Russell نوشته: اول درود و خوش آمد به شما دوست عزیز
در این مورد خوشحال میشم بیشتر توضیح بدید،چون من شنیدم ایران در ژنتیک کارهای زیادی کرده و در دنیا یک قطب هست و از این مسائل،چقدر به نظرت اینا تبلیغات حکومته و چقدرش واقعیت؟
درباره سلولهای بنیادین و اینکه در ایران، گویا توانایی پیوند زدن سلولهای بنیادین را دارند نیز خوشحال میشویم توضیح دهید
Russell نوشته: اول درود و خوش آمد به شما دوست عزیز
در این مورد خوشحال میشم بیشتر توضیح بدید،چون من شنیدم ایران در ژنتیک کارهای زیادی کرده و در دنیا یک قطب هست و از این مسائل،چقدر به نظرت اینا تبلیغات حکومته و چقدرش واقعیت؟
همهاش مهمل است، سالهاست که اراذل ج.ا دست به این کار میزنند، سوء تبلیغ به روی دستاوردهای فردی ِ ایرانیان، به عنوان نتیجهی وجود یا شرایطی که دولت فراهم آورده. در حالیکه در حقیقت، دولت ِ اسلام نه فقط کمکی نمیکند، بلکه به انحای گوناگون سنگاندازی هم میکنند!
منهم در این فیلد مشغولم، ایران در میان کشورهای منطقه یک قطب است(یک سر و گردن بالاتر از پاکستان و عربستان، کمی جلوتر از ترکیه). حالا چرا؟ چون نخبهترین افراد جامعه را برای این رشتهها دستچین میکنند، بیشترین میزان ممکن ِ محفوظات را بهشان تحمیل میکنند و بعد در بازار کار فقط یک یا دو گزینه، کاملا تحقیقاتی و تئوریک در اختیارشان میگذارند. همین رشتهای که من خواندهام(بیوتکنولوژی)؛ در ایران فقط دو دانشگاه دارد، یک دانشگاه غیرانتفاعی در تبریز، که فقط تا لیسانس دارد، و یک دانشگاه تهران، با بیست نفر ظرفیت. نیمی از این بیست نفر سهمیهی المپیاد هستند، نصف دیگر هم افراد دو رقمی ِ کنکور سراسری. یعنی برای وارد شدن به دانشگاه در این رشته باید جزو 5% باهوش جامعه باشید، حالا اینکه اگر شغلی آبرمندانهتر از تاکسیرانی میخواهید باید با نمرات ممتاز فارغ التحصیل بشوید به کنار. به عنوان کسی که در فضای آموزشی ایران و فرانسه در علوم زیستی تحصیل کرده به شما اطمینان میدهم، وضع علمی ما هم به مانند وضع فرهنگیمان است.
مهربد نوشته: ترس کسانی که از مذهب نان می خورند و زندگیشان وابسته به آن است بسیار روشن است. ولی گمان
نمیکنم شما یک فیلسوف بدرد بخور را هم بتوانید پیدا کنید که با دانش شما مشکلی داشته باشد!
البته فیلسوفهای "بدردبخور" زیادی هستند که مخالف پیشرفت مهندسی ژنتیک هستند، مشهورترین ِ آنها یورگن هابرماس.
دلیل ِ علاقمندی من به فلسفه همین گپهای اخلاقی بود، اگر اصلاح ژنتیکی نطفهی انسان زمانی رویا بود، چشمانداز طراحی شکل ظاهری نوزاد برمبنای میل والدین و بوجود آوردن نسلی از انسانهای بهسازی شدهی ژنتیکی کمتر از دهه است.
مهربد نوشته: درباره سلولهای بنیادین و اینکه در ایران، گویا توانایی پیوند زدن سلولهای بنیادین را دارند نیز خوشحال میشویم توضیح دهید
نصف(بیشتر)کشورهای جهان این تکنولوژی را دارند یا در راه رسیدن به آن گام برمیدارند. بیشتر معذورات مذهبی هستند که در مبارزه با آن عمل میکنند تا محدودیتهای علمی و مثلا سنگاپور از ایران بسیار جلوتر است.
مهربد نوشته: نگر من را بخواهید، دانشی مانند فیزیک بیشترین اثر و کارکرد خود را از فلسفه گرفته است. این انگیزه فلسفی که ما میخواهیم از جهان و چگونگی آغاز (اگر آغازی داشته) و چرایی بودن آن سر در بیاوریم. فکر میکنم در اینجا فلسفه برای فیزیک دانان بیشترین انگیزش را داشته و به پیشرفت آن کمک بسزایی کرده باشد، چنانکه بیشتر فیزیک دانان در فلسفه هم دستی داشته اند. بهترین نمونه آن واپسین کتاب استفن هاوکینگ را میتوان نام برد.
من فلسفه دان نیستم ، ولی به نظر من این یک رابطه ی دوطرفه است - یعنی اگر شما در فلسفه اطلاعات اشتباه را مد نظر قرار دهید نتیجه درستی نمیگیرید و اینجاست که فیزیک و شیمی و ... به کمک فلسفه می آیند و به عکس .
سلام
مدت خیلی زیادی نبودم. ببخشید دیر کردم. مشکلات درسی و کنکوری مانع از فعالیتم میشد.
نه اینطور فکر نکنین که ایران یک قطب باشه. بزارین کمی توضیح بدم.
علم ژنتیک هنوز در آغازین راهشه. (اولین موجود که یک گیاه تغییر یافته باشه در ایران توسط بهزاد ؟؟؟ در برنج انجام شددر سال 2004)
نمیدونم چی در مورد تغییر ژنتیک فکر میکنین ولی اگر این علم از هم اکنون زیاد استفاده شه هم ممکنه بشر رو نابود کنه هم ممکنه نجات بده. روی همین امر استفاده از موجودات تغییر یافته ژنتیکی در تمام اروپا ممنوعه! به طوری که گیاهانی که اینجا در زراعت استفاده میشه کاملا متفاوته.
در مورد خطر تغییر یافته ها فقط یک مثال هست که تغییری در ذرت در آمریکا باعث مرگ بیش از 500 نفر شد (نمیدونم قضیه دقیقش چیه)
دستکاری ژنتیکی مثل دستکاری ماشینی بسیار پیچیده است که زیاد ازش نمیفهمیم.
در عوض به جای اروپا ، کانادا و آمریکا تحقیقات بسیار سنگینی انجام میدهند و برای آنها جنبه تجاری دارد. و گیاهانی را که تولید میکنند جالبه بدونین خودشون هم میترسن استفاده کنن! و برای سالهای متوالی این محصولات را تنها صادر میکنند به کشور هایی مثل ایران!
بزارین یه مثالی بزنم.
آلمان تولید کننده اصلی سموم کشاورزیه. ولی برای آزمایش این سموم را به ایران صادر میکنن و دولت هم با ولع میخرن و از ارزانیش لذت میبرن! و گرون به بدبختای زارع میفروشن. زارعین هم خوشحالن. ما هم خوشحالین نونمون فقط 200 تومنه.
ولی کشف شده که یکی از سمومی که مثل نقل نبات تو ایران استفاده میشه باعث کوری در نسل دوم میشود!
قانونی بین المللی هم برای غرامت خواهی در این زمینه نیست.
----------------------
دستورزی ژنتیکی هم باعث تغییراتی در محیط بیولوژیکی سلول میشه یعنی واحدهای حیاتی ما. یعنی محیطی که فقط کمی از آن مطلعیم.
برای مثال هنوز بیولوژیست ها نمیدونن انسولین (همه اسمشو شنیدین دیگه؟) چرخه بیوشیمیش چطوریه (بر سبق اطلاعات بیوشیمی بنده که مربوط به 3 سال پیش است). بماند مواد دیگر.
برای همین اتحادیه اروپا تصمیم گرفت به کل استفاده نکنه از این گونه مواد و حتی محصولات زیستی(بدون هیچ ماده مصنوعی) در برخی کشورها مثل سوییس که قیمتی 5-10 برابر داره فقط خرید و فروش میشه. مثلا لباسی میخرن که برای تولید، پنبه اش از هیچ کود و سمی استفاده نشده.
مشخصن تو این کشور ها تحقیقات چون بسیار گران قیمت بوده و جنبه اقتصادی ندارد فقط در دانشگاهها انجام میگیرد .
در عوض کانادا و آمریکا که گقتم شدن رییس مقتدر علم ژنتیک. به طوری که من بررسی کردم ایالت کبک کانادا 80% نیروی مهاجر کاری که میگیرد مربوط به بیولوژی و ژنتیک هست!
پس با این روند میشه گفت ایران از قطب های این علم است ولی این علم فقط چند مرکز دارد. (قضیه گوسفند دالیا یادم اومد که در کانادا 30سال پیش انجام شد ولی ایران حدود 5 سال پیش ولی در تمام دنیا خبر ایران هم شنیده شد)
در مورد اینکه چقدرش تبلیغات مربوط میشه یه توضیحی دادم در کامنت قبل. ولی میخوام کمی در مورد سلوا بنیادین بگم.
اصولا باید زیست شناس ها و یبو لوژیست ها پاسخ بدن ولی توضیحی میدم.
--------------
بیایید تصورکنیم دو نوع موجود پرسلولی داریم جانوری و گیاهی
هر دو دسته رشدشون از یه سلول آغاز میشه و با افزایش تعداد سلول هر دسته از سلول ها به یک کار به خصوص متمرکز میشن. مثلا سلولهای ماهیچه ای ، تنفسی ، رگی در جانوران. و در گیاهان آوندی، فتوسنتزی، آبکشی، چوبی و ...
گیاها پیوسته در حال رشدن. یعنی در جایی از گیاه که رشد میکنه یک سلول داره به مرور به انواع دیگه تبدیل میشه (همون مریستم که یک سلول صرفا تقسیمیه) این سلول تقسیم میشه و هر نوع بافتی رو بوجود میاره.
حالا مسئله اینجاست برای اینکه سلولها تخصصی بشن لازمه مقداری زیادی از ماده ژنتیک غیر فعال بشه مثلا بافت ماهیچه تبدیل به بافت تنفسی نمیشه.
گیاها ساده ترن از جانوری و ساختار واضح تری دارن رشدشون بهتر قابل کنترله. و بطوری که در برخی از گیاهان تونستن با استفاده از 5 تا هورمون از یک سلول حالا هر جایی از گیاه باشه بتونن یک گیاه کامل بسازن. ولی برای این کار باید ابتدا اون سلول رو به حالت اولیه و غیر متمایز در بیارن بعدش وادار به رشدش کنن. انجام این کار آسان نیست. ولی تونستن انجام بدن در برخی گیاهان
حالا تصور کنین به جای اینکه یک سلول رو ابتدا تمایز زدایی کنیم (غیر اختصاصی کنیم) یک سلول تمایز نیافته پیدا کنیم، مراحل کار و سختیش خیلی کمتر میشه .
در جانورا اوضاع پیچیده تره و حتی همه هورمونها هنوز کشف نشدن تا بتونن کنترلش کنن. پس تمایز زدایی فعلا ممکن نیست (شاید تونسته باشن) برای همین فقط میتونن از سلولهای تمیز نیافته استفاده کنن.
این سلولهای تمایز نیافته رو میگن سلولهای بنیادین (که میتونن به هر بافتی تبدیل شن یعنی به زودی ممکنه شاهد تولید قلب و کلیه و کبد باشیم با استفاده از این سلول ها)
اگر شیطان را نماد پستی و فرومایگی و شرارت بدانیم ، الله مظهر آن است و مسلمانان شیطان پرست هستند.