ramin_ نوشته: به عنوان اولین پستم در این انجمن
می خوردن و شاد بودن آئین منست / فارغ بودن ز کفر و دین ،دین منست
گفتم بعروس دهر :کابین تو چیست؟ / گفتا: دل خرم تو کابین من است
به دفترچه خوشآمدید گرامی
یکی از زیباترین چامههای خیام همین بود.
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه / وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلومم نیست / کاین دم فروبرم برارم یا نه
ramin_ نوشته: تا کی غم آن خورم که دارم یا نه / وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلومم نیست / کاین دم فروبرم برارم یا نه
یک "که" از بند دوم جاافتاده بود رامین جان:
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه - وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلومم نیست - کاین دم که فروبرم برآرم یا نه
[ATTACH=CONFIG]470[/ATTACH]
برخیز و مخور غم جهان گذران - بنشین و دمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی - نوبت بتو خود نیامدی از دگران
مهربد جان میگم کتاب دیگه ای درباره نظرات بزرگان ایران درباره خیام نداری؟
اون کتاب صادق هدایت که گذاشتی خیلی جالب بود.من یکبا بار یکی از دوستان حرف میزدم از یک کتاب مگفت که نظرات بزرگان ایران رو درباره خیام جمع کرده بود و برای یکی اقوامش بود کتاب(میدونم قطعن هست)،روی نت کسی میدونه این کتاب هست یا نه؟
اگر نیست من برم دنبالش( که یکم سخته
)
این هم نسک «نوروزنامه» که میگویند نوشته خیام است:
این رباعی گمون کنم منسوب به خیام هست که بسیار هم زیباست
با این دو سه نادان کی چنین می دانند / از جهل کی دانای جهان ایشانند
خر باش کی این جماعت از فرط خری / هر کو نه خر است کافرش می دانند