دفترچه

نسخه‌ی کامل: درخواست کمک برای نوشتن برگه ی پارسیک در ویکیپدیا!
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
با یکی از دوستان میخواهیم برگه ی پارسیک را در ویکیپدیا بنویسیم. از آنجا که در اینجا برخی دوستان آگاهی بیشتری از این زبان دارند خواستم نخست نگر آن ها را بدانم سپس دست به ساختن این برگه بزنم.

پارسیک - WiKi

خواهشمندم زودتر کاری کنید

پارسیک
زبان پارسیک(با دبیره ی لاتین(parsik) زبان فارسی نزدیکتر به پهلوی است با پارسی سره نزدیکی بسیاری دارد.
در این زبان بیشتر واژگانی که ریشه ی پارسی ندارند زدوده شده و واژگان ناب پارسی به کارگرفته شده است.
دگرسانی این زبان با پارسی سره این است که دستور زبان در زبان پارسیک کمی دگرگون شده است!
برای نمونه پسوند "یک" (صفت ساز) به زبان پارسی برگردانده شده و به جای پسوند 'ی' کارگرفته شده است.
همچنین از شیوه های نادرست کارگیری کارواژگان فارسی در این زبان کارگرفته نمیشود .
برای نمونه :
به فارسی: مهرداد از غم گریه کرد.
به پارسیک: مهرداد از غم گریست.
همانگونه که دید در زبان پارسیک از کارواژه های دوبخشی کمتر کارمیگیریم.

***

خوب دوستان میدونم که چیزی نیست و پر است از نادرستی پس از شما میخواهم به من کمک کنید.
همچنین ویکیپدیا به دنبال (منبع) برای استوانیدن است. اگر میتوانید مرا در این راه نیز یاری کنید.

با سپاس

پارسیگر
در این باره یک روشنگری هم نیاز است، از آنجا که زبانِ پهلویِ ساسانی را هم پارسیک می گویند.
درباره ی دگرگونی باید گفت دگرگونیِ دستوری پدید نیامده تنها ساختارهای تازیک زدوده می شود و ساختارهایی مانند همین "ایک" را که کمرنگ شده را زنده می کنیم تا زبان آشفته نباشد همان جور که در سده یِ 16 ترسایی در زبانِ انگلیسی زنده شد:

-ics [عکس: 3.gif]in the names of sciences or disciplines (acoustics, aerobics, economics, etc.) it represents a 16c. revival of the classical custom of using the neuter plural of adjectives with -ikos (see -ic) to mean "matters relevant to" and also as the titles of treatises about them. Subject matters that acquired their names in English before c.1500, however, tend to remain in singular (e.g. arithmetic, logic).


همیشه نیازی نیست کارواژه های آموده زدوده شوند چون گاهی چمِ واژه در هر یک جداست مانند: خواب کردن و خوابیدن.



پارسیگر
Aria Farbud نوشته: همیشه نیازی نیست کارواژه[5] های آموده[6] زدوده شوند چون گاهی چمِ[7] واژه در هر یک جداست مانند: خواب کردن و خوابیدن.

درسته من هم گفتم. ولی کمتر کارمیگیریم از دو بخشی... اگه میشه بیا این برگه رو درست کنیم. چون اگه بی منبع باشه پاک میشه! یه جوری درست بنویسیمش. هرچی میاندیشی درسته بگو من درست کنم. یه لوگو هم نیاز داریم.
چند نوشتار هم از فارسی به پارسیک ترزباندیه بشه و برای نمونه گداشته بشه خیلی خوبه!
آری خوبه، باید از دیگر دوستان هم یاری گرفت چون خودِ من چیرگی ندارم. باید چیزی فرزام و شیوا پیشنِهیم بویژه در نوشتارهای دانشیک، تا راندمان پارسیک در رساگویی و ساده گویی آشکار گردد.
homayoun نوشته: برای نمونه گداشته بشه خیلی خوبه!


در پارسیک "ذ" داریم, اینجور سخن گفتن و کاربرد واژگان ناجور همچون "فرانسیک" یا "گداشتن" مردم را بدرستی میگُریزاند.
Mehrbod نوشته: در پارسیک "ذ" داریم, اینجور سخن گفتن و کاربرد واژگان ناجور همچون "فرانسیک" یا "گداشتن" مردم را بدرستی میگُریزاند.

مگر در دفترچه چند تن نوشتار های من را میخوانند؟
در برگه ویکیپدیا اینگونه نمینویسم E00e