دفترچه

نسخه‌ی کامل: فلسطین
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان "قل الله اعبد مخلصا له دینی..""بگو خداوندُ بندگی کنم رهاگشته ای تا برایش آیینی.."خانم سارا چرا به جای بندگی خداوند به این در اون در می زنید من خودم هشت نه سالست از همه سرایندگان دست کشیدم چرا ؟همین که مولانا اون چیز بالایی را گفتی مگر مولانا زمان علی درود خداوند برشان باد بوده که اینگونه درباره اش چیزی گفته نه پس بیشترشان گمانپرستی دوست داشتند نه خداوند پرستی یا آدمپرستی چاشنی شده نه خداوند پرستی همان خداوندی که بهمان چشم گوش داده تابستان زمستان آفریده.خوش خداوندی که هرکه در زمانش آفریده
سارا نوشته: منظورم طلبکاری نبود که:) طلب در اینجا یعنی خواستن !
منظور منم همون بود.
میگم بذاره زندگیمون رو بکنیم. چه این دنیا چه اون دنیا چه کار داره به کار ما که میخواد کونمون رو پاره کنه اینجا اون دنیا هم به بهانه های دوزاری مثل ایمان نداشتن و نماز نخوندن و روزه نگرفتن ما رو عذاب کنه!
آزار داره؟

نقل قول:یعنی واقعا بخواهی که به قرب به لقا برسی.
نمیخوایم آقا جان. نمیخوایم. اینقدر کونمون رو پاره کرد که چی میگن ... عطایش را به لقایش بخشیدیم؟
اصلا کدوم خدا کدوم لقا و قرب؟ مسئله اینه اینا خودش هنوز جز فرضیه های اثبات نشده چیزی نیست.


نقل قول:ببینید عرفا معتقدند که ما همه در عالم الست یک کارایی کردیم که الان در این دنیا هر کدام بر طبق آنچه که در عالم الست کردیم دارای ویژگی هایی شدیم. این قضیه داستانش مفصل است حالا بکنار. یک عده ی بسیار اندکی از آدمها انگار فقط برای عشق ورزیدن بدنیا آمده اند فقط برای اینکه بپرستند . یکروز را نمی توانند بدون عشق سر کنند . عرفا جز این دسته ی افراد می شوند. آدمهایی که از لحاظ روحی بسیار قدرتمند هستند .از همان بچگی دارای درک معنوی بالایی هستند. شما اگر تذکره الاولیا عطار را بخوانید با اینجور آدمها آشنا می شوید;) خدا فقط از اینا توقع داره که سالک باشند وگرنه از بقیه می خواهد که در حد نرمال باشند یعنی کار نیک انجام بدهند و بدیگران بدی نکنند و.. اینجور چیزها.
خب دیگه منم نرمالم.
ولی خدا خودش نرمال نیست مثل اینکه :e057:
نقل قول:حافظ فرموده:
هاتفی از گوشه ی میخانه دوش
گفت ببخشند گنه می بنوش
بخشش او بیشتر از جرم ماست
نکته ی سر بسته چه دانی خموش

ببینید در این شعر هاتف یعنی سروش غیبی، ندا دهنده ای که صدایش می آید ولی خودش نا پیداست از غیب ، می گوید گناه بخشیده خواهد شد هر چه خواهی کن ! چرا که لطف و مهربانی و کرم خدا بیشتر از خطایای ما است . ولی در مصرع آخر هم می گوید نکته ی سر بسته چه دانی خموش!! یعنی نباید این قضیه را هم فاش کرد چون دگر سنگ روی سنگ بند نمی شود:)
شعر خوبیه بقول شما ولی بیشتر شعاره چون در عمل حتی خیلی لذت های مشروع و اولیه رو هم در این دنیا نمیشه یا خیلی سخته همراه با کون پارگی میشه بدست آورد. چه بخوایم چه نخوایم نمیتونیم همه کاری بکنیم. خیلی لذت ها هست خیلی قدرتها خیلی چیزهای خواستنی که نمیشه همه رو با هم بدست آورد. همیشه باید ناقص باشیم همیشه باید یه چیزی نداشته باشیم!
حالا امیدوارم حداقل اونور این داستان تموم بشه چون دیگه آخر مسخرس اگر تموم نشه همینطور بخواد تا ابد ادامه داشته باشه!

نقل قول:می گویند عارفی بوده که وقتی می خواسته قرآن را بخواند تا شروع بخواندن می کرده نمی توانسته بسم الله الرحمن الرحیم را تمام کند ! ازش علت را جویا می شوند . می گوید وقتی به کلمه ی رحمن می رسم دری برایم انگار از بهشت باز می شود و وارد باغی می شوم که دلم نمی خواهد از آن بیرون بیایم! یعنی اینقدر رحمانیت خدا بی انتها است.
کاش میشد باور کرد!
چیزی که هست متن صریح قرآن و خیلی منابع معتبر مذهبی دیگه و نظر روحانیون و متخصصین دین غیر از اینه.
حالا ما بیایم اون چیزی که خوشمون میاد باور کنیم بگیم همینه؟!
دوستان این جستار در مورد فلسطین بود ... چی شده یه دفعه از موضوع اصلی منحرف شد ؟!
حالا میخواد مگه از فلسطین چی بگه دوتا عکس بذاره دوتا شعار بده.
بحث هم که قبلا شده و حرف زیادی واسه گفتن نبوده. همش تکراریه فکر نمیکنم کسی توی این فروم علاقهء چندانی به این بحث داشته باشه!
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان "انما امرت ان اعبد رب هذه البلدة الذی حرمها و له كل شیء و امرت ان اكون من المسلمین و ان اتلوا القرآن فمن اهتدی فانما یهتدی لنفسه و من ضل فقل انما انا من المنذرین و قل الحمد لله سیریكم آیاته فتعرفونها و ما ربك بغافل عما تعملون ""چون چه دستور شدم که بندگی میکنم پروردگار این سرزمینُ همان ناروا کردش هم تا برایشست هر چیزی هم دستور شدم که هستم از آشتی گر گشته ها هم که پِی خوانی می کنم گردآمده سخن قرآنُ باز کسی چند نمایانده گردد باز چون چند نمایانده می گردد برای خودشِ هم کسی گم مانده باز بگو چون چه من از اندرزدهنده گشته گانم هم بگو پسند برای خداوندست زود دیده می کندتان نشانه هایش باز می شناسیدش هم چیست پروردگارت به فروگذاری بارهء چه انجام می دهید؟"
Anarchy نوشته: دوستان این جستار در مورد فلسطین بود ... چی شده یه دفعه از موضوع اصلی منحرف شد ؟!
مگر موسی درود خداوند برش باد با فراخوانیِ یگانه پرستی نیامد پیش فرعون رفت؟،همین یگانه است که به دادِ بیچارگان می رسد نه کسی دیگر که بایستی گریه هم زاری پیشش کنیم که ما را از درد هم رنج برهاندمان
Anarchy نوشته: دوستان این جستار در مورد فلسطین بود ... چی شده یه دفعه از موضوع اصلی منحرف شد ؟!

بنده بی تقصیرم!
فلسطین یک کشور تاریخی و باستانی است . سرزمین پیامبران است. می شود حرف های نسبتاً تازه ای راجع بهش زد;)
kourosh_iran نوشته: چیزی که هست متن صریح قرآن و خیلی منابع معتبر مذهبی دیگه و نظر روحانیون و متخصصین دین غیر از اینه.
حالا ما بیایم اون چیزی که خوشمون میاد باور کنیم بگیم همینه؟!
روحانیون و متخصصین = فقها

مولانا فرموده:
علم فقها ز شرع و سنت باشد
حکم حکما بیان حجت باشد
لیکن سخنان اولیای ملکوت
از کشف و بیان نور حضرت باشد

بنده به حرف عرفا بیشتر دل می بندم تا فقیه! که فقط ظاهر را می بیند و سطحی است.
چه خوب شیخ شهید شیخ الاشراق فرموده که اولی آن است که عارف بر مردم حاکم باشد نه فقیه !!
نقل قول:فلسطین یک کشور تاریخی و باستانی است . سرزمین پیامبران است. می شود حرف های نسبتاً تازه ای راجع بهش زد;)
lol
تاریخ!
سرزمین پیامبران!
کدوم پیامبران؟
فعلا که ما سر همین پیامبران با اون کتابهای آسمانی و ادعاهای فضاییشون مشکل داریم بشریت در تاریخ معاصر تازه کمی از دست نظامهای یاوه گو و جنایتکار دینی راحت شد ولی بازم این دعوا و مشکلات ادامه داره.
با علم بود که ما خیلی از حقایق و واقعیت ها رو کشف کردیم و قدرتهای بسیار زیادی برای غلبه بر طبیعت و حوادث ناخوشایند و بیماریهای گوناگون پیدا کردیم. ادیان هزاران سال هیچ گهی بیشتر نخوردن و هزار سال دیگه هم میگذشت بازم کار بیشتری برامون نمیکردن. ادیان از یه جایی دیگه کاملا درجا زدن، چون ظرفیت بیش از این نداشتن دیگه.
تاریخ رو بذار در کوزه آبش رو بخور.
مهم اینه الان چی هست چکار میشه کرد.
تاریخ و چیزهای رفته ارزشی نداره. نقد امروز رو بچسب! واقعیت جاری. فرصت های موجود. تاریخ واسه من آب و نون نمیشه برای زندگی امروز من کاری نمیکنه. من الان نیاز به امکانات و قدرتهای این زمان دارم نیاز به درک و کنترل وضعیت و زندگی موجود خودم دارم.
چیزهایی که نابود شدن. از بین رفتن. فکر نمیکنم دیگه بازگشت پذیر باشن دیگه به دردی بخورن ارزشی داشته باشن.
باید رو به جلو حرکت کرد.
تاریخ فقط برای عبرت آموزی و بعضی مسائل خاص خودش میتونه تا حدی کاربرد داشته باشه.
ولی من اساسا به تمام تاریخی که نقل میکنن با دیدهء تردید مینگرم.
تاریخ هم باشه تاریخ علم و انقلاب روشنفکری بنظر من خیلی جالب تر و مستندتره و من خوشم میاد گهگاه مقداری مطالعه کردم.
البته مطالعهء دوران قرون وسطی هم جالبه واقعا. ولی من بنظرم بیشتر از طبیعت و سبک زندگی اون دوره خوشم میاد که آدم میتونست یاغی بشه بره توی جنگل و مرداب و اینا!! مثل رابین هود لابد!! lol
ولی ادعاهایی تاریخی که در ادیان مطرح شده به دید من اعتباری نداره شواهد و اسناد هم چندان حامی این تاریخ و مثلا صحت داشتن داستانهایی که در قرآن آمدن نیستن. مثلا این قوم عاد و ثمود و نمیدونم اصحاب فیل و حتی طوفان نوح و خیلی چیزای دیگه. اگر شما اینا رو تاریخ میدونی باید بگم خیلی پرتی چون هیچ جای دنیا توی هیچ دانشگاه و کتاب معتبری اینا رو تاریخ واقعی نمیدونن به خاطر اینکه در کتاب مقدس اومده! فرق علم واقعی با تفکر مذهبی در همینه!
kourosh_iran نوشته: lol
تاریخ!
سرزمین پیامبران!
کدوم پیامبران؟
فعلا که ما سر همین پیامبران با اون کتابهای آسمانی و ادعاهای فضاییشون مشکل داریم بشریت در تاریخ معاصر تازه کمی از دست نظامهای یاوه گو و جنایتکار دینی راحت شد ولی بازم این دعوا و مشکلات ادامه داره.
با علم بود که ما خیلی از حقایق و واقعیت ها رو کشف کردیم و قدرتهای بسیار زیادی برای غلبه بر طبیعت و حوادث ناخوشایند و بیماریهای گوناگون پیدا کردیم. ادیان هزاران سال هیچ گهی بیشتر نخوردن و هزار سال دیگه هم میگذشت بازم کار بیشتری برامون نمیکردن. ادیان از یه جایی دیگه کاملا درجا زدن، چون ظرفیت بیش از این نداشتن دیگه.
تاریخ رو بذار در کوزه آبش رو بخور.
مهم اینه الان چی هست چکار میشه کرد.
تاریخ و چیزهای رفته ارزشی نداره. نقد امروز رو بچسب! واقعیت جاری. فرصت های موجود. تاریخ واسه من آب و نون نمیشه برای زندگی امروز من کاری نمیکنه. من الان نیاز به امکانات و قدرتهای این زمان دارم نیاز به درک و کنترل وضعیت و زندگی موجود خودم دارم.
چیزهایی که نابود شدن. از بین رفتن. فکر نمیکنم دیگه بازگشت پذیر باشن دیگه به دردی بخورن ارزشی داشته باشن.
باید رو به جلو حرکت کرد.
تاریخ فقط برای عبرت آموزی و بعضی مسائل خاص خودش میتونه تا حدی کاربرد داشته باشه.
ولی من اساسا به تمام تاریخی که نقل میکنن با دیدهء تردید مینگرم.
تاریخ هم باشه تاریخ علم و انقلاب روشنفکری بنظر من خیلی جالب تر و مستندتره و من خوشم میاد گهگاه مقداری مطالعه کردم.
البته مطالعهء دوران قرون وسطی هم جالبه واقعا. ولی من بنظرم بیشتر از طبیعت و سبک زندگی اون دوره خوشم میاد که آدم میتونست یاغی بشه بره توی جنگل و مرداب و اینا!! مثل رابین هود لابد!! lol
ولی ادعاهایی تاریخی که در ادیان مطرح شده به دید من اعتباری نداره شواهد و اسناد هم چندان حامی این تاریخ و مثلا صحت داشتن داستانهایی که در قرآن آمدن نیستن. مثلا این قوم عاد و ثمود و نمیدونم اصحاب فیل و حتی طوفان نوح و خیلی چیزای دیگه. اگر شما اینا رو تاریخ میدونی باید بگم خیلی پرتی چون هیچ جای دنیا توی هیچ دانشگاه و کتاب معتبری اینا رو تاریخ واقعی نمیدونن به خاطر اینکه در کتاب مقدس اومده! فرق علم واقعی با تفکر مذهبی در همینه!
بنده هم قرار نبود از فقط از دید کتب مقدس راجع به تاریخ فلسطین صحبت کنم! در ضمن چه بخواهید چه نخواهید مقبره ی پیامبرانی چون داود و سلیمان آنجا هست که نمیشه انکارش کرد از دید تاریخ علمی(!) .فلسطین و نژادی که در آن ساکن بوده و... خیلی میشود حرف زد. سرزمین عجیبی است مثل عراق که در طول تاریخ هیچوقت روی آرامش را ندیده است !
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18