100 متفکر برتر در عرصه عمومی -
بهمنیار - 04-18-2011
خوب شاید بیخدایان در آن سال کم کاری کرده، تن پرور شده باشند برای همین هم برگزیده نشده اند. در واقع می خواهم بگویم که بی گمان بر پایه یک سری پارامتر ارزیابی شده اند اگر که یکی از این پارامترها، برای نمونه نوشتن کتاب باشد بدون ارزیابی محتوا و در آن سال شمار کتاب های نوشته شده بیخدایان کمتر باشد طبیعی است که انتخاب نشوند
100 متفکر برتر در عرصه عمومی -
بهمنیار - 04-18-2011
مهربد نوشته: براستی هم آدم باید به یهودی بودنش ببالد ...[color="silver"]
---------- ارسال جدید اضافه شده در 10:05 pm ---------- ارسال قبلی در 10:02 pm ----------
[/color]
هر جایی مگر خود عربستان فکر کنم! این کعبه (بُتخانه مسلمین) و با داشتن یک میلیارد مسلمان
در جهان، هر ساله پول خوبی از جیب این زائرین (با همه آن مراسم پرخرج و دخلش) به جیب میزنند.
همه بشتابید برویم یهودی بشویم!!!!!
البته shinbet انسان بسیار شریف و خوبی است تنها به نگر می رسد در برابر یهودی بودن متعصب است و قصد من هم اهانت نیست ولی از سوی دیگر هر کس بخواهد چیزی را سنجش کند باید بی طرف باشد و خوبی ها و بدیها را با هم بسنجد برای نمونه اگر کسی یک سری آموزه ها داشته باشد و بر پایه آموزه های وی شمار مکاتب اندیشه سال ها و سده ها پس از وی به بر پا شود، که شاید گاهی این مکاتب اندیشه خطرناک باشد منتقدان به این مکاتب که به هر روی کسی که سنگ زیر بنا را گذاشته را نیز مورد انتقاد قرار می دهند. همین مورد باید در مورد یهودی ها نیز درست شود سنگ زیر بنای مسیجیت و اسلام یهود است پس باید از یهودی بودن نیز انتقاد شود
از سوی دیگر، بی گمان هیچ یک از این اندیشمندان که به انسان خدمت کرده اند گمان نمی کنم که آماده بوده اند کسی را برای غیر یهودی بودن بکشند یا به کارهای خویش را به یهوه تقدیم کرده باشند . برای نمونه اگر هاوکینگ بیاید و اعلام کند من یهودیم و گراند دیزاین را به یهوه تقدیم می کنم تنها مایه خنده خواهد گردید
100 متفکر برتر در عرصه عمومی -
Theodor Herzl - 04-18-2011
جناب بهمنیار یهودی بودن لزوماً به معنی خدا باور بودن نیست، اکثریت این دانشمندان یهودی افرادی بی خدا بودند ، فروید ، انیشتاین،کافکا،کارل پوپر و... بسیاری دیگر از دانشمندان و افراد مشهور که خود را یهودی میدانستند بی خدا بودند. تفاوت یهودیت با اسلام و مسیحیت این هست که یک ملیت نیز به حساب میآید ، مثل ایرانی بودن یا آمریکایی بودن. لازم است این را نیز بدانید که بنیان گذران نهضت صهیونیسم نیز اکثریت قریب به مطلق بی خدا بودند ، افرادی مثل هرزل، جبوتینسکی،بن گورین،منخم بگین و غیر. منظور نیز از تاکید بر یهودی بودن این افراد این نیست که آنها ژن مخصوصی دارند یا اینکه یهوه کاری میکند که با اینکه ۲ دهم درصد جمعیت دنیا را این قوم تشکیل میدهند ، ولی بسیار بسیار بیشتر از بقیه جوایز نوبل بردند، چون همیشه در زجر و ظلم بودن سخت کشی و تلاش را به بار میآورد.
http://en.wikipedia.org/wiki/Jewish_atheism
البته من بیخدا نیستم.
100 متفکر برتر در عرصه عمومی -
Russell - 04-18-2011
البته من فکر نمیکنم اونقدر بحث نژادی درش باشه،مخصوصاً که فقط از طریق مادری کافی هست رابطه برقرار باشه.شاید به قول کسری همین فشاری که روی اونها بوده باعث تلاش بیشتر و موفقیت اونها شده.وگرنه خوب با این تعریف کریستوفر هیچنز هم یهودی هست.
100 متفکر برتر در عرصه عمومی -
بهمنیار - 04-23-2011
shinbet نوشته: جناب بهمنیار یهودی بودن لزوماً به معنی خدا باور بودن نیست، اکثریت این دانشمندان یهودی افرادی بی خدا بودند ، فروید ، انیشتاین،کافکا،کارل پوپر و... بسیاری دیگر از دانشمندان و افراد مشهور که خود را یهودی میدانستند بی خدا بودند. تفاوت یهودیت با اسلام و مسیحیت این هست که یک ملیت نیز به حساب میآید ، مثل ایرانی بودن یا آمریکایی بودن. لازم است این را نیز بدانید که بنیان گذران نهضت صهیونیسم نیز اکثریت قریب به مطلق بی خدا بودند ، افرادی مثل هرزل، جبوتینسکی،بن گورین،منخم بگین و غیر. منظور نیز از تاکید بر یهودی بودن این افراد این نیست که آنها ژن مخصوصی دارند یا اینکه یهوه کاری میکند که با اینکه ۲ دهم درصد جمعیت دنیا را این قوم تشکیل میدهند ، ولی بسیار بسیار بیشتر از بقیه جوایز نوبل بردند، چون همیشه در زجر و ظلم بودن سخت کشی و تلاش را به بار میآورد.
http://en.wikipedia.org/wiki/Jewish_atheism
البته من بیخدا نیستم.
بیایید در این باره بیشتر گفتگو کنیم. یک کم به نگر من پیچیده تر است.
به نگر می رسد اگر این را که شما می فرمایید بپذیریم این افراد یک پله بیشتر سقوط می کنند یعنی اگر دین دار باشند باز به هر حال یک درجه بهتر از نژاد پرستی تنها است.
100 متفکر برتر در عرصه عمومی -
بهمنیار - 04-24-2011
دورد بر همگی
این که در پست پیشین گفتم یک کم پیچیده است ، چون هرآینه و در واقع به اندیشه قوم برگزیده اشاره دارد. اگر ما همه ی داستان های اسلامی-یهودی را بپذیریم و بپذیریم آن ها به طور دقیق واقع شده و به پیامد زیر می رسیم.
خوب هر چند که شاید به نگر بسیاری بی خود برسد ولی این اندیشه ها برای بیش 2500 سال است که بر تمدن کنونی فرمانروایی نموده و هزاران میلیون انسان برای آن ها کشته شده و کشته خواهند شد.
نخست چند نگر را به یاد داشته باشید، ما می پذیریم که :
1- خدا هست.
2- خدا انسان را آفریده است.
3- سرپیچی از فرمان خدا کیفر و عذاب همراه دارد.
4- خدا همه را به یک چشم نگاه نمی کند. برخی را برگزیده و برخی را نمی پذیرد.
5- داستان های آفرینش و توفان نوح و ... به طور کامل درست است.
6- خواست قوم برگزیده، خواست خدا است. یا کم و بیش خواست خدا است.
با این پیش نیازها داستان آفرینش و قرم برگزیده را واکاوی می کنیم:
بی گمان نام نژاد سامی به گوش شما خورده است. ولی به طور دقیق نمی دانید چرا نژاد سامی بودن با ارزش است یا سام چه کسی بوده است. برای این که دریافت بهتری داشته باشید، باید به پیش از این برگردید.
خدا آدم را آفرید از گل و جایگاه او را بهشت گذاشت. وی و حوا برگزیده خدا بودند. (همین گونه که می بینید، در واژه ی خوشگل یک اندیشه دینی پنهان است یعنی کسی که گل او خوب بوده است). سپس به دلیل نافرمانی از بهشت رانده شدند و در زمین زندگی می کنند. سپس یکی از پسران آدم، قابیل، برادر خود را می کشد. برای این گناه بدون کیفر قابیل کیفر نمی شود. داستان های ناهمسانی در این باره هست یکی از آن ها این است که قابیل فرار می کند. به هر رو خدا در کیفردادن به قابیل دخالت نکرده و کیفر را بر دوش بنده ی برگزیده می گذارد. نکته چشمگیر تا این جا این است که انسان دو دسته می شوند برگزیده و نابرگزیده و گناه کار!!!
این انسان ها، هر دو گروه، با یک دیگر همزیستی داشتند. هیچ جا گفتگوی جنگ برای دعوت به خدا نیست تا زمان نوح که باز خدا آهنگ برانداختن انسان نابرگزیده و گناه کار را می گیرد. از این جا داستان چشمگیرتر نیز می شود. نوح چهار پسر داشته است، یکی کنعان آدم حسابی بوده و اصلا سوار بر کشتی نمی شود. ولی سه برادر دیگر حام و سام و یافث بودن که سوار بر کشتی می شوند. سراسر زمین را آب فرامی گیرد و همه ی انسان های گناه کار و نابرگزیده از میان می روند. می بینید کسانی که بر کشتی سوار هستند باید برگزیده باشند که هستند. نابرگزیده ها و گناه کاران از میان می روند. ولی انسان چشم براه رخدادهای دیگری نیز هست. در کشتی رخداد دیگری روی می دهد. این رخداد در حدیث های اسلامی با یهودی کمی ناهمسان است. ولی هر چه هست زمانی نوح یا خواب بوده یا مست و در اثری وزش باد، آلت وی پدیدار می شود دو تا از پسران نوح به پدر می خندند و سام آن ها را نهی می کند. پس از هوشیار شدن نوح و دریافتن این که چه رخ دادی رخ داده است، دو پسر دیگر رانفرین می کند که برده و نوکر پسر دیگرش سام باشند. توجه داشته باشید که همه ی این افراد برگزیده هستند و نباید غرق شوند ولی می توانند مورد نفرین واقع شوند. پس به سخن دیگر گزینش انسان های برگزیده در این رخداد ناب تر و خالص تر می شوند. پس دلیل و فرنود این که چرا سامی بودن ارزشمند است از این جا روشن می شود.
باری این نسل سام پیگیر می شود تا ابراهیم، این جا داستان بسیار ارزنده تر از هر جای دیگر است. ابراهیم همسری به نام ساره دارد که بچه دار نمی شود ساره کینز خود به نام هاجر را به ابراهیم داده و از هاجر اسماعیل زاده می شود که نیای بزرگ تازیان به حساب می آید. ولی یک پسر دیگر هم از ساره پیدا ی کند که اسحقاق نام دارد نیای بزرگ یهود. در واقع اعراب و اسراییل پسرعمو هستند. در این که ابراهیم برگزیده بوده است شکی نیست، ولی دعوا این جاست که یهودیان می گویند که که پس از آن با اسحقاق قراداد برگزیده بودن بسته شده، تازیان می گویند با اسماعیل بسته شده است.
پس روشن است که چرا باید به تعصب از جانب هر گروه شک کرد.
100 متفکر برتر در عرصه عمومی -
Mehrbod - 05-03-2011
بهمنیار نوشته: بیایید در این باره بیشتر گفتگو کنیم. یک کم به نگر من پیچیده تر است.
به نگر می رسد اگر این را که شما می فرمایید بپذیریم این افراد یک پله بیشتر سقوط می کنند یعنی اگر دین دار باشند باز به هر حال یک درجه بهتر از نژاد پرستی تنها است.
گرامی میتوانید اندکی بیشتر باز کنید؟ چرا دینداری را دستِکم، یک درجه بهتر از نژادپرستی تنها میدانید؟
100 متفکر برتر در عرصه عمومی -
بهمنیار - 05-05-2011
مهربد نوشته: گرامی میتوانید اندکی بیشتر باز کنید؟ چرا دینداری را دستِکم، یک درجه بهتر از نژادپرستی تنها میدانید؟
خوب روشن است، باز هم به نگر من، میان بد و بدتر جا می گیرد. چون نژاد پرستی برتری یک فرد را وابسته بودن به یک نژاد می داند برای نمونه آلمان ها همه ی خوبی ها را از نژاد خود می دانسته و بقیه را می کشتند چون از نژاد آن ها نبودند. ولی زمانی دین می تواند فراتر از دیدگاه های نژادی کنش نماید. یعنی شاید و بیشتر زمان ها این گونه است که چندین نژاد کنار هم یک دین را دارند.
100 متفکر برتر در عرصه عمومی -
Theodor Herzl - 05-15-2011
بهمنیار نوشته: به نگر می رسد اگر این را که شما می فرمایید بپذیریم این افراد یک پله بیشتر سقوط می کنند یعنی اگر دین دار باشند باز به هر حال یک درجه بهتر از نژاد پرستی تنها است.
آخر اصلا چیزی به نام نژاد پرستی یهودی در خودش دارای تضاد است ، چون چیزی به نام نژاد یهودی نداریم، از یهودی چینی گرفته تا افریقایی هم داریم. ولی مساله بالا را اگر بخواهم بیشتر توضیح بدهم موفقیت یهودیان بسته به شرایط موجود اطراف آنها نیز بوده است، مثلا در سیبری نیز هنوز یهودیانی داریم که در فقر کامل زندگی میکنند و خواندن و نوشتن نیز بلد نیستند. اکثریت افراد موفق یهودی به علت اینکه همیشه در تلاش بودند تا بهترین آن چیزی که در آن هستند باشند به موفقیتهای زیادی رسیدند و همچنین بخاطر فشاری که در اروپا بر آنها بود.
100 متفکر برتر در عرصه عمومی -
Anarchy - 05-15-2011
shinbet نوشته: آخر اصلا چیزی به نام نژاد پرستی یهودی در خودش دارای تضاد است ، چون چیزی به نام نژاد یهودی نداریم، از یهودی چینی گرفته تا افریقایی هم داریم.
کسرا جان اما این ناسیونالیسم یهود اصلا خودش از کجا اومده؟یعنی کسی که ایرانی هست ایرانیه دیگه حالا میخواد یهودی باشه میخواد نباشه!!! اما این جور که شما میگی یهودی بودن همردیف ملیت قرار گرفته!!! چطور داشتن یه دین میتونه تبدیل بشه به یه ملیت؟ به نظر من هم این برمیگرده به همون قضیه قوم برگزیده خدا....این اندیشه هم از قرن نوزدهم بوجود اومد ظاهرا,که کشوری بر مبنای ناسیونالیسم یهود شکل بگیره که خود این ترکیب به نظر متناقض میرسه...شما ببین یه آفریقایی که بعدها یهودی شده چطوری میشه بهش این نسبت رو داد که ملیت یهودی داره وقتی این ملیتش ناشی از داشتن دین یهود هست...