دفترچه

نسخه‌ی کامل: داستان کوتاه: شیطان مخترع دین
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
روزی آفریدگار جهان تصمیم به خلق انسان گرفت.
تمام فرشتگان را جمع کرد و گفت من موجودی خلق می کنم تا بدون نیاز به کمک من و با کمک فکر و احساسش خوب و بد را تشخیص بدهد و راه سعادت و تکامل را طی کند.

شیطان از میان فرشتگان برخاست و گفت من شرط می بندم این مخلوق جدید نتواند با کمک فکر و احساسی که به او می دهی راه سعادت و تکامل را طی کند.

بدین تریتب خدا و شیطان شرط بستند و سپس خدا انسان را خلق کرد و شیطان دین را.
ویرایش بهتر داستان فوق:

روزی آفریدگار جهان تصمیم به خلق انسان گرفت.
تمام فرشتگان را جمع کرد و گفت من موجودی خلق می کنم تا بدون نیاز به کمک من و تنها با کمک هوش و حواسش خوب و بد را تشخیص بدهد و راه سعادت و کمال را طی کند و این موجود خدا و آفریدگار روی زمین خواهد شد.

شیطان از میان فرشتگان برخاست و گفت من شرط می بندم این مخلوق جدید نتواند با کمک هوش و حواسی که به او می دهی راه سعادت و کمال را طی کند.

بدین تریتب خدا و شیطان شرط بستند و سپس خدا انسان را خلق کرد و شیطان دین را.
Agnostic نوشته: ویرایش بهتر داستان فوق:

روزی آفریدگار جهان تصمیم به خلق انسان گرفت.
تمام فرشتگان را جمع کرد و گفت من موجودی خلق می کنم تا بدون نیاز به کمک من و تنها با کمک هوش و حواسش خوب و بد را تشخیص بدهد و راه سعادت و کمال را طی کند و این موجود خدا و آفریدگار روی زمین خواهد شد.

شیطان از میان فرشتگان برخاست و گفت من شرط می بندم این مخلوق جدید نتواند با کمک هوش و حواسی که به او می دهی راه سعادت و کمال را طی کند.

بدین تریتب خدا و شیطان شرط بستند و سپس خدا انسان را خلق کرد و شیطان دین را.


میان خدا و شیتان، براستی که شیتان احترام بیشتری دارد، دستکم آن اندازه عقل و شعور داشت که به کارهای بی سر و ته خدا اعتراض کند!

در همین راستا:
داستان «شیطان»؛ روایت شیطان از درگاه الهی