منظور این جستار اینه که در مورد استراتژی مردم در سال 88 صحبت کنیم. این موضوع زمانی در ذهن من اومد که با دوستی که ادعا میکرد اصلاح طلب نیست ولی عملکردش اصلاح طلبی و خاتمی پرستی و موسوی پرستی و اینا بود صحبت میکردم و ادعاهایی کرد که برام تعجب انگیز بود.
برای مثال ایشون میگه من به پیش بینی از اتفاقات بعدی در سال 88 رای دادم که اتفاقن پیش بینی ما درست هم از کار دراومد. آیا واقعن همینطوره؟ من در پاسخ گفتم که در سال 88 کسی پیش بینی نمیکرد که با رای دادن اون شلوغی ها بوجود بیاد. همه به رای خودشون ایمان داشتند و امیدوار به تغییر بودند و فکر میکردند از سیاهی اندکی کاسته شده. چه بسا اگر کسی گمان میکرد که تقلبی صورت میگیره پای صندوق رای نمیرفت. مانند انتخابات مجلس سال 90 و همین انتخابات پیش رو (پیش بینی شخصی).
وانگهی حرکت سال 88 مردم اگرچه شایسته ستایشه ولی عملن پیشرفتی نیست و به نظر من اتفاقی رو به جلو پیش نیومده. بنابر این اگر این گفته که عده ای با رای دادن قصد داشتند که اتفاقات سال 88 رو بوجود بیارند درست باشه، باید گفت پس پیش بینیشون هم درست از آب در نیومده و چیزی به نفع مردم نشده.
در این مورد نظری دارید؟ آیا ادعای دوست من درسته؟ آیا در سال 88 کسی بود که فکر کنه من رای میدم که توش تقلب بشه و بعد حکومت به چالش کشیده بشه؟
در مورد حرف ها و نظرات من اگر نظری دارید به مهر بیان کنید.
سخن شما درست است که کسی پیش بینی نمیکرد چنین اتفاقی بیفتد و تظاهرات و راهپیمایی به وقوع بپیوندد.من در آن دوره هرگز از کسی نشنیدم که چنین پیشبینیای داشته باشد.اما پیشبینی چالش و درگیری درونِ نظام را کم و بیش میکردیم.چرا که مشخص بود نظر خامنهای و سپاه و دیگر نهادهای حکومتی به سوی کیست، در حالی که همه میدانستند که اقبالِ مردمی به سوی موسوی است.در ثانی خامنهای هرگز دلش نمیخواست اتفاقِ سالِ 76 رخ دهد.پیشبینی خودم این بود که باز احمدینژاد را از صندوق بیرون میآورند و یک تشری هم به موسوی میزنند ، او هم مینشیند سر جای خودش.به طور قاطع میگویم که هیچ کس (هتا موسوی و کروبی) پیش بینی نمیکرد که تظاهراتی آنچنینی و اتفاقاتی به آن شکل رخ دهد.
اما اینکه اتفاقاتِ سال 88 دستآوردی نداشته، اصلا با شما موافق نیستم.دستاوردهای زیادی داشته است . از جمله اینکه بخشِ عظیمی از نیروهای سیاسیِ کشور و همچنین توجه و تمرکزِ ملت از اصلاحات به سوی براندازی رفته است.کمتر کسی هست که همچنان به اصلاحات اعتقاد داشته باشد.از سویی مردم هم خیلی بیشتر به چهرهی پلید و ضدانسانی و خبیثِ حکوت پی بردهاند و دیگر در بازیهای او شرکت نمیکنند.مثلا در انتخاباتِ نمایندگانِ مجلس یکی از آشنایانِ من که در یکی از شعبِ شورای نگهبان نیز سمتی دارد، میگفت درصدِ مشارکتِ مردم در این دوره نصف شده بود.در یکی از مراکزِ استانی (که او در آنجا کار میکرد) تنها 30 درصد از واجدینِ شرایط رای دادند. بقیه آمارها را خودشان ساختند. در مجامع بینالمللی نیز آبروی جمهوری اسلامی به شدت خدشه دار شد و خیلی برایش گران تمام شد.نظام هم چند شقه شد! یعنی افرادی که با هم پیمانِ اخوت و برادری داشتند در ظاهر، علنا در برابرِ هم قرار گرفتند.همهی اینها از دستاوردهای سال 88 است که به نظرم از همهی دورهی اصلاحات بیشتر است.
نظر من بعد از چهار سال این هست که اعتقاد ندارم جای موسوی و احمدی نژاد در آرا جا به جا شده بود...نهایتا میشه گفت شاید به دور دوم کشیده میشد !!
مردم در چارچوب نظام قصد اصلاح داشتن و میخواستن از دست احمدی خلاص بشن و کسی به فکر براندازی نبود اصولا...
هیچ کس فکرش رو هم نمیکرد که تقلبی بشه و بعدش شورش و درگیری و اینها...
شعارهای ابتدایی مردم "رای من کجاست" بود یا " برادر شهیدم رایتو پس میگیرم" پس مشخصه کسی به فکر رادیکال کردن اوضاع نبود در ابتدا...
اون به اصطلاح رهبران جنبش اصلا در فاز دیگه ای بودن و همه اش حسرت دوران طلایی امام رو میخوردن و میخواستن به اون دوران برگردن ولی در جبهه مردم به مرور حرکات و شعار ها رادیکال شد...
همین دوگانگی در بدنه جنبش و رهبری نمادین اون باعث شد به مرور هر روز ضعیف و ضعیف تر و در نهایت خاموش بشه...
ولی من هم مثل داریوش گرامی فکر میکنم امکان نداره یک پدیده اجتماعی بی تاثیر باشه، شاید تاثیر کوتاه مدت نداشته باشه اما در دراز مدت تاثیر گذار هست...همه قطعات پازل وقتی کنار هم جمع شدن اون زمان تاثیرشون مشخص میشه...
هر چند فکر میکنم اکثریت مردم هنوز درک درستی از آزادی و دموکراسی و لیبرالیسم و اینها ندارن و براشون امام حسین و محرم و شب قدر و اینها با ارزش تر هست پس حتی اگر سیستم هم تغییر کنه تازه اول راه هستیم.
Anarchy نوشته: نظر من بعد از چهار سال این هست که اعتقاد ندارم جای موسوی و احمدی نژاد در آرا جا به جا شده بود...نهایتا میشه گفت شاید به دور دوم کشیده میشد !!
من ابتدا فكر میكردم كه تعداد آرا به صورت كاملا ناشیانه جا به جا شده و تصورم این بود كه در صد خیلی بالایی از مردم به موسوی رای داده اند ولی با گذشت دو سال اول متوجه شدم كه درسته كه تقلب صورت گرفته ولی به اون گستردگی كه طرفداران موسوی در ابتدا تصور میكردند نبوده این موضوع كاملا از رفتار مردم و واكنش های آن ها نسبت به اتفاقاتی كه تو این چند سال افتاده مشهود بود
من هم فكر نمیكنم كه در آن زمان قبل انتخابات كسی پیش بینی این قضیه رو میكرد یعنی مردم هنوز تا حدی به دموكراسی نظام اعتقاد داشتند كه فكر میكردند اگر تعداد بیشتری رای بدهند نظام نمیتواند كاری بكند كه یكی از تاثیرات وقایع بعد از انتخابات بی اعتماد شدن عده ی بسیار زیادی به نظام شد
Anarchy نوشته: نظر من بعد از چهار سال این هست که اعتقاد ندارم جای موسوی و احمدی نژاد در آرا جا به جا شده بود...نهایتا میشه گفت شاید به دور دوم کشیده میشد !!
من هم قبل از انتخابات 88 فکر میکردم اگه رای ها درست شمرده بشه به دور دوم کشیده بشه. یعنی رقابت بین ا. ن. و موسوی باشه. البته اگه بخاطر سیب زمینی و بخصوص ریختن پته رفسنجانی و ... روی آب نبود ا. ن. در دور اول بازنده میشد. الان هم میگم اگه رای ها درست شمرده شده بود انتخابات باید به دور دوم کشیده میشد. ولی خیلیا هنوز معتقدند موسوی 19 میلیون و ا. ن. رای ناچیزی آورده که یکم باورش سخته.
معتقدم شرکت در انتخابات 88 ارزشش رو داشته. برای اولین بار مخالفت اکثریت مردم با رژیم به هممون ثابت شد. قبل از این کشت و کشتارها نظام خیلی بیشتر مشروعیت و حمایت مردمی داشت. رژیم با خطر جدی مواجه شد و با چاشنی شانس تونست خودشو موقتا نجات بده.
در دور اول انتخابات 84 تقلب خیلی واضح تر بود . نبود؟ کی احمدی نژاد رو میشناخت که بخواد رای بیاره؟ ولی اصلا شلوغی هم نشد. این هم جای بحث داره.
من با نظر همه شما در مورد تبعات سال 88 مخالفم. شما موضوع رو خیلی گسترده و بزرگ میکنید.
آیا کسی هست که شک داشته باشه که مردم ایران مخالف نظام بودند؟ من به شخصه نظرم اینه که اکثریت مردم مخالف نظام بودند. سال 88 فقط باعث شد سیاسیون هم مخالفتشون در بعضی موارد آشکار بشه و در بعضی موارد جلب بشه. مثلن نوریزاد از دسته ای هست که مخالف شد. من خودم در فامیل چند نفری رو دارم که 180 درجه تغییر کردند. مثلن کسی هست که صحبت از خامنه ای میکردیم اشک تو چشمش جمع میشد. میگفت بیت آقا دورتادور دارای نرده ایه که خانم بتونن با کمک اون راه برن. آقا شبها شام نمیخورن. آقا ناهارشون خیلی ساده و مختصره. خود نوریزاد افتخارش این بود که اثاثیه آقا بجز کتابهاش یه وانت بیشتر نمیشه! یکی دوتا سپاهی هم میشناسم که رده بالا هستند و به خاطر حمایت از موسوی کارشون رو از دست دادند.
در کل به نظر من اتفاقات 88 تضاد مردم رو با حکومت فقط عریان کرد. از نظر امثال من که هرگونه تغییر و دگرگونی در شکل حکومت رو بدون دخالت خارجی ، خصوصن از نوع قهری، ناموفق و غلط میدونیم کشته شدن و زخمی شدن مردم در حرکت های ایذایی و فرسایشی مثل این شایسته نیستند و فقط منجر به هزینه های بالا برای مردم و در نهایت سرخوردگی هستند. الان نگاه کنید، 100 تا سالگرد انتخابات هم برسه کسی از جاش تکون نمیخوره. کسی میگفت مردم زمانی به خیابون میان که مطمئن از حمایت خارجی باشند نه اینکه مثل سوریه بیان و جون بدن فقط. اینها نشانه سرخوردگی مردم هست. تعارف نداشته باشیم، مردم ایران و هتا من هم انتظارهای بیشتری از جنبش های سنگینی که در 88 روی داد داشتیم.
فرض کنیم این دیدگاه که حرکت 88 مردم رو به هم شناسوند و راههای مخالفت و شورش رو تمرین کردند و غیره و غیره درست باشه. آیا تا زمانیکه فرصتی برای استفاده از این تجربه ها و دستاوردها نباشه، این دانسته ها و یافته ها مفیدند؟ من اینطور فکر نمیکنم. دنیای امروز دنیای نتیجه گراست. امروز مدیر شما ممکنه از شما رسیدن به سقف تولید مثلن N هزارتا رو بخواد. براش مهم نیست که دو شیفته کار میکنی یا در یک شیفت بازده رو بالا میبری. به هر حال به پایان سال نگاه میکنه. یا پدر از پسرش قبولی میخواد. دیگه وارد جزئیات نمیشه که روزانه چند ساعت درس میخونه یا چند ساعت تفریح میکنه. او فقط قبولی میخواد. این دیدگاه امروز در دنیا کاربردی شده. بنابر این مهم نیست دستاوردهای 88 چیا هستند. تا زمانیکه تغییر مطلوب بوجود نیومده فایده ای ندارند. تغییر مطلوب هم از نظر ما فقط با دخالت خارجی اتفاق میفته.
ممکنه نظر من براتون خیلی رادیکال و تندروآنه یا ماشینی یا همچین چیزهایی باشه. خب بله ممکنه همینطور باشه واقعن. من نظرم اینه که حرکت های منجر به پیروزی مردم در برابر حکومت حتمن و لزومن باید با دخالت خارجی باشه (تجربه سوریه نظر ماها رو ثابت میکنه) و در غیر اینصورت بی فایدست. بنابر این طرفداران هرج و مرج و شورش باید بدونند که اینها فقط هزینه کردن هست بدون عایدی. بنابر این هواداران شرکت یا عدم شرکت در انتخابات 88 نمیتونند ایده خودشون رو با توجه به دستاوردهای بعدی موجه کنند.
Bibak نوشته: در دور اول انتخابات 84 تقلب خیلی واضح تر بود . نبود؟ کی احمدی نژاد رو میشناخت که بخواد رای بیاره؟ ولی اصلا شلوغی هم نشد. این هم جای بحث داره.
من بعید میدانم، احمدینژاد محصول تحریم انتخابات ۸۴ توسط مردم بود(طبق آمار رسمی خود ِ ج.ا کمترین میزان مشارکت مردم در سرتاسر تاریخ نظام بود)، نه تقلبات گسترده در مقیاسی که چهار سال بعد دیدیم. من گمان میکنم زوایای حقیقی آنچه در انتخابات گذشته روی داد هنوز بر ما روشن نیست و نمیدانیم چگونه شخصی در حد و اندازهی خامنهای که با سر و صدای چهار دانشجو در واقعهی کوی به گریه زاری و کولیبازی افتاده بود میتواند چهار میلیون معترض را در خیابانهای تهران ببیند و باز هم پشت سر احمدینژاد باقی بماند.