کافر_مقدس نوشته: عزیزم ما داریم در مورد مردم عادی صحبت می کنیم، نه بچه پولدارها! آن کسی که در 19 سالگی ماهی 3 میلیون تومان درآمد دارد یک نابغه است، ولی این به آن معنا نیست که سایر نوجوان ها که توانایی چنین درآمدزایی را ندارند بی عرضه و گاگول باشند!
نه ولی باید به خودت تکان بدهید وگرنه تا ابد همینیست که هست. یک فکری بکنید، یک راهی بروید، تا ابد بنشینید پشتِ کامپیوتر وقت تلف بکنید، کسی یک شاهی هم کف ِ دستتان نخواهد گذاشت. همین که یک راهی را بروید اندک اندک خودتان راهکارهای پول درآوردن را بلد میشوید. من هم یک زمانی با حقوق 500 هزار تومان کار میکردم، الان اگر جایی بروم سر کار، طرف با دیدنِ رزومهام میداند که کمتر از 2 میلیون در ماه نمیتواند به من بدهد.
کافر_مقدس نوشته: حال فرض را بر این بگیریم که این معامله ی از دیدگاه شما عادلانه و از دیدگاه من احمقانه هم با موفقیت صورت گرفت، آخرش که چه؟! یک جوان 20 ساله ی بی تجربه از کشور فرار کند که چه بشود؟! برود اروپا بگوید خر من چند؟! آنجا خانه نمیخاهد؟! کار نمی خاهد؟! روی چه حسابی فکر می کنی اگر کسی خانه و کاشانه و تمام هستی اش را رها کند و به بلاد بیگانه مهاجرت کند بهتر است؟! (من این کار را عقلانی نمی دانم، مگر اینکه جان طرف در خطر باشد. )
:e108:
اینها که میگویی چیست برادر؟ طرف در سن 40 سالگی و 50 سالگی تمامِ زندگیاش را اینجا رها کرده رفته پناهندگی گرفته، شما که هنوز به سی سالگی هم نرسیدهای نمیتوانی یک سال در کمپهای پناهندگی سر کنی؟
کافر_مقدس نوشته: از این گذشته مگر به یک فراری از خدمت سربازی پناهندگی می دهند؟! الان زندانی های باسابقه را هم به سختی پذیرش می کنند. گرفتن پناهندگی برای نرفتن به سربازی دیگر نوبر است!
حالا قرار نیست به آنها هم بگویید که برای فرار از سربازی پناهندگی میخواهید که! اینکه خیلی سخت پناهندگی میدهند هم درست نیست. یک کسخلهایی من دیدهام پناهندگی گرفتهاند که نگو! طرف هنوز موسوی و کروبی را هم نمیشناسد و فرق بین اصلاحطلبها و اصولگراها را نمیداند چیست(البته آنچنان فرقی هم ندارند!) و رفته پناهندگی گرفته.
کافر_مقدس نوشته: تازه می فهمم چرا این قانون خدمت اجباری لغو نمی شود! تا زمانیکه ما فقط به فکر خودمان باشیم و اقسام کلک ها را به کار ببریم تا بلکه معاف شویم و ... راه به جایی نخاهیم برد و خدمت اجباری تا 200 سال دیگر هم پابرجاست.
کاش نصف این انرژی را صرف مبارزه و روشنگری جهت برچیده شدن این قانون می کردیم ، بدون اینکه نیازی باشد به کسی پول مفت بدهیم یا خود را آواره ی دیار غربت کنیم.
همانطور که میبینید ما هر دو را با هم انجام میدهیم. از آنجا که این قانون به این زودیها تغییر نمیکند، ناچاریم راههای دررو را هم در کنار اطلاعرسانی و اعتراض بیاموزیم و بکار ببریم.
Russell نوشته: بعد هم سوال اینکه داریوش مطمئنی قیمیت وثیقه هنوز همان 15 میلیون تومان است؟ این برای خیلی وقت پیش بودها. عجیب است اگر مبلغ باج را زیاد نکرده باشند با این تورم و با کمبود سربازی که به آن خوردهاند.
از دید جمهوری اسلامی و به نظر من اسلحه حتا اگر نخود فرنگی شلیک کند نباید دست کسانی باشد که مخالف رژیم هستند. این درسیست که از شورش 57 خودشان گرفته اند. کشور هم در شرایط جنگی نیست که اگر به جنگ کشیده شود سرباز و بچه و ... اینها سرشان نمیشود همه را میفرستند بروند روی میدان مین اسمشان را هم میگذارند تخریبچی و راه باز کن و جاده صاف کن!!!
البته اگر جنگی بشود از آنجایی که شانس پیروزی یا بقا زیر صفر است همه این سران پا به فرار میگذارند! پس بهتر است به هر روشی که میشناسند جیبهایشان رو پر کنند.
پس چه بهتر از کسانی که شیتیل دارند پول بگیرند و از آنهایی که ندارند خر حمالی و تبلیغات و پروپاگاندا و ...
Dariush نوشته: طرف در سن 40 سالگی و 50 سالگی تمامِ زندگیاش را اینجا رها کرده رفته پناهندگی گرفته، شما که هنوز به سی سالگی هم نرسیدهای نمیتوانی یک سال در کمپهای پناهندگی سر کنی؟
به قول زنده یاد داریوش فروهر زندان را به آزادی دور از وطن ترجیح می دهم. پناهنده شدن به چه قیمتی؟! وقتی که طرف تمام زندگی اش در اینجاست.
Dariush نوشته: اینکه خیلی سخت پناهندگی میدهند هم درست نیست. یک کسخلهایی من دیدهام پناهندگی گرفتهاند که نگو! طرف هنوز موسوی و کروبی را هم نمیشناسد و فرق بین اصلاحطلبها و اصولگراها را نمیداند چیست(البته آنچنان فرقی هم ندارند!) و رفته پناهندگی گرفته.
و البته اگر نیم نگاهی هم به ترکیه بیندازی می بینی که چه بسیار کنشگرهای سیاسی و خبرنگارهایی که بیش از 6 سال آنجا به سر می برند و هنوز در نوبت پذیرفته شدن پناهندگی شان هستند! به قول معروف آواز دهل شنیدن از دور خوش است برادر!
Dariush نوشته: از آنجا که این قانون به این زودیها تغییر نمیکند، ناچاریم راههای دررو را هم در کنار اطلاعرسانی و اعتراض بیاموزیم و بکار ببریم.
باید به خودتان تکان بدهید وگرنه تا ابد همینیست که هست. یک فکری بکنید، یک راهی بروید، تا ابد بنشینید پشتِ کامپیوتر وقت تلف بکنید، این قانون هم تا ابد پابرجاست!
Dariush نوشته: بیشتر اینهایی که میگویند «نمیشود و ... »، نمیخواهند یک تکانی به خودشان بدهند و میخواهند همانطوری با فلاکت زندگی بکنند وگرنه راه زیاد هست. یک دیپلم فنیحرفهای داشته باشید میتوانید تا 50 میلیون وامِ کمسود با بازپرداختِ طولانی مدت بگیرید و 6 میلیوناش را رشوه بدهید که دیگر کسی نیاید به کارتان سرک بکشد. یکی از اقوام، با این پول جا به جا کردن میانِ بانکها الان میلیونر شده!
من هم یک دوستی داشتم به نام مهرآفرید. او هم دقیقن همین کار را انجام می داد و به بانک ها رشوه پرداخت می کرد و میلیونر که چه عرض کنم میلیاردر شده بود! ولی اکنون نفسش بند آمده از خوشی!
کشوری که جمعیت زیاد نداره سربازی اجباری احتیاج داره مثل اسرائیل ، ولی ایران با ۷۰ میلیون لازم نداره ، البته جاهای که سربازی حرفهای هست سربازی یک شغل حساب میشه و کلی پول میگیرند.
Dariush نوشته: این حقوق کارگز ساده است. شما کافیست یک فنی را بیاموزید (که مثلا انواع برنامهنویسی و تکنولوژیهای مربوط به کامیپوتر را بسیار سریع و کمتر از یکسال میتوان آموخت) آنگاه در تهران میتوانید تا 2 میلیون تومان در ماه پس از یکی دو سال تجربهی کاری حقوق بگیرید. نیاز به مدرک دانشگاهی و این چیزها هم ندارد. شما اگر اوراکل بلد باشید، میتوانید در ماه 5 ملیلون تومان هم حقوق بگیرید. اگر php را خوب بدانید (mvc, یک فریمروک مثل zend یا لاراول به همراه mysql و ajax و... ) میتوانید به سادگی در ماه چند میلیون تومان پول دربیاورید. با سی شارپ و sql server و asp.net هم همینطور. یک کم عرضه میخواهد کوروش جان. تمامِ اینهایی که میگویم را دیدهام. همکلاسی دروهی کارشناسی من صرفا به خاطر علاقهای که به لینوکس داشت، برای کنجکاوی و سرگرمی روزی چند ساعت با لینوکس سر و کله میزد، هر بار که میدیدیمش داشت یک بلایی بر سر سیستمش میآورد. با همین بازیها اندک اندک در لینوکس حرفهای شد و اکنون در شرکتهای بزرگ و گاها دولتی میرود debian administration and support انجام میدهد با ماهی کلی پول.
داریوش جان شما کجا کار میکنید بگید ما بیایم اونجا کارمند شیم
حقوق پایه یا وزارت کاری الان همه جا مد هست. مهندسم که باشی بهت میگن حقوق پایه. البته طبق قانون وزارت کار حقوق پایه برای کارشناس بالاتره. فکر میکنم حدود 800 هزار باشه الان. ولی چرا باید 1 میلیون و 2 میلیون باشه؟ اون مواردی که مثال زدید همه انگشت شمارند. چیزی که کم باشه گران میشه. به همین خاطره که اکسیژن مجانیه جون کم نیست. بنابر این لینکوس دانِ حرفه ای هم قیمتش بالاست. همه که برنامه نویس نیستند شما هم فقط تخصص و کار خودتونو میبینید؟ ولی یک کارشناس تازه فارغ التحصیل که چیزی بلد نیست و جز غرور و باد در دماغش چیزی نداره، چطور این حقوق ها رو میگیره؟ خود من الان اگه یه جوان بی تجربه بیاد پیشم برای کار بهش میگم حقوق پایه. بیشتر از اون اگه میخوای باید سودآوری داشته باشی تا درسد بهت بدم. الان همه جا همینطوره.
یکی از شرکت های بسیار سودده و پولدار در ایران شرکت های پخش هستند. این پخشی ها هم با احتساب درسد سود حاصل از فروش و اینها دارند به لیسانس ها حداکثر 1 یا 1200 حقوق میدن. تازه برای کارهایی که تخصصی و اعصاب خورد کن هستند مثل مدیریت شبکه توزیع. مطمئن باشید جایی که به شما حقوق میلیونی بده در شرایط امروز ایران، شما رو بیشتر از 6 ماه یک سال نمیخواد.
کافر_مقدس نوشته: من هم یک دوستی داشتم به نام مهرآفرید. او هم دقیقن همین کار را انجام می داد و به بانک ها رشوه پرداخت می کرد و میلیونر که چه عرض کنم میلیاردر شده بود! ولی اکنون نفسش بند آمده از خوشی!
بله یکی از راه های مایه دار شدن اینه که وام بگیرید و ندید. برای بانک ارزش نداره وکیل بگیره بیفته دنبال پول وام چندغاز شما.
الان یک سری ملک ها هستند در ایران که صاحبشون نیست. یا زنده نیست یا رفته خلاصه مدعی ندارند. این سندها دست یکی هست که اون بابا هیچ کارست. ولی چون خودش بلد نیست سندشونو میفروشه. مثلن ملک 20 میلیارد تومنی رو 3 میلیارد می فروشه. خریدار دمش کلفته و بلده و میره رو اون ملک 20 میلیارد یا حداقل 15 میلیارد وام میگیره و سند رو گرو میگذاره. بعد از گذشت 4،5 سال که وامو پس نداد بانک ممکنه بیفته دنبالش و ملک رو مصادره کنه. میبینید که آقای خریدار 3 تومن پول سند داده، نهایت 2 تومن هم رشوه داده و این وسط 10 تومن شیرین گیرش اومده.
من هم این راه رو بلدم و هم ملکش رو سراغ دارم. ولی آیا این مثال های خاص و انگشت شمار رو میشه به کل جامعه تعمیم داد؟ بانک کجا به جوان هیچی ندار تازه کار وام میده آخه؟ برای همون 50 میلیون تومان هم هزار قلم ضامن و گرو میخوان. رئیس بانک اصلن رغبت نمیکنه زیر مجوز همچین وامی رو امضا کنه چه برسه به اینکه رشوه قبول کنه
رقم میلیاردیو فقط حاضرن براش اعتبار و آبروشونو خرج کنن.
kourosh_bikhoda نوشته: داریوش جان شما کجا کار میکنید بگید ما بیایم اونجا کارمند شیم
اون مواردی که مثال زدید همه انگشت شمارند. همه که برنامه نویس نیستند شما هم فقط تخصص و کار خودتونو میبینید؟ ولی یک کارشناس تازه فارغ التحصیل که چیزی بلد نیست و جز غرور و باد در دماغش چیزی نداره، چطور این حقوق ها رو میگیره؟
دقیقن می خاستم به همین نکته اشاره کنم. این هایی که داریوش گفت درست است، ولی از هر 10000 تن شاید تنها یکی دو تای آن ها اینگونه باشند
مایه ی تاسف است، ولی من اینجا در پیرامون خود افرادی را می بینم که آماده هستند با حقوق 100 یا 200 هزار تومان هم کار کنند، آن هم 10 ساعت در روز!
چرا؟! با خاطر معضل بیکاری! معضلی که گریبانگیر بسیاری از جوانان کشورمان شده است.
تازه من خودم را جزو قشر متوسط جامعه می دانم، بی تردید در لایه های پایین تر اجتماع اوضاع به مراتب اسفناک تر و دشواری ها بسیار بیشتر است
kourosh_bikhoda نوشته: داریوش جان شما کجا کار میکنید بگید ما بیایم اونجا کارمند شیم
حقوق پایه یا وزارت کاری الان همه جا مد هست. مهندسم که باشی بهت میگن حقوق پایه. البته طبق قانون وزارت کار حقوق پایه برای کارشناس بالاتره. فکر میکنم حدود 800 هزار باشه الان. ولی چرا باید 1 میلیون و 2 میلیون باشه؟ اون مواردی که مثال زدید همه انگشت شمارند. چیزی که کم باشه گران میشه. به همین خاطره که اکسیژن مجانیه جون کم نیست. بنابر این لینکوس دانِ حرفه ای هم قیمتش بالاست. همه که برنامه نویس نیستند شما هم فقط تخصص و کار خودتونو میبینید؟ ولی یک کارشناس تازه فارغ التحصیل که چیزی بلد نیست و جز غرور و باد در دماغش چیزی نداره، چطور این حقوق ها رو میگیره؟ خود من الان اگه یه جوان بی تجربه بیاد پیشم برای کار بهش میگم حقوق پایه. بیشتر از اون اگه میخوای باید سودآوری داشته باشی تا درسد بهت بدم. الان همه جا همینطوره.
یکی از شرکت های بسیار سودده و پولدار در ایران شرکت های پخش هستند. این پخشی ها هم با احتساب درسد سود حاصل از فروش و اینها دارند به لیسانس ها حداکثر 1 یا 1200 حقوق میدن. تازه برای کارهایی که تخصصی و اعصاب خورد کن هستند مثل مدیریت شبکه توزیع. مطمئن باشید جایی که به شما حقوق میلیونی بده در شرایط امروز ایران، شما رو بیشتر از 6 ماه یک سال نمیخواد.
کافر_مقدس نوشته: دقیقن می خاستم به همین نکته اشاره کنم. این هایی که داریوش گفت درست است، ولی از هر 10000 تن شاید تنها یکی دو تای آن ها اینگونه باشند
مایه ی تاسف است، ولی من اینجا در پیرامون خود افرادی را می بینم که آماده هستند با حقوق 100 یا 200 هزار تومان هم کار کنند، آن هم 10 ساعت در روز!
چرا؟! با خاطر معضل بیکاری! معضلی که گریبانگیر بسیاری از جوانان کشورمان شده است.
تازه من خودم را جزو قشر متوسط جامعه می دانم، بی تردید در لایه های پایین تر اجتماع اوضاع به مراتب اسفناک تر و دشواری ها بسیار بیشتر است
دوستان جای این بحث در این جستار نیست. اما هر کسی باید بالاخره از یک جایی شروع بکند. چند ماه و هتا یکی دو سال که کار بکنید، کانکشن و رابط پیدا بکنید و راه و روش بیاموزید، واقعا بعید است که بیکار بمانید یا با دستمزد اندک کار بکنید. همانطور که گفتم من خودم ماهها با حقوق ِ 500 هزار تومان تا 800 هزار تومان در ماه نیز کار کردهام اما کم کم در تخصصهایم یک متخصص شدم و رزوومهام را پرمایه و قوی کردم و از همه مهمتر راه و روش پول درآوردن را آموختم. برای شما و خیلیهای دیگر به سختی قابلِ باور است که کسی چون من بتواند در ماه 3 میلیون تومان حقوق بگیرد ولی من تا چند ماهِ پیش با همین حقوق آنهم برای 4 روز کار در هفته کار میکردم، در حالیکه بسیاری از دوستانِ من که از من هم خیلی پرتجربهتر بودند و هم باسوادتر بودند به زور شاید در ماه یک و نیم میگرفتند. داستان از این قرار است که به من از طرفِ یک شرکتِ پیمانکاری پیشنهادِ کار در یک پروژهی چند میلیارد تومانی برای یکی از بانکهای خصوصی داده شد. در روزهای مصاحبه و مذاکره من نهایتا قراردادِ دو ماهه با حقوقِ یک و دویست تومان را امضا کردم، بعد از دو ماه که تقریبا 40 درصد از پروژه تکمیل شده بود، قرار دادِ من تمام شده بود و کارفرما آماده برای امضای قراردادِ جدید. وقتی که حداقل ِ حقوقِ دریافتی مرا برای ادامهی کار شنید، چیزی نمانده بود که چشمانش از حدقه در بیایند: حداقل سه میلیون و نیم در ماه برای چهار روز کار در هفته!
تقریبا با هم دست به یقه شدیم و من خوب میدانستم که او کجایش میسوزد! اگر مرا اخراج میکرد، تا میآمد کس جدیدی با همان تخصصهای نایاب را بیابد و تا آن شخص از پروژهی بسیار حساس و کارهایی که ما کردهایم سردربیاورد، حداقل سه ماه گذشته بود و از آن طرف هم اگر پروژه را سر وقت تحویل نمیداد، سه برابرِ قرارداد را میبایست به عنوانِ جریمه به بانک میپرداخت! این بود که بعد از دو روز خودش دوباره تماس گرفت و من هم به سه میلیون تومان در ماه رضایت دادم
.
اگر چه این خاطره شاید هرگز از یادِ او نرود، اما همهی پولی که او به من داد (نزدیک به 30 میلیون تومان) در مقابلِ پولی که او به جیب زد همچون قطره است در مقابلِ دریا! با اینحال از اینکه توانستم چنین کاری با سرمایهدارِ زالوصفتی که میخواست از تخصص من سوءاستفاده بکند و سرمایه و شکماش را چاقتر بکند، بکنم، در پوستِ خودم نمیگنجیدم! ملتمسانه از من میخواست که به دیگر بچههای گروه چیزی در موردِ دستمزدم نگویم، من هم یک بیلاخ به او نشان دادم و موقع رفتن همه چیز را به دوستان گفتم
.
البته او سرمایهدارِ کمتجربهای بود وگرنه همان ابتدا میبایست قراردادِ نه ماهه یا یکساله مینوشت که البته در آنصورت من رضایت نمیدادم!
اما به هر حال موضوع همین است که باید به خودتان تکان بدهید وگرنه همیشه همینیست که هست و جز آه و ناله چیزی وجود نخواهد داشت.
Dariush نوشته: ملتمسانه از من میخواست که به دیگر بچههای گروه چیزی در موردِ دستمزدم نگویم، من هم یک بیلاخ به او نشان دادم و موقع رفتن همه چیز را به دوستان گفتم.
ای خائن خبیث!
Dariush نوشته: به هر حال موضوع همین است که باید به خودتان تکان بدهید وگرنه همیشه همینیست که هست و جز آه و ناله چیزی وجود نخواهد داشت.
خب دشواری اینجاست که ما حوصله ی دست به یقه شدن نداریم!! نه تمایلش را داریم، نه توانش را !
بنابراین ترجیح می دهیم همان آه و ناله مان را بکنیم!