کلا مطرح کردن انتقام گیری در مورد یک قضیه باستانی مسخره هست ، به فرض هم که ۷۷ هزار تا ایرانی کشته شدند( که نشدند!) و یک عده بخواهد انتقام بگیرند ، اگر اینگونه باشد که ایران باید به تمامی دنیا اعلان جنگ کند ، به یونان اعلان جنگ کند بخاطر کشتار اسکندر !!، به مغولستان اعلان جنگ کند بخاطر چنگیز خان ، به عربستان اعلان جنگ کند بخاطر محمد ، به افغانستان اعلان جنگ کند بخاطر محمد افغان ، و.............
sonixax نوشته: این داستان انتقام چیه ؟
منظورم صحبتهای این بسیجیها بود که یک دفعه احساس ناسیونالیستی ایرانیشون زده بالا و به اصطلاح انتقام ۷۷،۰۰۰ نفر رو که به دروغ ایرانی خطاب میکنند رو بگیرند
shinbet نوشته: منظورم صحبتهای این بسیجیها بود که یک دفعه احساس ناسیونالیستی ایرانیشون زده بالا و به اصطلاح انتقام ۷۷،۰۰۰ نفر رو که به دروغ ایرانی خطاب میکنند رو بگیرند
حالا جالب بودنش به اینه که اونا ایرانی قبل از اسلام رو میگن وحشی و عقب افتاده...
shinbet نوشته: منظورم صحبتهای این بسیجیها بود که یک دفعه احساس ناسیونالیستی ایرانیشون زده بالا و به اصطلاح انتقام ۷۷،۰۰۰ نفر رو که به دروغ ایرانی خطاب میکنند رو بگیرند
بیشتر پان ترکان ومزدور توده ای ناصر پور پیرار این شبهات ابلهانه را ترویج میدهند
اسلامگرایان هم طبق معمول دنبال بهانه ای برای کوبیدن تاریخ با شکوه ایران هستند
shinbet نوشته: محمد افغان
اصلاح بفرمایید که محمود افغان درست است.(البته این تذکر نیست یک درخواست دوستانه برای رسیدن اطلاعات درست به مخاطب است)
هامان میخواسته کودتا کنه و مقام شاهنشاهی رو از خانواده هخامنشی بگیره. این وسط بخاطر کینه ای که بخاطر کشته شدن خانوادش بدست یهودیان در دوران کودکی داشته و چشم طمعش به ثروت یهودیان ایران موتور محرکه ای میشه براش تا یهودی ها رو کله پا کنه! خشایار شا طی جریانی وقتی میفهمه که هامان قصد کودتا داشته دستور میده خودش و خانوادش( مثل اینکه 10-11 تا فقط پسر داشته!) و قومش برن زیر خاک بخوابن. کشته شدن اون افراد ربطی به توطئه یهودی ها و این حرف ها نداره و مسلما یک امپراتورعاقلی مثل خشایارشا اونقدر میفهمیده که بخاطر بدگویی چند نفر چندهزار نفر از مردمش رو به کشتن نده!
شاه وقتی براش معلوم شد که هامان قصد کودتا علیه شاهنشاهی و کشتن شاه و نشستن بر روی تخت شاهی رو داره دستور قتل رو صادر کرد...
ضمنا این داستان پوریم چون مذهبیه بین تاریخدان ها پایه و اساس چندانی نداره و معلوم نیست اصلا همچین اتفاقی افتاده یا نه! تا جایی که من میدونم تنها شاهد قضیه همین جشن پوریم یهودی هاست.. ولی در کل محتوای داستان همین بود
یک فیلمی هم بود به اسم "شبی با پادشاه" من چند سال پیش دیدم همین داستان رو روایت میکرد..
Reactor نوشته: شاه وقتی براش معلوم شد که هامان قصد کودتا علیه شاهنشاهی و کشتن شاه و نشستن بر روی تخت شاهی رو داره دستور قتل رو صادر کرد...
منبع میدی که میخواسته پادشاه رو کله پا کنه؟!
Havadar_e_Democracy نوشته: منبع میدی که میخواسته پادشاه رو کله پا کنه؟!
داستان پوریم منبعش تا جایی که میدونم فقط همین عید پوریم یهودی هاست.
تا جایی که یادمه تو همون فیلم هم نشون میده که هامان چند تا از سردارهای سپاه ایران رو ترور میکنه و با پشتیبانش تو کاخ که مثل اینکه وزیر شاه بوده قرار میذارن که یهودی ها رو بکشن و بلوا تو کشور بپا کنن و بعد کودتا کنند و بشن شاه و وزیر. منبع ساختش هم حتما کتاب های یهودی ها هست.
در هر صورت منبع مستند تاریخی فکر نکنم داشته باشه
Reactor نوشته: داستان پوریم منبعش تا جایی که میدونم فقط همین عید پوریم یهودی هاست.
تا جایی که یادمه تو همون فیلم هم نشون میده که هامان چند تا از سردارهای سپاه ایران رو ترور میکنه و با پشتیبانش تو کاخ که مثل اینکه وزیر شاه بوده قرار میذارن که یهودی ها رو بکشن و بلوا تو کشور بپا کنن و بعد کودتا کنند و بشن شاه و وزیر. منبع ساختش هم حتما کتاب های یهودی ها هست.
در هر صورت منبع مستند تاریخی فکر نکنم داشته باشه
هزاران سال است که اساطیر به فرهنگها و تمدنهای مختلف وارد می شوند و زنده می مانند. اسطوره استر هم به این صورت ماندگار شده. در گوشه گوشه داستان استر می توان ردپای افسانه های مذهبی بابل باستان را مشاهده کرد. داستان استر واقعیت تاریخی ندارد بلکه اسطوره ای بابلی است که تغییر چهره داده و رنگ یهودی گرفته.
با درود به تمام دوستان گرامی من به تازگی عضو این تالار شدم و خوشحال می شم با دوستان خوبی مثل شما آشنا بشم. و برای شروع فعالیت ترجیح دادم ابتدا از اینجا مطالبم رو آغاز کنم.همانطور که دوستان قبلی هم نوشتند اصل این داستان پوریم در کتاب عهد عتیق باب استر به طور کامل اومده که دوستان می تونند مطالعه کنند اما اولین کسی که داستان پوریم رو مطرح کرد و اون را به کشتار ایرانیان و روز سیزده به در و فلسفه بیرون رفتن از خانه ما در روز سیزده به در رو به هم ارتباط داد و مطرحش کرد شخصی به نام ناصر پورپیرار بود. حتما همگی شما درباره این آدم و اندیشه های مالیخولیایی اش آگاهی دارید(همین بس که این آدم تمام تاریخ و فرهنگ ایران رو جعلی و دروغ می دونه و معتقده سلسله هایی به نام اشکانیان و ساسانیان و .. و آدمهایی مانند فردوسی و سعدی و حافظ و خیام و... اصلا وجود خارجی ندارند) و بعد از او شخصی به نام رائفی پورکه ظاهرا یکی از اساتید دانشگاه گیلان هست و کنفرانس هاش در ایران طرفداران زیادی داره! این داستان رو پیگیری کرد.حالا داستان چیه؟اینها اومدن بیرون رفتن ایرانی ها در روز سیزده به در رو به این کشتار دسته جمعی ربط دادن. و میگن با توجه به قراین و شواهد تاریخی!!!واقعه پوریم در روز سیزدهم نوروز همان سال(منظور سلطنت خشایارشا) اتقاف افتاده و بعد از اون واقعه مردم برای نحسی چنین روزی مانند اجدادشون(که برای نجات جانشان از خانه بیرون رفتند) از خانه ها بیرون می روند و این است فلسفه سیزده به در!اما شواهدی که ثابت می کنه این داستان کاملا جعلی و ساختگیه:1- باید به اصل داستان در عهد عتیق شک کرد. چه تضمینی وجود داره که چنین داستانی جعلی نباشه! با توجه به اینکه بسیاری از مسلمانان اعتقاد دارند داستان های تورات جعلیه پس حالا چطور شد که یک داستان بی سر و ته جعلی نیست!2- روز پوریم و جشنی که در این روز یهودی ها برگزار می کنند با توجه به تقویم های عبری و سریانی مصادف با روز 15 اسفند ماه هست و هیچ ربطی به فروردین ماه و به ویژه روز سیزده فروردین نداره!3- چنین اتفاقی تاریخی ! در هیچ یک از کتب معتبر تاریخی ذکر نشده و تنها منبع استناد به این داستان همون کتاب عهد عتیق است.4- با توجه به فلسفه نوروز و روز سیزده به در (می تونید به کتاب نوروز و فلسفه هفت سین اثر محمد علی دادخواه مراجعه کنید) این روز در نزد ایرانیان نه تنها نحس نیست بلکه چنین روزی مردم برای جشن گرفتن و شادی و پیوند با طبیعت از خونه ها بیرون می روند نه برای ترس و واهمه از چیزی!به هر حال امیدوارم مطالبی که نوشتم مورد استفادتون قرار بگیره بدرود.