دفترچه

نسخه‌ی کامل: بحث درباره فرضیاتی درباره خدا و ماورا الطبیعه
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4
همانطور که در پست قبل گفتم انسان به علت ویژگی زندگی جمعی ذاتا ضمینه پذیرش قانون و فرمانده را دارد که این خاصیت به خداباوری او کمک کرده.

علل دیگر:

1) تخیل انسان

2) کنجکاوی و علت جویی انسان

3) حیله گری انسانهای باهوش تر و حیله گری روئسا

4) ساده لوحی انسان کم خردتر

5) ترس انسان از ناشناخته ها

6) پدیده های متافیزیکی

7) تحمیل و تلقین عقیده

8) غریزه غیرت و کله خری و رذائل انسانی


این علل در تجمیع همدیگر را تقویت می کنند و معادله را پیچیده میکنند.
تخیل

1) تخیل حاصل کارکرد مغز انسان است و شاید هرمونها هم نقش داشته باشند.

2) تخیل می تواند چیزی را که وجود ندارد تجسم کند.

3) تخیل می تواند سازنده باشد: تخیلات ژول ورن و تخیلات فیلم نامه نویسان و داستان نویسان

4) تخیل می تواند مخرب باشد

تخیل در دین:
تخیل در دین ابزاری است در دست فرماندهان دین تا در جهت بالابردن ارج خودی و پایین آوردن منزلت غیر خودی داستان سازی کند. مثلا آنچه شیعیان درباره امویان و عباسیان و سنیها ساخته اند و رواج می دهند و آنچه در فضائل و منزلت پیامبر و امامان و روحانیون بافته اند.

تخیلات مومنان به یک دین می تواند از کاه کوه ساخته یا از کوه کاه بسازد. به انجیل بارنابا که حاصل حیله گری و تخیل هدف دار شیعیان اسلام است نگاه کنید و به تخیلات شیعیان که به صورت حدیث و مداحی تجلی یافته است.

داستان آدم و حوا و طوفان نوح و جهنم و بهشت و عرش خدا از دیگر مثالهای تخیل انسان است.

تخیل یهودیان در تورات: خدا جهان را در 6 روز ساخت و روز هفتم استراحت کرد.
تخیل مبتنی بر برتری جویی محمد: خدا جهان را در 6 روز خلق کرد و خسته هم نشد و استراحت نکرد. (محمد: خدای من برتر است 6 روز کار کرده خسته هم نشده!)

تخیل در خلق خدایان یونان و تخیلات و داستانهای خدایان از یک سو و خلق خدایان واحد ادیان یکتا پرست نقشی مهم داشته و دارد.
کنجکاوی و علت جویی انسان

انسان به واسطه مغز پیشرفته خود نسبت به پدیده های گوناگون کنجکاوی و علت جویی می کند.

با مطالعه کتب دینی درمی یابیم که بنیانگزاران هر دین به این کنجکاوی ها پاسخهایی داده اند که باعث گمراهی انسان شده اند و با مطالعه کتب تاریخی می بینیم که بشر وقتی دین را کنار نهاد و به تعقل و تحقیق مستقل از پیش فرض های دینی دست زد زمینه پیشرفت روز افزون بشر فراهم شد.

1000 سال پیش بشر در برابر خسوف و کسوف به وحشت می افتاد و دین نیز از این ها بهره برداری می کرد ولی امروز انسان دیگر از کسوف و خسوف وحشت ندارد چون پاسخ کنجکاوی او داده شده.

اما چیزهایی هست که برای بشر هنوز مجهول است که ادیان از این مجهولات بهره برداری می کنند مثلا یکی از مجهولات مسئله مرگ است.
ترس انسان از ناشناخته ها


زمانی رعد و برق ، زلزله ، آتشفشان، کسوف و خسوف که بعضا پدیده هایی ترسناک بوده و هستند برای بشر به عنوان خشم خدا یا خدایان تعبیر میشد.
به نظر می رسد جادوگران و رهبران دینی این فکر را در بشر نهاده اند که اینها خشم خدا یا خدایان هستند.

امروزه بشر بواسطه علم و دانش میداند که هیچکدام از این پدیده ها عجیب نیست و دیگر این پدیده ها ناشناخته نیست.

با وجود این هنوز جماعت ملا از این پدیده ها برای ترساندن انسانهای کم خرد استفاده میکنند. وقتی چندین سال پیش در استانبول ترکیه زلزله 7 ریشتری آمد در شهرستانهای ایران در مساجد تبلیغ کردند که سیاستمداران اسرائیلی و امریکایی در مجلس میهمانی با دختران مسلمان ترک رقصیدند و خشم خدا زلزله استانبول را موجب شده. (جالب این است که زلزله امده این سیاستمداران اسرائیلی و آمریکایی نمردن و زور الله فقط به مسلمانان رسیده!21)

امروزه دو مجهول عمده برای هر انسانی هست که هنوز رهبران دینی به نفع خود از آن استفاده میکنند:
1) آینده (هر فردی نسبت به آینده خود بیم و امید هایی دارد)
2) مرگ
Agnostic نوشته: امروزه دو مجهول عمده برای هر انسانی هست که هنوز رهبران دینی به نفع خود از آن استفاده میکنند:
1) آینده (هر فردی نسبت به آینده خود بیم و امید هایی دارد)
2) مرگ

بهتر از این نمیشد کوتاه کرد!

بد نیست به این هم اشاره کنیم که در کنار دین و مذهب، ترفند‌های مدرن دیگری هم برای «رویارویی با آینده ناپیدا» بدست آدمی ساخته شده‌اند.

نمونه خوب آن مُدل‌های ریاضیاتی هستند که امروز در زمینه‌های بسیار گوناگونی، از اقتصاد و همبود‌شناسی و روانشناسی گرفته تا پیش‌بینی
زمین‌لرزه و آب و هوا بکار گرفته می‌شوند که در واقعیت، هرگز کار نکرده و نمی‌کنند - ولی به ما احساس دروغین کنترل داشتن بر رویداد‌های آینده را می‌دهد.


یکی از ویژگی‌های سرشتین زندگی که بایستی پذیرفت، پیش‌بینی‌ ناپذیری آینده در بسیاری از چیزها، و ناتوانی ما در فهم پیچیدگی جهان است.
پدیده های متافیزیکی

پدیده های متافیزیکی ، پدیده هایی ناشناخته یا کمتر شناخته شده هستند، در حقیقت چیزی نیستند که خارج از ماده باشند ولی دکانداران دین و مردم ساده لوح اینها را پدیده های ماورا الطبیعه معرفی می کنند و از آن برای توجیه دین و خدا استفاده می کنند.

برخی نیز حاصل خیال پردازی های نویسندگان جهت کسب درآمد باشد.

برخی دیگر نیز چیزی نیست جز حیله گری و خالی بندی دینداران است.


نمونه ها:
1) کارهای خارق العاده مرتاضان هندی. مثلا زنده بگور شدن و زنده ماندن در چند ساعت یا چند روز.
2) گزارشاتی که در کتابهای مثلث برمودا و کتاب عجیب تر از علم به آن اشاره شده.
3) تله پاتی (قابلیت گفتگو با امواج مغزی و ربط دادن آن توسط دکانداران دین به ماوراالطبیعه).
4) برخی معجزات کلیسای کاتولیک که می تواند نوعی هیپنوتیزم جمعی به همراه تله پاتی باشد.
5) برخی معجزات مثل خون گریه کردن مجسمه که حاصل علم ترمودینامیک در ساخت مجسمه و ریختن جوهر جای خون است (حیله گری)
6) خواب و کنجکاوی انسان درباره خواب دیدن و ربط دادن آن به ماورا الطبیعه
7) احضار روح و جن گیری
8) شفای بیماران در مکانهای مثلا مقدس ( گزارشات متعددی هست در این زمینه هست. هم بتخانه هندو ها شفا می دهد و هم مقبره امامان شیعه و ... برفرض که این خالی بندی ها درست باشد نتیجه میشود که هم بت چوبی و هم بت انسانی (امامان شیعه) شفا دهنده هستند.
حقیقت چیز دیگری است.
در یک برنامه ماهواره متخصص اداره بهداشت زمان شاه (پهلوی) می گفت تحقیقات نشان میداد ضریح امامان منبع گسترش انواع بیماری خطرناک است چون بیماران متعدد جهت شفا خودر ابه ضریح می مالند و سالانه هزاران نفر در مقبره امامان آلوده و مریض میشوند ولی از ترس ملایان این گزارش را منتشر نکردند.)

دکانداران دین از تمام آنچه در بالا گفته شد جهت عوام فریبی استففاده می کنند.
حیله گری انسانهای باهوش تر و حیله گری روئسا و ساده لوحی انسان کم خرد

انسان های خودخواه باهوشی که میل به کنترل جامعه داشتند ، برای کسب و حفظ قدرت و همچنین برای کنترل و جامعه و برقراری نظم دلخواه خویش از حربه دین و خدا بهره گرفته اند.
منظور از باهوشی این نیست که هوش آنها سازنده است و فردی مثل نیوتون اینشتن هستند بلکه مثل خیلی از مردم کاسب مسلک که در محیط زندگی و جامعه می بینید زرنگی دارند برای کلاهبداری و از آب گل آلود ماهی گرفتن.

برای مثال محمد رسول الله انسانی خودخواه و باهوشی بوده که از هوشش در جهت خودمحوری و چپاول ثروت دیگران و تحمیل عقاید خویش استفاده کرده.
انسانهای باهوش شیاد ( تخیل انسان ، کنجکاوی و علت جویی انسان ، ترس انسان از ناشناخته ها و پدیده های متافیزیکی) را به نفع عقاید ساخته خود برای مردم نادان تفسیر می کند.


از سوی دیگر انسانهای کم خرد و کم هوش در جامعه زیادند که چه در هنگام تاسیس دین و چه 1400 سال پس از تاسیس دین فریب خرافات و اراجیف دین را میخورند.
این انسانها به سبب خرد کم از غیرت بالا برخوردارند و حاضرند با هرکس که عقایدش با او یکی نیست با روش های غیر انسانی رفتار کنند. نمونه اش را در انصار حزب الله ، بسیج و سایر مذهبیون مثل هیئتی ها و مداح ها مشاهده می کنید.
Agnostic نوشته: حیله گری انسانهای باهوش تر و حیله گری روئسا و ساده لوحی انسان کم خرد

انسان های خودخواه باهوشی که میل به کنترل جامعه داشتند ، برای کسب و حفظ قدرت و همچنین برای کنترل و جامعه و برقراری نظم دلخواه خویش از حربه دین و خدا بهره گرفته اند.
منظور از باهوشی این نیست که هوش آنها سازنده است و فردی مثل نیوتون اینشتن هستند بلکه مثل خیلی از مردم کاسب مسلک که در محیط زندگی و جامعه می بینید زرنگی دارند برای کلاهبداری و از آب گل آلود ماهی گرفتن.

برای مثال محمد رسول الله انسانی خودخواه و باهوشی بوده که از هوشش در جهت خودمحوری و چپاول ثروت دیگران و تحمیل عقاید خویش استفاده کرده.
انسانهای باهوش شیاد ( تخیل انسان ، کنجکاوی و علت جویی انسان ، ترس انسان از ناشناخته ها و پدیده های متافیزیکی) را به نفع عقاید ساخته خود برای مردم نادان تفسیر می کند.


از سوی دیگر انسانهای کم خرد و کم هوش در جامعه زیادند که چه در هنگام تاسیس دین و چه 1400 سال پس از تاسیس دین فریب خرافات و اراجیف دین را میخورند.
این انسانها به سبب خرد کم از غیرت بالا برخوردارند و حاضرند با هرکس که عقایدش با او یکی نیست با روش های غیر انسانی رفتار کنند. نمونه اش را در انصار حزب الله ، بسیج و سایر مذهبیون مثل هیئتی ها و مداح ها مشاهده می کنید.
درسته،در واقع مذهبیون فکر میکنند که در حوزه متافیزیک شانسی برای برنده شدن دارن.مثلن ماتریالیسم رو غیر قابل قبول میدونند و ادعا میکنند که تنها با ماورالطبیعه میشه یکسری مفاهیم و احساسات انسانی رو دسته بندی درستی کرد.در واقع بعد از شکستی که از کوپرنیک و گالیله و نیوتن خوردند و فیزیک رو کاملن باختند سعی میکنند در حوزه نادانسته ها و متافیزیک مقاومت کنند.که البته از اونجا که چیزی برای روشن کردن حقیقت و افزودن به دانش نمیتونند تولید کنند حملاتشون هم بیشتر جنبه شوخی داره تا استدلال.
Agnostic نوشته: حیله گری انسانهای باهوش تر و حیله گری روئسا و ساده لوحی انسان کم خرد

انسان های خودخواه باهوشی که میل به کنترل جامعه داشتند ، برای کسب و حفظ قدرت و همچنین برای کنترل و جامعه و برقراری نظم دلخواه خویش از حربه دین و خدا بهره گرفته اند.
منظور از باهوشی این نیست که هوش آنها سازنده است و فردی مثل نیوتون اینشتن هستند بلکه مثل خیلی از مردم کاسب مسلک که در محیط زندگی و جامعه می بینید زرنگی دارند برای کلاهبداری و از آب گل آلود ماهی گرفتن....

Russell نوشته: درسته،در واقع مذهبیون فکر میکنند که در حوزه متافیزیک شانسی برای برنده شدن دارن.مثلن ماتریالیسم ...


راهکار پیشنهادی؟
آمار و احتمال در دین و علم

دینداران وقتی صحبت از فرگشت یا تکامل میشود می گویند مگر میشود از برخورد های ملکولی و جهشهای dna موجودات زنده خلق شوند؟ آنها می گویند خدا مجسمه هر موجودی را ساخته و فوت کرده در آن انسان و لاکپشت و بز و سوسمار خلق شده.

از نظر آنها تمام چیزها توسط خدا کنترل میشود.

حالا بیاییم به دینهای مختلف که ضد هم هستند نگاهی کنیم:
می بینیم در جنگها گاه پیروز بودند گاه شکست خوردند.
معابد آنها درصد کمی شفا می دهد درصد زیادی شفا نمیدهد.

از نظر علمی همان قانون احتمالات بر دین و پیروان دین حاکم است. شرایط برای چیزی مساعد باشد رخ میدهد.

اگر دین دینداران حق بود هرگز نباید شکست می خوردند. چطور الله برای محمد رسول الله هزاران فرشته فرستاد که چون فرشته بودند شکست دشمن حتمی بود ولی برای امامان شیعه چنین نکرده و همگی شکست خوردند.
اگر دین دینداران حق بود باید همه شفا می گرفتند.
صفحات: 1 2 3 4