی ویژگی‌های نایی و فروزه‌های خود را دارد و ما در جایگاه سنجش نمی‌توانیم
بگوییم عربی ژرف تر است و یا پارسیک. هر زبانی برای گویشوران خویش شیرین و
گواراست.

پارسیگر