اگر فرض کنیم خدا وجود دارد، آیا وجود او اثبات ناپذیر نیست؟
به طور شهودی اینطور به نظر من می آید که نمیتوان صرفا با بررسی یک سیستم، گزاره ای در مورد چیزی خارج از آن سیستم گفت، اما استدلال دقیقی برای آن ندارم. نظر شما چیست؟
پاسخ این پرسش مشخصا به تعریف خدا بستگی دارد. میتوانیم بر حسب تعاریف مختلف روی این مسئله هم اندیشی کنیم.
Unknown نوشته: آیا وجود خدا اثبات ناپذیر است؟
به طور شهودی اینطور به نظر من می آید که نمیتوان صرفا با بررسی یک سیستم، گزاره ای در مورد چیزی خارج از آن سیستم گفت. فعلا استدلال دقیقی برای آن ندارم. نظر شما چیست؟
البته پاسخ این پرسش مشخصا به تعریف خدا بستگی دارد. میتوانیم بر حسب تعاریف مختلف روی این مسئله بحث کنیم.
البته بنظر من معمولا اینچنین نیست.یعنی همانطور که انسانها از روی زمین به کروی بودن آن پی بردند از داخل سیستم هم میشود چیزهایی درباره خارجش گفت.
بسیار عالی،تعاریف معمول تئیسم آفریننده،قادر و عالم و خیرمطلق از صفات اصلی هستند که معمولا برای خدای ادیان ابراهیمی مطرح هستند.
لازم به ذکر است مرز سیستمی که از آن صحبت می کنیم، یک مرز فضایی نیست. میتوانیم ابتدا به چنین پرسشی بیاندیشیم: اگر تمام گزاره های ما در مورد مادی ها باشد، آیا میتوانیم گزاره ای در مورد غیر مادی ها را از آنها استنتاج کنیم؟
مبحث جالبیست، من پیشتر به گونهی دیگری به آن اندیشیدهام، چنانکه اگر فرضا سلولهای بدن من فردا به نوعی خوآگاهی برسند چه درکی میتوانند از «من» داشته باشند؟ یک چنین فرضی به خصوص پیرامون خدا/انسان مذاهب سامی(که در آن خدا انسان را شبیه به خودش ــو در اسلام بسیار شدیدتر، از خودشــ آفریده)شدت پیدا میکند، که ما چگونه میتوانیم به درکی از چنان خدایی برسیم و آیا اساسا دستگاه منطقی ما توانایی لازم برای اثبات یا حتی تعریف آنرا خواهد داشت و ... وانگهی تمام اینها فاقد اعتبار حقیقیست، زیرا ما نمیتوانیم «وجود» خدا را فرض بگیریم که بعد بخواهیم به کیفیات این وجود احتمالی بپردازیم یا چه... پیشفرض گرفتن وجود یک موجود، نیازمند اثبات است، حتی اگر عدم اثباتپذیری یکی از خصایل وجودی آن موجود باشد.
پ.ن: به گمانم فلسفه برای این مناسبتر باشد!
این تشبیه کروی بودن زمین رو من از اون جهت گفتم که با کاری شبیه به همون ما امروز میدانیم که فضا در جهان ما انحنا ندارد و مسطح است که همین توان دانستن این با آزمایش و هندسه چیز بسیار شگرفیست.
یک مساله دیگه هم همین مرز اثر آن چیز نامادی بر ماده است مانند مساله معروف دهن-جسم در دوئالیسم.
البته اونچیزی که امیر گرامی گفت که درباره هوشمندی حاصل از اجزا و چینش اونهاست و فهم جز و کل از همدیگه نکته جالبیه.