Mehrbod نوشته: ببخشایید[1]؟مگر نگفتید خواستهیِ بیشینگان[2]مشروعیتمیدهد؟ خوب انقلاب اسلامی و رای ٩٩%مردمبه
همینکشتن دگراندیش (کهبخوبی هردویمان میدانیم هم در اسلام هست,همدر جمهوری اسلامی)چگونهناگهان مشروعیت نداشت؟
یکبام و دو هوا؟
پسبپذیرید که دادمندی[3](قانونیت)ودادوندی[4](مشروعیت)دوچیز جداگانه هستند!
دروغ میگویید:شما گفتید که در ایران کشتن دگراندیشان قانونی است.قانونی است یعنی اینکه در قانون آمده است که مثلا یهودی را بکشید.اکنون به من نشان دهید که کجای قانون اساسی چنین ماده ای هست.دوم آنکه گفتم قانونی بودن الزاما سبب مشروع بودن نمیشود.۹۹درصد از مردم در سال ۵۷ اگر هم رای داده باشند امروز ۳۴ سال از آن گذشته است.درثانی اگر من براستی مطمین شوم ۹۹ درصد ازمردم به جمهوری اسلامی اعتقاد دارند و آنرا به عنوان حکومت خود میپذیرند آنگاه این دولت مشروع خواهد بود و من یا باید به قانون اساسی آن گردن نهم(اگرچهبا آن همسو نباشم)ویا از کشور خارج شوم.تنها کاری که من میکنم و میتوانم بکنم آگاهی بخشی در مورد چیزی است که میدانم نادرست است.مثلا من هم اکنون میدانم سیستم حکومت داری درعربستان نادرست است.اما کمابیش میدانم که در آنجا مردم به همین سیستم راضی هستند و آن را دوست میدارند(این یک گمان است و یکی از دلایلش هم این است که سالهاست در آنجا اعتراضی به حکومت نشده است).به همین خاطر دلیلی ندارد که آن را شایسته براندازی بدانم.درایران اما وضعیت دگرگون است و نه تنها سیستم حکومتی نادرست است بلکه نامشروع هم هست.
Mehrbod نوشته: مننمیدانم,مگرکسی پیدا میشود که بخواهد واژگشت[5]کردهو اردوگاه کار اجباری و گور دسته جمعیدرست کند!؟خُب
روشنهاینها کژرویها و کژکاریهایی بودهاندکه نمیبایستی پیش میامدهاند,نکتهاینجاست که خاستگاه[6]آنهاچه بوده,کمونیسمیا سرمایهداری؟
آنچهشما نمیگیرید این است که خود همینهاواکنشهایی دربرابر فشار همهسویه وگستردهیِ زورداران و سرمایهدارانبودهاند +پروپاگانداهایِگسترده که آنها را در کوس و کرناکردهاند.
اینکه نباید پیش میامدند اما آمدند را برای من روشن است که چرا و قبلا هم توضیح داده ام.انحصار قدرت لازمه اش سرکوب است و سرکوب هم به این چیزها میانجامد.
بازهمکه فرافکنی کردید.خواستگاهگور دسته جمعی و کشتار فله ای و غیرانسانیچه ربطی به سیستم سرمایه داریدارد؟!
Mehrbod نوشته: پسشما نمیتوانید با کژرویهایِ کشورهایکمونیستی (کهانگیزهها و خاستگاه کژرویِ آنها بیشاز
همهاز همین سرمایهداران بوده است)رااز بدیِ خود کمونیسم ببینید,مگرآنکه پیوندِ فرنودین[7]آنرانشان بدهید.
پیوند فرنودین را پنج باری هست که نشان دادیم:سیستم کمونیستی برای آن که بتواند سرمایه داری و سرمایه را کنترل کند به اقتدار و کنترل و انحصار نیاز دارد و انحصار قدرت را هم همانطور که گفتیم مایه فساد و تباهی وتبانی و خفقان و گور دسته جمعی و نقض حقوق بشر و...میشوند.سرمایه در کشور کمونیستی در دست دولت است و او تمام منابع خام و منابع انسانی کشور رادر انحصار خود دارد.ازسویی همانطور که گفتیم نیاز به انحصارقدرت سیاسی نیز دارد.تمام اینها برای برپایی یک سیستم فاسد دولتی بستر مناسبی را فراهم میکنند و بر ماست که از تجربه های تاریخی خود درس بگیریم و نگذاریم اینها یکجا جمع شوند تا بعد ناچار شویم دست به دعا برداریم که خدا کند دل دیکتاتور مابسوزد و بر ما رحم کند و کمتر ما را بکشدو بگذارد آزادی بیان باشد و دزدی نکند وفساد کلان براه نیاندازد و خفقان ایجادنکند و کشور را پر از زندان و گور دستهجمعی نکند و ....اینکه تمام تجربه های تاریخی پیش از این چنین بوده اند که دولتهایی که اقتدار و انحصارداشته اند همگی فاسد شده و جنایتکار ازکار درآمده اند سبب میشود که شانس بالایی برای فساد دولتهای بعدی وجود داشته باشد و این جمله را نمیتوان مغلطه استقرا نامید.بنابراین شرط هوشیاری ایجاب میکند که با انشاالله و ماشاالله پیش نرویم تا بعدا به غلط کردن افتاده و با میلیونها کشته و نابود شده بخواهیم آن را سرنگون کنیم.مادر جهان استدلال و منطق زندگی نمیکنیم و نیاز است که عقل سلیم خود را بکار گرفته و هوشیاری به خرج دهیم.برما بایسته است که پیش از آنکه همچون ایران سال ۵۷ به پاکنهادی دولت و رهبران خوداعتماد کرده و سپس به غلط کردن افتیم تاآنجا که میتوانیم از شرایط کافی و لازمبرای فراهم آمدن انحصار سیاسی جلوگیریکنیم.
شمارا نمیدانم ولی من وقتی از خانه بیرون میروم به اینکه انشاالله دزد به خانهام نخواهد زد تکیه نکرده و در خانهام راقفل میکنم.پس من جلوی امکان دزدی خانهام را میگیرم ونمیگویم که حالا از کجا معلوم که دزد بیاید و خانهام را بزند پس بیخیال قفل کردن درخانه.درمورد دولت همینطور .استعقل سلیم به من میگوید که پیشگیری بهتراز درمان است.
Mehrbod نوشته: برپادِ باور شما,بدرستیهمان دو دو تا چارتا هست.سازکاربهرهکشی +بازنگشتنهمهیِ بهرهیِ افزوده —>ناکارآمدی[8]وهومنستیزی[9]سرمایهداری:
خیر.دودو تا چهار تا نیست و با یک اینفوگراف نمیتوان تمام بحث هایی که در این مورد دردرازنای این سالها پیرامون این موضوع بوده را نتیجه گیری کرد.من خود به نادرستی و ضدبشری بودن سرمایه داری باور دارم اما هرگز هم باور نمیکنم که برای آن یک راه رستگاری یگانه هست و بساکه ممکن است در مواجهه با دیگر سیستم ها(پلورالیسم)کاستیها و نادرستی های باور من نمایانده شود. شاید راههای بهتری نسبت به آنچه من میاندیشم برای این مساله وجود داشته باشد.شاید اساساً یک نادرستی لازم باشد.خلاصه آنکه جزمیت هرگز به خرج نخواهم داد.
Mehrbod نوشته: و اینجا بسختی به بیراهه میروید, زیرا سازوکار[10] ساده بهرهکشی را نمیگیرید و آنرا با "آزادی" — که لیبرالها عاشق این
واژه هستند و از همینرو خودشان را "لیبرال" مینامند و به سرمایهداری هوواژهیِ[11] دهن پُرکنِ Free Enterprise میدهند و ... — نادرست میگیرید.
این هم بیربط است به سخن من و درنیافتم که مظنورتان چیست و به چه چیزی اشاره میکنید؟!
Mehrbod نوشته: نمیشود که تنها شما ما را خمینی و خامنهای و پیر[12] و جوان ببینید, پس آنچه میکارید میدروید
پس شما برای رخنمایی از رذالت خود نیاز به توهمی چون زشت یا نادرست دیدن واژه هایی چون جوان یا پیر دارید در حالیکه همگان میدانند که جوان اساسا تنها برای خطاب کردن بوده و اگر در آن اراده ای برای دوستانه خطاب کردن نبوده باشد آنگاه هرگز منظور بدی در آن نبوده در مورد پیر هم که دوبار گفتیم که معنای تحت الفظی آن مدنظر نبوده است و این شما هستید که همینطور بیشرمانه انگ میچسبانید به من که منظورم فلان بوده و بیسار بوده. خامنه ای که نگفتم اما در مورد خمینی نخست آنکه آنرا به شما نگفتم به جناب مزدک گفتم دوم اینکه برای بار سوم میگویم که من ایشان را به خمینی نبستم و تنها ارتباط سخنانی که از یک نوع طرز تفکر خاص نشات میگیرند را نشان دادم چرا که ما به خوبی میدانیم اندیشه های جزمی چون خمینی و اینک جناب مزدک چه در پی دارد. همه ی اینها هرگز در همسنجی با عمل زشت و شنیع ترور شخصیت شما نیست.
Mehrbod نوشته: پاسخ آنچنانی ندارد, دگرسانی[13] دولت در سامانهیِ[14] کمونیستی تنها در این است که بهرهکشی هومن[15] از هومن در آن با دادن مالکیت
ابزار فرآورش[16] به دولت (= نمایندهیِ مردم) برچیده[17] شده تا بهرهیِ آنها به همگان بازگردد, نه ٥% سرمایهدار که ٩٥% بنمایهها[18] را از آن خود کنند.
این تنها دگرسانی مهادین[19] میان دولت کمونیستی و دولت لیبرال است. پس شما از همین یک دگرسانی میتوانید بکوشید بفرجامید[20] که اگر بجای ٥% مفتخور سرمایهدار,
دولت همهیِ سرمایهها را در دست داشته و مالکیت آنها همگانی باشد چرا و چگونه به گنداب فاشیسم و ... فرومیرویم,
که تا اینجا تنها فرنودی[21] که شما و دیگر هواداران سرمایهداری توتیوار کردهاید از این بیرون نرفته:
هیچ دولت خوبی تاکنون دیده نشده, پس نباید قدرت بیشتر به دولت داد = سفستهیِ تعمیم ناروا, اگر هیچ قوی سیاهی دیده نشد, فرنود[21] بر اینکه قوی سیاه هستومند[22] نبوده و نمیتواند باشد نیست + سفستهیِ مصادره به مطلوب (پنداشت پرسش): برای ما روشن کنید که چرا دولت همیشه بد است؟
این شما هستید که طوطی وار در مورد نادرستی بهره کشی و سرمایه داری برای ما سخنرانی میکنید و خودتان هم کیف میکنید در حالیکه من بارها به نادرستی آن تاکید کرده ام. آنارشیسم باور دارد که دولت نهادی غیرضروری است که پتانسیلی بالا برای فساد دارد اما اینجا سخن از آنارشیسم و یا در مورد هر نوع دولتی نیست. بلکه اینجا بحث در مورد دولت کمونیستی است. این را هم توضیح دادیم که چرا دولت در این شکل امکان بسیار بالایی برای فساد و دیکتاتوری و استبداد و اقتدار و خفقان و انحصار دارد. اینکه چرا حتما دولت کمونیستی به این ورطه می افتد را من نباید توضیح دهم این شما هستید که باید توضیح دهید چرا چنین نمیشود. همانطور که وقتی من و شما داریم از خانه خارج میشویم و شما از من میخواهید که در را بدون قفل رها کنیم باید به من اطمینان دهید که دزد به خانه نخواهد زد. بنابراین این جنگولک بازی ها را برای ما درنیاورده و توضیح دهید که دولتی که ثروت و منابع کشور را در اختیار دارد و انحصار قدرت دارد چرا با اینکه شرایطی بسیار ایده آل برای تبدیل شدن به یک دولت فاسد استبدادی را دارد اما اینطور نمیشود. نه اینکه من توضیح دهم چرا حتما اینطور میشود.
Mehrbod نوشته: سپس باید بفرمایید که چه دگرسانیای[13] هست میان این دولت آژگاهیک[27], و این ٥% سرمایهداری که هماکنون همهیِ جهان را
در دست دارند؟ این ٥% که میتوانند با میلیاردها دلار پول خودشان همه چیز را همانجور که دوست دارند و میپسندند دیسانده و ریخت بدهند؟
چگونه است هیچ عیبی ندارد کمتر از ٥% مردم این اندازه قدرت داشته باشند, ولی بجای آنها دولت که سر کار بیاید ناگهان زمین و زمان بهم دوخته میشوند!؟
\
این را هم پیش از این توضیح دادیم که چرا این از آن خیلی بدتر است. گفتیم که دولتی که خفقان ایجاد میکند و استبدادی است و انحصار قدرت دارد و فرآیندهای دموکراتیک تغییر حکومت در آن نیست و هرگونه دگرگون خواهی در آن سرکوب میشود خیلی بدتر است چرا که اینجا مخالفان سیستم حکومتی امنیت جانی ندارند چون شفافیت وجود ندارد و ممکن است همینطور ناگهانی شبانه شما را ببرند یک جایی مخفیانه بکشند و کسی هم خبری از شما نداشته باشد و استبداد زاده میشود و فساد شانس بالایی برای وجود دارد و انحصار سیاسی شرایط بسیار سیاه و تیره ای بوجود میاورند و ... . کسانی هم که در سرمایه داری زندگی میکنند در جهنم و آتش که نیستند. اگرچه سرمایه های هنگفت در دست تعدادی اندک هست اما رفاه اجتماعی و کیفیت زندگی الزاما پایین نیست و همچنین انحصار سیاسی وجود ندارد و مردم هر زمان که خواستند میتوانند نوع حکومت را تغییر دهند بدون آنکه میلیونها کشته بدهند. شفافیت هست و اینطور نیست که ۱۱۰۰ نفر را یک شب مخفیانه تیرباران کنند و ۸۰ سال بعد صدایش درآید و خفقان و سانسور دولتی نیست و رسانه های آزاد هست که در صورت وقوع چنین پدیده ای خشتک دولت را تبدیل به بادبان میکنند و کشور را یک حزب نمیگرداند و . ... .پس مخالفان و تحت ستمان در کشور سرمایه داری شاید تعدادشان بیشتر از کشور کمونیستی باشد اما بالاخره زندگی میکنند و کشته نمیشوند و به زندان فرستاده نمیشوند یا سرکوب نمیشوند و یا افراد به اجبار به نفع جمع نابود نمیشوند و میتوانند فعالیت سیاسی و مدنی برای تغییر حکومت و بهتر کردن شرایط خود داشته باشند.
Mehrbod نوشته: آفرین, به همین میگویند سفستهیِ همراهی با بدان, زیرا اگر کسی مانند خامنهای دشمن دشمن کند, به این معنی نیست که براستی دشمنی
آنجا نیست, مگر آنکه شما بخواهید با همانندی[28] سخن وی به خامنهای منفور, چیرهدستانه و سفستهگرانه یک "شباهت معنادار" جازده باشید.
این هم دروغ است چرا که توضیح دادم که من شباهت دو نوع اندیشه (جزمیت اندیشی) را نشان دادم. و کمتر کسی است که از سخنان مزدک گرامی منزجر نشده باشد که از خوردن خون انسانهایی که حالا به فرض بسیار هم شر و بد بودند لذت میبردند. در بدترین حالت هم که بخواهیم کسی را بکشیم همچون بربرها و وحشی ها لذت نبرده و شادی برپا نمیریم. پس این سخنان شما نادرست است.
Mehrbod نوشته: خیر, ما اینجا "پیوند فرنودین[7]" میان سودِ آمریکا و بدبختی دیگران را نشان دادهایم. اگر نگارهیِ[29] بالا را یکبار خوب بنگرید و به سازوکار[10] بهرهکشی نگرش کنید,
درمیابید که با دُزدی از بهرهیِ افزودهای که پیوسته فرآورده[30] (= بهرهکشی) میشود, مایهیِ این میگردد که سرمایهداران نتوانند این روند بازی را تا ابد دنبال کنند و یکی از
راههایِ نیازین[31] و بایسته[32] برای پایسته نمودن بیشترِ خودشان — تا یک آستانهای — در این است که نیروی کار ارزان و بدبختی را درون نموده و در فرجام[33] به زیانِ این سرمایهدار, آن سرمایهدار سود کند.
پس زمانیکه سود شما در گروی زیان دیگری است, خودبهخود سخن ما که آمریکا بدنبال
یاریرسانی به دیگران نیست پایور[34] میشود, زیرا یاریرسانی به دیگر کشورها مایهیِ زیان وی است.
در هنبازگرایی[35] بوارونه, از آنجاییکه ما سامانهیِ[14] سود-سود (یا بُرد-بُرد = win-win) داریم, به زیان شماست که دیگران بدبخت و ندار باشند و از همینرو به آنها یاریمیرسانید.
اینها هم چرند است چرا که تفسیر از انتها به ابتدا و تعمیم ناروا و بیخود است. آمریکا هم خیلی جاها به دیگران کمک مالی بلاعوض کرده است و شما جز تیوری توطیه یا سفسطه بن انگاره ی موردی چیز دیگری برای توضیح آنها ندارید. یعنی اینکه دلایل اقتصادی و سیاسی تنها دلایل کمکهای مالی آمریکا به کشورهای دیگر و سازمانهای حقوق بشر و نهادهای بین المللی نیست. پس سخن شما بازهم نادرست است.
Mehrbod نوشته: از دانشهایِ پُرشمار مزدائیک[36] و رایانه و کژفرنودهای[23] اتان یک بهرهیِ پیشبردین[37] بُرده و اینها را یکبار بآناکاوید[25].
همینکه شما از اخلاق والای خود بهره میبرید برای تمام ماها کافی است.
Mehrbod نوشته: به زبان هر چه سادهتر:
آلمان = هزینهیِ رایگان برای زندگی و آموزش و پرورش و بیمه —> برساختن[38] نیروی کار
آمریکا = هزینهیِ زندگی و آموزش و پرورش و بیمه ... با خودتان —> دزدی نیروی کار + برسازش نیروی کار (با پول خودتان)
بازهم که حرف بیجا زدید. گفتیم که آمریکا به بسیاری از دانشجویان خارجی هزینه تحصیل را میدهد و انتظار اینکه هزینه زندگی را هم بخواهد بپردازد دیگر یک بی عدالتی بزرگ نسبت شهروندان خودش است. هزینه زندگی هم در آلمان نسبت به دیگر کشورهای اروپایی اصلا ارزان نیست و نسبت به ایران که فاجعه است و کسی چون جز اینکه پولدار باشد نمیتواند به آنجا برود برای درس خواندن. پس اگر آلمان بهتر از آمریکا نباشد بدتر از آن هم نیست. پس این سخنان بازهم بیخود است.
Mehrbod نوشته: دریابید که اگر کسی هم آمریکا میرود با پول خودش میرود و چیزی را به او ندادهاند که وامدار باشد, هنگامیکه کسیکه در آلمان میزیود[39] و از این بستر رایگان
بهرهمیجوید و به زمان بهرهرسانی رسید چیزی بازنمیگرداند (زیرا آمریکا همینکه دید این آدم به درد میخورد, او را با پول و پیشاورد[40] بهتر میفریبد) نمکنشناسی کرده و دزدی نیروی کار رخداده است.
اینهم بیخود است. هیچ کجای جهان به شما رایگان چیز نمی آموزند و مسلم است که باید هزینه هایی کنید تا علم بیاموزید. آلمان هم همانطور که من گفتم و دیگر دوستان گفتند اصلا زندگی رایگان برایتان فراهم نمیکند. آمریکا هم سیستم دانشگاهی بسیار پیشرفته ای دارد و دانشگاههایش همیشه جزو برترین دانشگاهها هستند و مشخص است که دیگرانی که تمایل به علم آموزی دارند ترجیح میدهند که در جایی باشند که بهترین باشد. اکثریت مطلق فارغ التحصیلان دانشگاههای آمریکایی هم آمریکایی هستند .پس این سیستم پیش از آنکه برای دزدیدن نخبه های دیگر کشورها باشد برای خود آن سرزمین است. دزدی هم زمانی معنا دارد که دیگران را بفریبند تا به آنجا بیایند و سپس از رفتن آنها جلوگیری کنند. در حالیکه میبینیم کسان میروند آنجا با پول بورسیه درس میخوانند و علم و دانش فرا میگیرند و سپس هرگاه خواستند میتوانند به سرزمین خود بازگردند. اگر متخصصان بازنمیگردند به هر کسی ربط دارد جز آمریکا: میتوان گفت که کشور شما شرایط سیاسی اقتصادی و علمی دانشگاهی خوبی نداشته باشد, ممکن است بگوییم که آن متخصص نمکنشانس بوده اند , ممکن است بگوییم که دلش نخواسته و هر دلیل دیگر. همه ی اینها ربطی به خود آمریکا ندارد که برای مردمش سیستم دانشگاهی بسیار قوی ای فراهم کرده و حالا که مردم از اقصی نقاط جهان متمایل میشوند به آنجا بروند برای درس خواندن بگوییم آمریکا دزد است! مانند این است که دو نقاش در یک نمایشگاه تابلوهای نقاشی خود را به نمایش گذاشته باشند و یکی بسیار تماشاگر داشته باشد و دیگری هیچ. آنگاه بگوییم آنکه تماشاگر بسیار دارد "دزد تماشاگر" است و باید تابلویش را برداریم یا خراب کنیم تا این یکی هم تماشاچی داشته باشد.
Mehrbod نوشته: ما به شما از زندگی در آلمان میگوییم و اینکه هزینهیِ گذران زندگی و آموزش و پرورش و بهداشت و خانه و بیمه و ... برای آلمانیها و پناهندهها و بیکاران و نداران از بیخ رایگان است, پس کسیکه از اینها برای سالها بهره میبرد و به زمان بازدهی و سودرسانی خودش رسید بدست آمریکا با پیشنهاد[41]
و پیشآوردهایِ[42] فریبنده قاپیده میشود
همانا دزدی نیروی کار بیشتر رُخنداده است, آنگاه شما برمیدارید میگویید اینها مهند[43] نیست, مهند اینه آلمان ویزای[44] آموزشیک که میدهد, همراه با ویزای اقامت دائم نیست؟ (:
اینها را هم توضیح دادیم که بیخود است.
:e405: