Jooyandeh نوشته: بهعنوان نمونه، اگر یک انسان حقیقی به یک زن بیدفاع که اسیرش شده، تجاوز نمیکند، برای این نیست که چون بقیهیِ اجتماع (یا بخش بزرگی از آن) این کار را بد میدانند، یا چون سودی (فیزیکی و/یا احساسی) در آن نمیبینید؛ بلکه، چون این کار را -- فی-نفسها -- کار غلطی میداند. اگر همه مردم جهان هم جمع شدند به او توصیه کردند به آن زن تجاوز کند، و تجاوز به آن زن هم برای او، علاوه بر نداشتن ضرر مادّی، سودِ مادّی هم دربر داشت، یک انسان حقیقی دست به چنین کاری نمیزند؛ چون بیاخلاقی را -- فی-نفسها -- غلط میداند. (دقیقاً به همین دلیل هم است که او یک انسان حقیقی است.)
حال، یک متریالیست، برای یک انسان حقیقی بودن، هیچ زمینهی عقلانی نمیتواند دستوپا کند (چون همهچیز، در این دیدگاه، تنها مادّی هستند).
انسان حقیقی که از فضا نمی آید؟ مثلا شما به انسانی که خصوصیات خوبی مثل راستگویی صداقت پشتکار مدافع حقوق مظلوم و غیره داشته باشد میگوئید انسان حقیقی! خوب این انسان که از مریخ نمی آید!
تحت تاثیر شرایط مناسبی چه در خانواده چه در اجتماع تربیت شده و حالا تبدیل به انسان حقیقی شده!
تنها چیزی که میتواند مانع از تجاوز یک مرد به آن زن شود اخلاقیات آن مرد است که آن هم با پارامترهایی مثل تربیت پدر و مادر و فرهنگ خانواده و جامعه ای که آن فرد در آن بزرگ شده رابطه ای مستقیم دارد!
اگر فرهنگ و تربیت خانواده و جامعه , تجاوز به یک زن را کار خوبی بشمارد آنوقت شک نکنید 100% بی برو برگرد به آن زن تجاوز میکند و از آن کار هم لذت میبرد! چون تمام وجود انسان از محیط تاثیر میگیرد!
این را خدمتتان در پست های قبلی عرض کرده بودم. در منطق شما ممکن است 2*2=4 جلوه کند! اما هر انسانی اگر خیلی تلاش کند 10 درصد وجودش با منطق هماهنگ میشود و 90 درصدش احساس است! همان احساس تحت تاثیر محیط پیرامون میتواند بنا بر خوب یا بد بودن تاثیر محیطی منطق انسان را هم خوب یا بد کند!
این تاثیر محیطی که در بیشتر از 90درصد تصمیم گیری های ما تاثیر گذار است نه باخدا میشناسد نه بیخدا!
مثلا من بیخدا شاید توانایی این را داشته باشم که راه بیوفتم در خیابان از مردم زورگیری کنم و گیر پلیس هم نیوفتم ولی این کار را نمیکنم! چون با تربیت خانوادگی من و اخلاقیاتی که از کودکی از طرف خانواده و اجتماع در من نهادینه شده سازگاری ندارد
نقل قول:پس، برای یک انسان حقیقی، متریالیسم عقلانی به نظر نمیآید.
حال، در صورتیکه فرض را بر این بگیریم که هرچه عقلانی به نظر نیاید، را نباید از واقعیات دانست، پس، متریالیسم را نباید دیدگاهی بر مبنای واقعیات دانست.
برای من ماتریالیسم عقلانیت و واقعیت است! تنها چیزی هست که هر انسان حقیقی در دنیا دارد.. نمیدونم منظور شما از انسان حقیقی کیست و چیست و یا اساسا انسان حقیقی شما از نظر من وجود خارجی دارد یا نه!
ماتریالیسم همان 10% بٌعد منطقی انسان رو با طبیعت و جهان همراه میکنه و انسان رو از قید و بند های بیهوده آزاد میکنه و باعث میشه انسان از چٌرت دین بیدار بشه و وقت و انرژی و هدفش و زندگیش رو سر پشم گوسفند ابراهیم و لحاف ملا قمار نکنه و به فکر نون باشه که خربزه آبه!
Reactor نوشته: اگر فرهنگ و تربیت خانواده و جامعه , تجاوز به یک زن را کار خوبی بشمارد آنوقت شک نکنید 100% بی برو برگرد به آن زن تجاوز میکند و از آن کار هم لذت میبرد! چون تمام وجود انسان از محیط تاثیر میگیرد!
جدا از فرهنگ, اخلاق ریشه در ژنتیک دارد و بررسی objective آن شدنی است.
برای درک سادهتر, به اخلاق میتوان به مانند یک سری ظوابط و قوانین برای
آنکه همه ما بتوانیم کنار یکدیگر یک زندگی خوب و زیبا داشته باشیم نگاه کرد.
البته به نظر میرسه که به بحث جبرگرایی رسیدیم که من با آن موافق نیستم و ایرادات اساسی هم به آن وارد است.البته اینکه ژمنیک و محیط بسیار تاثیر گذارند کاملاً درست است.ولی با داشتن dna و شرایط محیطی یک انسان نمیتوانید زندگی آینده او را پیشبینی کرد که این خود بر ضد جبرگراییست.
اما در خصوص اخلاقیات من لزومی برای وجود یک دیکتاتور بزرگ برای رعایت اخلاقیات در خود نمیبینم.
مهربد نوشته: جدا از فرهنگ, اخلاق ریشه در ژنتیک دارد و بررسی objective آن شدنی است.
من نمیدانستم! روی چه حسابی؟ آیا جدیدا کشف شده؟ چیزی هست روی نت که ثابت کند اخلاق ژنتیکی هست؟ بر فرض درست بودن ادعای شما اخلاق ژنتیکی چند درصد در شکل گیری شخصیت انسان موثر است؟
Russell نوشته: ولی با داشتن dna و شرایط محیطی یک انسان نمیتوانید زندگی آینده او را پیشبینی کرد که این خود بر ضد جبرگراییست
البته برای اینکه این رو بشه بر ضد جبرگرایی بکار برد، باید نشون داد که نه تنها اکنون، بلکه در آینده هم این کار شدنی نیست. یعنی اینکار رو باید ناممکن نشون داد. چرا که الان ممکنه به جهت نقص نسبی دانش این پیش بینی ناممکن باشه و این به معنی محتمل بودن پیش بینی مورد نظر در آینده است.[COLOR="Silver"]
---------- ارسال جدید اضافه شده در 10:39 PM ---------- ارسال قبلی در 10:34 PM ----------
[/COLOR]
Reactor نوشته: من نمیدانستم! روی چه حسابی؟ آیا جدیدا کشف شده؟ چیزی هست روی نت که ثابت کند اخلاق ژنتیکی هست؟ بر فرض درست بودن ادعای شما اخلاق ژنتیکی چند درصد در شکل گیری شخصیت انسان موثر است؟
فصل 6 و 7 پندار خدا در این مورد هست و خیلی کلید بهتون میده که سرچ کنید.
http://en.wikipedia.org/wiki/Evolutionary_ethics
http://en.wikipedia.org/wiki/Science_of_morality
http://en.wikipedia.org/wiki/Evolution_of_morality
kourosh_bikhoda نوشته: البته برای اینکه این رو بشه بر ضد جبرگرایی بکار برد، باید نشون داد که نه تنها اکنون، بلکه در آینده هم این کار شدنی نیست. یعنی اینکار رو باید ناممکن نشون داد. چرا که الان ممکنه به جهت نقص نسبی دانش این پیش بینی ناممکن باشه و این به معنی محتمل بودن پیش بینی مورد نظر در آینده است.
کاملاً درست است،فقط قصد نشان دادن بخشی ار براهین بر ضد جبرگرایی بود.
Reactor نوشته: من نمیدانستم! روی چه حسابی؟ آیا جدیدا کشف شده؟ چیزی هست روی نت که ثابت کند اخلاق ژنتیکی هست؟ بر فرض درست بودن ادعای شما اخلاق ژنتیکی چند درصد در شکل گیری شخصیت انسان موثر است؟
درود,
همه بررسیهای دانشیک نشان میدهند که چیزی که ما اخلاقیات مینامیم ریشه خود را از ژن و زندگی همبودین میگیرد.
بسیاری از چیزهایی که اخلاقی مینامیم نگرههای خود که چگونه در گزینش طبیعی داروین به جای
ماندهاند را نیز دارند و تئوری بازی در انگارش (
Game theory) تلاش در قانونمند و شمارشپذیر کردن آن میکند.
برای نمونه, ما میگوییم که کشتن بد است. در پاسخ به اینکه چرا بد است, در یک شبیهسازی بازی
گونه میتوان بررسی کرد که اگر همبودی (جامعهای) داشته باشیم که کشتن در آن بد شمرده نشده باشد,
آیا شانس بقای ما (در جایگاه یک کَس) و بازماندگان ما (بچههای ما) افزایش و یا کاهش مییابد.
اینگونه یا بررسی سود و آسیب یک رفتار یا هنجار میتوان دید که
چه اندازه اخلاقی است.
Russell نوشته: ..ولی با داشتن dna و شرایط محیطی یک انسان نمیتوانید زندگی آینده او را پیشبینی کرد که این خود بر ضد جبرگراییست.
درود,
اصل عدم قطعیت هایزنبرگ تنها از پیشبینی ناشدنی بودن میگوید و نه قانونمند نبودن و نبود جبر...
مهربد نوشته: درود,
اصل عدم قطعیت هایزنبرگ تنها از پیشبینی ناشدنی بودن میگوید و نه قانونمند نبودن و نبود جبر...
چرا،برای اثبات جبر باید ثابت نمود آینده کاملاً پیش بینی پذیر است.
البته قانونمندی با جبر متفاوت است چون ممکن است قوانین نسبی بر امری حاکم باشد ولی آن مساله پیش بینی ناپذیر باشد.
Russell نوشته: چرا،برای اثبات جبر باید ثابت نمود آینده کاملاً پیش بینی پذیر است.
البته قانونمندی با جبر متفاوت است چون ممکن است قوانین نسبی بر امری حاکم باشد ولی آن مساله پیش بینی ناپذیر باشد.
درود,
من فکر میکنم که بار اثبات "آزادی اراده" بر دوش شما است.
چراکه آنچه تاکنون ما از ماده دیدهایم قانونمندی بوده است و اگر یک
سیستم
سراسر قانونمند باشد, پس لزوما در جبر نیز به سر خواهد برد.