shirin نوشته: میلاد ولی خودشون رو مسلمون میدونن نماز میخونن و گاهی روزه میگیرن. به خدا و پیغمبر و ائمه اعتقاد دارن و قرآن هم کتاب مقدسشون هست و اتفاقا به نظر اونها تندروا مسلمون نیستن و خودشون از همه مسلمون ترن.
من همیشه میگم ادیان به تعداد باورمندانشون تفاوت دارند!
برای نمونه یک"اسلام" وجود نداره بلکه"میلیون ها نوع"اسلام"وجود داره.در واقع از زمانی که کسی نظر شخصی خودش رو در دین قابل اتکا میدونه دیگه اون دین با دینی که ظاهرا شخص اون رو قبول داره یکسان نیست.در واقع میشه گفت ما اسلام "محمد"رو داریم و اسلام"پیروانش"به هر اندازه که پیروان محمد نظرات شخصی خودشون رو در دین محمد وارد کردند اسلام های متفاوت تری رو بوجود آوردند.
مسئله دیگه اینه که هر دین داری خودش رو بر حق میدونه و معیارهای دینی رو بر اساس خودش میسنجه و به نوعی "فتوا"ی غیر رسمی میده.خیلی وقت ها حتی کسانی که هم کیشش هستند رو هم ممکنه بر حق ندونه.
مثلا ممکنه یک مرجع شیعی 20 درصد در دین محمد(تازه اگر اصلش رو بشه پیدا کرد)تغییر بوجود بیاره و دین یک فرد عادی شیعه 1 درصد نسبت به خود این مرجع تفاوت داشته باشه.
در نتیجه اگر اسلام محمد منظورشونه تقریبا هیچ مسلمان واقعی در دنیای فعلی وجود نداره!:))
undead_knight نوشته: من همیشه میگم ادیان به تعداد باورمندانشون تفاوت دارند!
برای نمونه یک"اسلام" وجود نداره بلکه"میلیون ها نوع"اسلام"وجود داره.در واقع از زمانی که کسی نظر شخصی خودش رو در دین قابل اتکا میدونه دیگه اون دین با دینی که ظاهرا شخص اون رو قبول داره یکسان نیست.در واقع میشه گفت ما اسلام "محمد"رو داریم و اسلام"پیروانش"به هر اندازه که پیروان محمد نظرات شخصی خودشون رو در دین محمد وارد کردند اسلام های متفاوت تری رو بوجود آوردند.
مسئله دیگه اینه که هر دین داری خودش رو بر حق میدونه و معیارهای دینی رو بر اساس خودش میسنجه و به نوعی "فتوا"ی غیر رسمی میده.خیلی وقت ها حتی کسانی که هم کیشش هستند رو هم ممکنه بر حق ندونه.
مثلا ممکنه یک مرجع شیعی 20 درصد در دین محمد(تازه اگر اصلش رو بشه پیدا کرد)تغییر بوجود بیاره و دین یک فرد عادی شیعه 1 درصد نسبت به خود این مرجع تفاوت داشته باشه.
در نتیجه اگر اسلام محمد منظورشونه تقریبا هیچ مسلمان واقعی در دنیای فعلی وجود نداره!:))
اینکه نشد undead جان، اگر اینگونه بخواهیم بنگریم که هیچکدام از ما آدم هم نیستیم، چرا که همه با یکدیگر هم در ژنتیک هم در همه چیز «یک خردهای» میدگــریم.
این یک خرده را نوشه یا noise میگویند و هنگام دستهبندی و همسنجی چشمپوشیاش میکنند.
Mehrbod نوشته: اینکه نشد undead جان، اگر اینگونه بخواهیم بنگریم که هیچکدام از ما آدم هم نیستیم، چرا که همه با یکدیگر هم در ژنتیک هم در همه چیز «یک خردهای» میدگــریم.
این یک خرده را نوشه یا noise میگویند و هنگام دستهبندی و همسنجی چشمپوشیاش میکنند.
اخه دیگه این از نویز گذشته همش پارازیته:))
در مورد اختلافات کوچیک شاید این حرف درست باشه،ولی مثلا تشیع چقدر انحراف از اسلام محمد داره یا شاخه های دیگه اسلام.حتی همین باورمندان هم بیشتر به خاطر فشارهای اجتماعی ممکنه عقاید دینی شخصی خودشون رو کامل بروز ندند.
در همین ایران فعلی کلی مدعی پیامبری و امامت و...میشه(که برادران نیروی انتظامی همیشه در حال دستگیر کردن عده ایشون هستند!) همه منشعب از افکار اسلامی هستند ولی به عقایدشون که دقت میبینی در حد یک دین جدید تفاوت دارند.
حتی همین محمد مگر ادعای ادامه راه باقی پیامبران رو نداشت(وخیلی چیزها رو هم از اونها دزدید) ولی با این حال اسلام یک دین مستقل محسوب میشه.البته من فکر نمیکنم که تفاوت های ابتدایی به معنای ایجاد دین جدید هست ولی در یک جامعه آزاد(یا حداقل نسبی آزاد)این افکار فرصت تبدیل شدن به ادیان وفرقه های مختلف رو دارند،مثلا مورمون ها مدعی مسیحی بودن هستند ولی واقعا دینی که دارند با جریان های شاخص مسیحیت تفاوت های زیادی داره.
shirin نوشته: . من خودم با دوستام راحت هستم و نگرانی ندارم. هر چند که جلو غریبه ها هم نگرانی ندارم و اگه بحث مذهبی پیش بیاد راحت نظرمو میگم.
من نمیدونم دوستان چه برداشتی دارن ولی مردم هر چند که مسلمون و مذهبی هستن ولی تفکرات طالبانی ندارن که کسی رو به خاطر عقایدش به محاکمه بکشن و یا مشکلی براش درست کنن.
موافقم .. برای مثال من اگه افغانستان یا پاکستان باشم از ترس جان هم که شده کمتر شهامت بیان باورهام رو دارم. ولی داخل ایران به هر حال مسلمان هاش نسبت به مسلمان های افغانی و پاکستانی و فلسطینی و ..دموکرات تر هستند و لااقل به خاطر کفرگویی با شمشیر سرت رو از تن جدا نمی کنند !
به قول آرش بیخدا که به طنز می گفت اگه متحجرترین مسلمان ایرانی به میان مسلمان های پاکستانی بره اون رو به جرم روشنفکری می کشند
shirin نوشته: میلاد ولی خودشون رو مسلمون میدونن نماز میخونن و گاهی روزه میگیرن. به خدا و پیغمبر و ائمه اعتقاد دارن و قرآن هم کتاب مقدسشون هست و اتفاقا به نظر اونها تندروا مسلمون نیستن و خودشون از همه مسلمون ترن.
با این حال مسلمون نیستند . مسلمون باید به تمام دستورات دینش عمل کنه یا نه ؟
sonixax نوشته: با این حال مسلمون نیستند . مسلمون باید به تمام دستورات دینش عمل کنه یا نه ؟
نه، مسلمان نیاز به سه چیز بیشتر ندارد:
باور به پیامبری محمد
باور به آفریدگاری الله
باور به آسمانی بودن قرآن (و نادستبردگی در آن)
هر کس این سه را میباورید = مسلمان.
undead_knight نوشته: اخه دیگه این از نویز گذشته همش پارازیته:))
در مورد اختلافات کوچیک شاید این حرف درست باشه،ولی مثلا تشیع چقدر انحراف از اسلام محمد داره یا شاخه های دیگه اسلام.حتی همین باورمندان هم بیشتر به خاطر فشارهای اجتماعی ممکنه عقاید دینی شخصی خودشون رو کامل بروز ندند.
در همین ایران فعلی کلی مدعی پیامبری و امامت و...میشه(که برادران نیروی انتظامی همیشه در حال دستگیر کردن عده ایشون هستند!) همه منشعب از افکار اسلامی هستند ولی به عقایدشون که دقت میبینی در حد یک دین جدید تفاوت دارند.
حتی همین محمد مگر ادعای ادامه راه باقی پیامبران رو نداشت(وخیلی چیزها رو هم از اونها دزدید) ولی با این حال اسلام یک دین مستقل محسوب میشه.البته من فکر نمیکنم که تفاوت های ابتدایی به معنای ایجاد دین جدید هست ولی در یک جامعه آزاد(یا حداقل نسبی آزاد)این افکار فرصت تبدیل شدن به ادیان وفرقه های مختلف رو دارند،مثلا مورمون ها مدعی مسیحی بودن هستند ولی واقعا دینی که دارند با جریان های شاخص مسیحیت تفاوت های زیادی داره.
این سه بند بالا را که گفتیم، هر کس داشت میشود مسلمان (= بایستگیهای اسلام).
ولی اگر کسی برای نمونه گفت در قرآن دستبرده شده (تحریف)، آنگاه دیگر مسلمان نیست.
اگر مسلمانی هم یافتید که گفت خدا نیست، او را میتوانید از بخش دیوانه کمازار به بخش زنجیریها ببرید.
زینهبندی تندروی مسلمین:
اندکی تندرو
اگر بگویید ممد بیپدر بود، با شما یک ماهی گفتگو نمیکند.
کمی تندرو
اگر گفتید ممد بیپدر بود، جاسیگاری را بسوی شما پرت کرده و یک سال گفتگو نمیکند.
تندروی میانه
اگر گفتید ممد بیپدر بود، به شما میگوید که آری وی یتیم و بیسواد بود که خود معجزه قرآنی است.
اندازهای تندرو
اگر گفتید ممد بیپدر بود، چیزی نگفته ... شب ولی برادران لباسشخصی شما را به مهانسرای اوین برده و چند ماه یا سالی، بسته به پوستکلفتیاتان از شما مهماننوازی میکنند (+ نوشابه)
بسی تندرو
Mehrbod نوشته: این سه بند بالا را که گفتیم، هر کس داشت میشود مسلمان (= بایستگیهای اسلام).
ولی اگر کسی برای نمونه گفت در قرآن دستبرده شده (تحریف)، آنگاه دیگر مسلمان نیست.
اگر مسلمانی هم یافتید که گفت خدا نیست، او را میتوانید از بخش دیوانه کمازار به بخش زنجیریها ببرید.
زینهبندی تندروی مسلمین:
اندکی تندرو
اگر بگویید ممد بیپدر بود، با شما یک ماهی گفتگو نمیکند.
کمی تندرو
اگر گفتید ممد بیپدر بود، جاسیگاری را بسوی شما پرت کرده و یک سال گفتگو نمیکند.
تندروی میانه
اگر گفتید ممد بیپدر بود، به شما میگوید که آری وی یتیم و بیسواد بود که خود معجزه قرآنی است.
اندازهای تندرو
اگر گفتید ممد بیپدر بود، چیزی نگفته ... شب ولی برادران لباسشخصی شما را به مهانسرای اوین برده و چند ماه یا سالی، بسته به پوستکلفتیاتان از شما مهماننوازی میکنند (+ نوشابه)
بسی تندرو
این شروط رسمی هست،ولی باز هم میگم اسلام محمد با اسلام بعد از محمد حتی در خالص ترین نمونه های خودش تفاوت داره.
مسلمان خداناباور ندیدم هنوز ولی مسلمانی که دستنخوردگی قرآن رو رد میکنه دیدم:))
نکته:باور به این مواردی که گفتی یه سری نتایج داره،مثلا اگر کسی الله رو قبول داشت ولی از دستوراتش اطاعت نکنه یه جور پارادوکس بوجود میاد.این شخص اگر اعتقاد داشته باشه که این عدم اطاعت باعث خروجش از اسلام نمیشه باورش مشکل داره.
undead_knight نوشته: این شروط رسمی هست،ولی باز هم میگم اسلام محمد با اسلام بعد از محمد حتی در خالص ترین نمونه های خودش تفاوت داره.
مسلمان خداناباور ندیدم هنوز ولی مسلمانی که دستنخوردگی قرآن رو رد میکنه دیدم:))
undead_knight نوشته: نکته:باور به این مواردی که گفتی یه سری نتایج داره،مثلا اگر کسی الله رو قبول داشت ولی از دستوراتش اطاعت نکنه یه جور پارادوکس بوجود میاد.این شخص اگر اعتقاد داشته باشه که این عدم اطاعت باعث خروجش از اسلام نمیشه باورش مشکل داره.
هیچ پارادوکسی به میان نمیاید. باور داشتن نیازمند "انجامیدن" نیست. میتوان یک چیز را باورید ولی همچنان نیانجامید، برای نمونه من میباورم که امروز باران میاید، ولی چتر با خودم نمیبرم. آیا به پارادوکس برخوردیم؟
هر آینه، باورمندی در خود تَـوَند (potential) رسیدن به کنش را دارد و همین است که باورهای نامنطقی را خطرناک میکند. یک مسلمان شاید بباورد که
کافران را باید کشت، ولی 99.999% زندگی خود کاری نکند، ولی درست سر بزنگاه که یک چیزی شد و اسلام به خطر افتاد این باورش به کنشورزی - از کشتن تا آسیبرساندن و ... - بیانجامد.
یک مسلمان نیازی هم نیست نماز بخواند:
سپنتایی (تقدس) نماز = باور
نماز خواندن = کنش
باورها تنها در دامنه اندیشه هستند.
sonixax نوشته: کسی که بدونه نظر شما در مورد اسلام چیه و کاری باهاتون نداشته باشه دیگه مسلمون نیست . اینکه برچسب مسلمون روی کسی خورده باشه مسلمونش نمیکنه . عملشه که مسلمونش میکنه .
باید چکار کنه در مقابل دوستان غیر مسلمانش؟
با این فتوا من کلا مسلمان نیستم پس...(چی ام دقیقا؟)