دفترچه

نسخه‌ی کامل: ادیان - پر از ظواهر!
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3
"بسم الله الرحمن الرحیم

[B]( [B]یا أیها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی وعدوكم أولیاء تلقون إلیهم بالمودة وقد كفروا بما جاءكم من الحق یخرجون الرسول وإیاكم أن تؤمنوا بالله ربكم إن كنتم خرجتم جهادا فی سبیلی وابتغاء مرضاتی تسرون إلیهم بالمودة وأنا أعلم بما أخفیتم وما أعلنتم ومن یفعله منكم فقد ضل سواء السبیل
( 1 ) )
[/B][/B]به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"ای هرآنکسانی باورکردید نباشد چند می گیرید دشمنم هم دشمنتان سرپرستانی روبرو می شویدشان به دوستی هم پیش رویگردانیدند به چه آمدتان از درست بیرون می کنند فرستاده هم خودتانُ که باور می کنید به خداوند پروردگارتان اگر بودید بیرون شدید تلاشی در راهم هم جستن خوشنود گشته ام راز می دارید سویشان به دوستی هم من داناتری به چه پنهان کردید هم چه آشکار کردید هم کسی انجام می دهدش ازتان باز پیش تاریک مانده یکسره راهُ 1آزمون شونده زنان"
پناه بر خداوند یگانه
دلیلی ازدواج من این بود که خانواده‌ام خیلی سخت‌گیر و مذهبی بودن صبح تا شب به من غُر میزدن که درست وضو بگیر نمازت رو درست بخون فُلان کن بهمان کن از طرفی من هیچوقت دوست نداشتم نماز بخونم این کار اگرچه ساده است اما هیچ چیزی از نماز خواندن عایدم نمیشد و برای من سخت و طاقت فرسا بود و از طرف دیگر به شیوه خودشان منو از آتش جهنم و عالم برزخ میترساندن و میگفتن تارک الصلاة جایی در بهشت نداره و نگاه کردن در چهره‌ء کسی که نماز نمیخواند مکروه است آن موقعه پولی نداشتم که خانه‌ای برای خودم بخرم و بروم مجردی زندگی کنم تنها دو راه برای من باقی مانده بود یا اینکه با این شرایط خودم را وفق بدم بسوزم و بسازم یا اینکه ازدواج کنم و از شرشان راحت شوم و اگر میخواستم خانه مجردی اجاره کنم باید قید خانواده‌ام را میزدم پس تنها گزینه ازدواج و اجاره کردن خانه بود، که من هم همین گزینه را انتخاب کردم. الان هم که دیگر زن گرفتم خانمم مذهبی است نمازش هیچوقت ترک و یا دیر نمیشود چند باری به من غُر میزد که چرا نمازت درست نیست اما من گربه را دم حجله کشتم و هر چی لازم بود را بهش گفتم او هم قبول کرد و من را به حال خودم رها کرد E415

با این همه ایراداتی که از اسلام و شبهاتی که ایجاد کردم جواب منطقی و درست حسابی ندارد که بدهد ولی اعتقاداتش هنوز پا برجاست تنها کاری که تونستم بکنم خرافات دینی را توانستم از ذهنش پاک کنم.

من تو دوران مجردی خیلی دهن سرویس بودم E415 برای اینکه دهن خانواده‌ام را ببندم غُر نشنوم الکی دست و صورتم را خیس میکردم یعنی اینکه وضو گرفتم و فقط دولا و راست میشدم، هیچوقت یادم نمیاد نماز از ته دل و مورد قبول خونده باشم. دلایل زیادی داشتم که از دین جدا شدم که بعدا سر فرصت مینویسم E056
چه مغازه هایی مشتری بیشتری دارند؟
مغازه هایی با دکور شیک و تبلیغات بالا:e420:
صفحات: 1 2 3