Russell نوشته: من با اینکه قدرت او را فاسد کرد مشکلی ندارم ولی فکر میکنم مذهب در غرب ستیزی او نقش عمده ای داشت.
همهی ِ آنتی کلنیالیستها به نوعی غرب ستیز بودند، به خصوص آن زمان که حتی در خود ِ غرب چند نسل از روشنفکران به نقد بی پروا و اعلام بیزاری از تمدن غرب مشغول بودند(و هنوز هم هستند). بنابراین غرب ستیزی خمینی همانقدر میتواند از اسلامگرایی او منتج باشد که از انقلابی بودن ِ او. چیزی که هست، او اولا بسیار بیش از تصور doubt بی سواد بود، و من یقین دارم آنچه در پاریس و کمی بعد از آن در تهران پیرامون دموکراسی و حقوق بشر و این حرفها مطرح میکرد به تحریک اطرافیان او(بیشتر اعضای ِ جبهه ملی)مطرح میشدند، وگرنه خودش با آفتابه به فرانسه رفت و با آفتابه برگشت. ثانیا ذرهای نوآوری در وجود ِ این آدم نبود، هیچ چیز به هیچ چیز اضافه نکرد، حتی ایدهی ِ ولایت فقیه و جمهوری اسلامی هم متعلق به او نیست، آثار مذهبی او همه کپی برداری از آثار سابق است و نظریات سیاسی او متناقض، قرضی و بسیار ابلهانهاند. من نمیدانم چرا آدمی که نه سخنران است، نه نوآور است، نه دارای نبوغ سیاسی یا نظامی یا اقتصادی ِ خاصیست و نه حتی در صنف ِ خودش معتبرترین است میشود رهبر ِ یک کشور و آنچنان در دل ِ مردم شور و شوق به پا میکند. به نظر میرسد اینرا هم هرگز نخواهیم دانست..
Ouroboros نوشته: من نمیدانم چرا آدمی که نه سخنران است، نه نوآور است، نه دارای نبوغ سیاسی یا نظامی یا اقتصادی ِ خاصیست و نه حتی در صنف ِ خودش معتبرترین است میشود رهبر ِ یک کشور و آنچنان در دل ِ مردم شور و شوق به پا میکند.
تنها دلیلش خود جامعه ی ایرانی بود - جامعه ای که به شدت نخبه کش و کودن پرور بود و متاسفانه هنوز هم هست ولی با دوز کمتر .
جامعه ی ایرانی جامعه ای بود که اگر کسی حرف حساب میزد آن را درک نمیکرد ولی به جایش اگر کسی ک.ش میگفت همه براش کف و سوت میزدند و باهاش حال میکردند و کلن از فکر کردن فراری بود ، که البته این مشکل تا حدودی در جامعه ی ایرانی بر طرف شده ولی هنوز هم آثارش رو میشه دید .
در عین حال جامعه ی ایرانی آن دوران به شدت مذهبی بود و تحت تاثیر ملایان و صد البته آینده نگر هم نبود چون در تمام موارد به جای استفاده از عقلش از احساسش استفاده میکرد .
در نتیجه ی چنین جامعه ای زیاد عجیب نیست که روح الله خمینی که کمی دل جرات بیشتری داشت طی مدت تنها و تنها چند ماه سبز شود ، رشد کند و به رهبر یکی از فجایع تاریخی ایران تبدیل شود - کلن اگر انقلاب ایران بر مبنای عقلانی بنا شده بود و تفکر درستی پشت سر داشت یا اصلن صورت نمیگرفت یا کارش به اینجاها نمیکشید .
sonixax نوشته: تنها دلیلش خود جامعه ی ایرانی بود - جامعه ای که به شدت نخبه کش و کودن پرور بود و متاسفانه هنوز هم هست ولی با دوز کمتر .
جامعه ی ایرانی جامعه ای بود که اگر کسی حرف حساب میزد آن را درک نمیکرد ولی به جایش اگر کسی ک.ش میگفت همه براش کف و سوت میزدند و باهاش حال میکردند و کلن از فکر کردن فراری بود ، که البته این مشکل تا حدودی در جامعه ی ایرانی بر طرف شده ولی هنوز هم آثارش رو میشه دید .
در عین حال جامعه ی ایرانی آن دوران به شدت مذهبی بود و تحت تاثیر ملایان و صد البته آینده نگر هم نبود چون در تمام موارد به جای استفاده از عقلش از احساسش استفاده میکرد .
در نتیجه ی چنین جامعه ای زیاد عجیب نیست که روح الله خمینی که کمی دل جرات بیشتری داشت طی مدت تنها و تنها چند ماه سبز شود ، رشد کند و به رهبر یکی از فجایع تاریخی ایران تبدیل شود - کلن اگر انقلاب ایران بر مبنای عقلانی بنا شده بود و تفکر درستی پشت سر داشت یا اصلن صورت نمیگرفت یا کارش به اینجاها نمیکشید .
من درک ِ تاریخگرایان ِ فسیل را که طبق ِ آن «انقلاب اسلامی» یا چیزی شبیه به آن را برای ِ گذر جوامع ِ اسلامی از نونهالی به بلوغ شری واجب و مصیبتی اجتنابناپذیر تلقی میکنند به مراتب قابل دفاعتر و همدلانهتر از نظریات ِ مبتنی بر «خود-بیزاری» شما پیرامون ِ «خریت ایرانی» مییابم. واقعا توقع دارید من به استدلالی که در آن «مزخرف بافی خمینی» دلیل ِ موفقیت او دانسته شده چه پاسخی بدهم؟! یا طرح ِ گزارههای ِ کلی ِ غیرقابل نقد/انکاری همچون «جامعه ایران نخبه کش است» که باب گفتگو را از همان ابتدا بسته و بدون ِ هرنوع استدلالی همینطور مثل وحی ِ الهی صادر میشوند در یک جمع ِ متشکل از آدمهای نسبتا جدی مثل خود ِ ما چه جایی دارد؟ نظرات، و از آن بیشتر روشمندی ِ شما گاهی حقیقتا تعجببرانگیز است...
Ouroboros نوشته: همهی ِ آنتی کلنیالیستها به نوعی غرب ستیز بودند، به خصوص آن زمان که حتی در خود ِ غرب چند نسل از روشنفکران به نقد بی پروا و اعلام بیزاری از تمدن غرب مشغول بودند(و هنوز هم هستند). بنابراین غرب ستیزی خمینی همانقدر میتواند از اسلامگرایی او منتج باشد که از انقلابی بودن ِ او. چیزی که هست، او اولا بسیار بیش از تصور doubt بی سواد بود، و من یقین دارم آنچه در پاریس و کمی بعد از آن در تهران پیرامون دموکراسی و حقوق بشر و این حرفها مطرح میکرد به تحریک اطرافیان او(بیشتر اعضای ِ جبهه ملی)مطرح میشدند، وگرنه خودش با آفتابه به فرانسه رفت و با آفتابه برگشت. ثانیا ذرهای نوآوری در وجود ِ این آدم نبود، هیچ چیز به هیچ چیز اضافه نکرد، حتی ایدهی ِ ولایت فقیه و جمهوری اسلامی هم متعلق به او نیست، آثار مذهبی او همه کپی برداری از آثار سابق است و نظریات سیاسی او متناقض، قرضی و بسیار ابلهانهاند. من نمیدانم چرا آدمی که نه سخنران است، نه نوآور است، نه دارای نبوغ سیاسی یا نظامی یا اقتصادی ِ خاصیست و نه حتی در صنف ِ خودش معتبرترین است میشود رهبر ِ یک کشور و آنچنان در دل ِ مردم شور و شوق به پا میکند. به نظر میرسد اینرا هم هرگز نخواهیم دانست..
علتش این بود که شدیداً با آن ریش سفید و زندگی ابتدایی که داشت در نظر مردم کاریزماتیک میامد،و خود را نماینده اصلی ملاها کرده بود که مردم به چشم حلال مشکلات اخلاقی به اونها نگاه میکردند.حتی خامنه ای هم ریشش رو رنگ نمیکنه و وقتی جلوی دوربین هست در اطرافش بیشتر از یه صندلی ساده هیچ چیزی نیست.علت هم اینه که متاسفانه هنوز هم این روش تا حدی جواب میده.حتی من در یه عکسی از توی ماشینش دیدم بالای سرش آینه گذاشتن نور میندازن روی صورتش که نورانی به نظر بیاد.
Ouroboros نوشته: همهی ِ آنتی کلنیالیستها به نوعی غرب ستیز بودند، به خصوص آن زمان که حتی در خود ِ غرب چند نسل از روشنفکران به نقد بی پروا و اعلام بیزاری از تمدن غرب مشغول بودند(و هنوز هم هستند). بنابراین غرب ستیزی خمینی همانقدر میتواند از اسلامگرایی او منتج باشد که از انقلابی بودن ِ او. چیزی که هست، او اولا بسیار بیش از تصور doubt بی سواد بود، و من یقین دارم آنچه در پاریس و کمی بعد از آن در تهران پیرامون دموکراسی و حقوق بشر و این حرفها مطرح میکرد به تحریک اطرافیان او(بیشتر اعضای ِ جبهه ملی)مطرح میشدند، وگرنه خودش با آفتابه به فرانسه رفت و با آفتابه برگشت. ثانیا ذرهای نوآوری در وجود ِ این آدم نبود، هیچ چیز به هیچ چیز اضافه نکرد، حتی ایدهی ِ ولایت فقیه و جمهوری اسلامی هم متعلق به او نیست، آثار مذهبی او همه کپی برداری از آثار سابق است و نظریات سیاسی او متناقض، قرضی و بسیار ابلهانهاند. من نمیدانم چرا آدمی که نه سخنران است، نه نوآور است، نه دارای نبوغ سیاسی یا نظامی یا اقتصادی ِ خاصیست و نه حتی در صنف ِ خودش معتبرترین است میشود رهبر ِ یک کشور و آنچنان در دل ِ مردم شور و شوق به پا میکند. به نظر میرسد اینرا هم هرگز نخواهیم دانست..
من فکر نمیکنم این طور باشد و اینها دور همی حکومت زده باشند!یعنی اگر این طور باشد که متاسفانه کله ی خود را از این همه جهل به دیوار میکوبانم!!!چگونه ممکن این همه آدم به چنین چیزی پی نبرند و عاشق یک آخوند بی سواد و بی خلاقیت شوند،آن هم در زمانی که آزادی ها این گونه صفر نبود...
Ouroboros نوشته: من درک ِ تاریخگرایان ِ فسیل را که طبق ِ آن «انقلاب اسلامی» یا چیزی شبیه به آن را برای ِ گذر جوامع ِ اسلامی از نونهالی به بلوغ شری واجب و مصیبتی اجتنابناپذیر تلقی میکنند به مراتب قابل دفاعتر و همدلانهتر از نظریات ِ مبتنی بر «خود-بیزاری» شما پیرامون ِ «خریت ایرانی» مییابم. واقعا توقع دارید من به استدلالی که در آن «مزخرف بافی خمینی» دلیل ِ موفقیت او دانسته شده چه پاسخی بدهم؟! یا طرح ِ گزارههای ِ کلی ِ غیرقابل نقد/انکاری همچون «جامعه ایران نخبه کش است» که باب گفتگو را از همان ابتدا بسته و بدون ِ هرنوع استدلالی همینطور مثل وحی ِ الهی صادر میشوند در یک جمع ِ متشکل از آدمهای نسبتا جدی مثل خود ِ ما چه جایی دارد؟ نظرات، و از آن بیشتر روشمندی ِ شما گاهی حقیقتا تعجببرانگیز است...
اینکه جامعه ایرانی نخبه کش است که یک Fact است ، البته منظور از نخبه کشی این نیست که میگیرند طرف رو نابود میکنند - بلکه مقدمات حذفشان از جامعه توسط خود جامعه فراهم میشود و یا منزوی میشوند و یا آن جامعه را ترک میکنند (یک نگاهی به آمار نخبگان فراری از ایران چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن موید این سخن من است) و هر جامعه ای که این چنین بوده از چرخه ی روزگار عقب مانده .
خریت هم با احساسی برخورد کردن که من گفتم زمین تا آسمون فرق داره ، ایرانیان به شدت احساسی هستند و همین احساسی بودنشان باعث میشه در بسیاری از موارد در عقل رو تخته کنند .
همچنین جامعه ی ایرانی جامعه ای است که به سادگی فریب میخورد ، اگر ما بگوییم خمینی احمق بود سخن نا بخردانه ای زدیم ، خمینی بیسواد بود ولی احمق و یا هالو نبود و به عکس خیلی هم باهوش بود طوری که توانست جمعیت کثیری از ایرانیان رو علیه حکومت بسیج کنه و با استفاده از نیروی تمام مخالفین با هر منش سیاسی حکومت رو پایین بکشه و کم کم اوضاع رو تحت کنترل بگیره و بقیه رو از دور خارج کنه ، این کارها را یک آدم احمق نمیتواند انجام دهد ولی شاید یک آدم بیسواد بتواند - کما اینکه خمینی توانست .
مزخرف بافی خمینی همان طور که گفتم دلیل اصلی موفقیتش بود ، آب و برق مجانی و روزی 500 تومان پول نفت درب خانه ی هر ایرانی و اراجیفی از این دست - چیزی جز مزخرف بافی نبوده و مردمی که آن را باور کرده بودند (97% آری به جمهوری اسلامی خمینی) ساده لوح بوده اند نه چیز دیگر ، حالا شما این ساده لوحی را با اعتقادات شدید مذهبی و تعصبات کور جمع ببندید میفهمید که چرا خمینی بیسواد توانست رهبر یکی از معروف ترین انقلاب های دوران معاصر شود .
چیزی که موجب شد دیگران به دنبالش بیفتند و بهش اعتماد کنند خصوصیت دروغگویی خمینی بود .. همون خصوصیتی که هم اکنون در بسیاری از شاگردان و پیروانش وجود داره .. به جز وعده ی آب و برق و اتوبوس مجانی و سایر وعده های کذایی که در گورستان داده شد دروغ های زیادی هم در پاریس گفته شد و حتا پیشتر از اون ...
برای نمونه می گفتند گوشت یخ زده نخورید که از دیار کفر وارد میشه و فلان است و بهمان ، ولی چند سال پس از انقلاب همون گوشت قرمز یخ زده وارداتی هم گیر نمیومد ! در کل طوری به مردم القا می کردند که انگار حکومت شاه به مثال یک دیو هست و گویا قرار هست به زودی فرشته درآید ! ولی مردم پس از سال ها به این نتیجه رسیدند که چو فرشته بیرون برفت ، دیو درآمد !