12-13-2014, 08:53 AM
کوشا نوشته: ؟؟
بالاخره کی باید با ما شور می کرد قبل از ایجاد ما یا بعد از ایجاد ؟
در هر دو صورت مشورت کردن بی معناست.
از اینها میشه نتیجه گرفت یا خدایی نیست یا اگر هست شرور هست و ظالم ...
کوشا نوشته: ؟؟
بالاخره کی باید با ما شور می کرد قبل از ایجاد ما یا بعد از ایجاد ؟
در هر دو صورت مشورت کردن بی معناست.
Rouzbeh نوشته: به باور "آفرینشی "های دینهای سامی، خدا (یهوه، الله ) با خودش گفت بیاییم آفرینشی بکنیم. تا آنزمان چیزی نبود. ( داستان غیر از خدا هیچی نبود..).
از سویی این خدا همیشه بود و دانسته نیست چه نقشی داشت و بود و نبودش چه فرقی میکرد ؟ در این میان ناگاه اندیشید و گفت: این هایی را که آفریدیم ما را نمیتوانند بشناسند... بیائیم چیزی بیافرینیم که ما را بشناسند و بپرستند... این شد که آدمی را آفرید، جّن را آفرید.
قرآن در این باره بروشنی هدف این کار را گفته است. " ما جّن و آانس را نیافریدیم مگر برای بندگی کردن". خوب دقت کنید که تنها هدف از این کار "بندگی کردن" گفته شده است:
"الا لتعبدون"... .. "الا =مگر =نه برای خواست دیگر. یعنی شناخته بشود و پرستش بشود.
کّل داستان افرینش نشان میدهد که چنین خدای فرضی نیازمند بوده است. از دید منطقی انجام هعر کاری نیازی را برورده میکند .. و آفرینش هم انگار نیاز خدا را بر آورده تا خودی نشان بدهد، شناخته شود...و این با این ادعا که خدا بی نیاز است در تناقض است.
Anarchy نوشته: از اینها میشه نتیجه گرفت یا خدایی نیست یا اگر هست شرور هست و ظالم ...
کوشا نوشته: [URL="http://www.wikifeqh.ir/%D8%AE%D9%84%D9%82%D8%AA_%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86#%D9%87%D8%AF%D9%81%20%D8%A2%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%86%D8%B4%20%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86"]هدف آفرینش انسان
[/URL]
قرآن کریم، از علم و یقین به عنوان برترین هدف آفرینش یاد میکند. در واقع پیدا کردن علم و یقین و رسیدن به معرفت، هدف نهایی آفرینش انسان است. پیش از آن، عبادت جای دارد که هدف ابتدایی است.
چنان که قرآن میفرماید، ما جنّ و انس را تنها برای عبادت آفریدیم [SUP][۲۳][/SUP] و در جایی دیگر میفرماید، خداوند را عبادت کن تا به یقین برسی. [SUP][۲۴][/SUP]بدین سان، انسان از گذر عبادت، به یقین میرسد که هدف نهایی آفرینش او است.
یقین، عبارت است از معرفت به ذات و صفات خداوند متعال. [SUP][۲۵][/SUP] [SUP][۲۶][/SUP]
مرزبان نوشته: این جوری بحث کردن فایده نداره .شما از نتیجه یک مساله که اصلا خود مساله مورد قبول نیست دارید استفاده میکنید . بابا طرف اصلا خدا رو قبول نداره اونوقت شما از کتاب قرآنش نکته میآرین و جواب میدین . قرآن رو بزارید کنار و خدا رو اثبات کنید . بعد بیاید سمت قران .وقتی میگه خدای احتمالی یعنی چی ؟ یعنی اصلا معلوم نیست خدایی باشه . بابا من خودمم یه جور خالقم . میخواید ثابت کنم . هرکسی که توانایی ایجاد اثری رو داشته باشه خالق اون اثره .ما بر پایه ی همان قرآن هم میتوانئم پوچی ادعای وجود خدایی مانند الله را نشان بدهیم.
در کل اینجوری بحث کردن فایده نداره . دین رو بزاریم کنار و راجعب خدا بحث کنیم .
Rouzbeh نوشته: ما بر پایه ی همان قرآن هم میتوانئم پوچی ادعای وجود خدایی مانند الله را نشان بدهیم.کجا بدست آوردی بی نیازی برابرِ رهاسازی هم گوشه گزینیست؟
از یکسو آن خدا (الله) ادعا میکند که هیچ نیازی ندارد ولی چیزی از گل درست میکند که او را بپرستد و اگر نکرد آن/او را در آتش میسوزاند.... ما مگوییم بفرمان خرد چنین خدایی نمیتواند وجود داشته باشد.
Rouzbeh نوشته: ما بر پایه ی همان قرآن هم میتوانئم پوچی ادعای وجود خدایی مانند الله را نشان بدهیم.قادر مطلق, رحمت مطلق , بی نیاز مطلق ,علم مطلق اگر ما خداوند را موجودی مطلق در نظر بگیریم چنین تضاد هایی ایجاد می شود..چه می شود اگر خداوند موجودی مطلق نباشد!
از یکسو آن خدا (الله) ادعا میکند که هیچ نیازی ندارد ولی چیزی از گل درست میکند که او را بپرستد و اگر نکرد آن/او را در آتش میسوزاند.... ما مگوییم بفرمان خرد چنین خدایی نمیتواند وجود داشته باشد.