ما امروزه در نقطه ایی از دنیای موسیقی قرار داریم که سبک ها , سازها و عوامل فراوانی برای ساخت یک کار وجود داره ... تعداد خوانندگان و آهنگسازان بی شمار هستن که این مورد هم جای خشنودی داره هم جای تاسف! دراین شرایط ما چه در ایران چه در جهان شاهد رکود هنر گرانبهای موسیقی هستیم
عوامل زیادی دست به دست هم دادن تا این رکود رو شاهد باشیم که میخوایم در این جستار به یکی از اون عوامل بپردازیم
عاملی که پدید آمدنش (چه در سطح جهانی چه در سطح داخلی) تاریخ مشخصی نداره! و در بدو ورود به دنیای موسیقی بسیار مفید بوده و به دلیل کهن بودن این پدیده گاهی به اشتباه یک سبک تلقی میشه!
این عامل پدیده تلفیق (modulatio) هست
تلفیق موسیقی که از دیرباز تا به امروز ادامه داشته و باعث شده از کنار همین تلفیق ها سبک های کامل و زیبایی پدید بیان وهمچنین تلفیق در سازبندی ها باعث شده تا سازهای خوش صدای بسیاری ساخته بشه یا خیلی از سازها به تکامل برسه
به طور کلی تلفیق ها به سه دسته صورت میگیرن (که ما فعلا به این مقوله در موسیقی ایران می پردازیم)
تلفیق در لحنِ خواندن (برای مثال امروزه خوانندگان راک از شعرهای سنتی و سنگین استفاده میکنند و در خواندن اون رو با لحنِ راک خوانی سینک میکنن که این گروه ها و این نوع تلفیق روز به روز در حال گسترش هست و تا امروز گروه ها و خوانندگان زیادی در این عرصه فعالیت میکنن و طرفداران نسبتا زیادی هم داره)
تلفیق در سازبندی (این نوع تلفیق شامل سازهای اختصاصی سبک ها با هم هستن برای مثال استفاده از سه تار در موسیقی پاپ و در کنار سازهای اختصاصی پاپ یا استفاده از سازهای پاپ و یا کلاسیک در سبک ها راک و ...)
تلفیق در تنظیم (این نوع تلفیق هم بسیار پر طرفدار و در اصل عامیانه هست برای مثال خوانندگان پاپ خوان بسیاری که تنظیم کارهاشون اغلب راک یا ترنس یا هاوس و ... می باشد)
و البته دسته چهارمی هم در ایران وجود دارد, اون هم تلفیق نواها و سبک های خواندن قومی هستن (فولکلور) که در این زمینه گاها به وسیله هنرمندان تلفیق های جالبی صورت میگیره
گروهی از اساتید موسیقی موافق تلفیق هستن ولی به صورت اصولی و معتقد هستن نمیشه هر سازی رو وارد هر سبکی کرد و اول باید به نوع ملودی , ساز و ... دقت کرد و کار را پیش از استارت برای خود با سازی کرد (این گروه رو علمی کار شدن موسیقی اصرار فراوان دارند) وگرنه اصل سبک هایی که در حال تلفیق هستند به خطر میوفتند
گروهی دیگر معتقدند تلفیق امروزه باعث نابودی سبک های اصیل شده است و در تلفیق به شدت افراط صورت گرفته, این گروه بیشتر طرفداران سبک های سنتی و کلاسیک هستند
گروهی هم معتقدند تلفیق باعث بروز نبوغ و استعداد جوان ها و پدید آمدن سبک های دیگر میشود ...
لطفا نظر خودتون رو در مورد تلفیق سبک ها برای ما بگید اگر هم موسیقی تلفیقی از نظر خودتون شاخص بوده و یا موسیقی که تلفیق موجب ضعفش شده به خاطر دارید برای ما به اشتراک بگذارید
سپاس
تلفیق خوب است به این شرط که تنها هدفاش تلفیق نباشد. موسیقی تلفیقی بیشک میتواند موجبِ گشایشِ افقهای جدیدی پیشِ روی هر نوع موسیقی شود، اما در این مورد شما نیاز به تسلطی کامل به مبانی موسیقی و چیرگی بینقص به ظرافتهای اجرایی هر دو نوع موسیقی دارید وگرنه صرفا با یک اختلاط مواجه خواهید شد و نه تلفیق. موسیقی ایرانی استعداد ِ خوبی برای تلفیق با انواعِ دیگر موسیقی دارد، اما برای انکه با اثری بدترکیب و ناموزون مواجه نباشیم، باید بتوانید لحنِ، رنگ و زبانِ هر دو نوع موسیقی را به خوبی بشناسید. برای نمونه، من به وفور دیدهام که سنتور را همچون پیانو کوک کرده و انواعِ قطعاتی که برای موسیقی اروپایی نوشته شده را رویش اجرا میکنند؛ خب این برای موسیقی ایرانی چه ارمغانی دارد؟ برای موسیقی غربی چه؟ کسی نیست به اینها بگوید که خب چرا نمیروید پیانو یاد بگیرید؟
بگذریم؛ موسیقی ایرانی و موسیقی غربی از دو جنس متفاوت هستند، موسیقی ایرانی ملودیک است در حالی که موسیقی غربی هارمونیک است. کسی که میخواهد دست به تلفیق در عرصهی لحن داشته باشد باید به این موضوع دقت داشته باشد. موسیقی ایرانی در عین پیچیدگی، بسیار ساده مینماید! من یادم هست که مدت چند هفته روی یکی از قطعاتِ دستگاهی گیر کرده بودم و با آنکه تمامِ مضرابها و نتها را کاملا درست اجرا میکردم اما به روشنی میدیدم که استادم جورِ دیگری آن را مینوازد! در حالیکه در نوعِ غربی موسیقی شما با آموختنِ نت و تمرینِ زیاد میتوانید هر قطعهای را دقیقا همانطور که استادتان مینوازد اجرا کنید. این تفاوت به خاطر روشهای سنتی انتقالِ این دو نوع موسیقی بوده.
حالا اگر شما نمونههایی از تلفیقِ موفق انواع موسیقی میشناسید اینجا قرار دهید ببینیم نظر خودتان چطور است؟
در ابتدا برای تلفیق دو گونه سبک در موسیقی که حسی متفاوت از هم دارند باید نقاط مشترک را یافت .باید سازها را خوب شناخت .
گاهی در کارهای تلفیقی همه چیز سر جای خودش است ولی حسی که شنونده با پیش فرضی که از آن دو گونه ی موسیقی دارد و سپس حس جدیدی که در این اثر تلفیقی در می یابد منجر به عدم پذیرش آن می شود .
برای یک شنونده ی معمولی که نگاهی تخصصی نیز ندارد تکرار شنیدن و گوش سپردن به این گونه تلفیق ها بسیار موثر است . شما به راحتی نمیتوانید شنونده ای را که سال هاست به موسیقی سنتی گوش سپرده است مجاب به پذیرش تلفیق کنید مگر آنکه حس کار آنقدر زیبا باشد که بتواند برایش گیرایی داشته باشد .
خود من تلفیق را می پذیرم و دوست دارم به شرط آنکه این اثر تلفیقی حسی جدید را بیافریند . بسیاری از آثاری که دیده ام در این زمینه ناموفق بوده اند .
کارهای نامجو را در برخی قطعاتش دوست دارم و سبک خراسانی را در آوازش با تلفیقی از سازهای کلاسیک غربی و آواهایی که با شناخت وارد کار شده برایم خوشایند بوده است .
نمونه ای از کار ی که برایم زیبا بوده اثری است از : Marketa irgelova به نام : crossroad
تلفیقی از دف و پیانو
Dariush نوشته: تلفیق خوب است به این شرط که تنها هدفاش تلفیق نباشد. موسیقی تلفیقی بیشک میتواند موجبِ گشایشِ افقهای جدیدی پیشِ روی هر نوع موسیقی شود، اما در این مورد شما نیاز به تسلطی کامل به مبانی موسیقی و چیرگی بینقص به ظرافتهای اجرایی هر دو نوع موسیقی دارید وگرنه صرفا با یک اختلاط مواجه خواهید شد و نه تلفیق. موسیقی ایرانی استعداد ِ خوبی برای تلفیق با انواعِ دیگر موسیقی دارد، اما برای انکه با اثری بدترکیب و ناموزون مواجه نباشیم، باید بتوانید لحنِ، رنگ و زبانِ هر دو نوع موسیقی را به خوبی بشناسید. برای نمونه، من به وفور دیدهام که سنتور را همچون پیانو کوک کرده و انواعِ قطعاتی که برای موسیقی اروپایی نوشته شده را رویش اجرا میکنند؛ خب این برای موسیقی ایرانی چه ارمغانی دارد؟ برای موسیقی غربی چه؟ کسی نیست به اینها بگوید که خب چرا نمیروید پیانو یاد بگیرید؟
بگذریم؛ موسیقی ایرانی و موسیقی غربی از دو جنس متفاوت هستند، موسیقی ایرانی ملودیک است در حالی که موسیقی غربی هارمونیک است. کسی که میخواهد دست به تلفیق در عرصهی لحن داشته باشد باید به این موضوع دقت داشته باشد. موسیقی ایرانی در عین پیچیدگی، بسیار ساده مینماید! من یادم هست که مدت چند هفته روی یکی از قطعاتِ دستگاهی گیر کرده بودم و با آنکه تمامِ مضرابها و نتها را کاملا درست اجرا میکردم اما به روشنی میدیدم که استادم جورِ دیگری آن را مینوازد! در حالیکه در نوعِ غربی موسیقی شما با آموختنِ نت و تمرینِ زیاد میتوانید هر قطعهای را دقیقا همانطور که استادتان مینوازد اجرا کنید. این تفاوت به خاطر روشهای سنتی انتقالِ این دو نوع موسیقی بوده.
حالا اگر شما نمونههایی از تلفیقِ موفق انواع موسیقی میشناسید اینجا قرار دهید ببینیم نظر خودتان چطور است؟
دقیقا ... مسئله همین جاست که امروزه هر اهنگسازی فکر میکنه میتونه با اضافه کردنِ یه ساز سنتور یا سه تار به سازبندی یا تنظیم دست و پا شکسته هاوس و بالا بردن بیس یه کار تلفیقی رو ارائه بده و تازه دیده شده در مصاحبه هاشون با غرور از نو آوری و موثر بودن کارهاشون در پیشرفت موسیقی صحبت میکنند!
موافقم ... یکی از تفاوت های عمده موسیقی شرقی و غربی همین موردی هست که شما اشاره کردید موسیقی شرقی ملودیک هست و هر اوج و فرود و مانوری روی ملودی داده میشه ولی در موسیقی غربی بیشتر روی ریتم مانور داده میشه (یک امتیازی که موسیقی شرقی نسبت به موسیقی غربی داره همین هستش موسیقی شرقی به دلیل ملودیک بودن خیلی بهتر در خاطر میمونه تا موسیقی غربی خود من با اینکه آهنگ های مایکل رو بارها گوش دادم به خوبی ملودی کارها در ذهنم هستش ولی ریتم ها در ذهنم گنگ هستن)
در مورد نمونه هم حتما!
نمونه هایی که من الان در ذهن دارم
من کارهای علی عظیمی و رعنا منصور رو میپسندم که اشعار ایرانی رو لحن راک میخونن همین طور در سازبندی ها و تنظیم کارهاشون بسیار زیبا سازها و افکت های ایرانی و جز رو تلفیق میکنند
از کارهای رعنا منصور سراب رو الان یادم هستش و یکی از کارهای علی عظیمی به اسم پیش درآمد که خودم این دو کار رو خیلی دوست دارم
یا آلبوم اخر گروه پالت به خصوص کار یادگار دوست که سبک های غربی رو با شعر و لحن خواندن موسیقی ایرانی سینک کردن (البته در این آلبوم تلفیق های زیادی صورت گرفته و به قول خودشون دلی تلفیق میکنن وشاید چون دلی کار میکنن و به دل میشینه چون از لحاظ تکنیکی خیلی پیچیدگی در کارهاشون وجود نداره)
کارهای گروه نیوش هم بد نیستن ولی همه در یک سطح هستن
گروه دنگ شو که تلفیقی از موسیقی فولکلور با تنظیم های جاز و بلوز هستن و لحن خوندنشون هم کمی متفاوت هستش البته من کار این گروه رو تا زمانی که امید نعمتی درش فعالیت داشت بیشتر دوست داشتم
گروه نایما که کارهای خوبی در زمینه تلفیق موسیقی ایرانی و جز ازشون شنیدم که پیچیدگی خاصی هم داره موسیقی کارهاشون
یا البوم جدید همایون شجریان که تلفیق در سازبندی به خوبی درش صورت گرفته یا کار آرایش غلیظ که باز کار مشترک دیگه ایی از پورناظری و شجریان هستش و در اونجا هم خیلی زیبا موسیقی راک با لحن خواندن ایرانی سنتی تلفیق شده کار دیگه ایی که باز خودم خیلی دوسش دارم مدار صفر درجه از علیرضا قربانی که تنظیم و اهنگ غربی کلاسیک خیلی خوب با لحن سنتی تلفیق شده
و کارهای بیشتری که شنیدم و متاسفانه الان حضور ذهن ندارم تا نام ببرم
azarnoosh نوشته: در ابتدا برای تلفیق دو گونه سبک در موسیقی که حسی متفاوت از هم دارند باید نقاط مشترک را یافت .باید سازها را خوب شناخت .
گاهی در کارهای تلفیقی همه چیز سر جای خودش است ولی حسی که شنونده با پیش فرضی که از آن دو گونه ی موسیقی دارد و سپس حس جدیدی که در این اثر تلفیقی در می یابد منجر به عدم پذیرش آن می شود .
برای یک شنونده ی معمولی که نگاهی تخصصی نیز ندارد تکرار شنیدن و گوش سپردن به این گونه تلفیق ها بسیار موثر است . شما به راحتی نمیتوانید شنونده ای را که سال هاست به موسیقی سنتی گوش سپرده است مجاب به پذیرش تلفیق کنید مگر آنکه حس کار آنقدر زیبا باشد که بتواند برایش گیرایی داشته باشد .
خود من تلفیق را می پذیرم و دوست دارم به شرط آنکه این اثر تلفیقی حسی جدید را بیافریند . بسیاری از آثاری که دیده ام در این زمینه ناموفق بوده اند .
کارهای نامجو را در برخی قطعاتش دوست دارم و سبک خراسانی را در آوازش با تلفیقی از سازهای کلاسیک غربی و آواهایی که با شناخت وارد کار شده برایم خوشایند بوده است .
نمونه ای از کار ی که برایم زیبا بوده اثری است از : Marketa irgelova به نام : crossroad
تلفیقی از دف و پیانو
در مورد حس کار هم با شما موافقم
به خصوص که سنتی کارها همیشه یک تعصب خاصی نسبت به این سبک دارن و به این زودیا زیر بار پذیرش تلفیق نمیرن
(من که همچنان با یک پیشکسوت سنتی خوان درگیر هستم و هیچ جوره نتونستم در مورد قبول موسیقی های تلفیقی قانعش کنم به خصوص تلفیق های سنتی با راک و جز!)
در مورد القای حس من گروه پالت رو خیلی قبول دارم , در اصل خواننده گروه رو (امید نعمتی)
kourosh_bikhoda نوشته: خانم لیلی افشار - WiKi اولین زنی است که اجرای گیتار کلاسیک به درجه دکترا رسیده. ایشون معتقده موسیقی ایرانی خیلی خوب میتونه روی سازهای غربی بنشینه. در جایی مصاحبه ای از ایشون خوندم که میگفت زبان موسیقی سنتی ایرانی به علت بهره بردن از الفبای کاملتر، زبانی بهتر برای اجرای موسیقی ست. مصاحبه زیر هم در این زمینه جالبه:
گفت وگو با لیلی افشار:موسیقی ایرانی؛ حسی درونی | گیتار سرا
اجرایی از لیلا افشار دیدم که با اضافه کردن فرت در گیتار کلاسیک ربع پرده ساخته بودن تا بتونن قطعات فولکلور و ایرانی رو بنوازن و عالی این کار رو انجام میدادن
آقای کیوان ساکت نوازنده چیره دست تار و ستاز هستند. سرعت دست ایشون در نواختن قطعات اگر بی نظیر نباشه به نظر من کم نظیره.
ایشون هنرشون در این هست که قطعات موسیقی کلاسیک رو برای تار تنظیم میکنند. ایشون معتقده که موسیقی دانان حوزه سنتی ایران نباید کاملن به سبک های سنتی و هنرهای 100 سال پیش وفادار باشند. موسیقی سنتی نیاز به همسویی با نیازهای روز داره وگرنه سرنوشتی جز انزوا و فراموشی در انتظارش نیست.
تار از استاد كیوان ساكت-آهنگ هاچ زنبور عسل
شوخی کیوان ساکت با موتزارت
از کارهای زیبای جگجیت سینگ که لقب شهنشاه غزل هند را گرفته تلفیق سازهای قدیمی هندی مثل سیتار با پیانو و سازهای جدید میباشد.از اونجایی که سبک جگجیت سینگ غزل است و اهنگ های نواخته شده باید ارامبخش باشند تلفیق سازهای سنتی هندی با سازهای جدید واقعا جالبه.
از طرفی بعضی از سبک ها مثل سمفونیک متال هم واقعا جالب هستند.سمفونیک متال سبکیه که با ترکیب هوی متال و عناصر سمفونیک بوجود اومده.تو این سبک موزیک(سمفونیک متال) با صدای خواننده ی اپرا زن تلفیق میشه.