دفترچه

نسخه‌ی کامل: حق و حقوق اقوام و گروه های سیاسی ایرانی در ایران آزاد
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4
امروز هر چی توی نت سرچ کردم خبری مبنی بر حضور مردم یک سری از استانها در اعتراضات پیدا نکردم .
مثلن تبریزی ها که این همه ادعا دارند و مطالبه های فراوون داشتند و دارند در منزل با هم یه قل دو قل بازی میکردند !

حالا سوال من اینه ، کسانی که فقط همه چیز رو میخواهند و هیچ حرکتی نمیکنند آیا پس از سقوط ج.ا اینها در رابطه با حکومت جدید حق و حقوقی دارند ، در صورتی که هیچ کاری برایش نکرده اند ؟ یا حق و حقوقشان برابر است ؟

نظر من اینه : وقتی هیچ کاری نکردند و نمیکنند و یحتمل نخواهند کرد (صد رحمت به سیبزمینی) ، این حق رو ندارند که مطالباتی مثل تحصیل به زبان مادری و ... رو از حکومت بعدی و جامعه ی آینده داشته باشند و باید با آنچه دیگران تصمیم میگیرند موافقت کنند چون هیچ هزینه ای برایش پرداخت نکرده اند و هیچ حرکتی برای آزاد سازی کشور انجام نداده اند و تراختور!!!! برایشان مهم تر بوده .

البته گویا تبریزی ها از ج.ا خوششان هم می آید و باهاش حال هم میکنند ! و اگر این طوری نیست خیلی بی بخار و جون دوست و به قول ایرانی ها بی غیرت هستند چون همین جمهوری اسلامی در همان تبریز و اردبیل و ... به زنان و دختران و پسران و پیر و جوان همان تبریزی ها تجاوز میکند و ازشان میکشد و گویا کشیده شدن کاریکاتوری که در آن یک سوسک گفته "نمنه" برایشان مهم تر است و بیشتر باعث میشود بهشان بر بخورد تا جان همنوعان و همزبانان و اقوامشان (کلن اینجا بیخیال فارسها ، اینها باید حد اقل برای همون ترکهایی که جمهوری اسلامی پوستشون رو کنده که یک حرکتی بکنند که !).

کم کم دارم در رابطه با آذری ها به این نتیجه میرسم که : تا نباشد چیزکی ، مردم نگویند چیز ها !
یه چیزی رو جا انداختم ، نظر من در مورد گروه های سیاسی که مبارزات مردم ایران رو مثل برخی اقوام ایرانی Ignore کرده اند هم صادق است .
برادر من ادعا که کنتور نداره. این با غیرت بودن بعضی هموطنان هم ج.ا گذاشته دهن مردم. که یک زمانی میگفتند تورک ** بجاش الان بگن تورک غیور! (حالا این غیرت چجوری و بر اساس چه فرمولی کشف و تعریف شده ؟؟)
خصوصیت بارزشون غیرت نیست بلکه ادعاست!
[B]sonixax عزیز شما ایران نیستی احتمالا خبر نداری...
یعنی شهرستان ها خبری نشد؟!
پس شما اخبار رو ندیدی...
رشت خیلی شلوغ شد...
شیراز و اصفهان و اهواز هم نا آرامی ها گزارش شد...
اما با تبریزی ها درست میگی...از اون اول هم خواب بودن...الانم کاری نکردند...
ولی فقط تهران نبود رفیق...
اینم در رشت:
1-
[/B]
حضور پر شمار مردم رشت در خیابان مطهری

2- چند تصویر از شعار نویسی های 25 بهمن در رشت

3- اینم فیلماش...
cyrusofgreat نوشته: sonixax عزیز شما ایران نیستی احتمالا خبر نداری... یعنی شهرستان ها خبری نشد؟! پس شما اخبار رو ندیدی... رشت خیلی شلوغ شد... شیراز و اصفهان و اهواز هم نا آرامی ها گزارش شد... اما با تبریزی ها درست میگی...از اون اول هم خواب بودن...الانم کاری نکردند... ولی فقط تهران نبود رفیق... اینم در رشت: 1-حضور پر شمار مردم رشت در خیابان مطهری 2- چند تصویر از شعار نویسی های 25 بهمن در رشت 3- اینم فیلماش...


این شهر هایی که گفتید را خبر دارم ، منظور من شهرهایی مثل تبریز با مردمی پر مدعا و زیاده خواه بود که فقط حرف مفت زدن و مظلوم نمایی های احمقانه بلدند و همیشه یه چیزی میخوان بدون اینکه چیزی ارایه بدن به خصوص توی این 30 سال گذشته .

به قول Reactor انقدر گفتند مرد غیور ، باورشون شده !!!
البته این قبیل حمله‌های ِ از روی ِ عصبانیت کاری را پیش نخواهند برد، باید در جستجوی ِ دلایل و چگونگی ِ شکل گیری ِ آنها باشیم. اولین چیزی که در مقام ِ مقدمه در این مورد باید یادآور شد ماهیت ِ نژاپرستانه، قوم‌گرایانه و کاملا عقب مانده‌ی ِ جنبشهای ِ قومی در ایران و باقی ِ جاهای ِ دنیاست. متأسفانه یکی از جاهای ِ دیگری که چپ در گذشته دچار خطای ِ تکنیکی شده همین حمایت ِ بی مورد از جنبشهای ِ «هویت طلب» در سراسر دنیاست(از ایرلند و کانادا تا اسپانیا و ایران، البته مورد ایرلند کمی متفاوت است). این جنبشها به مراتب عقب‌مانده‌تر از ناسیونالیسم هستند، و حمایت از آنها، به نوعی تائید و ترویج ِ ایده‌هایی بسیار بدوی و مخرب است.

حالا در بازگشت به موضوع ِ اصلی، و اینکه چرا جنبش ِ سبز به برخی استان‌ها نرفت، دلایل ِ بسیار گوناگونی وجود دارد، مثلا در کردستان من اطلاع دارم که سالها فشار ِ مستقیم به جامعه وارد شده است و عملا انجام هر حرکتی با سرکوبی بسیار وسیع و «نظامی» روبرو می‌شود. بر آنها خرده‌ای نیست، بر هیچکس نمی‌توان ایراد گرفت اگر نخواهد جانش را به خطر بیاندازد. اغلب ِ آدمهایی که من از آن اطراف دیده‌ام آدمهای ِ روشنفکر و حسابی‌ای بوده‌اند(چنانکه فرد از خودش می‌پرسد پس از آن دیوانگانی که دختران خود را ختنه می‌کنند و زنانشان را کتک می‌زنند کجا هستند؟). درباره‌ی ِ استان‌های آذری‌نشین اما اوضاع بسیار متفاوت است. تا آنجا که من می‌دانم، پیرامون ِ حاکمیت دو دیدگاه ِ گوناگون در آنجا برقرار است؛ یکی باور ِ سنتی‌هاست که همگی مسلمانان معتقد و شیعیان ِ باورمندی هستند، شهرهای ِ آذری‌نشین بدون ِ شک جزو مذهبی‌ترین شهرهای ِ ایرانند، دلیل آن هم احتمالا تداوم ِ وجود نوعی جانور ِ منقرض شده در جاهای ِ دیگر است بنام «حاجی بازاری»‌ که هنوز در آذربایجان قدرت ِ اقتصادی و اجتماعی ِ زیادی دارند، و پیوند بازار/حوزه را نه فقط نگه داشته و دوست می‌دارند، بلکه آنرا گسترش داده و در بخش ِ صنعتی ِ اقتصادی هم وارد کرده‌اند(اغلب ِ سرمایه‌سالاران ِ _مثلا_ تبریز بازاریان ِ سابق هستند که به ساختمان‌سازی و صنایع ِ ماشینی روی آورده‌اند)و اینها با تمام توان ِ خود برای حفظ ِ جایگاه ِ «روحانیت» در جامعه تلاش می‌کنند.

دیدگاه ِ دوم که بیشتر میان ِ جوانان طرفدار دارد، پان‌ترکیسم و ناسیونالیسم ِ ترکی‌ست، اینها با درکی عجیب از تاریخ، سیاست و جامعه به این باور دارند که «فارسها» ریشه‌ی ِ مشکلات ِ آنها(از فقر و بیکاری گرفته تا سرکوب ِ سیاسی و اجتماعی)هستند. و اغلب با اعتراضاتی که البته بیشترشان هم وارد است(از نژادپرستی ِ لات‌هایی که جکهای قومی می‌سازند تا سرکوب ِ زبان و فرهنگشان تحت ِ سه دولت ِ اخیر ایران)خود را از باقی ِ جامعه جدا می‌کنند.

البته لازم نیست من و شما نگران ِ جایگاه ِ آنها در «ایران ِ آزاد فردا» باشیم، چه مایه که آنها خواستار جدایی هستند و گمان می‌کنم اگر رفراندومی حقیقی در آنجا برگذار بشود به جدایی رأی بدهند.
Ouroboros نوشته: البته لازم نیست من و شما نگران ِ جایگاه ِ آنها در «ایران ِ آزاد فردا» باشیم، چه مایه که آنها خواستار جدایی هستند و گمان می‌کنم اگر رفراندومی حقیقی در آنجا برگذار بشود به جدایی رأی بدهند.

شخصن از جداییشان ناراحت نمیشوم و برایم مثل روز روشن است پس از جدایی یک بدبختی میشوند مثل آذربایجان . از طرفی برای آن بخشی که از ایران باقی میماند شرایطی ایجاد میشود که کسانی که خود را کماکان آذری و ترک میدانند را از ایران اخراج کند و طبیعتن اموالشان را مصادره (شاید کمی ناجوانمردانه باشد ، ولی جواب های هوی است) و این امر هم منجر به کمتر شدن جمعیت میشود و هم هم ثروت هایی که ایرانزمین دارد در مساحت کمتری خرج میشود و میشود کشور را آباد تر کرد ، تجربه نشان داده کشور کوچکتر و با جمعیت کمتر و ثروتمند تر بیشتر پیشرفت میکند . و یقین دارم نسل آینده ای که از آنها باقی خواهد ماند همیشه از پدرانشان با نیکی یاد نخواهند کرد چرا که موجبات بدبختیشان را فراهم کرده اند - همان طور که ما امروز از پدرانمان با نیکی یاد نمیکنیم چرا که ما را به چنگال جمهوری اسلامی انداختند .

اگر الان سری به افغانستان بزنید ، هراتی ها و بخش هایی که هزاره نشین نیستند ، از جداییشان از ایران پشیمانند ولی آب ریخته را به این راحتی ها نمیشود جمع کرد .
sonixax نوشته: شخصن از جداییشان ناراحت نمیشوم و برایم مثل روز روشن است پس از جدایی یک بدبختی میشوند مثل آذربایجان . از طرفی برای آن بخشی که از ایران باقی میماند شرایطی ایجاد میشود که کسانی که خود را کماکان آذری و ترک میدانند را از ایران اخراج کند و طبیعتن اموالشان را مصادره (شاید کمی ناجوانمردانه باشد ، ولی جواب های هوی است) و این امر هم منجر به کمتر شدن جمعیت میشود و هم هم ثروت هایی که ایرانزمین دارد در مساحت کمتری خرج میشود و میشود کشور را آباد تر کرد ، تجربه نشان داده کشور کوچکتر و با جمعیت کمتر و ثروتمند تر بیشتر پیشرفت میکند . و یقین دارن نسل آینده ای که از آنها باقی خواهد ماند همیشه از پدرانشان با نیکی یاد نخواهند کرد چرا که موجبات بدبختیشان را فراهم کرده اند - همان طور که ما امروز از پدرانمان با نیکی یاد نمیکنیم چرا که ما را به چنگال جمهوری اسلامی انداختند .

منهم ناراحت نخواهم شد، البته نه به دلایل شما، بخاطر اینکه بافت ِ سکولار ایران بسیار قدرتمندتر خواهد شد و به اکثریتی مطلق خواهد رسید. البته چاره‌ای هم نیست، دموکراسی حقیقی در ایران بدون حل ِ ریشه‌ای ِ مشکل اقوام میسر نخواهد شد، و مشکل آنها دیگر مدتهاست که فراتر از فدرالیسم رفته.
Ouroboros نوشته: منهم ناراحت نخواهم شد، البته نه به دلایل شما، بخاطر اینکه بافت ِ سکولار ایران بسیار قدرتمندتر خواهد شد و به اکثریتی مطلق خواهد رسید. البته چاره‌ای هم نیست، دموکراسی حقیقی در ایران بدون حل ِ ریشه‌ای ِ مشکل اقوام میسر نخواهد شد، و مشکل آنها دیگر مدتهاست که فراتر از فدرالیسم رفته.

بله درسته ، البته کردهای ایرانی همون طوری که خودشون هم بارها اعلام کردند تجزیه طلب نیستند ، حتا پژاکی ها - این را به وضوح در اسانامه شان نوشته اند .

چند تایی هم نقشه در صورت تجزیه احتمالی هست که خیلی هم چشم انداز وحشتناک و بدی نداره ، مثل اینها :

[ATTACH=CONFIG]216[/ATTACH]
[ATTACH=CONFIG]217[/ATTACH]

چیزی که برام جالبه توی اکثر این این نقشه ها تبریز از چنگ ترکها در میاد 78 و کشور های کوچکی که ایجاد میشوند خود باز در معرض تجزه قرار خواهند گرفت به احتمال زیاد ، ولی ایرانی که باقی خواهد ماند از نظر فرهنگی و یکپارچگی قومی بسیار بسیار یکدست تر خواهد شد و همان طور که شما هم گفتید خود این یک نقطه ی قوت هستش . من به دلایل استراتژیکی و اقتصادیش هم نگاه میکنم و به نظرم این داستان باعث قدرتمند شدن ایران میشود که از نظر من خیلی خوبه ، جالبه توی بیشتر این نقشه ها بخش های آریایی نشین افغانستان هم پیشبینی میشود که به ایران میپیوندند ، یعنی ایران چیز خاصی از دست که نمیدهد هیچ ، یک چیزی هم به دست میاورد .

قطعن تجزیه ایران منجر به تجزیه تقریبن تمامی کشور های منطقه میشود .
پیداست که در اینباره مطالعه داشته‌اید، من نیز همواره متعجب بوده‌ام که چرا اینها شده‌اند جدایی طلب؟ جدایی ِ آنها فقط به نفع ما «فارسهای ِ از نژاد سگ» خواهد شد و بس!

البته این نقشه‌ها چرت هستند، چون اولا نصف افغانستان را داده‌اند به ایران(که امیدوارم هرگز اتفاق نیافتد! خودمان به اندازه‌ی کافی ناقض ِ حقوق زنان و ذوب در اسلام ِ ناب ِ محمدی داریم). ثانیا عربهای ِ جنوب آنقدر زیاد نیستند و حداکثر در یک شهر اکثریت دارند، جمهوری اسلامی 20 سالی‌ست مشغول ِ برهم زدن ِ شدید ترکیب جمعیتی آنجاست. از آذربایجان همانطورکه شما گفتید یک مقداری باید بیشتر برود. کردها بعید می‌دانم اکثریتی جدایی طلب داشته باشند، و آنطرف نواحی جدایی طلب بلوچستان آنقدر بزرگ نخواهند بود(توجه داشته باشید که سیستانی‌ها نه سنی هستند نه بلوچ). منهم تصور می‌کنم تجزیه‌ی ِ ایران و ترکیه(دو کشوری که تجزیه‌ی ِ آنها تنها راه ِ حل به نظر می‌رسد)، مشکلات فعلی را حل خواهد کرد، اما مشکلاتی جدید بوجود خواهد آورد.

راستی، خوبست بدانید این «تبریز» که اینقدر از آن با کراهت یاد می‌کنید به گواهی ِ فارسهای ِ آذربایجان‌گشته‌ای که من دیده‌ام بازترین محیط را در میان ِ شهرهای آذری‌نشین دارد.

اینرا هم یادمان نرود، که همین حالا میان ِ بیشتر شهرهای آذربایجان نوعی ضدیت درون‌فرهنگی وجود دارد، و ده بالا و ده پائین از هم بیزارند(تا آنجاکه من دیده‌ایم، تبریزی‌ و ارومیه‌ای و زنجانی از هم بدشان می‌آید و چه می‌دانم، همدیگر را مسخره می‌کنند.. فکرش را بکنید، بعد از استقلال ِ جمهوری آذربایجان جنوبی بر سر انتخاب ِ پایتخت تبریز و ارومیه به هم اعلام جنگ می‌کنند و یکی می‌شود جمهوری آذربایجان جنوب ِ غربی، دیگری می‌شود جمهوری آذربایجان جنوب شرقی!21)..
صفحات: 1 2 3 4