برابر پارسی واژگان بیگانه -
Mehrbod - 12-13-2013
homayoun نوشته: آیا نیوز یا اخبار را میتوانیم نوگان تربگوییم؟
نو+گان مانند neuigkeiten
پارسیگر
PN2 - news
برابر پارسی واژگان بیگانه -
homayoun - 12-13-2013
نوبود هم شنیده ام درست است!
برابر پارسی واژگان بیگانه -
Mehrbod - 12-14-2013
Spehr نوشته: مثلاً اگر آن تَن در تنگنا گیر کرده ، باید بپذیرد که همین است که هست! همان پذیرش هال اورا بهتر می کند.
سپهر گرامی, در پارسیگ ما واژهای بنام "هال" داریم که میشود "سکون, قرار":
هال | لغت نامه دهخدا
برخی برداشتهاند واژهیِ "حال" را با ه دوچشم نوشتهاند که پارسیکیده
باشند, هنگامیکه برابرهای این واژه در بافتارهای گوناگون اینها میشود:
حال به چمِ حال و روز (mood):
جاوَر
حال در آرِشِ زمانیک (temporal):
اکنون, کنون, نون
"حال" در خانه هم بکار میرود (همان hall) (مانند اتاق پذیرایی) یا هتّا گاه بجای
"راهرو" یا "دهلیز"! این دسته را بهتر است یکسنج, همسنگِ "آشپزخانه" داشته باشیم:
پذیرخانه = living room = اتاق پذیرایی (سالون)
نشیمن = lounge
خوابخانه = bedroom = اتاق خواب
مهمانخانه = guestroom
...
پارسیگر
برابر پارسی واژگان بیگانه -
Mehrbod - 12-14-2013
مزدک گرامی با پذیرش فراکوشیدن برای anstreben, آیا erstreben همان برکوشیدن خواهد شد؟
بمهر اگر شد دگرسانی میان اینها را بگویید:
streben
bestreben
anstreben
aufstreben
erstreben
برابر پارسی واژگان بیگانه -
مزدك بامداد - 12-14-2013
خوراک = غذا= food/Essen
خوراندن = to feed /fuettern
خوراکیدن = تغذیه کردن = nourish /naehren
خوراکنده = مغذّی = nourishing /nahrhaft
•
برابر پارسی واژگان بیگانه -
Dariush - 12-14-2013
برابر پارسی Paradigm؟
برابر پارسی واژگان بیگانه -
مزدك بامداد - 12-14-2013
Mehrbod نوشته: مزدک گرامی با پذیرش فراکوشیدن برای anstreben, آیا erstreben همان برکوشیدن خواهد شد؟
بمهر اگر شد دگرسانی میان اینها را بگویید:
streben
bestreben
anstreben
aufstreben
erstreben
streben (nach) = کوشیدن strive (after، for)
Es ist ein strebsames Kind = او کودک کوشایی است
[sich] bestreben = [خود ] کوشیدن effort، endeavour ( مانند streben هست ولی بازتابی است )
Er ist bestrebt gut zu sein = او کوشمند است که خوب باشد.
دگرسانی کارواژه های بازتابی با نابازتابی مانند شستن چیزی و شستن خود که در فرنگی دو کارواژه هستند :
waschen/ sich waschen
(فرانسه) laver/se laver
anstreben = فراکوشیدن ( برای رسیدن به چیزی که نیاز به کوشش دارد) to strive for something، to seek for something
Er strebet sein Abitur an = او دیپلمش را فرامیکوشد = او میکوش که دیپلم بگیرد
aufstreben = برکوشیدن = کوشیدن در رسیدن به جایگاه والا -> او پشت بالایی را فرامیکوشد
aufstrebend = emerging/ upwardly mobile
dieses Entwicklungsland strebt mit Macht auf= این کشور گسترش یابنده بسوی نیرومندی برمیکوشد.
erstreben مانند همان streben هست ولی کارگیر ساده میگیرد = to aim at sth. ، aspiring to achieve sth.
Ansehen erstreben؟ در پی نام و نشان بودن
•
برابر پارسی واژگان بیگانه -
مزدك بامداد - 12-14-2013
Dariush نوشته: برابر پارسی Paradigm؟
الگوواره
•
برابر پارسی واژگان بیگانه -
Dariush - 12-14-2013
مزدك بامداد نوشته: الگوواره
چرا الگو نه؟ چرا الگوواره؟ و الگو با این واژه زیاد به نگرم همساز نیست. پارادایم فکر میکنم ترکیبیست از دیدگاه، ایده و الگو!
برابر پارسی واژگان بیگانه -
مزدك بامداد - 12-14-2013
Dariush نوشته: چرا الگو نه؟ چرا الگوواره؟ و الگو با این واژه زیاد به نگرم همساز نیست. پارادایم فکر میکنم ترکیبیست از دیدگاه، ایده و الگو!
اینهم درست است و دیدگاه الگومانند چیره ی هر زمان را میرساند ولی من اینرا اینجور جا انداختم و اکنون در ویکی پدیا هم همین هست.
الگوواره - WiKi
•