Mehrbod نوشته: من وانمودگر نیستم ایرانبانو, زن و مرد یکی نیستند.معلوم است که زن و مرد برابر نیستند
حقوق و جایگاه زن و مرد ولی باید برابر باشد —> برابرخواه
اینکه دیگر ژن زنها میدگرد و نمیدانم X و Y هستند هم گناه من نیست!!
iranbanoo نوشته: خوب شما هم برابر خواه نیستید و به جای پاسخ علمی به نظریه های فمنیستی به حمله های بی سر و ته پرداخته اید.قدری هم انصاف داشته باشید . یکی از آنچیزهایی که گفتید و به ما نسبت دادید را نشان دهید، من همینجا از تمام حرفهایم عقبنشینی میکنم. کی ما گفتیم :زنان زیاده خواهند-بی عقلند-قوه ی استدلال ندارند-به دنبال امتیازند-نمیتوان به انها اعتماد کرد(حتی در خصوص مسئله ی سکس)-خاله زنکی کارشان است و....؟
تا جایی که برای اینکه بخواهید سخنان خود را موجه جلوه دهید جامعه ی زنان را نشانه میگرید انهم تحت عناوینی که با تفکرات مردانه ی خود پیش میبریدشان.
جایی مینویسید که زنان زیاده خواهند-بی عقلند-قوه ی استدلال ندارند-به دنبال امتیازند-نمیتوان به انها اعتماد کرد(حتی در خصوص مسئله ی سکس)-خاله زنکی کارشان است و.....از این دست اراجیف
جایی هم شعار میدهد که ما اصلا منکر مشکلات زنان نیستیم!!
بعد هم که سعی میشود این روند را متوقف کرد یک بر چسب فمنیست و نااخلاقی به طرف بحث میزنید و خلاص...
بحث و هم اندیشی زمانی ارزشمند است وبه نتیجه خواهد رسید که دو طرف سعی داشته باشند از دید طرف مقابلشان هم به مسائل نگاه کنند و نه تنها اینکه سخن خود را پیش ببرند.
چیزی که در این نوع از جستارها نمیبینم
اگر این روش و نوع تفکر شما دگم اندیشی نیست پس نامش را چه میتوان گذاشت؟
Ouroboros نوشته: اما، اما... اما جنسیت یک مفهوم اجتماعیست. استاد «جامعهشناسی» ما اینرا گفته، باید حقیقت داشته باشد.
In Greek mythology Procrustes (Προκρούστης) or "the stretcher [who hammers out the metal]", also known as Prokoptas or Damastes (Δαμαστής) "subduer", was a rogue smith and bandit from Attica who physically attacked people by stretching them or cutting off their legs, so as to force them to fit the size of an iron bed. In general, when something is Procrustean, different lengths or sizes or properties are fitted to an arbitrary standard.
Dariush نوشته: قدری هم انصاف داشته باشید . یکی از آنچیزهایی که گفتید و به ما نسبت دادید را نشان دهید، من همینجا از تمام حرفهایم عقبنشینی میکنم. کی ما گفتیم :زنان زیاده خواهند-بی عقلند-قوه ی استدلال ندارند-به دنبال امتیازند-نمیتوان به انها اعتماد کرد(حتی در خصوص مسئله ی سکس)-خاله زنکی کارشان است و....؟خواهش میکنم داریوش گرامی
از شما بیشتر انتظار داشتم ایرانبانوی گرامی.
تا آنجا که من بحثها را دنبال کردم و مشارکت داشتم ، همهی همّ و غم ما این بوده که نگاهمان دوطرفه بوده و مشکلات و معضلات یک گروه زیر هجمههای تبلیغاتیِ کر کننده گم نشود و دگرگونه نشان داده نشود و از آن علیه مردان استفاده نشود که مثلا نشان دهند مردها شیاطین هستند ، جهان سراسر مردسالار است و همه چیز به نفع مردان است و ....
iranbanoo نوشته: معلوم است که زن و مرد برابر نیستند
iranbanoo نوشته: 60ا اینکه مبحث به جایی کشانده شده که دو طرف بحث به ستیز علیه هم پرداخته اند(که لزوما هم چیز بدی نیست)
اما معمولا در برابر سخن درست هیچ موضع خاصی گرفته نشده.
این در حالیست که سخنانی که حقیقتا مایه ی علمی و حقیقی ندارند هم با آن امیخته شده و مقابله با ان را ترول میدانید.
iranbanoo نوشته: خوب در هر حال وقتی برای بیان حقوق مردان فمنیست را نشانه میگرید معلوم است که به اینجا ختم میشود.
iranbanoo نوشته: گویی شما در مقابل یک دشمن است که توان بحث دارید و به تنهایی و به دور از هر جریانی قوه ی بیان خواسته های خود را ندارید.
دفاعی از فمنیست نمیکنم اما این روش شما به مراتب از فمنیست نا اخلاقی تر است
Mehrbod نوشته: همهیِ سخنان با آمار و فرنود بُرنده پاسخ داده شدهاند, هتا به آنهایی که troll "بوده"اند.همین یک جمله ی شما مرا کفایت کرد
Ouroboros نوشته: ایرانبانو، شما بیهوده عصبانی شدهاید، تمامی پستهای من در جستار «پدافند از حقوق مردان» یا مستند بوده(آنجا که امکان استناد وجود داشته و سندی موجود بوده)یا مستدل(آنجاکه سندی در کار نبوده و استدلال تنها راه اثبات ادعا بوده)، اگر نمیپذیرید مثال بیاورید. جایی که حرفهای بیسند آمده و مشاهدات شخصی(نه فقط من، هزاران مرد دیگر که روی اینترنت ثبت شده و میتوانید به جستجو در فرومهای PUA آنها را بیابید)محور گرفته شده به نظرم از بابت همانها نیز برآشفته شدهاید، جستاریست که برای «فریب» دختر و پسر، یا به عبارتی موفقیت در رابطهی جنسی/عاطفی و ... درست شده. نکند باید روشهای مخ زدن و زنبازی را هم به «سند» و «مدرک» مستند بکنیم؟ اینها راهکار هستند که میتوانید بکار ببندید و خودتان دست اول نتایج آنرا ببینید، یا بکار نبندید(به هر دلیلی). سند و مدرک در آنجا معنا/دلیلی ندارد.خوب نظریه های فمنیستی هم همراه با سند و دلیل بوده.چرا شما ان را نا اخلاقی میدانید؟
اما من گمان میکنم شما کلا بحث را زیادتر از حد شخصی گرفتهاید و گمان میکنید حرمت زنان در اینجا پایمال شده، خُب اینها مشکلات شما هستند و ما وظیفه نداریم کنار احساسات شما قدم بزنیم مبادا لطمهای به آنها وارد بیاید. حقیقت هم ممکن است این باشد که زنان «حرمتی» ندارند، توهینآمیز بودن چیزی از درستی آن کم نمیکند.
Dariush نوشته: من هم براستی نمیدانم دقیقا به چه چیزی معترض هستید . شما میتوانید بحث کنید و استدلالها را با استدلالهایی قویتر رد کنید ؛ ما که اینجا مونولوگ نداریم . من هم که گفتم تا دوستان هستند من چیزی نمیگویم تا طرف مقابل با چندنفر و چند پست مواجه نشود که وقت و انرژی پاسخ دادن ازش گرفته شود.پس تا زمانی که شما به آنها پاسخ ندهید، ما حق داریم تمام این سخنان را صرفا ناتوانی در پاسخگویی و با احترام ترول به حساب آوریم.حتما به عنوان یک زن این استدلال های جالب را تجزیه و تحلیل میکنم
نقل قول:دربارهی این اصل چند نکته را همواره به خاطر داشته باشید:
1. هرگز، هیچ استثنایی در هیچ کجای دنیا/تاریخ وجود نداشته، و وجود نخواهد داشت. ممکن است نیاز یک زن با دیگری متفاوت باشد، ممکن است شدت وجود این اصل در یک زن ده باشد، در دیگری نود، ممکن است نیازی که دارد خود مایهی پیشرفت شما بشود و این نفع متقابل دو سویه بودن معامله را در ذهنتان تداعی بکند(مثل هنگامی که یک زن همسرش را تشویق به پیشرفت در شغل خود میکند)، ممکن است آشکارا و بیرودربایستی و آگاهانه به دنبال منفعت خود باشد یا پنهانی و توام با شرمساری و ناخودآگاه، ممکن است حتی از این ویژگی خود بیزار یا منکر آن باشد و ... آنچه هرگز ممکن نیست، وجود نداشتن این ویژگی در زنان است.
2. وفاداری ارزشیست مردانه که ما بر زنان فرافکنی میکنیم. شما اگر کوچکترین نفعی به من برسانید، من خودم را تا جبران آن نفع به نحوی بدهکار احساس میکنم. زنان خیلی ساده چنین نیستند. اگر چهل سال هم با او زندگی کردهاید، به محض آنکه گزینهای را بهتر تشخیص بدهد، بیهیچ پشیمانی به سراغ آن گزینه میرود. جالب آنست که این اتفاق حتی تدریجی و آرامآرام هم رخ نمیدهد، یک شب ماه آسمان او هستید، فردا کیسه زبالهی زیاد در خانه مانده که پر از آشغالهای تاریخ مصرف گذشته است.
3. هرگز به دروغ وقیحانهای که زنان/زنپرستان به هنگام مواجهه با این اصل به شما میگویند (که این عملیست متقابل، مرد هم برای رفع نیازهای خودش با زن ارتباط دارد) گوش ندهید و آنرا با پوزخندی از سر ترحم پاسخ بدهید. مرد همواره، حتی در بهترین شرایط قابل تصور، بازندهی مطلق این بده بستان است.
4, این اصل را به خاطر داشته باشید و همواره در روابط عاطفی خود بکار ببرید تا زندگی آرام و بیمشکلی داشته باشید. من هرگز دوست دختر سابق عصبانی نداشتهام، هیچگاه زنی آغوش مرا با نفرت و بیزاری ترک نکرده، زیرا از همان ساعت اول منتظر روز جدایی بودهام و هرگز اجازه ندادهام طرف احساس خیانت کردن بکند(و یا خودم احساس مورد خیانت قرار گرفتن بکنم). هیچگاه بیش از آنچه باید در یک رابطه هزینه نکردهام، و لحظهای توقع قدرشناسی بابت آنچه هزینه کردهام را نداشتهام. این یک قرارداد ناعادلانه است که در آن شما همه چیز را میدهید، و یک چیز را میگیرید. با چشمانی گشوده پای آنرا امضا بکنید.