دفترچه

نسخه‌ی کامل: صندلی داغ - kourosh_bikhoda
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5
Alice نوشته: تاکنون مواد مخدر مصرف کرده‌اید؟ اگر بله توضیح بدهید.
خیر. من از این مسائل دوری میکنم همیشه. من یک آنتی هیستامین بخورم دو روز تمام منگ و خواب آلودم.

Alice نوشته: در مورد نگرستیزی‌های زنامرد و آنتی‌ماتیک انجمن چه نظری دارید؟!
نظر خوبی ندارم. این مسائل برای هر دو جنس وجود داره. برای من حرف های دو طرف بسیار عجیب و غریب به نظر میرسه. خوشبختانه من در زندگیم تابحال گرفتار این موارد نبودم. من در رابطه هام نه مشکلی داشتم، نه سواری دادم نه سواری گرفتم.

Alice نوشته: منبع شناخت صحیح را در تجربه‌گرایی می‌بینید یا عقل‌گرایی؟
به قول مزدک عقل هم فرآورده تجربست. ولی اگر عقل گرایی رو اینگونه در نظر بگیریم که میدانی ست برای بررسی و واکاوی مفاهیم که روش تجربی در آنجا کاربرد نداره یا لنگ میزنه، آنگاه به نظر من هر دو منبع مناسب شناخت هستند در کنار هم. بسیاری مسائل هستند که با روش تجربی قابل دریافت و ادارک نیستند. از جمله بسیار مفاهیم فیزیک مدرن، بسیار مفاهیم فلسفی و ... . ولی همچنان اصیل ترین و جدی ترین معیار شناخت، تجربست. ما برای شک و تردید به فرآورده های عقل هم نیازمند به تجربه و مشاهده هستیم اگرچه شاید ابزار مناسبش رو هنوز نداشته باشیم. بنابر این من تجربه گرایی مطلق رو نمیپذیرم، و معتقد به تجربه گرایی در کنار خردگرایی هستم.

Alice نوشته: چه تیپی دارید؟ اسپرت یا مردانه و...!
راحت. برای من راحتی و آسایش بیشتر از مد و معیارهای روز و نرم های اجتماعی ارزش داره. من یک کلاه بافتنی دارم که در صورت سردی هوا سر میکنم که گاهی دستمایه خنده دوستان میشه. خب بخندند. نوش جانشون. مهم اینه که من توی اون کلاه راحت و گرم باشم، نه اینکه «چس کلاس» اجتماعی جمع به هم بخوره یا نخوره. ولی در کل تیپ اسپرت و راحت رو بیشتر میپسندم. اگر هم مجبور به رسمی پوشیدن باشم، معمولن کت و شلوار تک با کفش کالج میپوشم. از کراوات و پاپیون هم دوری میکنم.

Alice نوشته: اگر ببینید روزی همسرتان (در صورت وجود) به شما خیانت کرده چه می‌کنید؟
یکی از مواردی که من باهاش خیلی مشکل دارم، خیانت هست. خیانت در امانت، در رابطه، در شراکت. من اصلن با این قضیه نمیتونم کنار بایم. خوشبختانه به دلیل نوع دیدگاه و تفکری که نسبت به زندگی دارم، میتونم در یک لحظه دل بکنم و فراموش کنم. به راحتی رهاش میکنم. این خیانت نه تنها ذهنی بلکه بدنی هم هست. من این رو هم خیانت در عشق و هم در امانت میدونم. بدن همسرم امانتی در دست او هست و بلعکس. بدن او اگرچه در اختیار خودشه، ولی امانته از من. حق نداره بی جلب رضایت من حتا اصلاح کنه، چه برسه به هم آغوشی با غریبه. من به شدت در این مسائل حساس هستم. مطلقن سنتی فکر نمیکنم. انتظار ندارم که از دست دادن و رقصیدن در مهمانی ها و جمع ها خودداری کنه. مشکلی در این نیست. منظور من فقط خیانت بود.
Alice نوشته: آیا "فلسفه" می‌توانید دلیل یا توجیه مناسبی برای خودکشی باشد؟
ظاهرن بعضیا فکر میکنند هست. فلسفه قراره در کنار علم، ابزاری برای شناخت باشه. پس همونقدر که علم میتونه دلیلی برای خودکشی باشه، فلسفه هم میتونه.

Alice نوشته: برای سنجش اخلاقی و غیراخلاقی بودن امور خود چه معیارهایی دارید؟
قبلن هم گفتم که اخلاق از نظر من دو «نباید» هست. هر بنیان و چارچوبی برای اخلاق داشته باشید، اگر یکی از این دو نباید رو نقض کنید از نظر من کاری غیر اخلاقی انجام دادید:
  1. ضرر کاری که انجام میدهید متوجه دیگری نباشد
  2. ضرر کاری که انجام می دهید متوجه خودتان نباشد
یک نکته داره که دومی شرطی ضعیف تر از اولیه. یعنی شما اگر ناچار باشید کاری انجام بدید که ضررش به خودتون برمیگرده در اونصورت ممکنه اون کار اخلاقی باشه. برای مثال از نظر من فاحشگی و پول گرفتن برای سیر کردن شکم اخلاقیه ولی فاحشگی و پول گرفتن برای پول دار شدن اخلاقی نیست.

Alice نوشته: به آثار کدام یک از فلاسفه‌ی یونان باستان علاقه‌ی بیشتری دارید؟
من این آثار رو مطالعه کردم و خیلی بهشون علاقمندم:
رساله جمهور افلاطون
اخلاق نیکوماخوس و متافیزیک از ارسطو

Alice نوشته: درباره این پیام من چه نظری دارید؟! آیا به آن فکر کردید؟ آیا بعد از مشاهده‌ی آن احساس پوچی به شما دست نداد؟
یک قطره آب بود که با دریا شد
یک ذره خاک با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندر این عالم چیست
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

احساس پوچی دست نداد. ولی احساس دیگری دست داد که وصفش برام سنگینه. یک لحظه تمام مسائل و جنگ ها و اشارات شما در اون پیک برام از نگاهِ ناظر فرازمینی همراه با پوزخندی عاقلانه ، بسیار بسیار بی ارزش شد و غنیمت شمردن دم و لحظه برام با ارزش.
Alice نوشته: در گنجینه‌ی ادبیات فارسی آثار چه سبک و کسانی را می‌پسندید؟ (به استثنای خیام)
یکی از مواد درسی مورد علاقه من که از دبیرستان در اون نمره بالایی همیشه میگرفتم زبان و ادبیات فارسی بوده. به لطف داشتن پدری ادبی و وجود سه کتابخانه پر از کتاب های تاریخی و ادبی، من از این بخش از ادبیات فارسی از کودکی بسیار سیر شدم. ولی کتابی که بیش از همه مطالعه کردم و داستانهاش رو شاید چندین بار یک به یک خونده باشم، گلستان سعدی هست که انصافن حکایت های بسیار شیرین و جذابی داره. جز این بطور پراکنده و سرسری به مطالعه قابوس نامه، کلیله و دمنه، تاریخ جهانگشای جوینی، سفرنامه ناصرخسرو، چهار مقاله، سیاست نامه و چندتای دیگه که یادم نیست پرداختم. بسیاری از اینها دستمایه قصه های شبانه پدرم برای من بوده در کودکی که در سنین نوجوانی سعی در کشف منبع‌شون داشتم E404

Alice نوشته: چرا به فلسفه‌ی خیام علاقه‌ی فراوانی دارید؟
به این خاطر که خیام با زبان کنایی و ادبی به زیبایی و روشنی تصویر واقعی و طبیعی از جهان رو ترسیم میکنه. خیام با ما یاد میده که رها کردن دنیا به طمع آخرت کار بیهوده ایه و درست اینه که نقد رو بچسبید به جای اینکه همون نقدی ها رو در فردای خیالی به گدایی بپردازید.

Alice نوشته: پرسش تخیلی و توهمی به سبک خودتان! :) تیپ و قیافه‌ی این کاربران چه شکلی است؟
خیلی جالبه. آدم فکر میکنه پرسش ها تموم شدند ولی باز هم میبینه که ادامه داره E415

Alice نوشته: mosafer
زیاد ایده ای نسبت به ایشون ندارم. ولی فکر میکنم خانمی لاغز اندام و سبزه رو باشند.

Alice نوشته: Reactor
بدنش احتمالن شبیه آواتارش عضله ای و متراکمه. صورتش هم فکر میکنم کمی کشیده و موهاش کمی بند باشه. سفید رو و خوش سیما و قد متوسط.

Alice نوشته: iranbanoo
قد بلند، لاغر، سفید رو، موهای بلند، صورتی آرام و معصوم. احتمالن ناخن های نیمه بلند و بدون لاک.

Alice نوشته: Alice
قد کوتاه، سرخ و سفید، ناخن های بلند و لاک زده، سینه های برجسته و سکسی :) احتمالن شبیه یکی از دوست دخترهای سابق من هستید.

Alice نوشته: Dariush
قد متوسط رو به بالا، موهای نیمه بلند، ابروهای پر، چهره جدی، دستان پشمالو، تیپ راحت.

Alice نوشته: undead_knight
لاغر یا متوسط، قدبلند، همیشه خندان، یک هندزفری استریو در گوشش که داره موزیک گوش میده، شلوار جین، صورت استخونی.

Alice نوشته: Theodor Herzl
هیکلش که میدونم عضله ایه، ولی صورتش احتمالن مربعی یا چمیدونم گرد باشه با پوست سرخ. صورتش باید استخونی هم باشه.

Alice نوشته: Anarchy
قد کوتاه، هیکل متوسط بدون چربی اضافه، سفیدرو، پیرهن آستین بلند که آستینش رو تاه زده، بدون عینک، صورت صاف و تراشیده یا ته ریش یه روزه، ناخن های دستی با برقشون حکایت از سلامتی میده.

Alice نوشته: Russell
راسل فرقش با آنارشی اینه که عینک میزنه (احتمالن دودی :) ) ، از اول پیرهن آستین کوتاه میپوشه و ته ریشش سه روزست و ناخن هاشم برق نمیزنه.

Alice نوشته: Mehrbod
قبلن خیلی از نظرم شبیه اون آواتار کریه المنظرش بود. الان بیشتر شبیه اون آواتار قبلی که داشت اوور کت رو در تنش تنظیم میکرد میاد.

Alice نوشته: sonixax
سفید و تپل، صورت ته ریش دار و صمیمی، قد متوسط و احتمالن کلی سیم و کابل و شارژر و هندزفری بهش آویزان :)

Alice نوشته: یه نفر
لاغر و قدبلند و سبزه، موهای بلند تا کمر، ناخن های بلند و لاک زده، چهره غیرسکسی، سینه های کوچک :)

Alice نوشته: Philo
قد کوتاه و هیکلی پر رو به چاق، موهای سر نیمه پریشان و نیمه مرتب، وضعیت لباس آراسته، ته ریش یک روزه، چهره قابل اعتماد.

Alice نوشته: Nevermore
قد بلند و بدن نیمه پر، دستان و انگشتان کشیده، موهای یک مقدار بلند، چشمان گرد، تیپ آراسته و جین

Alice نوشته: مزدك بامداد
لاغز و تکیده، موها و سبیل های جو گندمی، سبیل نصفه به سبک شازده اسدالله میرزا، موها رو به عقب که در وسط یک مقدار خالی تر هست، لبخند همیشگی روی لب، پوست سرخ و سفید، خوش پوش و ساده پوش، بوی عطر و ادکلن فرانسوی.

Alice نوشته: viviyan
از ایشون زیاد ایده ای ندارم ولی به نظرم قدکوتاه و سینه برجسته و ناخن های بلند دارند :) و لاغرند

Alice نوشته: Fiona
با پوزش از فیونای گرامی از ایشون که اصلن دیگه ایده ای ندارم. زیاد وجودشون رو درک نکردم. قول میدم به محض دریافت نخستین پالس ها ایده ام از ایشون رو مکتوب کنم :)
Alice نوشته: تیپ و قیافه‌ی این کاربران چه شکلی است؟
بعضی ها میس شدندها :)
با تشکر از کوروش عزیز و دیگر دوستان، این جستار تا دور بعدی که بخواهیم صندلی‌های داغ را بازگشایی کنیم، بسته می‌شود.
صفحات: 1 2 3 4 5