دفترچه

نسخه‌ی کامل: چرا خدا باید مخالفینش و کسانی‌ که به او اعتقاد ندارند را مجازات ...
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8
سلام. حسین سوال شما خارج از موضوع مورد بحث هست.
حسین نوشته: سلام شیرین خانم . منظور از زدن اینجا چی هست ؟ مثلا مرد میتواند به قصد کشت زن را بزند ؟! ضمنا منظور از اطاعت چی هست ؟ مثلا اگر خانم خانه داری حاضر نشد برای شوهر و بچه هایش آشپزی کند باز هم میشود او را کتک زد ؟ در صورت عدم اطاعت آیا باید از همان ابتدا کتک زد یا مراتبی را باید رعایت نمود ؟


در نهایت ولی می‌شود زد؟
نقل قول:چرا خدا باید مخالفینش و کسانی‌ که به او اعتقاد ندارند را مجازات کند؟

این کار و خیلی از کارهای دیگر خدایان دلیل منطقی نداره چون با عقل و دید ناقص انسان ها ی نخستین دیکته شده.

در کل اگر کارهای خدا از روی عقل و منطق بود که این همه کفر و کفار بوجود نمیآمدند؟! هیچ وقت هیچ کس نمی آمد خرد و منطق رو در مقابل خدا=خرافات قرار بده!
اعمال خدا از روي احساس نيست. مثلا سوزاندن يك فرد كه از نظر ما (با توجه به احساسات و عواطفمان) خشن و ظالمانه است، براي خدا چنين مفهومي ندارد.
او راه را نشان داده و مجازات تخطي از راه را خشن و سنگين قرار داده تا از راه منحرف نشويم.
حال نتيجه ي انحراف از راه چنين محازاتي است.

مثل اين است كه معلمي در كلاس به دانش آموز بگويد اگر درس نخواني مردود خواهي شد. بعد دانش آموز بگويد چرا معلم مرا مردود كرد؟!
نقل قول:اعمال خدا از روي احساس نيست. مثلا سوزاندن يك فرد كه از نظر ما (با توجه به احساسات و عواطفمان) خشن و ظالمانه است، براي خدا چنين مفهومي ندارد. او راه را نشان داده و مجازات تخطي از راه را خشن و سنگين قرار داده تا از راه منحرف نشويم. حال نتيجه ي انحراف از راه چنين محازاتي است. مثل اين است كه معلمي در كلاس به دانش آموز بگويد اگر درس نخواني مردود خواهي شد. بعد دانش آموز بگويد چرا معلم مرا مردود كرد؟!
چرا اعمالش از روی احساس نیست؟محبت و خشم احساس هستند.خدای ادیان سامی هم خشمگین میشود و هم پیروانش را دوست دارد. یا خدا شواهد کافی برای وجود خودش و اثبات کتابش در جهان قرار داده یا نه؟اگر داده که هر کسی صادقانه دنبال آن بگردد باید آنرا پیدا کند،اگر نداده که پس تقصیر ناباوران بوجودش چیست؟
کافیست که یک ناباور صادق در طول تاریخ وجود داشته باشد تا این استدلال درست باشد. تازه اگر از صدها هزار سال انسانهایی که قبل از عیسی و محمد زندگی میکردند یا مردم نقاط دور از بیابانهای خاورمیانه مثل قبایل آمازون که نمیدونستن که خدا اصلن کتاب هم میفرستد بگذریم.
Russell نوشته: یا خدا شواهد کافی برای وجود خودش و اثبات کتابش در جهان قرار داده یا نه؟اگر داده که هر کسی صادقانه دنبال آن بگردد باید آنرا پیدا کند،اگر نداده که پس تقصیر ناباوران بوجودش چیست؟
با سلام مجدد . به نظر من واقعیتش هم همین است . یعنی اگر کسی صادقانه دنبال خدا بگردد محال است که او را نیابد . اما آنچه من طی مطالعاتم که بیشتر در باره بررسی رفتار و افکار خودم هست پی بردم و البته مطالبی هم در اینترنت در تایید آن یافتم نشان میدهد که خداباور یا ناباور بودن بیشتر از آنکه به عقل و اندیشه ارتباط داشته باشد ناشی از احساس فرد است و اساسا عقاید آدمیزاد کمتر بر تعقل استوار است . در یک مقاله پیرامون تاثیر افکار فروید اینگونه آمده است :
"برنیز با بهره گرفتن از این نظریه فروید که انسان اصولا غیرمنطقی است و بر اساس ارضاء خودخواهی و نفع شخصی خود دست به تصمیم گیری می زند و نیز اینکه اسیر احساسات است، تحول اساسی را در تبلیغات کالا ایجاد نمود که این تحول به نوبه خود کپیتالیسم را در آمریکا به یک سطح بالاتر ارتقاء داد."
نه اینکه من کاملا این نظریه را قبول داشته باشم اما نمونه های زیادی از آنرا می بینم که دلیلی بر رد کردن کامل آنهم نمیابم .
خلاصه آنکه دستور مکرر قرآن بر تعقل و تفکر از یک سو و حدیثی از حضرت صادق علیه السلام به این مضمون "کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم " بیشتر برایم معنی پیدا میکند .
من که چندین بار بر اساس منافع شخصی به طرف بیخدا شدن رفتم و هربار مجبور به پذیرش بیشتر خدا شدم .
Russell نوشته: چرا اعمالش از روی احساس نیست؟محبت و خشم احساس هستند.خدای ادیان سامی هم خشمگین میشود و هم پیروانش را دوست دارد. یا خدا شواهد کافی برای وجود خودش و اثبات کتابش در جهان قرار داده یا نه؟اگر داده که هر کسی صادقانه دنبال آن بگردد باید آنرا پیدا کند،اگر نداده که پس تقصیر ناباوران بوجودش چیست؟
کافیست که یک ناباور صادق در طول تاریخ وجود داشته باشد تا این استدلال درست باشد. تازه اگر از صدها هزار سال انسانهایی که قبل از عیسی و محمد زندگی میکردند یا مردم نقاط دور از بیابانهای خاورمیانه مثل قبایل آمازون که نمیدونستن که خدا اصلن کتاب هم میفرستد بگذریم.
عنوان تاپيك خدا بود. ننوشته بود كدام خدا. حال فرض كنيم خداي اسلام.
آيا خدا گفته است من از روي خشم شما را به آتش محكوم ميكنم؟ يا از روي احساس؟
آيا دانش آموز مردود از روي خشم يا احساس معلم خود مردود ميشود؟ خدا گفته كه بهشت و جهنم نتيجه ي اعمال شماست. اين بهشت است با اين اوصاف و آن جهنم است با آن خصوصيت ها. (اينكه خدا ادله ي كافي براي ايمان را در اختيار ما گذاشته يا نه مربوط به مبحث اين جستار نيست ولي همينكه افراد زيادي به خدا ايمان دارند نشان ميدهد لااقل عده اي از آنها ادله ي كافي را يافته اند، ناباوران هم از باورمندان اين ادله را بجويند و با ذهن صاف به اين ادله توجه كنند، انشاالله ايمان خواهند آورد، نياوردند هم جهنم برايشان آماده است. خدا كه نبايد دلش براي سوختن كسي كه نتيجه ي اعمال خود را ميبيند بسوزد.)
ايمان هم براي هر قومي با توجه به موقعيتش به تناسب طلب شده است.

پ.ن: با عرض پوزش تصميم گرفتم از ديد خداباور به پست شما در اين مورد جواب دهم.
حسین نوشته: با سلام مجدد . به نظر من واقعیتش هم همین است . یعنی اگر کسی صادقانه دنبال خدا بگردد محال است که او را نیابد . اما آنچه من طی مطالعاتم که بیشتر در باره بررسی رفتار و افکار خودم هست پی بردم و البته مطالبی هم در اینترنت در تایید آن یافتم نشان میدهد که خداباور یا ناباور بودن بیشتر از آنکه به عقل و اندیشه ارتباط داشته باشد ناشی از احساس فرد است و اساسا عقاید آدمیزاد کمتر بر تعقل استوار است . در یک مقاله پیرامون تاثیر افکار فروید اینگونه آمده است :
"برنیز با بهره گرفتن از این نظریه فروید که انسان اصولا غیرمنطقی است و بر اساس ارضاء خودخواهی و نفع شخصی خود دست به تصمیم گیری می زند و نیز اینکه اسیر احساسات است، تحول اساسی را در تبلیغات کالا ایجاد نمود که این تحول به نوبه خود کپیتالیسم را در آمریکا به یک سطح بالاتر ارتقاء داد."
نه اینکه من کاملا این نظریه را قبول داشته باشم اما نمونه های زیادی از آنرا می بینم که دلیلی بر رد کردن کامل آنهم نمیابم .
خلاصه آنکه دستور مکرر قرآن بر تعقل و تفکر از یک سو و حدیثی از حضرت صادق علیه السلام به این مضمون "کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم " بیشتر برایم معنی پیدا میکند .
من که چندین بار بر اساس منافع شخصی به طرف بیخدا شدن رفتم و هربار مجبور به پذیرش بیشتر خدا شدم .
البته فروید نگفته انسانها فقط از روی احساسات رفتار میکنند.بلکه نقش زیاد عواطف و عوامل دیگه رو که بطور ناخود آگاه عمل میکنند رو نشون داد.یک کتاب هم داره بنام "آینده یک پندار" که بر همین اساس دین رو تحلیل میکنه.
متد علمی هم طراحی شده که همین احساسات رو از مشاهدات حذف کنه.
اما بالاخره یا داری میگی که انسانها از روی احساسات تصمیم میگیرند یا نه،اگر میگیرند که خوب دینداران و مسلمین هم جز همین دسته میشند و تصمیمشون احساسی هست.اگر هم که نه پس چی میگی شما؟
بنابراین نتیجه میشه گرفت که منظورت از اینکه تا یه حدی نظرات فروید رو قبول داری اینه که تا حدی که فکر میکنی به نفعت هست قبول داری.
سامان نوشته: عنوان تاپيك خدا بود. ننوشته بود كدام خدا. حال فرض كنيم خداي اسلام.
آيا خدا گفته است من از روي خشم شما را به آتش محكوم ميكنم؟ يا از روي احساس؟
آيا دانش آموز مردود از روي خشم يا احساس معلم خود مردود ميشود؟ خدا گفته كه بهشت و جهنم نتيجه ي اعمال شماست. اين بهشت است با اين اوصاف و آن جهنم است با آن خصوصيت ها. (اينكه خدا ادله ي كافي براي ايمان را در اختيار ما گذاشته يا نه مربوط به مبحث اين جستار نيست ولي همينكه افراد زيادي به خدا ايمان دارند نشان ميدهد لااقل عده اي از آنها ادله ي كافي را يافته اند، ناباوران هم از باورمندان اين ادله را بجويند و با ذهن صاف به اين ادله توجه كنند، انشاالله ايمان خواهند آورد، نياوردند هم جهنم برايشان آماده است. خدا كه نبايد دلش براي سوختن كسي كه نتيجه ي اعمال خود را ميبيند بسوزد.)
ايمان هم براي هر قومي با توجه به موقعيتش به تناسب طلب شده است.

پ.ن: با عرض پوزش تصميم گرفتم از ديد خداباور به پست شما در اين مورد جواب دهم.


مشکل مثال دانش آموز و معلم اینه که معلم باید بتونه اعلام کنه به همه که امتحانه، کتابها رو معرفی کنه و برگه ها رو پخش کنه.الله به بالای 99 درصد انسانهای تاریخ یا سوالها رو نتونسته برسونه یا سوال اشتباهی دستشون رسیده.یک سری هم که اصلاً نمیدونند امتحانه.درسته که الله دیکتاتور هست و حوصله و اعصاب درستی هم نداره و هر کار بخواد میکنه.ولی اگر یکم کمتر حرص بخوره و آدم سر ببره شاید یکم سرش خلوت بشه رو توجیه انسانها بیشتر کار کنه.میتونه سیستم معجزاتش رو دوباره را بندازه.حالا درسته چند تا دونه معجزه کرده که کسی درست ندیده ولی دلیل نمیشه که باقی معجزاتشم کسی نبینه.الان کفار حربی یوتیوب راه انداختند همه زود خبردار میشند 21

نقل قول: پ.ن: با عرض پوزش تصميم گرفتم از ديد خداباور به پست شما در اين مورد جواب دهم.
سامان عزیز متوجه دیدگاه شما هستم،پوزشی نیاز نیست 53
Russell نوشته: مشکل مثال دانش آموز و معلم اینه که معلم باید بتونه اعلام کنه به همه که امتحانه، کتابها رو معرفی کنه و برگه ها رو پخش کنه.الله به بالای 99 درصد انسانهای تاریخ یا سوالها رو نتونسته برسونه یا سوال اشتباهی دستشون رسیده.یک سری هم که اصلاً نمیدونند امتحانه.درسته که الله دیکتاتور هست و حوصله و اعصاب درستی هم نداره و هر کار بخواد میکنه.ولی اگر یکم کمتر حرص بخوره و آدم سر ببره شاید یکم سرش خلوت بشه رو توجیه انسانها بیشتر کار کنه.میتونه سیستم معجزاتش رو دوباره را بندازه.حالا درسته چند تا دونه معجزه کرده که کسی درست ندیده ولی دلیل نمیشه که باقی معجزاتشم کسی نبینه.الان کفار حربی یوتیوب راه انداختند همه زود خبردار میشند 21


سامان عزیز متوجه دیدگاه شما هستم،پوزشی نیاز نیست 53
اصل قضيه آمنوا بالغيب هست.
اگه اول به غيب ايمان بياري بقيه ي مشكلات خود بخود حل ميشه دوست عزيز3
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8