دفترچه

نسخه‌ی کامل: چگونه یک شخص را از اسلام دور کنیم؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6
sonixax نوشته: و دقیقن فرق بین اسلامگرا و مسلمان همینجاست .
یك اسلامگرا میتواند هیچ باوری به اسلام نداشته باشد و اسلامگرا هم باشد .


این درست نیست میلاد جان، اسلام‌گِرا و مسلمان در چم یکی هستند.

بایستگی‌های مسلمان بودن باور به این سه است:
آفریدگاری الله (توحید)
پیامبری محمد (نبوت)
دوزخ و بهشت (معاد

هرکس که به این 3 میباورید میشود مسلمان.

مسلمان = اسلام‌گرا

آنچه شما میخواهی بگویی «مسلمان‌نما» است. اگر کسی به این سه نمیباورید ولی خودش را مسلمان مینامید دروغگویی و شارلاتانی بیش نبوده و مسلمان‌نما به شمار میرود.
اگه قرار باشه اسلام رو " اونطور که هست" دوست داشته باشند که منم فکر می کنم منفعت طلب هستند! یا مشکلات اساسی تر دارند!
ولی خیلی ها اسلام رو انطوری که نیست دوست دارند و آدمهای بدی هم نیستند
Mehrbod نوشته: این درست نیست میلاد جان، اسلام‌گِرا و مسلمان در چم یکی هستند.

بایستگی‌های مسلمان بودن باور به این سه است:

آفریدگاری الله (توحید)
پیامبری ممد (نبوت)
دوزخ و بهشت (معاد

هرکس که به این 3 میباورید میشود مسلمان.

مسلمان = اسلام‌گرا

آنچه شما میخواهی بگویی «مسلمان‌نما» است. اگر کسی به این سه نمیباورید ولی خودش را مسلمان مینامید دروغگویی و شارلاتانی بیش نبوده و مسلمان‌نما به شمار میرود.

خیر اینچنین نیست .

مسلمان ≠ اسلامگرا

مسلمان = باورمند به اسلام (تسلیم شده به الله)
اسلامگرا = کسی که اسلام را در امور سیاسی و اجتماعی و ... دخالت میدهد و آن را فراتر از آن چیزی که هست جلوه میدهد . (عملگر یا باورمند به اسلام سیاسی)
نقل قول:

Islamism (Islam+-ism; Arabic: إسلام سیاسی‎ Islām siyāsī, "Political Islam", or الإسلامیة al-Islāmīyah) is a set of ideologies holding that Islam is "as much a political ideology as a religion".[SUP][1][/SUP] Islamism is a controversial neologism, and definitions of it sometimes vary (see below). Leading Islamist thinkers emphasize the enforcement of Sharia (Islamic law); of pan-Islamic political unity; and of the elimination of non-Muslim, particularly Western military, economic, political, social, or cultural influences in the Muslim world, which they believe to be incompatible with Islam.


سه مورد توحید ، نبوت و معاد خیلی کلی هستند . اگر شما نبوت مممد را قبول داشته باشید لازمه اش این است که قرآن را هم به عنوان کتاب آسمانی بپذیرید و به دستوراتش عمل کنید . یعنی اگر شما نبوت ممد و آفریدگاری الله را پذیرفته باشید و به دستورات قرآن عمل نکنید در حقیقت دو مورد اول را نقض کرده اید و دیگر مسلمان نیستید .

  • من رسالت ممد را قبول دارم
  • من آفریدگاری الله را قبول دارم
  • من به بهشت و دوزخ ایمان دارم
  • من قرآن را قبول ندارم یا من بخشی از قرآن را قبول ندارم

آخری هر سه مورد بالا را نقض میکند .

اینکه شما فقط بگویید من بهشت و دوزخ را باور دارم + الله آفریدگار است + ممد پیامبر الله است از شما مسلمان نمیسازد ! اینطور باشد جمعیت مسلمانان دنیا بسیار بیشتر از ۱.۵ میلیارد نفر است چون بسیاری از مسیحیان و یهودیان هم آفریدگار الله + پیامبری ممد + بهشت و دوزخ را قبول دارند .

یعنی اسلام متشکل است از اصول دین + فروع دین .

کسی که به هر یک از سه اصل دین باور نداشته باشد به کل از دین بیرون است و همچنین کسی که به دستورات دین (فروع دین) عمل نکند باز هم از دین خارج میشود .

در تشیع ما سوای توحید و نبوت و معاد - امامت و عدالت رو هم داریم .

فروع دین متشکل هستند از :

نماز ، روزه ، خمس ، زکات ، حج ، جهاد ، امر به معروف ، نهی از منکر ، تولی ، تبری

که همگی (به جز تولی و تبری و خمس که از دستورات شیعه هستند) دستورات پیامبر اسلام (دستور مستقیم الله) هستند . یعنی وقتی شما رسالت ممد و آفریدگاری الله را قبول کرده اید پس باید به دستوراتش هم در رابطه با دین عمل کنید وگرنه رسالت ممد و آفریدگاری الله را نقض کرده اید .

در نهایت شخصی میتواند اسلامگرا باشد ولی مسلمان نباشد . اگر من امروز با استفاده از اسلام کنترل گروهی از مسلمانان را در دست بگیرم با اینکه به اسلام باور ندارم یک اسلامگرا هستم .
خوب این رو هم توجه داشته باشید که ذات اسلام همینه.یعنی هر مسلمانی که به مقامی میرسه نمیشینه فکر کنه که بیام چی رو کجا درست کنم بلکه تمام تمرکزش اینه که اسلام رو اشاعه بده.یعنی تمامی اصلاحات و یا حرکت هایی که انجام میده رو در قالب اسلام میریزه.هر مسلمانی از مادر من گرفته تا فیلسوف و اقتصاد دانش....
پس یک مسلمان و اسلام گرا جدا از تعاریفی که میشه در عمل هم یکی هستند.....
iranbanoo نوشته: خوب این رو هم توجه داشته باشید که ذات اسلام همینه.یعنی هر مسلمانی که به مقامی میرسه نمیشینه فکر کنه که بیام چی رو کجا درست کنم بلکه تمام تمرکزش اینه که اسلام رو اشاعه بده.یعنی تمامی اصلاحات و یا حرکت هایی که انجام میده رو در قالب اسلام میریزه.هر مسلمانی از مادر من گرفته تا فیلسوف و اقتصاد دانش....
پس یک مسلمان و اسلام گرا جدا از تعاریفی که میشه در عمل هم یکی هستند.....

بدید من هم تعریف را بیخودی جدا کرده‌اند، در تعریفی که میلاد آورد آمده که اسلام‌گرا میخواهد اسلام را در سیاست بیاورد، ولی مسلمان نه.

افزوده و بیخود. بهتره بگوییم مسلمان سکولار یا مسلمان سیاسی.

در عمل همانجور که گفتید همه مسلمین میخواهند اسلام را در یک چیزهایی بگسترانند، این
چیزها میتواند در زندگی شخصی‌اشان باشد (سکولار) میتواند در دولت باشد (ناسکولار، سیاسی).
iranbanoo نوشته: خوب این رو هم توجه داشته باشید که ذات اسلام همینه.یعنی هر مسلمانی که به مقامی میرسه نمیشینه فکر کنه که بیام چی رو کجا درست کنم بلکه تمام تمرکزش اینه که اسلام رو اشاعه بده.یعنی تمامی اصلاحات و یا حرکت هایی که انجام میده رو در قالب اسلام میریزه.هر مسلمانی از مادر من گرفته تا فیلسوف و اقتصاد دانش....
پس یک مسلمان و اسلام گرا جدا از تعاریفی که میشه در عمل هم یکی هستند.....

ببینید من در تکمیل سخنان قبلیم یک چیزی رو باید بگم :

هر اسلامگرایی لزومن مسلمان نیست .
ولی هر مسلمانی در صورتی که قدرت داشته باشد حتمن اسلامگراست !
پرسش: [HIGLIGHT]چه تفاوتی بین اصول دین و فروع دین است ؟[/HIGLIGHT]

پاسخ:


پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی و مذهبی
دعوت پیامبران الهی در دو چیز خلاصه می‏شود:
1- عقایدی که حکم اساس و ریشه دین است.
2- دستورهای عملی که متناسب با عقاید و برخاسته از آن‏ها می‏باشد. (1)
دانشمندان اسلامی بخش عقاید دین اسلام را اصول دین، و بخش احکام عملی را فروع دین نامیده‏اند. به تعبیر دیگر فروع دین‌ در مقابل اصول دین‌، مجموعه اموری است که کم یا زیاد بودن آن‌ها لطمه‌ای به دین اسلام نمی‌زند، اگر چه عمل نکردن به آن‌ها ـ بدون انکار قلبی ـ باعث فسق می‌شود. در مقابل اصول دین‌، مجموعه باورهایی است که اساس دین اسلام را تشکیل می‌دهد و مسلمانی بدون آن‌ها میسر نیست و انکار هر یک از آن‌ها موجب کفر می‌شود.
با این که این دو اصطلاح شهرت بسیاری دارند و در تاریخ اندیشه‌های دینی در اسلام‌، نقش برجسته‌ای ایفا کرده‌اند، اَمّا در قرآن و نیز در احادیث شیعه و اهل سنت چیزی به عنوان تقسیم بندی معارف دینی به صورت اصول و فروع فعلی وجود ندارد. این امر نشان می‌دهد که این دو اصطلاح "کلامی‌" بوده و آن دو را برخی از متکلمان وضع کرده‌اند.
اصول دین از نگاه اسلام عبارتند از: توحید، نبوت و معاد. در مذهب شیعه دو مساله دیگر هم به عنوان اصول مذهب ذکر شده است: عدل و امامت. فروع دین هم عبارتند از: نماز، روزه، خمس، زکات، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تولی و تبری.

1. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، نشر بین الملل، تهران، 1377ش، ص11.


--------------------------
فسق . [ ف َ س ِ ] (ع ص ) بیرون آینده از راستی . (منتهی الارب ).

فسق . [ ف ِ ](ع مص ) گذاشتن حکم خدای تعالی . (منتهی الارب ). بیرون آمدن از فرمان خدای عز و جل . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر اللغه ٔ زوزنی ). از فرمان خدای بیرون آمدن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (از اقرب الموارد). || بیرون آمدن از راه راستی . || جور و ستم کردن . || بیرون آمدن رطب از پوست . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || نابود کردن و انفاق کردن مال . (از اقرب الموارد). || (اِمص ) نافرمانی . (منتهی الارب ) :
دور ازفجور و فسق و بری از ریا و رو
شسته رسوم زرق و نبشته دو نیم وی !

فسق . [ ف ُ س َ ] (ع ص ) مرد پیوسته تباهکار بی فرمان ناراست کردار. (منتهی الارب ). دائم الفسق . (اقرب الموارد). یا فُسَق ؛ ای فاسق و این صیغه مانند لُکَع و خُبَث اختصاص به ندا دارد. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).
صفحات: 1 2 3 4 5 6