دفترچه

نسخه‌ی کامل: چرا مردم سوریه کوتاه نمیاند اما ما کوتاه اومدیم ؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3
به نظر می رسد با توجه به شرایط فعلی باید در استفاده از کلمه مردم برای انقلابیون سوریه تجدید نظر کرد. اکنون حدود سه گروه مختلف درگیر شده اند با دولت سوریه:

انقلابیون عادی
کردها که مناطق کرد نشین را تصرف کرده اند و به شدت مورد غضب ترکیه اند
گروههای افراطی وابسته به القاعده و تروریستها (جنگجو؟) ی بین المللی که برای آموزش به سوریه می آیند.

خبرنگار AP صحنه ای را شاهد بود که مردم آلپو بر سر انقلابیون شیشه شکسته می ریختند.

نتیجه سرکوب بلند مدت جامعه مدنی و نادان بار آوردن مردم همین می شود. افراط ...

[ATTACH=CONFIG]959[/ATTACH]
کاوه جان خب تو این عکس القاعده رو که مشخص نکرده اصلا...
هر کوفتی قدرتو از بشار اسد بگیره برای من یه نفر که اصلا مهم نیست
فقط بگیره
معترضان سوریه به دنبال انقلاب هستند،مطلقا انقلاب.حاضر به اصلاحات یا حتی کناره گیری صرف شخص اسد نیستند(با توجه به بعضی دلایل که دوستان قبلا اشاره کردند) تفاوت انقلاب با شورش این هست که شورش یا طغیان هدف خاصی نداره در واقع یک عمل واکنشی هست ، ولی انقلاب به دنبال اسقاط حکومت قبل و روی کار آوردن حکومت جدید هست(و البته انقلابیون انگیزه کافی رو دارند)انقلاب ها اصولا با کشتار همراه هستند،کشتار طبقه حاکم و کشتار انقلابیون به دلیل اینکه مسئله حیاتی حکومت هست. اعتراض که در ایران اتفاق افتاد حتی تا همین اواخر هم(در بین بخش بزرگی از معترضان)با هدف سرنگونی یا انقلاب به خیابون نیومدند(مگرنه با جمعیت میلیونی چند تظاهرات اول میشد چند تا حکومت عوض کرد!) و یا حاضر به این کار نیستند چون انقلاب باعث تغییراتی میشه که به دلیل پیش بینی ناپذیر بودن برای معترضان ایرانی چندان مطلوبیت نداشت.به همین خاطر سرکوب طغیان راحت تر از انقلاب هست چون ذاتا متفاوتند؛انقلاب میتونه مدت ها در شرایط سخت دوام بیاره ولی طغیان فقط در قوی ترین حالتش امکان پیروزی داره.(هرچند این مطلوبیت استراتژیک به معنای مطلوبیت خود انقلاب نیست)
Anarchy نوشته: کاوه جان خب تو این عکس القاعده رو که مشخص نکرده اصلا...

همان قرمزها.

متحدین ارتش آزاد سوریه طبق ویکی پدیا چند گروه هستند که :
احرار الشام : گروهی سلفی و جهادی
جبهه النصره: از شاخه های القاعده
القاعده عراق

اینها در طی این درگیریها در حال آموزش نیرو هستند.

در نهایت خود مردم سوریه به نظر می رسد بازیچه این گروهها و عوامل خارجی و کشورهای درگیر از دو طرف شده اند.
بشار اسد همان زمان که به قدرت رسید باید مسیر دموکراسی را آغاز می کرد ولی قدرت مطلقه گویا شیرین تر است و
کمتر کسی دلش می آید از آن چشم بپوشد. حالا هم باید شاید به نابودی کشیده شدن سوریه و مردمش باشد به نام او!E421
درود،

تصور من این است که مردم هر دو کشور مسئله «هزینه و فایده» را در نظر می گیرند.
مردم ایران، آندسته که مخالف نظام حاکم هستند، همچنان به طریقی امکان امرار معاش را دارند (و از راحتی نسبی برخوردارند)، و علاوه بر این عموما از اعتقادات مذهبی سطحی تری برخوردار هستند (اگر اصلا معتقد باشند).
بنابراین برای چنین مردمی مشکل است که هزینه های مخالفت با نظام را بپردازند و در این راه کشته شوند، در صورتی که اعتقادی به پاداش اخروی این قیام نیز ندارند.

اما در سوریه، هنوز اعتقادات مذهبی نقش پر رنگی میان مردم دارد، و معترضان باور دارند که اگر هم در راه هدف و قیام خود کشته شوند، دنیای مطلوب دیگری انتظار آنان را خواهد کشید.

-----------
همچنین همین اعتقادات ایدئولوژیکی مردم را جمع گرا تر می کند و آنان را قادر خواهد ساخت برای یاران خود سختی ها را تحمل نمایند. اما ایرانیان بسیار فرد گرا شده اند. حکومت نیز آگاهانه به این فردگرایی دامن می زند. امکان تجمع را از گروه ها و اصناف و غیره می گیرد. تالارهای اجتماعی مجازی و غیر مجازی را منحل و مسدود می کند. و حتی در مقابل تجمع هایی برای آب بازی و هندوانه خوری موضع می گیرد. مبادا که این روحیه قوت گیرد.
پیش از این هم بحث شد که این اکثریت غیر مذهبی (سفت و سخت)، در مساجد نیز حضور پیدا نمی کنند.

-----------
لاجرم، ظاهرا مسئله ما می تواند با تلاش در جهت احیای روحیه جمعی و تشکیل تجمعات - به هر صورت ممکن - تا حد زیادی مرتفع گردد.

پیروز باشید.
rahbar نوشته: -----------
لاجرم، ظاهرا مسئله ما می تواند با تلاش در جهت احیای روحیه جمعی و تشکیل تجمعات - به هر صورت ممکن - تا حد زیادی مرتفع گردد.

پیروز باشید.
میتونید یه توضیحی در مورد این راه حل بدید؟
undead_knight نوشته: میتونید یه توضیحی در مورد این راه حل بدید؟
آندید نایت گرامی،
من هم تصور مشخصی از اینکه چگونه می توان با وجود تمام سختگیری ها گروه و دسته تشکیل داد، ندارم.
شاید اگر روش قابل قبولی به نظر بیاید بتوان در تاپیک دیگری مورد هم اندیشی قرار گیرد.

شاید بایستی از تجربیات گروه های سوسیالیستی و حتی مذهبی پیش از انقلاب استفاده کرد.
شاید بایستی از روش های مدرن مجازی، و تشکیل شبکه های اجتماعی فراگیر استفاده کرد.
شاید باید از طریق تشکیل یک شورای ملی (همانند سوری ها) آغاز کرد.
شاید باید همانند یهودیان در طول ادوار تاریخ مکان هایی کنیسه وار در هر شهر دیاری و به هر نامی بر پا کرد تا نرم نرمک مردم را گرد هم آورد.
و یا شاید باید مانند گروه های فلسطینی، اردوگاه هایی در خارج از کشور برای پناهندگان و مبارزان راه اندازی نمود.

نمی دانم واقعا.
اما پراکندگی مردم را در آنچه به آن باور دارند مشاهده می کنم.
rahbar نوشته: ...
نمی دانم واقعا.
اما پراکندگی مردم را در آنچه به آن باور دارند مشاهده می کنم.

ساده است، همه باید زیر یک پرچم گرد بیایند.

تنها چیزی که همه ما با هر باوری را پذیرا است "سکولاریسم" است.
این ایدئولوژی را جا بیاندازید، همه آماجمان را رسیدن به «مردمسالاری سکولار = secular democracy» بگذاریم.
rahbar نوشته: آندید نایت گرامی،
من هم تصور مشخصی از اینکه چگونه می توان با وجود تمام سختگیری ها گروه و دسته تشکیل داد، ندارم.
شاید اگر روش قابل قبولی به نظر بیاید بتوان در تاپیک دیگری مورد هم اندیشی قرار گیرد.

شاید بایستی از تجربیات گروه های سوسیالیستی و حتی مذهبی پیش از انقلاب استفاده کرد.
شاید بایستی از روش های مدرن مجازی، و تشکیل شبکه های اجتماعی فراگیر استفاده کرد.
شاید باید از طریق تشکیل یک شورای ملی (همانند سوری ها) آغاز کرد.
شاید باید همانند یهودیان در طول ادوار تاریخ مکان هایی کنیسه وار در هر شهر دیاری و به هر نامی بر پا کرد تا نرم نرمک مردم را گرد هم آورد.
و یا شاید باید مانند گروه های فلسطینی، اردوگاه هایی در خارج از کشور برای پناهندگان و مبارزان راه اندازی نمود.

نمی دانم واقعا.
اما پراکندگی مردم را در آنچه به آن باور دارند مشاهده می کنم.
من بر این باور هستم که بهتره ابتدا مشخص کنیم هدف چیه،آیا ارزشش رو داره؟به یک اجماع کلی برسیم و بعد به فکر ایجاد روحیه جمعی باشیم.
چون اگر هدف فقط سرنگونی حکومت فعلی با هدفی مبهم و گنگ باشه در نهایت ممکنه بلایی بدتر از جمهوی اسلامی بر سر مردم بیاد(همین جمهوری اسلامی هم در واقع نتیجه شتاب زدگی برای سرنگونی حکومت و هدف های مبهم بود)
صفحات: 1 2 3