به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
". إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ ﴿۱۹﴾القمر""چون ما فرستیم برایشان بادی سرکشی در زمانی شومی پی در پی گشته ای19 ماه"
m@hdi نوشته: وقتی که تناقضات داخلیش را میبینم چه کنم؟
ناهمگونی یا تناقض
1تان فرشته ها آمدند در پیشتر از زمان کناره گیری با خانواده ها هم تک فرشته برای زمان باردار شدن بود
2تان خداوند همه کار بدستش رخ می دهد می گوید در هنگام خواب هوشتان را می برد کنون یکی بگوید نه مغزتان انجام دهد خداوند ناچیز می شود نه توانی از خداوند است که مغز داد
3 شما یوم زمان با نهار روز یکی نیست اینجا مستمر آمد که پی درپی میرساند
4 هردو شش برگردان دارد کنون دو روز برای زمین هم آسمان یکی است نمونه اش گوید من یک ساعته با ماشین تهران رفتم در همان زمان یکی دوساعته با ماشین من درازای بیشتری راه رفته تا اصفهان کنون گوییم دوساعته اصفهان رفتیم یا سه ساعته؟
5 تان آفرینش با پدید آمدن یکی نیست شاید یکی زودتر پدید آمد اما دیرتر به سرانجام رسید نمونه اش کسی دستگاهی را تا بسازد با دستگاه دیگری که جور دیگر است هم دیرتر آغاز به ساختنش شد پایان یافت او هنوز پایان نبرده است
6 میانجیگری یا شفاعت من نمونه آورم پزشک شهر درمانی انجام می دهد اگر تو بروی درش بسته شده باشد یا سراسر درش تخته شده باشد دیگر درمانتان با این پزشک انجام نمی شود بایستی به اندیشه جا یا کسی دیگر باشی هر جور باشد دست خداوند است که یا پزشک پیشت باشد یا دوا در دسترس یا شما توان خوب شدن داشته باشید
7 تان را پیشتر گفتم خوب هم بد دوسویه است میان من هم خداوند هم توان خداوند بیشتر از بنده است
8 تان از پشت بهت در دست چپتان دهند چه شود بهانه برای رویگردانی تان کم بود؟خنده داربود
9 شما جای دیگر گفت "قال یا نوح انه لیس من اهلک انه عمل غیر صالح فلا تسالن ما لیس لک به علم انی اعظک ان تکون من الجاهلین46 هود"
10 تان هم که پیشتر گفتم قوم در آیه با آل یکی نیستند تازه می خواست آنجا نشان دهد ستمکاران مانند فرعون باور نخواهند کرد تا دم مرگ
11 ات هم اگر خوب ببینی یک جا در زمین یک برآمدگاه هم یک فروگاه در یک روز دارد هم همانجا جایی که آفتاب بر می آید برای یک جایی دیگر فروگاه است هم در سال این جاها جابجا می شوند نمونه اش در تابستان با زمستان آفتاب از یک جا بر نمی آید باز چه برسد به سراسر زمین
درباره تخم منی هم تو گفتی واسه مرد است نه زن اینها جز دنبال بهانه رفتن چیزی نیست چون جاهای دیگر خداوند گفت ما شما را از مردی هم زنی آفریدیم یا هر چیزی نر یا ماده است
تازه دنبال پیچیدگی های شمارشی عددی رفتی شاید درست باشند اما من سرم درد می گیرد دنبالشان بروم آنچیزی که سود مند است واسه من اینها نیست آنهایی است که شب هم روز با آنها سر کله می زنم همانند خوردن خوابیدن دیدن آسمان هم زمین هم اندیشیدن با آنها هم کسی نیستم مانندتان که به واپسین نیاندیشم تنها به اندیشه نزدیک باشم پسش بمیرم آره من میبینم خداوند که مرا به این پیچیدگی آفرید هم سرپا می دارد توان بازآفرینی ام را خیلی آسان دارد که بازخواست کندم در واپسین آخرت
خداوندا مرا از برپادارندگان نماز بدار نه دنبال تنها خواهش های تن پروری روان