کافه دومگو -
Anarchy - 03-29-2014
Bibak نوشته: راه رها شدن از دیکتاتوری خانواده چیست؟ الان که فکرشو میکنم اونقدر که خانواده دست و پامو بسته حکومت نبسته. کوچکترینش اینه که با ناباوری من بعنوان یک انحراف موقتی(ناشی از مغزشویی!) نگاه میشه و به رسمیت هم شناخته نمیشه. هتا اجازه ی مشروب خوردن هم ندارم. نمیخوام با نافرمانی ناراحتشون کنم اما فک کنم آخرش مجبور بشم... خواهرم که اندکی دید معقولانه تری داره منو تندرو و افراطی میدونه و تعجب میکنه که همچین عقایدی دارم. ولی بعید میدونم آدم افراطی ای باشم...
راه رها شدن ، رها شدنه دیگه بی باک جان !! همچنین از عقیده ات با تمام قوا دفاع کن ... انقدر این کار رو ادامه بده تا یا ذهن اونها رو هر چند کم تغییر بدی یا اینکه دیگه تو رو با همین هویت و افکار فعلیت بپذیرن !! این چیزی بود که خود من تجربه کردم و کاری کردم که امروز دیگه همه اعضای خانواده ما دست کم نا مسلمان هستن
...
البته جو خانواده ما از ابتدا هم مذهبی نبود آنچنان ...
کافه دومگو -
یه نفر - 03-29-2014
Bibak نوشته: راه رها شدن از دیکتاتوری خانواده چیست؟ الان که فکرشو میکنم اونقدر که خانواده دست و پامو بسته حکومت نبسته. کوچکترینش اینه که با ناباوری من بعنوان یک انحراف موقتی(ناشی از مغزشویی!) نگاه میشه و به رسمیت هم شناخته نمیشه. هتا اجازه ی مشروب خوردن هم ندارم. نمیخوام با نافرمانی ناراحتشون کنم اما فک کنم آخرش مجبور بشم... خواهرم که اندکی دید معقولانه تری داره منو تندرو و افراطی میدونه و تعجب میکنه که همچین عقایدی دارم. ولی بعید میدونم آدم افراطی ای باشم...
ببین اکثر تجربه های مثل تو به اینجا کشیده شده که فرد مذکور با پشیمانی دوباره به کانون خانواده برگشته..
من چیزی از خانواده شما نمیدونم. و تنها با همین مثال مشروب خوردنت راهنماییت میکنم.
هنجارهای خانواده با هنجار های اجتماع فرق میکنه. ممکنه رفتاری در خانواده انجام بدی که در مورد تایید همه قرار بگیره و همون رفتار در اجتماع ایران جرم محسوب میشه..
بهترین رفتار اینه که سعی کنی گوششون رو به کارهای که میخواهی انجام بدی، باز کنی. ولی در خفا انجام بدی..
اینکه به تفکراتت و اعتقاداتت اهمیت نمیدهند ، عیب از جانب خودته. شاید شخصیتی داری که تورو کودک فرض میکنن! :-)
سعی نکن به زور باور های خودتو بهشون تحمیل کنی که مشروب خوبه! سعی کن کار خودتو انجام بدی و از رفتارت لذت ببری..
مزاحمت واسه کسی ایجاد نکن تا به باورهات احترام بگذارند..
کافه دومگو -
یه نفر - 04-10-2014
Alice نوشته: آخه خنگول الان فکر کردی من اذیت شدم؟ من و مهسا انقدر با هم صمیمی هستیم که اصن این حرفارو نداریم.. لب دادن و یا بوسیدن که چیزی نیست.
ما همدیگر رو ببوسیم؟؟ :-)
کافه دومگو -
Alice - 04-10-2014
یه نفر نوشته: ما همدیگر رو ببوسیم؟؟ :-)
آره.. من فکر می کنم ما همدیگه رو ببوسیم تمام اعضای اینجا می رن روی هوا از فرط لذت دوسی! و اتفاقا به نوعی حالگیری هم میشه که دیگه منو تو رو دعوا نندازن! :*
کافه دومگو -
یه نفر - 04-10-2014
Alice نوشته: آره.. من فکر می کنم ما همدیگه رو ببوسیم تمام اعضای اینجا می رن روی هوا از فرط لذت دوسی! و اتفاقا به نوعی حالگیری هم میشه که دیگه منو تو رو دعوا نندازن! :*
بوووووووووس :-)
کور بشه چشم حسوووود
کافه دومگو -
Alice - 04-10-2014
یه نفر نوشته: بوووووووووس :-)
کور بشه چشم حسوووود
بوووس بوووس لــــبـــ... لـــــبـــ... ! :)
کافه دومگو -
undead_knight - 04-10-2014
:))))
تر زدید به کافه دومگو رفت:))
این مثلا برای بحث های جدی بودا.
در ضمن لب گرفن مجازی که کار نداره،مهم عملیشه:))
کافه دومگو -
Alice - 04-10-2014
undead_knight نوشته: :))))
تر زدید به کافه دومگو رفت:))
این مثلا برای بحث های جدی بودا.
در ضمن لب گرفن مجازی که کار نداره،مهم عملیشه:))
عملیشم من به مهسا لب می دمــــ...!
بـــه تــو هـــم هـــیــچ ربطی نــدارهــــــ...! :)
کافه دومگو -
یه نفر - 04-10-2014
Alice نوشته: عملیشم من به مهسا لب می دمــــ...!
بـــه تــو هـــم هـــیــچ ربطی نــدارهــــــ...! :)
اوووف :-)
خدایش ما دو تا اینجا رو به گند کشیدیمااا :-)
بوووس بوووس
کافه دومگو -
kourosh_bikhoda - 04-11-2014
کافه دومگو جای این حرفاست واقعن؟
من از شما میپرسم.