دفترچه

معجزات امام علی 8- امام کارآگاه گجت میشود

مولف نوادر المعجزات از قول عمار بن یاسر:
روزی پنجاه مرد یهودی به نزد علی آمدند و به اوگفتند که ما سنگی داشته ایم که نامهای شش تا از پیامبرانمان بر آن نوشته بوده است، در جایی مدفون است که نمی دانیم کجاست، شنیده ایم که تو علم غیب داری و آمده ایم از تو بخواهیم که آن را به ما نشان بدهی.
امام فرمود تا در کوفه بانگ بزنند که همگان بیرون آیند تا معجزه امامشان را به چشم ببینند.
سپس به بیابان رفتند. تندبادی وزید و شن را به کنار زد و سنگ پدیدار شد. یهودان گفتند که چیزی روی این سنگ ننوشته است.
امام گفت که در سمت دیگرش نوشته است که روی زمین است.
هزار مرد رفتند تا سنگ را جابه جا کنن ولی هرچه زور زدند نتوانستند. امام همچنان که سوار شتر بود دست دراز کرد و سنگ را زیر و رو کرد [دست امام مثل دست کارآگاه گجت دراز میشده و زورش برابر با هزار مرد بوده!] و یهودیان دیدند که نامهای آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد ابن عبدالله بر آن نوشته است.
جمعی از یهودیان با دیدن این معجزه به پیامبری محمد و امامت علی ایمان آوردند و مسلمان شدند.
نوادرالمعجزات ص 40
بازخوانی داستان غدیر خم – امیر حسین خنجی ص 235 الکترونیک